هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: گروه ترجمه سایت جادوگران
پیام زده شده در: ۲۰:۲۹ چهارشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۰
#1
سلام دوباره!
با توجه به اینکه اون صفحه ای که در مورد اسکریمجیور داده شده بود ترجمه و در اختیار دامبلدور قرار گرفت، در راستای تحقق شعار جهاد ترجمه یک صفحه دیگه بفرستید بیاد!



Re: بانک گرينگوتز-بانک جادوگران
پیام زده شده در: ۱:۴۱ چهارشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۰
#2
- تیغ زیر بغل لیلی پاتر فقید؟! لعنت خدا بر دل سیاه ولدمورت!
گلرت لبخند شیطانی ای زد.
- همینه دیگه. انتظار چیز دیگه ای رو داشتی؟

گودریک دستی به ریش سه متریش میکشه : خب، مثلا یک پولی... طلایی... جواهری... دختری...

گلرت با بیحوصلگی دستش رو تو هوا تکون میده.
- برو عمو! این دیگه مال سوژه های قدیمیه. ببین، این تیغ زیر بغل _ که متاسفانه کند شده و نتونستم ازش استفاده کنم برای همین منو از توی نایت کلوب کوچه دیاگون انداختن بیرون _ هشتمین هورکراکس کچله است!

گودریک میخواد مخالفت کنه اما گلرت نمیذاره حرفشو بزنه.
- جفتمون میدونیم که ولدمورت نیازی به پول نداره. انقدر اون دلقکش، لوسیوس خرپوله که نیازی به داشتن ثروت شخصی نداره ولی الان تمام جونش بستگی به همین هشتمین هورکراکسی که تو دستمای منه داره پس...

گودریک با لبخندی شیطانی جمله گلرت رو کامل میکنه.
- پس میتونیم اول از ولدی باج بگیریم، بعد که حسابی پولدارمون کرد، هورکراکس رو نابود کنیم و تو هم میتونی لرد بشی. با یک تیر، دو نشون.

در همین لحظه رعد و برقی سهمگین زده میشه و پست فرا کلیشه ای میشه!!



Re: انستیتو ژنتیکی دیاگون
پیام زده شده در: ۱۳:۳۰ یکشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۰
#3
نه! ننم گفته از غریبه ها چیزی نگیر و نخور. حتی اگر نمی گفت هم من با عجوزه ای مثل تو صحبت نمی کردم چه برسه به بستنی گرفتن!

رز که واضحا بهش برخورده بود، یکی میخوابونه تو گوش لیلی.
- دختره ی جلف! نمیدونم این ننه باباها با خودشون چی فکر کردن که اینجوری بچه ها رو بار میارن... زمان ما پای برهنه ساعت چهار صبح تو دمای زیر صفر میرفتیم تو حیاط برای مستراح بابامون از چاه آب بالا می کشیدیم حالا اینا اینجوری شدن!!

لیلی که با چَکی که خورده بود عصبی شده بود، فریاد زد : برو گمشو! الان میرم میگم بابام میاد بخورت! میدونی تو هرکاری خر باشه، تو این یک کار خیلی ماهره!

رز که دید نقشه ها داره نقش بر آب میشه سریعا وارد Plan B میشه.
- ببخشید ولی چند روزیه به دلیل گرونی نتونستم قرصای تمدد اعصابم رو بخورم. من معذرت میخوام!! ببین... این کرمه رو که اینجا می بینی؟ ها؟ خب، این برات تخم طلا میذاره.

نجینی : ها؟

لیلی : عههه؟ خب پس خوبه که. بعد میتونم تخم طلاهاشو جمع کنم، برم برای ننم کرم بخرم اون کک مکاشو از روی صورت پاک کنه، برای بابامم... برای بابامم... هیچی ولش کن! بزن بریم کرم تخم طلا.



Re: گروه ترجمه سایت جادوگران
پیام زده شده در: ۱۸:۵۶ جمعه ۵ فروردین ۱۳۹۰
#4
بر دامبلدور سلام!

من هم میخوام وارد تیم ترجمه بشم. اگه متنی باید ترجمه بشه، بدید تا جهت تکمیل اوقات فراغت کمی هم مشغول امر ترجمه باشیم.



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱:۴۹ جمعه ۵ فروردین ۱۳۹۰
#5
نام : هرپوی کثیف
گروه : راونکلاو
ریشه : جن
خصوصیات اخلاقی : به شدت کثیف، شلخته و بی حوصله.
سن : در آستانه ورود به نود و هفت سالگی!

خوصیات ظاهری : قدکوتاه، اندام تقریبا عضلانی و چهارشانه. دماغ مناسب با میمیک صورت، چشم ها به رنگ قهوه ای. موهای دماغ ، سینه و گوشش چند سالی میشود که ریخته است.

حواشی زندگی : گفته میشود که مادر مادربزرگ پدر وی، جادوگری بود که با جنی شورشی ازدواج کرد. همین دلیل، بلند قدی نسبی او را نسبت به اجنه دیگر تائید می کند.

تایید شد!


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۹۰/۱/۵ ۴:۰۷:۱۴


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۳:۱۰ پنجشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۰
#6
سطل - کلاه - چوبدستی

حوالی "عید" سال نو بود... هاگوارتز طبق روال همیشگی، مزین به انواع درخت های کریسمس و "کادو" های زیبای معلق در هوا، آماده آغاز "جشن" بود.
حال و هوای کریسمس، همیشه شاد و لذت بخش بود. حتی در زمانی که دیگر "دامبلدور" مرده بود و یا زمانی که "لرد ولدمورت" قدرت وزارت را در دست داشت، باز هم شادی از این روز ها رخت نبسته بود.
حتی هنوز هم "پیوز" با آن شوخی های بی مزه و " افتضاح " هایی که به بار می آورد لبخند را به چهره دانش آموزان می آورد. و یا دانش آموزان که همچنان با "چوبدستی" هایی که داشتند، انواع طلسم های زیبا با رنگ های گوناگون را اجرا میکردند.
هاگوارتز هیچگاه خاموش نمیشد...

تایید شد!


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۹۰/۱/۴ ۱۵:۲۶:۲۷






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.