کتابخانه - مرگ - روزنامه - محتوا - محبوب - افتتاح - گردش - اولین - مدال - اخیر
در کتابخانه راه میرفت و به وقایع اخیر می اندیشید.روزنامه ای را باز کرد؛مطمئن بود حالش بدتر نمیشود.ولی به سرعت از کارش پشیمان شد.
عکس دوستی که به تازگی مرگش را با چشمانش دیده بود، اولین صفجه ی روزنامه بود.نوشته ی زیر عکس محتوای دقیقی نداشت.به یاد گذشته های نه چندان دور افتاد.
با سدریک به گردش های زیادی رفته بودند.اما سدریک هیچ وقت محبوب او نبود.
روزه افتتاحیه ی مسابقات کوییدیچ را به یاد آورد.
هری حتی زمانی که سدریک مدال گرفت هم او را دوست نداشت.
اما درست زمانی که به او علاقه مند شد،مرگ به سراغ سدریک آمد و...
تایید شد!
ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۹/۴/۱۷ ۱۸:۲۹:۵۸