تصویر شماره چهار
..................................
مثل همیشه آروم و خونگرم دختری زیبا از خانواده ای اصیل به نام جینی ویزلی بود.شاید خیلی ها به دلیل تهی دست بودنش او را به تمسخر میگرفتند اما او دوستان زیادی هم داشت و عضو گروه گریفیندور نیز بود.
یک روز او خیلی با متانت به سمت کتابخانه رفت.روی یک صندلی نشست.شخصی که روی صندلی جلویی او نشسته بود, پسری بود به نام هری پاتر......
اسلیترینی ها مخصوصا پسری خودخواه از یک خانواده اصیل به نام دراکو مالفوی او را به تمسخر گرفتند.
-نگاش کن یه دختر ژولیده از یه خانواده مثلا اصیل!
-اون عابروی هرچی اصیل زاده هست رو برده.
-درسته!
-بیاید یکم باهاش حال کنیم
-من که پایم
دراکو پیش قدم میشود.او زیر لب وردی می خواند تا کتاب جینی به پرواز در آید....
در کمال تعجب هیچ یک از ورد های گروه اسلیترین عمل نمیکنه!
دراکو نگاهی به اطرافش می اندازد.
_اونجا رو نگاه کنید!
-بازم اون پسره مزاحمه
و اون پسر همون هری پاتر دوست صمیمی جینی بود.
دراکو عصبی میشود.جلو می آید و میگوید:هی پاتر!بازم تو
دراکو یک ورد زیر لب می خواند و یک مار کبری از چوب او بیرون می آید......
هری چوب دستی را کنار گذاشته و در کمال تعجب.......
اسخاساسی یا.......اسخاساسی
مار به عقب رانده میشود....
ناگهان پروفسور اسنیپ ظاهر میشود.با یک حرکت مار را نابود میکند.
همه به هری نگاه میردند.پروفسور همه را متفرق می کند و از گروه اسلیترین 20 امتیاز کم میکند.
آخرش یکم نامفهوم شده بود. کی مار رو به عقب راند دقیقا؟ هری؟ و اون "اسخاسی" چی بود؟ طلسم بود؟ طلسم ها هم مثل دیالوگ ها هستن و فرقی ندارن. و اینکه از اینتر استفاده کردی خیلی کار زیبایی بود. آفرین!
نکته بعدی اینکه ما "............" نداریم. همون سه نقطه کفایت میکنه!
آخر جملاتت هم نقطه یا علامت تعجب بذار برحسب وضعیت. چون شکلک هیچوقت جای نقطه رو نمیگیره.
تایید شد!
مرحله بعد: گروهبندی!