-تئودور والد
چي؟كي اسمم رو نوشته بود ؟قراربود برم بگم معموليم وعاشق دنياي جادوگري
اما بدون اينكه حرفي بزنم رفتم و نشستم .پروفسور كلاه رو روي سرم گذاشت .قبل از اينكه به اينجا بيام كلي چيز در مورد هاگواتز خونده بودم و تقريبا همه چيز رو دربارش مي دونستم.
وقتي كلاه روي سرم نشست سريع گفت :توي خانوادتون كسي جادوگره؟
همه تعجب كردند
كلاه دوباره پرسيد
-كسي تو خانوادتون جادوگر بوده؟
گفتم :ف ف ف فكرنكنممم
كلاه بعد از چندثانيه گفت : گريفيندور
ارام گفتم : يعني ...
كلاه گفت : مهم خانواده نيست من ميدونم تو چه قدرتي داري
و بعد از چندين سال متوجه حرف كلاه شدم
درود فرزندم.
سوژه ساده بود و البته روندش خیلی خیلی سریع بود. باید درمورد صحنه ها و احساسات شخصیت اصلی بیشتر بنویسی. توصیف و فضاسازی کنی. کاری کنی که خواننده بتونه خودش رو تو فضای رولت احساس کنه.
علامت گذاریت جای کار خیلی زیادی داشت. از سه نقطه میتونستی برای مکث بین دیالوگ استفاده کنی، نقطه برای پایان جمله و...
دیالوگ ها رو هم این طوری بنویس و با دوتا اینتر از توصیفاتت جدا کن.
نقل قول:وقتي كلاه روي سرم نشست سريع گفت :توي خانوادتون كسي جادوگره؟
همه تعجب كردند
كلاه دوباره پرسيد
-كسي تو خانوادتون جادوگر بوده؟
گفتم :ف ف ف فكرنكنممم
اگه بخوایم این قسمت از رولت رو اصلاح کنیم این شکلی میشه:
وقتي كلاه روي سرم نشست؛ سريع گفت:
- توي خانوادتون كسي جادوگره؟
همه تعجب كردند. كلاه دوباره پرسيد:
-كسي تو خانوادتون جادوگر بوده؟
گفتم:
- فـ... فكر... نكنممم...
مطمئنم میتونی خیلی بهتر از این هم بنویسی. رول ها یا نمایشنامه هایی رو که تایید کردم رو بخون تا متوجه حرفام بشی.
فعلا... تایید نشد!