این دیگه چه سوالیه ؟
کجای کتاب یا فیلم ها اومده که هری با حیوونا رابطه ی قوی تر ی برقرار می کنه . یا حتی اینکه حیوونا به هری نزدیک میشن ؟
ما که نفهمیدیم . خواهشا یکی ما رو توجیه کنه لفطا .
آره منم با روونا موافقم .
هری باید احتمالا نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی نوه ی گودریک گریفیندور بوده باشه.
خاموش - عجيب - وفادار - اسرار آميز - درياچه - سوار - شباهت - زمزمه - ظاهر - گروه
هر کس در پی انجام کاری بود. خاموشی عجیبی فضا را فرا گرفته بود؛ چنانکه صدای سرد سکوت در سرسرا پیچیده بود. او تنها در تالار همگانی در فکر ایجاد یک تغییر بود. در این فکر بود که هاگوارتز را ترک کند شاید این، باعث تغییر در روحیه ی همه ی دوستانش می شد. کسانی که در آن مکان اسرار آمیز کمکش کردند و تا آخرین لحظه ی حضورشان، او را تنها نگذاشتند. کسانی که وفاداریشان را به او ثابت کردند.
او باید این کار را انجام می داد. شاید این تنها راه بود. دیگر جادوگران، آن جادوگران سابق نبود و او فکر می کرد شاید با فدا کردن خود بتواند جمع دوستانه ی دوستانش را رونق بخشد.
آرام از جایش برخاست. به آسمان خیز برداشت و سوار بر دست باد، به سقف تالار نزدیک شد. دیگر نمی خواست کسی او را ببیند .حتی با اینکه بی رنگ و شفاف بود.
دوباره قلم را روی کاغذ گذاشت و نامه اش را اینگونه به اتمام رساند :
یک روز روونا ریونکلا ی سفید، ارتشی و محفلی..
یک روز روونا ریونکلا ی سیاه، جوخه ای و مرگخوار..
یک روز روونا ریونکلا ی بی رنگ، نامرئی و بی طرف..
این بود سرگذشت سه ساله ی روونا ریونکلا، در گروه ریونکلا.
اما هنوز نمی توانست باور کند که باید آنجا را ترک کند.
دلش نمی خواست باور کند که به آخر خط رسیده است.
به همین دلیل قلم پر، از سر شوق با او زمزمه کرد:
شناسه بعدی: لینکین پارک.
او دیگر به روونا ریونکلا شباهت نداشت. نگاهی به ظاهر جدیدش انداخت. لبخند گرمی بر لبانش جاری شد .
من، امروز، در آنجاست. لینکین پارک
تایید نشد!
زیادی طولانی بود در ضمن برای تغیر شخصیت اول باید تایید مدیران رو بگیری. موفق باشی
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۸/۱۲/۱۱ ۱۸:۳۵:۰۲