هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۱:۱۷ جمعه ۱۵ اسفند ۱۳۹۳
#1
سلام کلاه عزیز
من یک اژدها سوارم و از بی عدالتی متنفرم و فقط یک هدف دارم و آن هم از بین بردن پلیدی هاست
ای کلاه باستانی من را به گروهی بفرست که بتوانم به اهدافم برسم و دنیایی خالی از هرگونه پلیدی را با کمک هم بسازیم. من از نوادگان آخرین اژدها سوار یعنی اراگون هستم.

.



***قهرمانان همیشه در دوران سختی ظهور می کنند***

****************پس ظهور کن قهرمان******************





پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۹:۳۰ پنجشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۳
#2
اسنیپ با قدم های بلند در نیمه های شب در مدرسه قدم می زد و در این فکر بود که اگر ان بلید احمق را این موقع شب بیرون از خوابگاه دید جریمه سنگینی برای آن در نظر بگیرد.
از آن موقع که برای اولین بار او را دیده بود حسی از تنفر و انزجار از آن را در دل خود حس کرده بوده.
اسنیپ مطمئن بود که بلید در خوابگاه نیست چون حوالی بعد ازظهر هنگامی که از راهرو های برج گریفیندور عبور می کرد صدایش را شنیده که برای یک ماجراجویی در شب برنامه ریزی میکرد.
سوروس در افکار خود غرق بود که ناگهان صدای باز و بسته شدن دری از راهروی روبه رویی شنید...
********
اسنیپ در حالی که گوش هایش را تیز کرده بود آهسته ورد لوموس را زیر لب تکرار کرد . نوک چوب دستی سوسویی کرد و روشن شد . اسنیپ ارام به سوی در رفت و ان را وارسی کرد . تاکنون وارد این اتاق نشده بود.
آهسته درون اتاق قدم گذاشت ابتدا چیزی در اتاق جلب توجه نکرد و اسنیپ خود را عقب کشید هنگامی که میخوست از اتاق خارج شود بازتاب نور چوب دستی را از داخل اتاق دید. به درون اتاق قدم گذاشت و به سوی آینه ای که در گوشه ی اتاق رها شده بود رفت و آن را برداشت ، ابتدا بنظر چیز بی خودی می آمد اما لحظه ای موهای سرخی را که مطمئن بود متعلق به لیلی است درون آینه دید بار دیگر آینه را جلوی خود گرفت...
*********
امکان نداشت او خود لیلی پاتر بود . اسنیپ نگاه دقیق تری به آن انداخت.سپس.....
آینه را زد زمین شکوند . چن تا فوش بالای 18 سالم داد که جایز نیست بگم و گند زد به داستان ما
و رفت اون جانی بلید گریفیندور ی رو بگیره و عقده هاشو سرش خالی کنه.


در حال حاضر، تنها نکته ای که جا داره بهش اشاره کنم اینه که یک بار وقتی از یک اسمی استفاده کردیم، دیگه از دفعات بعد ضمیری متانسب با اون اسم میاریم.

در پاراگراف دوم شما، هفت هشت بار کلمه اتاق تکرار شده!

یا باید از ضمیر استفاده کرد، یا باید نوشته رو به گونه ای تغییر داد که دیگه یه کلمه توش چندین بار تکرار نشه.

در کل... تایید شد!


سال اولیا از این طرف


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۵ ۱۱:۰۲:۱۳
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۵ ۱۱:۰۳:۵۶


***قهرمانان همیشه در دوران سختی ظهور می کنند***

****************پس ظهور کن قهرمان******************









هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.