هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۱۲ جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
#1
نام: هرپو ( ملقب ب هرپوی کثیف)

سن: نامعلوم ( احتمالا متولد سال 113 میلادی )

گروه: اسلیترین

جنسیت: مرد

ویژگی ظاهری: قد 177_ موهای بلند مشکی رنگ_ معمولا از ماسک استفاده میکند و پالتو یا ردای بلند مشکی میپوشد ک یقش رو خز حیوانات وحشی ( گرگ) پوشونده.

چشمان سیاه ( هرچند از پشت ماسکی ک میزنه کسی نمیتونه چشماشو ببینه)

نژاد: انسان

جارو: اولین مدل های قدیمی جاروو پرنده

پاترونوس: گرگ


چوبدستی: 33 سانتی متری از جنس چوب بلوط و ریسه قلب اژدها

شغل : جادوگر سیاه_پدر جادو های سیاه_معجون ساز و ازمایشگر زبر دست در ماورا الطبیعه.


ویژگی های اخلاقی: سرد_ کم حرف ، بی احساس

جبهه: مرگخوار


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۶/۲/۱ ۱۲:۱۷:۱۶

devil may cry


تصویر کوچک شده



پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۲۱:۴۴ پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶
#2
درود.


من ادم فوق العاده محکمیم در برابر مشکلات. دوستان خیلی کمی دارم و با ادم های کمی در ارتباطم ولی برای افرادی ک باهاشون در ارتباطم سنگ تموم میذارم.

از جاهای ساکت و خلوت لذت میبرم ، معمولا کم حرفم بیشتر درون خودم سیر میکنم.


ب خوندن کتاب ورزش موسیقی و ... علاقه دارم.

ب ماورا الطبیعه علاقه دارم در خیالاتم افراد خانواده و دوستامو ب روش های مختلف شکنجه میکنم و میکشم

کم عصبی میشم ولی اگه هم عصبی بشم کنترلم از دستم میره.

جادوی سیاه و مطالعات در این زمینه خیلی برام لذت بخشه همینطور سوزوندن و شکنجه کردن حشرات.

معمولا از ماسک استفاده میکنم و لباس های مشکی میپوشم.

افرادی ک منو نمیشناسن از من وحشت دارن ولی دوستام ک منو میشناسن ازم نمیترسن

این هم بگم ک مازوخیسم تشریف دارم

گریفیندور و اسلیترین.

هر چند بیشتر مایلم برم اسلیترین


ویرایش شده توسط one_winged_angel در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۳۱ ۲۲:۰۸:۵۶

devil may cry


تصویر کوچک شده



پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۹:۲۵ پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶
#3
تصویر شماره 10

فشششششششش

شترق!

گرد و غبار و نور سرخرنگ خیره کننده ای راهروی اصلی وزارت سحر وجادو را فرا گرفته بود.

صدایی بم و گرفته ک متعلق ب پیرمردی کهنسال بود وردی را فریاد زد:
اگنی سابن سوزویا
1

مار سرخرنگی گرد و غبار را شکافت و ب سمت پیکری تازه نمایان شده رفت!

هیبت سیاهرنگ از گرد و غبار ب کناری خزید و با حرکات تند دستش سپری ظاهر کرده و جلوی طلسم را گرفت!

ردای سیاهرنگی ب تن داشت و باشلق انرا نیز بر سر کشیده بود، لب های خشک و چین دارش ب حرکت در امد با دو سوراخی ک ب جای بینی داشت نفس عمیقی کشید و کلمات هیس هیس مانندی زیر لب ب زبان اورد ک ادمی عاجز از فهم ان بود.

مار ب رنگ سبز درامده و مطیع وی گشت.



دامبلدور با چشمان نافذ ابی رنگش ب لرد سیاه خیره شد و گفت : از اخرین باری ک دیدمت خیلی تغییر کردی تام!

لب هایش ب سختی از پشت ریش و سبیل نقره فامش ک روی ردای ابی رنگش سرازیر شده بود دیده میشد.

لبخندی محو بر چهره لرد سیاه نشست و با حالتی تمسخر امیز گفت : ولی تو هیچ تغییری نکردی البوس!



اجاق پشت دامبلدور با اتش سبزرنگی درخشید و وقفه ای در دوئل ان دو جادوگر افسانه ای ب وجود اورد.

پس از فروکش کردن اتش هری در اجاق ظاهر شد.

نگاه لرد سیاه و هری لحظه ای با هم تلقی کرد و هری ک انتظار دیدن لرد سیاه در ان مکان و زمان را نداشت از درد فریادی کشید و ب زمین افتاد، با دستانش زخم پیشانیش را گرفت و تلو تلو خوران پشت مجسمه ای پناه گرفت.


دامبلدور از فرصت استفاده کرده و زیر لب گفت:اکسپلیارموس


جرقه ای از نوک چوبدستی ساحر پیر ب سمت لرد سیاه روانه شد

لرد سیاه طلسم را برگرداند، طلسم سفیر کشان ب سمت مجسمه سنتور 2 طلایی کنار مجسمه انها برخورد کرد

مجسمه با صدای مهیبی از سکوی خود سقوط کرده و ب ذرات ریز و درشت تبدیل شد.


دیگر اجاق های وزارت خانه با رنگ سبز راهرو را مزین کرده و افراد بیشتر و بیشتری در انجا ظاهر شدند.

همه با تعجب و ترس ب لرد سیاه خیره شده بودند.

لرد ولدمورت قدمی ب عقب برداشت و گفت: باز هم همدیگه رو میبینیم هری جوان!

هاله ای سیاهرنگ او را فراگرفت و از نظر محو شد...


لرد سیاه بازگشته بود...



__________________________________________

1_ سابن سوزویا وردی ک با استفاده از ان ماری ب سمت دشمن میرود ولی در اینجا نویسنده از کلمه اگنی هم استفاده کرده ک نام کهن اتش است در نتیجه ورد ب مار اتشین تغییر ماهیت میدهد.


2_ سنتور موجودی نیم اسب و نیم انسان ک یکی از صور فلکی و جزو موجودات جادویی ب حساب می اید رجوع شود ب کتاب جانوارن شگفت انگیز و زیستگاه انها

درود بر تو.

جالب بود. اصول اولیه نوشتن رو بلدی که در زمان ورودت به ایفای نقش خیلی میتونه کمکت کنه. مطمئنم که وقتی وارد ایفای نقش بشی و بازهم بنویسی، خیلی هم بهتر میشی.

تایید شد!

مرحله بعد: کلاه گروهبندی


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۱/۳۱ ۲۱:۲۱:۴۴

devil may cry


تصویر کوچک شده



پاسخ به: اعضاي سایت خودشونو معرفی کنن
پیام زده شده در: ۱۱:۰۹ چهارشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۶
#4
اسم و فامیل( در صورت تمایل):

...

جنسیت( درصورت تمایل):

پسر

سن( در صورت تمایل):

20
محل زندگی( در صورت تمایل):
...

شغل : انیماتور، طراح، نویسنده

تحصیلات( در صورت تمایل):
اخرین مدرکم دیپلمه در رشته انیمیشن و دارم درس رو ادامه میدم تا فوق لیسانس....


نحوه آشنایی با هری پاتر و میزان علاقه( ضروری):

زمانی ک کودکی بیش نبودم برادرم بازی ps1 هری پاتر رو میرفت و من از سن 7/8 سالگی با دنیای جادوگری رولینک اشنا شدم...

در نوجوانی ( 12/13 سالگی) ب رمانهای فانتزی علاقه پیدا کردم ک هفت گانه پاتر یکی از رمانهای مورد علاقم بود و هست...


علاقه های شخصی خودتون( در صورت تمایل): موسیقی ( خصوصا متال) ورزش، طراحیٍ، نویسندگی، رمانهای فانتزیَ، هاگوارتز، انیمه ، گیم و ...


کتاب هایی که مطالعه کردید (چند مورد رو ذکر کنید):

کتاب زیاد خوندم! از سرزمین اشباح و نارنیا گرفته تا ارباب حلقه ها و ...

تقریبا میشه گفت 60/70 درصد کتاب های تاپ فانتزی رو خوندم.


devil may cry


تصویر کوچک شده







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.