هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۱۷:۴۸ سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
#1
اتاق ضروریات، اتاقی با دو در

همه اعضا در اتاق نشسته بودند و به صحبت های سدریک فکر می کردند. او می خواست دری برای فرار بسازد و از اتاق بار ها خواسته بود ولی اتاق عمل نکرده بود در صورتی که چیزهای دیگه رو ظاهر می کرد
همه غرق در افکارشان بودند.
ناگهان هرمیون گفت: می شه که مثلاً خودمون یه در بزاریم
سدریک گفت: آخه اگرم بسازیم نمی دونیم به کجا راه داره
اسپراوت هم گفت: خب!!! شاید...... شاید اتاق...... شاید اتاق خودش یه در داشته باشه
سدریک که معلوم بود مطمئن نیست این چیز وجود داشته باشد گفت: خب آخه مطمئن نیستیم و اگر دنبالش بگردیم و نباشه هم که وقت تلف کردیم
ولی ناگهان صدای بسته شدن در اومد ولی در اصلی باز نشد. همه به پشت سرشون نگاه کردند و پسری را دیدند که به سوی آنها می آمد. از قیافه اش معلوم بود که تعجب کرده است.
سدریک از او پرسید: تو کی هستی؟؟
پسر جواب داد: مایلز....مایلز بلنچی
هرمیون گفت: همون پسری که تو اسلایترینه؟؟؟
مایلز گفت: آره. من داشتم از دست فیلچ فرار می کردم. می خواستم بیام سدریکو ببینم که فیلچ گیرم انداخت.
سدریک با تعجب پرسید: منو؟؟؟ برای چی؟
مایلز با خجالت زدگی گفت: راستش.... راستش می خواستم عضو شم.
سدریک با تعجب گفت: تو؟؟؟؟؟ عضو شی؟؟؟ واقعاً؟؟؟ تا حالا ندیده بودم هم گروه های اسمشو نبرم بخوان باهاش مبارزه کنن
مایلز گفت: بله. همینطوره ولی من از دست ولدمورت آسیب دیدم. اون مادربزرگ منو کشت. کسی که خیلی دوستش داشتم. حالا هم می خوام انتقام بگیرم
اسپراوت که معلوم بود از چیزی عصبانی است گفت: سدریک!! یعنی تو متوجه چیز عجیبی نشدی؟؟
سدریک با تعجب گفت: چه چیزی؟؟؟؟!!!
اسپراوت که نزدیک بود از شدت خشم فریاد بزنید خودشو کنترل کرد و گفت: بابا مایلز که از در اصلی وارد نشده پس از یه در دیگه
سدریک که تازه متوجه قضیه شده بود با خوشحالی گفت: مایلز!! می گم تو از کجا وارد شدی؟؟؟
مایلز گفت: از پشت اون کتابخونه وقتی در رو کنار زدم کتابخونه غیب شد ولی وقتی در رو بستم باز ظاهر شد. ولی یه چیزی روش پدیدار شد که نوشته بود: برای وارد شدن دوباره سه بار به قسمت پایینی ضربه بزنید و بگویید فرار،فرار قطعی.
سدریک سریع از جا جست. بقیه هم همینکارو کردند. سدریک عین کاری رو که مایلز گفته بود انجام داد و دری پدیدار شد. ولی پس از 2 دقیقه ناپدید شد.
هرمیون با خوشحالی گفت: آخ جون!! درو پیدا کردیم
مایلز که متوجه قضیه نشده بود به سر موضوع خودش با گشت و پرسید: حالا می شه عضو شم؟
سدریک با تفکر گفت: خب باید یه خورده فکر کنم


مایلز جان شروع داستان زیاد جالب نبود و خوب کارنشده بود روش چون اون جذابیتی که باید رو نداشت
شما هم مثله گلوی بیشتر نمایشنامه ات فقط از دیالوگ بود. باز میگم از عناصر دیگه رول نویسی استفاده کنید تا باعث جذاب وقوی شدن نمایشنامه هاتون بشه پس این فضا سازی برا چی گذاشتن
سعی کن وقتی میخواهی دیالوگهای زیادی رو ردو بدل کنی بینشون وقفه ای ایجاد کنی و کمی از توصیف حالات شخصیتها و یا خیلی چیزای دیگه استفاده کنی تا اون جذابیت با استفاده بدون وقفه از دیالوگ از بین نره سوژه جالبی رو انتخاب کرده بود اما باز جای کار داشتی

دوباره سعی کن

تائید نشد

سدریک


ویرایش شده توسط سدریک دیگوری در تاریخ ۱۳۸۵/۸/۱۶ ۲۰:۱۸:۴۹


Re: اعضــــاي محفل!........از جلو نظام!
پیام زده شده در: ۱۷:۱۰ سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
#2
خب سلام. می خواستم ببینم می تونم عضو شم یانه. ناظران عزیز یه خورده سختگیریشونو کمتر کنن. راستی می خواستم ببینم من که تو اسلی هستم برام مشکلی نداره عضو محفل شم؟البته عضو مرگ خواران نیستما.
-------------
اینم نمایشنامه عضویتم(من سعی کردم از اعضایی استفاده کنم که تو امضاشون آرم محفلو دیدم):
آوریل، رومسا و آلبوس و بقیه اعضای محفل در خانه شماره 12 گریمولد بودند و آلبوس در حال سخنرانی بود:
دوستان عزیز محفلی من!!! مأموریتی جدید را در پیش رو داریم. لرد ولدمورت 3 تا از ورد های فوق قوی اختراع کرده است. یکی برای کشتن بسیار سریع. یکی برای شکنجه فوق العاده یکی هم برای طلسم فرمان که باید خیلی قوی باشیم تا در برابرش مقاومت کنیم. همچنین علامت شوم تغییر کرده و به حالت یه جمجمه که از کله اش یه مار در میاد و از دهنشم یه ققنوس. بعد ماره ققنوس رو می خوره و اگر اینو تفسیر کنیم یعنی لرد ولدمورت محفل را شکست می دهد و این چیزی است که نباید بگزاریم هرگز اتفاق بیافتد.
رومسا گفت: خب دامبلدور! می خواستم ببینم ما چطوری باید با اون طلسما مبارزه کنیم و دیگه اینکه آیا اونها قویتر از پیش شدن با اون طلسما؟
دامبلدور گفت: خب هنوز روش مقابله با طلسم ها معلوم نیست مگر طلسم فرمان. خب این طلسم جدید فقط تنها سختی که داره اینه که باید بیشتر از طلسم فرمان معمولی مقاومت داشته باشیم.
ولی در همین لحظه بالای خونه رعدی زد و صدای مرگ خواران بلند شد
دامبلدور فریاد زد:
همه آماده مبارزه
همه چوبدستیهای خود را توی دستشون گرفتن. چند لحظه بعد در شکسته بود و مرگ خواران به داخل ریخته بودند و طلسم های جدیدو به همه جا می فرستادند. اعضای محفلم هی ورد های نیتسوین آگونایس و بقیه رو به سویشون می فرستادند ولی آنها طلسمو دفع یا منحرف می کردند.
ولی پس از 1 ساعت به طور ناگهانی رعدی بلند تر به صدا در آمد و نوری قرمز پدیدار شد و مرگ خواران دست و پا بسته به روی زمین افتادند. کسی بر جلوی در ایستاده بود. او که بود؟؟
آن فرد بیگانه جلو آمد و گفت: سلام. من مایلزم. فهمیدم مرگ خوارها به اینجا حمله کردند. منم چون یه دشمن دیرینه بودم اومدم تا به شماها کمک و مرگ خواران را دستگیر کنم. همچنین فهمیدم گروهی به نام محفل ققنوس هست. می خواستم ببینم آیا این گروه اینجاست
دامبلدور با خوشرویی گفت: اولاً ممنون که ما رو نجات دادی دوما بله اینجا محفل ققنوس است
مایلز با خجالت گفت: می شه منم عضوش شم؟
دامبلدور پس از لحظه ای تأمل گفت:.....
-------------------------------------------------
خب دیگه ببینید خوبه؟

سلام
دوست عزيز خوب هست ولي به اندازه اي نيست كه تاييد بشي چون...
ببين بيشتر ميتونستي فضا سازي داشته باشي ... سوژت بد نبود چون از بچه هاي خود محفل استفاده كرده بودي ولي من راضي نشدم...
ان شاالله در نوبت هاي بعد
تاييد نشد(پادمور)


ویرایش شده توسط استرجس پادمور در تاریخ ۱۳۸۵/۸/۱۹ ۱۹:۵۱:۳۸


شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۴۷ سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
#3
اینم لینک پست معرفی شخصیتم. بزارین تو ویژگی هام:

http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=144534#forumpost144534

قرار داده شد


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۸/۱۸ ۱۶:۵۶:۳۷


شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۱۱ سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
#4
نام: مایلز
نام خانوادگی:بلنچی
گروه: اسلایترین
توضیحات کوتاه عضو تیم کوییدیچ اسلایترین در پست دروازه بان هستم. من در کتاب دوم در بازی گریفیندور-اسلایترین(فکر کنم) حضور داشتم. من یک دورگه هستم. مادرم مشنگ و پدرم جادوگر هست. نام پدرم جیمی و نام مادرم آلیس است. جیمز پاتر و لی لی اونز پدر و مادر هری دوستان مادرم بودند ولی پدرم از آنها بدش می آمد. من هم به خاطر اینکه مقداری از خون جادوگری پدرم رو به ارث برده بودم به گروه اسلایترین رفتم

امیدوارم تأیید شم. در ضمن همه اش تخیلیه

تاييد شد!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۸/۱۶ ۱۵:۵۸:۰۴


شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۵
#5
نام: مایلز
نام خانوادگی:بلنچی
گروه: اسلایترین
توضیحات کوتاه: راستش اطلاعات زیادی راجع بهش ندارم ولی می دونم که عضو تیم کوییدیچ اسلایترینه و در پست دروازه بان بازی می کنه. او در کتاب دوم در بازی گریفیندور-اسلایترین(فکر کنم) حضور داشت.

تأیید کنید آخه کسی تو اسلی نمونده دیگه. اوناییم که موندن خیلی کم درباره شون اطلاعات پیدا می شه. مرسی.

معرفيت خوب نيست...سعي كن اگر چيزي از اين شخصيت در كتاب پيدا نميكني يه چيزي با تخيل خودت بسازي و در مورد زندگي اين شخصيت بنويسي!


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۵/۸/۱۵ ۲۳:۰۶:۰۸






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.