عجب جلسه ارزشی ای بود!
لونا عجب آواتار ارزشی ای داری! هوووو! اگه دست من بود مدیر کلت می کردم!
بگذریم! خب بابا جان عسل می یومدی! اونجا چیزی که زیاد بود دختر بود! که داشتن امضاء می گرفتن و کالین و کرام عزیز هم باهاشون سخت مشغول گفتگو بودند!
جلسه صلح و آشتی! خوبی بود... مفید بود! این کرام هم از بس مدیریت جادوگران رو کرد توی چشم مدیر انتشارات تندیس فک کنم تا یک هفته چش درد بگیره! ترکوند از بس گفت من مدیرم! حالا نکته کنکوریش این بود که عزیزانی که داشتند باهاش صحبت می کردند می گفتند جادوگران به درد لای جرز هم نمی خوره!
!
گزارش جلسش خفنه! امیدوارم یکی از دوستان(البته با رعایت سانسوری های اخلاقی و سیاسی!)بیاد بزنه اینجا
یا حق تاریکی!