هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: جانورنماها
پیام زده شده در: ۲۳:۲۹ یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲
#1
گوریل به پاتیل مسافرتی هکتور که روی آتش بود و مایع سبز رنگ درونش میجوشید نگاه کرد.
- مطمئنی باید پوست موز بریزی توش؟

هکتور موز آخر را خورد و پوستش را درون پاتیل انداخت.
- به بهترین معجون ساز ارتش سیاه شک داری؟ همه‌ی این سالا من برای ارباب شامپو ساختم. حتی یه شپشم از نزدیکشون رد نشده بود.

لرد سیاه قطعا شپش نداشت. البته لرد سیاه زیر ساخت مناسب برای شپش داشتن را هم نداشت اما...خب شپش هم نداشت!
- تموم نشد؟
- شد شد. برو عقب برو عقب.

گوریل یک قدم عقب رفت. مرگخوارها در حالی که پوست نارگیل‌ها را مانند کلاه خود روی سر خود گذاشته بودند با نهایت توان از درخت‌ها بالا می‌رفتند!

پاتیل جوشید و کف کرد. حباب های نارنجی رنگ و دود بنفش رنگی از آن بیرون آمد. لحظه‌ی بعد پاتیل منفجر شد. از وسط دودها مردی با غرور درون پاتیل ایستاده بود. درست کردن انسان در پاتیل از دروس ترم اول مرگخوارها بود!

هکتور از پشتِ گوریلی که بخاطر موج انفجار تک تک موهایش ریخته بود داد زد:
- چه برایمان آورده‌ای مارکو؟
- محصولی شگرف از نافِ جنگل. شامپو موز پرژک.

گوریل از دنیا بریده بود. موهای نازنینش همه ریخته بودند و تمام موزهایش هدر رفته بود. امیدوار بود مرگخورانی که به دنبال موز رفته بودند موفق تر عمل کرده باشند تا مجبور به خوردن شامپو موز نشود.




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱:۲۲ شنبه ۸ مهر ۱۴۰۲
#2
نام: سیرس

گروه هاگوارتز: ریونکلاو

جارو: هر جارویی که احتمال سقوطش بالا باشه.

پاترونوس: زرافه

ویژگی ظاهری:
موهای قهوه‌ای کوتاهی داره. چشم های مشکی درخشانی داره. قد بلنده و معمولا کت مورد علاقش رو میپوشه. از همه جاش باند آویزونه و همیشه چندجا از بدنش زخمی و کبوده.

ویژگی اخلاقی:
از کودکی عجول بود. خیلی خیلی عجول. شیش ماهه به دنیا اومد و الان در به در دنبال دکمه پایان زندگی و در خروجه. میخواد نیمه‌ی گمشده‌اش رو پیدا کنه دوتایی باهم از در زندگی خروج کنن.
از اختلال خودشیفتگی رنج...نمیبره! اما قطعا اطرافیانش رنج میبرن.
زیاد حرف میزنه و اصلا از سکوت کردن خوشش نمیاد.



تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۸ ۱۸:۱۱:۴۷


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۶:۴۶ پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲
#3
سلام.
آدم آرومیم. خیلی کم پیش میاد عصبانی شم. منطقیم و نسبتا کنجکاوم نسبت به هر چیز جدیدی.
اولویت اول و دوم خودم ریونکلاو هست.



پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۰:۲۴ سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲
#4
"پله، قدرت، رنگ، کاغذ پوستی، عطسه، کلاه، خنده"

روی آخرین پله ایستاد و دستش را روی دستگیره سرد در گذاشت. هنوز هم تردید داشت اما قدرت حتی یک قدم عقب رفتن در پاهایش نبود. 
دستگیره‌ی نقره‌ای رنگ در را فشار داد و وارد اتاق شد. با حس کردن بوی کاغذ پوستی کهنه و خاک عطسه‌ای کرد و با کلاه پارچه‌ای‌اش جلوی بینیش را گرفت.
رو به روی تنها شی درون اتاق مخروبه ایستاد و به آن نگاه کرد. آرزو کرد کاش هرگز وارد اتاق نشده بود. به دیوار تیره پشت سرش تکیه داد این بار با خنده دردناکی به آیینه خیره شد. آیینه‌ی نفاق انگیزی که اتاق را به او خالی نشان میداد. آیینه‌ای که دنیا را بدون او، به خودش نشان میداد.



چه پایانِ...غیرمنتظره و غمگین، ولی خیلی قشنگی داشت.

تایید شد.

مرحله بعد: گروهبندی


ویرایش شده توسط سدریک دیگوری در تاریخ ۱۴۰۲/۷/۶ ۱:۰۸:۰۹






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.