بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!
لنا وارد ردا فروشی میشه لنا:سلام مانیا جون بهت تبریک میگم مانیا: واسه چی؟ لنا:جدا شدن از رودی... مانیا:اااا ما همین الان هاوایی بودیم با هم جدا نشدیم که... لنا: اااا در همین حین زاخاریاس و توماس در حالی که مدل های تازه دستشونه وارد میشن لنا به محض دیدن زاخاریاس: :bigkiss: زاخاریاس: لنا:وای... ادامه دارد...
لنا پس از مدت ها دوری از مانیا وارد مغازه مانیا شد مانیا:سلام...لنا اینجا چی کار میکنی؟ لنا:آخ دوست عزیزم کجا بودی؟ لنا و مانیا به طرف هم رفتند و همدیگر را در آغوش گرفتند رودی:واه...واه لنا سرش را بلند کرد و برگشت لنا: این دیگه کیه؟ مانیا:...رودی لنا:چی؟رودی؟مانیا از تو انتظار... و به سرعت میره بیرون رودی: مانیا:چته؟ رودی:هیشکی منو دوست نداره... مانیا:آخی عیب نداره لنا از پشت در:واه...واه چقدر لوسش میکنی مانیا:خوب نمیشه... لنا:هر جور که خودت میخوای فقط بدو دو تا ردا رسمی وردار برای من بیار رودی: مانیا:خوبه دیگه پاشو برو رداها رو از پری ها رو بگیر بده به لنا رودی:نه مانیا:رودی...پری رودی:من رفتم مانیا زیر لب:ای لنا خدا بگم چی کارت کنه که رودی تازه داشت آدم میشد لنا:چی؟ مانیا:هیچی دوست عزیزم لنا:خوبه...
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.