هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: آیا دامبلدور زبان مارها را بلد است؟
پیام زده شده در: ۲۰:۰۶ چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۵
#1
با توجه به شواهد می شه گفت که آلبوس دامبلدور زبان مار ها رو بلده.چون تو کتاب یک وقتی دامبلدور و مک گونگال تو پریوت درایو تنها هستن و منتظر هاگریدن مک گونگال به دامبلدور می گه:«شما تنها کسی هستین که طرف ازتون حساب می بره.»دامبلدور در جواب میگه:«اوه..نه اون قدرت هایی داره که من هیچوقت نداشتم»مک گونگال می گه:«چرا داشتین ولی نجیب تر از اونی بودین که بخواین ازشون استفاده کنه.»...
این نشون می ده که دامبلدور خیلی از قدرت های ولدمورت رو داره که صحبت کردن با مار ها هم می تونه در این زمره قرار بگیره.



Re: اسنیپ: مرگ‌خوار ولدمورت یا یار وفادار دامبلدور؟
پیام زده شده در: ۲۲:۰۹ شنبه ۲۳ دی ۱۳۸۵
#2
سلام دوستان می خواستم نظر خودم رو در این زمینه بهتون بگم:
اسنیپ وافادار به دامبلدوره به این دلایل:
1.تو کتاب شش اونجا که هری با دامبلدور بحثشون می شه(قبل از رفتن برای نابودی جاودانه ساز)وقتی هری می گه که شما دارین اشتباه میکنین دامبلدور بجای اینکه فوراً بگه من به اسنیپ اعتماد دارم چند ثانیه مکث می کنه و بعد می گه:«من به سیوروس اسنیپ اعتماد کامل دارم»این یعنی داشته ارزیابی می کرده و به صحبت های هری فکر می کرده.
2.تو کتاب چهارم اسنیپ اگر واقعاً طرفدار ولدمورت بود بعد از بازگت هری از گ.رستان می تونست قبل از رفتن دامبلدور به سراغ مودی قلابی جولوشو بگیره و بزاره که مودی به کارش ادامه بده.اصلاً می تونست همون لطظه بازگشت ولدمورت بره پیشش.درسته که تو کتاب شیش به بلاتریکس می گه که من با یه تاخیر 2 ساعته تونستم دوباره به عنوان جاسوس تو هاگوارتز بمونم.ولی از کجا می دونسته که ولدمورت بعد از برگشتن به جاسوس تو هاگوارتز احتیاج داره؟
3.اسنیپ خیلی راحت می تونسته که به ولدمورت اطلاع بده که دامبلدور از قضیه جاودانه ساز ها اطلاع پیدا کرده و به لردش خدمت کرده باشه.
و در مورد اینکه اسنیپ قطب سوم داستانه من مخالف این نظریه هستم.به این دلیل:
سنیپ در خیلی از مواقع می تونسته دامبلدور رو از سر راهش برداره(مثلاً همون زمانی که دامبلدور بعد از نابود کردن انگشتر مارولو بشدت ضعیف و زخمی بر گشته بود دامبلدور خودش می گه که اسنیپ کمکش کرد که زنده بمونه). بعد از اون بره سراغ یه نقشه مناسب برای نابود کردن لرد سیاه.



Re: دامبلدور چطور بلافاصله از اتفاقات افتاده در گودریک هالو باخبر شد ؟
پیام زده شده در: ۱۸:۲۶ دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۸۵
#3
سلام دوستان امیدوارم که حال همتون خوب باشه.متاسفانه بدلیل امتحانات زیاد نمی تونم بیام.همه پست ها رو خوندم و سر فرصت بهشون جواب می دم.اما یک چیزی دیدم که دلم نیومد جواب ندم
نقل قول:
...ولدمورت و دامبلدور قویترین جادوگرهای این کتابند و کسی در جادو از اونا قویتر نبوده ولی آیا مبرا از اشتباه بودن؟
اینکه بگیم "طرف کارش درسته" میتونه دلیل بی اشتباهی باشه؟...

این صحبت شما کاملاً تایید میشه.دامبلدور تو کتاب پنج صریحاً اعتراف می کنه که اشتباه اون باعث مرگ سیریوس شده.توکتاب 6 هم تو کلاس های خصوصیش به هری می گه که:«...منو بخاطر نبودن تواضع ببخش ولی چون از بقیه افراد باهوش ترم طبعاً اشتباهاتم هم بزرگتز خواهد بود... .».در مورد ولدمورت هم چند جا تو کتاب ها به این موضوع که اشتباه کرده اعتراف میکنه.(دقیقاً یادم نیست ولی حتماً براتون میزارم.)اصلاً اگه این دو تا کاملاً مبرا از خطا بودن دیگه داستان «هری پاتر»معنی پیدا نمی کرد.اونوقت می شد جنگی اله نیکی و بدی:دامبلدور و ولدمورت (چه عنوانی ساختم ).ما باید فبول کنیم که دنیای جادوگر ها هم مثل دنیای ما پر از خوبی و بدی و اشتباه هست. قربون همتون فعلاً خداحافظ



Re: دامبلدور چطور بلافاصله از اتفاقات افتاده در گودریک هالو باخبر شد ؟
پیام زده شده در: ۰:۰۵ یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۸۵
#4
خطاب به الیاس خان:
دوست من تو پستتون جندتا نکته مبهم وجود داره که یکی یکی عرض می کنم
نقل قول:
...اسنیپ اگه اونجا بود امکان نداشت وایسه تماشا کنه : اون به جیمز مدیون بود و می دونیم که می خواست دینشو ادا کنه ...

باید خدمتتون عرض کنم که اولاً که ما هیچ چیزی در مورد اقدامات اسنیپ در مورد ادای دینش به جیمز قبل از اومدن هری به هاگوارتز نمی دونیم.ثانیاً ممکنه که تنفر اسنیپ بر احساس دینش غلبه کرده باشه(کمااینکه بار ها این مسئله تو هاگوارتز در مورد هری رخ داده).اصلاً ممکنه که اسنیپ بعد از کشته شدن جیمز و لیلی متوجه قضایا بشه چون کشتن جیمز و لیلی تو دستور کار نبوده و رفتن ولدمورت به گودریک هالو فقط برای کشتن هری بوده.تو کتاب هم تصریح می شه که ولدمورت به لیلی می گه که از سر راه برو کنار.به هری هم می گه که مادرت نباید کشته می شد.از همه این صحبت ها می شه نتیجه گرفت که اسنیپ هیچ اقدامی نکرده و نه می تونسته برای ادای دینش به جیمز تو شب مرگ اون ها بکنه.
نقل قول:
...و در ضمن لانگ باتم ها قایم نشدن پس دامبلدور می دونست ولدی میاد سراغ پاتر ها و مطمئن اسنیپ اینو بهش گفته چون دامبلدور جاسوس دیگه ای نداشته...

اولاً که پاترها سرخود که مخفی نشدن دامبلدور بهشون گفت.ثانیاً دامبلدو به هیچ وجه نمی دونسته که ولدمورت سراغ کدوم خانواده می ره.البته این موضوع خودش مبهمه که چرا ولدمورت هری رو انتخاب کرده و چرا دامبلدور بیشتر نگران پاتر ها بوده تا لانگ باتم ها .ولی در نهایت ما که نمیدونیم لانگ باتم ها مخفی نشده بودن(چون تو کتاب مطرح نشده و حتی بحثش هم نشده ،نمی شه در موردش با قطعیت نظر داد)در ضمن تو اون زمان اسنیپ اصلاً فرد قابل اعتمادی نبوده.چون دامبلدور ممکن بود فکر کنه که اسنیپ برای جاسوسی به سمت اون ها اومده.پس تا دلیل محکمی برای وفاداری اسنیپ پیدا نکرده بود مطمئناً به اون اعتماد نمی کرد.پس نمی شه رو این مسئله حساب کرد که اسنیپ قبل از حمله چیزی به دامبلدور گفته باشه.
نقل قول:
در ضمن چرا کسی نمی دونه چرا اون طلسم برگشت؟ لیلی می دونست (برای همین فرار نکرد) دامبلدور هم می دونست ولدی هم می دونست...

مادر هری نمی دونسته که با فدا کردن خوش چه قدرتی به پسرش داده.(تو کتاب چها ولدمورت وقتی داره برای مرگخوار ها سخنرانی می کنه می گه:«ندانسته مقاومتی در وجود پسرش به جا گذاشت که باعث شد جونش در امان بمونه.»)پس قضیه لیلی منتفیه.در مورد دامبلدور هم که از همون اول از قضایا خبر نداشته که بخواد همچین نظری رو بده.مطمئناً بعد از با خبر شدن از بازگشتن طلسم به سمت ولدمورت تونست یه همچین نتیجه گیری بکنه.ولدمورت هم که معلومه می دونسته چون طلسم به خودش برگشت نه به در و دیوار که .
نقل قول:
...در ضمن توی دادگاه دامبلدور صراحتا میگه که اسنیپ از یک سال پیش برای من جاسوسی می کرد...

نه تو کتاب همچین چیزی نوشته نشده متن دقیق اینه:
«سیوروس اسنیپ واقعاً مرگخوار بوده اما قبل از سقوط ولدمورت به ما پیوست و جاسوس ما شد.با این کار جون خودش رو به خطر انداخت.(خودم:به ادامه دقت داشته باشین)اما در حال حاضر اگه من مرگخوار باشم اونم مرگخواره.»این دو تا نکته رو کاملاً روشن می کنه.یک:ما از تاریخ پیوستن اسنیپ به دامبلدور خبر مداریم.دو:اسنیپ بعد یک ماجرای بخصوصی(همونطور که قبلاً هم گفتم) به وفاداری اسنیپ مطمئن شد.
******************
یک موضوع دیگه هم هست که اثبات می کنه یک نفر (حالا یا اسنیپ یا هرکس دیگه)تو گودریک هالو بوده:دامبلدور از کجا مطمئن بوده که ولدمورت از طلسم اوادا کداورا استفاده کرده؟اصلاً از کجا اینقدر مطمئن بوده که طلسم برگشته به سمت ولدمورت؟همه این چرا ها اثبات می کنه که یک ناظر عینی اونشب تو محل واقعه بوده و از نزدیک شاهد ماجرا بوده.



Re: دامبلدور چطور بلافاصله از اتفاقات افتاده در گودریک هالو باخبر شد ؟
پیام زده شده در: ۱۷:۵۵ شنبه ۹ دی ۱۳۸۵
#5
نقل قول:
الیاس:ولدمورت بعد از بدست اوردن جسمش میگه که «قبول دارم اشتباه کردم و به اون طلسم توجه نکردم. اون یه طلسم باستانی که مادرش ...»

دوست من این اون نکته روشن نمی کنه.این نکته که «طلسم آواداکداورا چگونه و با چه مکانیزمی به سمت ولدمورت برگشته»هنوز مبهمه و تو هیچ جای کتاب بهش اشاره نشده.فقط گفته شده که بدلیل یک طلسم باستانی که تازه اسمی هم از اون برده نمی شه و هیچ توضیحی از اون در اختیار نداریم این طلسم منعکس شده.در ضمن من اصلاً منظورم از مطرح کردن این نکته بحث در مورد اون نبود.من منظورم این بود که یک ناظر نمیتونه مکانیزم بازگشت طلسم به ولدمورت رو از دور تجزیه و تحلیل کنه.
اما در مورد این که گفتین :
نقل قول:
... اسنیپ اونجا بوده. اونجا بودنش رو نمی دونم ولی خدمتش این نبوده تو کتاب چهار تو محاکمه کارکاروف دامبلدور میگه اسنیپ یک سال قبل از سقوط ولدمورت به محفل پیوسته و این که ولدمورت هری رو نشون کرده رو هم احتمالا اسنیپ گفته چون...

اولاً که تو کتاب ها اشاره نشده که اسنیپ می دونسته که این پیشگویی به دو نفر (هری و نویل)نسبت داده می شه.ثانیاً تو کتاب چهار دامبلدور می گه :«در حال حاضر اگر من مرگخوار باشم اونم مرگخواره»یعنی قبلش اطمینان نداشته که اسنیپ طرف اون هاست ولی بعد از سقوط ولدمورت و اطلاع رسانی اسنیپ (با توجه به تئوری من ) از وفاداری اسنیپ مطمئن می شه.



Re: دامبلدور چطور بلافاصله از اتفاقات افتاده در گودریک هالو باخبر شد ؟
پیام زده شده در: ۲۳:۲۰ جمعه ۸ دی ۱۳۸۵
#6
سلام خدمت تمامی دوستان.این اولین پست من هست.من تمام نظرات رو خوندم .من هم در این مورد یک نظر دارم که ممکنه براتون جالب باشه.
1.اولین و مهم ترین نکته اینه که مضنون این جمله دامبلدور تو کتاب اول که میگه ((فقط میتونیم حدس بزنیم شایدم هیچگاه حقیقت را نفهمیم)) اینه که ما هیچ وقت از حقیقت چگونگی بازگشت طلسم مرگ به ولدمورت باخبر نخواهیم شد.چون حتی اگر کسی هم تو گودریک هالو باشه از فاصله دور که نمی تونه اتفاقاتی رو که افتاده تجزیه و تحلیل کنه.پس ما می تونیم رو این موضوع بحث کنیم که فردی در شب مرگ لیلی و جیمز تو گودریک هالو بوده که بلافاصله به دامبلدور خبر داده.
2.دومین نکته مهم که قابله بحثه اینه.ما هیچ وفت نفهمیدیم که اسنیپ به دامبلدور چی گفته که تونست اون رو متقاعد کنه.به نظر من چیزی که اسنیپ گفته اینه:اسنیپ از نقشه ولدمورت که حمله خانه پاترها و کشتن هری بود اگاه بوده است.چون بعد از اینکه محتویات پیشگویی رو به ولدمورت گفت مطمئناً مورد اعتماد زیاد ولدمورت قرار گرفت.ولدمورت هم نقشه اش رو به اسنیپ گفت.شب حمله اسنیپ همراه ولدمورت به گودریک هالو رفت.وقتی که اتفاقات افتاد و ولدمورت از بدنش خارج شد اسنیپ متوجه اشتباه عظیم خودش شد(حالا یا از ترس یا از پشیمونی) و دامبلدور رو خبر کرد.پس برای رد گم کنی و ایجاد یک صحنه مبارزه تمام عیار هری رو در جای امنی گذاشت و خونه رو خراب کرد.خودش هم نمی تونست مستقیماً وارد عمل بشه و هری رو ببره پیش دامبلدور چون هنوز به عنوان مرگخوار شناخته می شده و اگر ظاهر می شد اعضای محفل اون رو دستگیر می کردن.با خبر کرن دامبلدور از وقایع در واقع اون خدمت بزرگی کرد.چ.ن همونطور هم که تو کتاب هم اشاره شده بعد از رفتن ولدمورت مرگخوار هایی بودن که به اندازه ولدمورت رعب آور بودن.پس اسنیپ با این عملش در واقع جون هری رو نجات داد.
***************
اما یک سوال دیگه وجود داره که ربطی به موضوع بحث نداره ولی خیلی جالب و قابله بحثه.چرا دامبلدور تمایلی به از بین بردن جای زخم هری نداشت؟تو کتاب یک خطاب به مک گونگال می گه:«حتی اگر می شد هم من اقدامی نمی کردم.»این به چه معنیه؟یعنی دامبلدور یقین داشته که این زخم مفید واقع می شه؟اگه می دونسته از کجا؟؟ .....







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.