هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: کارگاه داستان نویسی
پیام زده شده در: ۱۷:۱۶ شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
#1

P.Z

"عکس دوازدهم"
هری در حالی که با چوب دستیش بازی می کرد و روی تخت جیر جیرکیش دراز کشیده بود، خودخوری می کرد.
_ عالی شد. حالا مجبورم این ترمم رو از دست بدم. اینجا از جهنمم بد تره!
یه دفعه صدای تق تقی از پشت پنجره شنید.با احتیاط از جاش پاشد. بیرون رو نگاه کرد و از خوشحالی داد زد. هرمیون و رون پرفسور با ماشین پرنده ی آبی اومده بودن دنبال هری.
ناپدری بد جنسش گفت: هی داری چی کار می کنی؟ آرومتر... چه خبره اون بالا.
هری چند ثانیه به در خیره شد. پرفسور دامبلدور وردی اجرا که تمام قفل و موم پنجره باز شد.
رون گفت: بدو معطل چی هستی! نکنه منتظری بابات بیاد نزاره سوار شی.
هری با دست پاچه ساکش رو گذاشت صندوق عقب ماشین. مي خواست جغدش رو برداره که ناپدریش قفل در رو باز کرد اومد تو.
- ها پسر احمق می خواستی از دست من فرار کنی؟
ناپدری بد جنس هری خواست به هری نزدیک بشه که هری با یه ضربه پخش زمین کردش.
هری با کمک پرفسور سوار ماشین شد و به سمت هاگوارتز رفتن.
تو راه هری به این فکر کرد که درسته خانواده و خونه نداره اما دوستاش مثل خواهر و برادراش و معلمين هم مثل پدر و مادرش می مونن.
وقتی از دور هاگوارتز دیده شد هرمیون با دوربین دریا نوردی نگاهی به مدرسه انداخت و
گفت: فکر کنم دیر رسیدیم در رو بستن.
همه برگشتند و به پرفسور نگاه کردن و پرفسور هم معنی نگاه اون ها رو فهمید. پرفسور رو به رون کرد و گفت روی سقف فرود بیا.
همه برگشتند و با تعجب به پرفسور نگاه کردن.
هری گفت: چطوری وقتی همه تو اتاقاشون هستن و می بینن و گزارش می دن؟
پرفسور نگاه معنی داری کرد و ساکت شد. رون ماشین رو با خدا خدا کردن فرود آورد. هم سقف و هم ماشین آسیب دیده بودن.پرفسور دامبلدور وردی اجرا کرد که بچه ها ( هرمیون و هری و رون) تو اتاقاشون ظاهر شدن و ماشین و سقف هم در کمال تعجب سالم شدن.
The end

------
پاسخ:

هدف از دادن این عکس ها این نیست که ما فقط اون بخش از کتاب یا حتی فیلم های هری پاتر رو بازنویسی کنیم. هدف نشون دادن خلاقیت و گسترش دادن داستان در قالب اون عکسه. سعی کن فراتر از کتابو فیلم و از زاویه ای دیگه به عکسا نگاه کنی.

ازت میخوام یکم بیشتر روی توصیفاتت کار کنی. خیلی سریع از اتفاقات گذر نکن. یکم مکث کن و درباره فضای مکانی پست و احساسات شخصیت ها بهمون بگو.

غیر از این نکات محتوایی، یه نکته هم هست برای ظاهر پستت:
نقل قول:
هری با دست پاچه ساکش رو گذاشت صندوق عقب ماشین. مي خواست جغدش رو برداره که ناپدریش قفل در رو باز کرد اومد تو.
- ها پسر احمق می خواستی از دست من فرار کنی؟
ناپدری بد جنس هری خواست به هری نزدیک بشه که هری با یه ضربه پخش زمین کردش.

برای اینکه پستت فشرده نباشه و ظاهر پستت هم بهتر بشه، همیشه بعد از دیالوگت دوتا اینتر بزن تا توصیف زیرش ازش جدا بشه و دیالوگ خودشو بهتر نشون بده. یعنی اینطوری:

هری با دست پاچه گی ساکش رو گذاشت صندوق عقب ماشین. می خواست جغدش رو برداره که ناپدریش قفل در رو باز کرد اومد تو.
-ها پسر احمق می خواستی از دست من فرار کنی؟

ناپدری بد جنس هری خواست به هری نزدیک بشه که هری با یه ضربه پخش زمین کردش.


پس لطفا یه پست دیگه برامون بنویس و نکاتی هم که بهت گفتم رو رعایت کن. منتظرت هستیم.

فعلا تایید نشد.


ویرایش شده توسط مروپ گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۶ ۱۸:۲۸:۳۷
ویرایش شده توسط مروپ گانت در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۶ ۱۸:۳۱:۰۷






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.