لوپین:تانکس پس بقیه کجان؟
تانکس:دارن میان.
در این هنگام دامبلدور فریاد میکشد:لصفا سریع تر.
ملت محفلی:
دامبلدور:باید سریع تر بریم کالین بیکار نیست که به خاطر ما سه ساعت منتظر بمونه.
------------------------------------------------
در عکاسی کالین
ولدمورت:پس چی شد سریع تر اتاق عکاسی مرتب کن بیایم عکس بندازیم...
در این هنگام.
ملت مرگخوار:
ولدمورت:
اینا این جا چی کار میکنن.آماده ی جنگ
دامبلدور:آماده ی دفاع
کالین در این هنگام از اتاق خارج شد تا به مرگخواران بگوید که آماده است که ناگهان.
کالین:
ببخشید مرگخوارا محفل...
ولدمورت: چوبدستی خود را از ردا بیرون کشید که ناگهان.
بلاتریکس:چه غلطی میکنی؟
ولدمورت:
بله؟؟؟؟؟؟؟
بلاتریکس:مثل اینکه خواهر منم جزوه اوناست.
ولدمورت:به درک میگی چی کار کنم؟
بلاتریکس:ما نمیتونیم با اونا بجنگیم دوتا خواهرای من جزوه اونان...
ولدمورت:
کالین:من یه پیشنهاد دارم.
ادامه بدید.