هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   4 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۳:۱۵ سه شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۲

آیلین پرنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۲۳:۴۱ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
نمرات جلسه دوم کلاس معجون سازی.

گریفندور

الستور مودی:6+10+5+4+5=30
مینروا مک گونگال:6+10+5+4+5=30
چارلی ویزلی:5+10+5+3+5=28
چارلی عزیز اگه من می تونستم روح این طرف رو احضار کنم از تو نمی پرسیدم که!
دابی:6+10+5+4+5=30

ریونکلا

دافنه گرینگرس:6+5+10=4+5=30
دافنه عزیز. مطمئن باش اون معجونو خودم درست کرده بودم. دوست داری عملا نشونت بدم؟
پادما پاتیل:5+10+5+4+5=29
در مورد سوال اول خیلی مطمئن نیستم این معجون بازسازی بود بیشتر شبیه معجون منهدم کننده بود.
الادورا بلک:6+10+5+4+5=30
لینی وارنر:6+10+5+4+5=30

هافلپاف

رز ویزلی:6+5+10=4+5=30

اسلیترین

سوروس اسنیپ:6+5+10=4+5=30
مورفین گانت:6+5+10=4+5=30
کار من قیف و قمپز بود؟من؟ ازتون نمره کم کنم جناب وزیر؟ یا بندازمتون تو همون پاتیل قیف و قمپز؟
آدریان پیوسی:6+5+10+4+5=30
اما دابز:6+5+10+4+5=30

پ.ن:کتی بل عزیز. تکالیفی که شما بهشون پاسخ دادین مال جلسه اوله که امتیازاش محاسبه و به امتیاز گروه ها اضافه شد. متاسفم که تکلیف شمارو ناچارم ندیده بگیرم.


ویرایش شده توسط آیلین پرنس در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۲۳ ۰:۳۵:۲۵


پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۵:۵۹ سه شنبه ۲۲ مرداد ۱۳۹۲

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
1. معجون سرخوشی چیست؟6 نمره

همین معجونی که پروفسور آورده بودن و تو کلاس نشون داده بودن؛ همون معجونی که کاربرد چیز رو داره؛ همون معجونی که اسم ـش معجون سر خوشی ـه. همون معجونی که سر و مغز و مخ شوما رو خوش حال و سر خوش می کنه.

همون معجونی که خیلی خوش حاله. دروغ می گم پروفسور؟ اصن کسی جرئت تکذیب نوشته های من رو داره؟

2- دلیل اینکه پروفسور با آن وضعیت داخل کلاس شد چه بود؟5 نمره


یک چیزی هست در دنیای ماگلی به نام "پٌز"! اما در دنیای جادوگری، همه ما اون رو با نام "کلاس جادویی" می شناسیم. عامل اصلی پوشیدن این لباس پروفسور، همین بود. (همین چند وقت پیش رفتم قیمتکردم؛ 700 گالیون لباس پروفسور بود؛ تازه من مدل بی مارک جادویی ـش رو خواسته بودم. اون چیز کلاه مانند بالای سر پروفسور هم تو حراج، یک پنجم شده بود قیمت ـش و با کلی تخفیف، من یکی رو دیدم که می داد ـش 300 گالیون- همه این هایی که من می گم به هزار ـه. یعنی سیصد هزار گالیون، هفتصد هزار گالیون)

اوشون می خواست پز بده که همسر جادویی من، اینقدر پول مشنگی دارد که نگو...

3- معجون سرخوشی چگونه تهیه می شود؟8 نمره

به سختی!

همون طور که گفتم، تهیه اون از سپوپری سر کوچه، "سپور مارکت شیر ممد پلنگ" بسیار راحت می باشه. کافیه با قیچی جادویی پوسته این معجون آماده را ببرید. سپس آن را درون ظرفی بریزید و به آن کمی آب سرد جادویی اضافه کرده و هم بزنید. پس از مدتی، آب گرم (یک لیوان جادویی) اضافه کرده و بعد از این که معجون، کاملا حل شد؛ اون رو درون یخچال جادویی بگذارید. می تونید با انواع گوجه، خیارشور، سیب زمینی و زیتون جادویی اون رو تزیین کنید.

محتویات معجون از پیش آماده شده این ـه (به روونا من از جعبه ـش کپی نکردم!):

رنگ صد در صد طبیعی(!)، کلسترول بیعی، استامینوفن، عصاره جادویی خوش حالی، مقدار کله (سر) عقاب!ygrin::

4- علت تاخیر پروفسور چه بود؟5 نمره


نگین که متوجه آرایش غلیظ پروفسور نشدین. یا اون شنیون جادویی موهاشون. مسلما همه این ها وقت گیر ـه. این پروفسور، بسیار به قیافه خودشون اهمیت می دن و هر چی که همسر ماگل ـشون می گن که "کلاس ـت دیر شد؛ اهمیت نمی دهند. اصلا من مدرک دارم. تو خونه ـشون دوربین جادویی کار گذاشته بودم:

فلش بک، ساعاتی قبل از شروع این کلاس:

آیلین در جلوی آینه در حال خواندن آواز بود و توبیاس اسنیپ او را باد می زد و به محض اینکه او وسیله ـی آرایش جادویی ای را می خواست؛ به او می داد.

پسر ـشان خودش را جلوی برنامه جادویی "باب اسفنجی شلوار جادویی" ِ تلوزیون جادویی جمع کرده بود و سعی می کرد که جلوی دست و پای والدین ـش نباشد.

- همسر دلبندم، یک کمی لطف کن عجله کنین. چون ممکنه کلاستون دیر بشه.

توبیاس با خجالت و سر به زیری این را به آیلین گفت. پروفسور که بسیار خشمگین شده بود؛ سرش را با طلبکاری کج کرد و پرسید: من رو سوال پیچ می کنی؟ به من توهین می کنی؟ به من می گی عجله کنم؟ فکر می کنی من نمی دونم چی کار کنم؟

آیلین مکس (؟) ـی کرد و به آرامی صورت خودش را در آینه دید.

هنوز از کرم ضد آفتاب جادویی، رژ لب جادویی و زیر چشمی جادویی استفاده نکرده بود. به علاوه، خال بسیار کوچکی در پشت گوش ـش و زیر موهایش در امده بود که هوز آن را از بین نبرده بود.

او به آرامی ادامه داد: می خوای زن ـت با این سر و وضع بیرون بره توبی؟

توبیاس اسنیپ با گریه طلب بخشش کرد و به "غلط کرددم." افتاد. آیلین کمی به او نگاه کرد و با بی توجهی گفت: حالا برو تو انباری، اون لاک سیاه که تو اتاق هفتم انباری، زیر اون چند صد تا جعبه خط چشم گذاشتم رو بیار.

پایان فلش بک:

دیدین که خیلی اهمیت می داد. اون داشت آماده می شد...

5- عوارض مصرف بیش از حد معجون مزبور چه خواهد بود؟6 نمره


چرا این جا افتاده که هر معجون خوبی باید عوارش داشته باشه؟ در صورتی که شصخ شصخی من یک بار اون معجون رو امتحان کنه؛ تمامی عوارض اون از بین می ره. (با توجه به قانونب "کمال بهمبنشینی جادویی- اثر پروفسور لاکهارت" ) اما اگه من امتحان نکنم؛ عوارضی از قبیل مرگ ناگهانی جادویی، سکته های قلبی و مغزی، تحلیل رفتن قد وقدرت جادوگری، کوچک شدن حیوان های مورد علاقه، بسته شدن سوراخ دماغ و توهم زدن (دیدن روح داملدور در فضا)

البته در صورتی که واقعا بیش از حد استفاده شود؛ می تواند اثری مانند کچلی، تکه تکه شدن روح، قرمز شدن چشم، تحلیل رفتن بینی و اضافه وزن داشته باشد که نمونه ای از آن را شما دیدید.




تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۱:۱۶ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5466
آفلاین
1- معجون سرخوشی چیست؟6 نمره

همونیه که پرفسور لطف فرمودن قبل کلاس نوشیدن. اهم ...

معجونیه که باعث میشه که تمام اتفاقات و انرژی های بدی که تو ذهنت بوده از بین بره و به جاش کلی احساس شادی و انرژی + بهت دست بده. هرچی بیشتر از این معجون بخوریم، بیشتر اثر خودشو میذاره. طوری که اگه زیاد از حد ازش مصرف بشه به قول مورفین میریم فژا! و اینجاس که اثری مثل مواد مخدر میذاره، با این تفاوت که باعث ایجاد وابستگی نمیشه. یعنی مثل مواد مخدر طوری نیست که معتادش بشی!

واسه همینه که از این معجون برای ترک اعتیاد استفاده میشه.

همچنین این معجون مانع رسیدن امواج منفی اطرافیان میشه، یعنی اگه بدترین کار عالمم باهاتون بکنه، چون این معجونو خوردین، به حالتی کاملا متفاوت اون کارو مشاهده میکنین، طوری که دیگه حالت توهین یا تحقیر یا هرچیز دیگه ای نداره و برعکس، واستون خیلی جالب به نظر میرسه.

2- دلیل اینکه پروفسور با آن وضعیت داخل کلاس شد چه بود؟5 نمره

این یه مسئله ی خیلی مشکوکه. من واقعا نمیدونم که این اتفاق عمدی بوده یا غیر عمد. اما گویا پروفسور قبل از وارد شدن به کلاس، معجون سرخوشی خورده بود! چون کلا تو حال و هوای خودش نبود و خیلی شنگول میزد.

با اسنیپ زیادی مهربون بود، حرکت دافنه رو شوخی بامزه تلقی کرد و این حرفا. اما با توجه به تاخیر زیادی که بوجود اومد من حدس میزنم که غیر عمد بوده! یعنی خود پروفسور معجونو نوش جان نکرده، یکی دیگه اینو به خورد پروفسور داده.

3- معجون سرخوشی چگونه تهیه می شود؟8 نمره

مواد مورد نیاز
5 تار موی بدن هیپوگریف
2 تا پیازچه
یک لیتر آب ترب(طرب؟)
6 سنجاقک
تف دهن سگ هار
10 سی سی شیر بز

طرز تهیه معجون:

یک لیتر آب ترب رو با نیم لیتر آب مخلوط میکنیم و دسته جمعی میریزیم تو پاتیل. 6 تا سنجاقکو خورد و خاک شیر میکنیم و یکهو تو پاتیل میندازیم. 4 بار جهت عقربه های ساعت هم میزنیم. بعد از این کار زیر پاتیلو روشن میکنیم و وقتی معجون یکمی گرم شد دو بار دیگه در جهت عقربه ها هم میزنیم و معجون به رنگ نارنجی در میاد.

3 تا موی هیپوگریفو داخل معجون میندازیم و 1 بار خلاف جهت عقربه ها هم میزنیم. یکی از پیازچه هارو تو معجون میندازیم و 10 سی سی شیر بزم توش میریزیم. اون یکی پیازچه رم میندازیم و 2 بار جهت عقربه ها ساعت هم میزنیم. الان به مهم ترین مرحله رسیدیم، زیر پاتیلو تا میتونیم زیاد میکنیم و میذاریم به جوش بیاد.

وقتی جوش اومد تف دهن سگ هارو داخل معجون خالی میکنیم و رنگش زرد میشه. حالا معجون آماده ی مصرفه. این معجون باید هربار قبل از

4- علت تاخیر پروفسور چه بود؟5 نمره

هی من خواستم تو سوال 2 نگم شما نمیذارین که! آدمو مجبور به اعتراف میکنین.

راستش این دالاهوف، وقتی دید سازمان حمایت از ساحرگانتون خوب گرفت و برعکس آنتی ساحریال خودش طرفدار چندانی پیدا نکرد، تصمیم گرفت از راه دیگه ای وارد شه. اینکه شمارو مسخره ی خاص و عام کنه.

هرچند شما با هوش و درایتی که داشتین و البته شناخت خوبتون روی معجون ها، تونستین جلوی رسوایی بزرگ رو بگیرین و فقط یکم سرخوش شین.

وقتی پروفسور پرنس تو دفتر معلما منتظر زمان شروع کلاسشون بودن، دالاهوف با مکر و حیله قهوه ای رو به آیلین تعارف کرد و ایشونم که اصلا فکر حقه ی بدین کثیفی رو نمیکرد، قهوه رو خورد، غافل از اینکه توش معجون سرخوشی قاطی شده بوده!

اما بعد از خوردن قلپای آخر(!) متوجه موضوع شدن و اینقدر لفتش دادن تا دالاهوف بره. حالا مگه اون میرفت؟ بعد از گذشت نیم ساعت تلاش دالاهوف برا اینکه آیلین قهوه رو تا ته بخوره، بالاخره وقتی میبینه کلاسش دیر شده دوان دوان دور میشه و پروفسور ما هم راهی کلاسش میشه، البته با کمی سرخوشی!

5- عوارض مصرف بیش از حد معجون مزبور چه خواهد بود؟6نمره

تو سوال یک تا حدودی گفتم! الان دوباره میگم. این معجون هم مثل مواد مخدر میمونه. یعنی وقتی زیاد ازش بنوشی، به فضا فرستاده میشی و میری تو هپروت. هرچی بیشتر بخوری، بیشتر گیج میزنی!

اما یک تفاوت اساسی با مواد مخدر داره و اونم اینه که وابستگی بوجود نمیاره. یعنی مثل مواد مخدر با چند بار مصرف، شیفته ش نمیشی و مدام دنبال خوردنش نمیری، به اصطلاح معتاد نمیشی!




پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۶:۴۱ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲

یاکسلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۳ یکشنبه ۹ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۲۱:۰۹ دوشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۵
از دهلي نو
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 95
آفلاین
1- معجون سرخوشی چیست؟6 نمره

همون طور که جناب وزیر گفت معجون سرخوشی معجونیه که مثل شیشه و بقیه مواد مخدر با آدم احساس شادی و به قول بعضی ها نعشگی میشود.


2- دلیل اینکه پروفسور با آن وضعیت داخل کلاس شد چه بود؟5 نمره

من تو کارای پروفسور دخالت نمی کنم ولی حتماً قرار مهمی داشتند مثلاً قراری که باعث غیرتی شدن سوروس اسنیپ شود یا به عروسی یا مراسم دیگری رفتند. به هر حال من تو کارای مردم فضولی نمی کنم.


3- معجون سرخوشی چگونه تهیه می شود؟8 نمره

این معجون باید باعث شادی بیش از حد شود و قکر میکنم در آن باید از مواد مخدر استفاده شده باشد.ابتدا زهر داکسلی را میجوشانیم تا به رنگ سبز در بیاید.سپس مقداری شیشه از جیب وزیر بر میداریم و به آن اضافه میکنیم و آنرا ۳بار خلاف جهت حرکت عقربه های ساعت هم میزنیم.سپس آنرا با مقداری ماده مخدر دیگر مخلوط میکنیم و میگذاریم بجوشد تا به رنگ شفاف در بیاید.


4- علت تاخیر پروفسور چه بود؟5 نمره

اگر پروفسور یا همان وضع در خیابانها راه میرفتند حتماً گشت ارشاد به ایشان گیر داده و او برای دفاع از خود از طلسم استفاده کرده که همان لحظه مأمورین وزارتخانه آمده و به او گیر داده و پروفسور هم به آنها قول داد که دیگر جلوی ماگل ها جادو نکند.البته اینها همه تفکرات بنده و زاییده ذهن من هستند و هیچ مدرکی دال بر این موضوع وجود ندارد.


5- عوارض مصرف بیش از حد معجون مزبور چه خواهد بود؟6نمره

این معجون را حداکثر باید دو بار در هفته استفاده کرد وگرنه استفاده آن تا ۴ بار در هفته باعث میشود که شما به این معجون و مواد مخدر مصرف شده در آن اعتیاد پیدا کنید و مثل جناب وزیر معتاد شوید.استفاده بیش از ۱۰بار در هفته باعث مرگ میشود.


آينده در دستان توست.كافيست به گذشته فكر نكني.


پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۲:۰۸ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲

آیلین پرنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۲۳:۴۱ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
دانش آموزان با بی قراری روی صندلی هایشان نشسته بودند. بیست دقیقه ای بود که از زمان شروع کلاس می گذشت ولی تا کنون استاد سر کلاس نیامده بود.عدم حضور آیلین پرنس سبب شده بود تا همهمه ای آرام در سطح کلاس جریان یابد. صدای غژ غژ قلم پر شاید بارزترین صدایی بود که در کلاس شنیده میشد چرا که تعدادی با تلاشی تحسین برانگیز میکوشیدند تا تکالیف عقب افتاده اشان را به میزان مطلوب برسانند. تعدادی دیگر نیز مانند مسخ شده ها نگاهشان را به در و دیوار دود خورده و تاریک کلاس دوخته بودند تا شاید معجزه ای رخ دهد و چیز الهام بخشی به ذهنشان خطور کند. در جمع مضطرب دانش آموزان شاید تنها دو نفر آرام به نظر می رسیند. .وزیر گانت که روی صندلی در دورترین جای کلاس نشسته و در حالیکه سرش را روی میز گذاشته بود به آرامی در خوابی عمیق خرو پف می کرد و دیگری سوروس اسنیپ بود که روی نزدیکترین صندلی به میز استاد در کمال آرامش مشغول خواندن کتابی بود و هرگاه نگاهش به پاتیلی که در نزدیکی میز استاد به آرامی قل قل میکرد می افتاد لبخند تمسخرآمیزی روی صورتش نقش می بست.
عاقبت بعد از گذشت چیزی حدود نیم ساعت از شروع کلاس و غیبت استاد مربوطه، به تدریج همهمه های مبهم جای خود را به بحث پر هیجانی داد.
- بچه ها فکر کنم امروز نمیاد.
اما دابز با بی اعتنایی شانه ای بالا انداخت:
- فکر نکنم. شاید سر راه اومدن با خانواده ویزلی رو به رو شده و هنوز داره باهاشون دست میده!
ساحره های کلاس از شنیدن این حرف به خنده افتادند و جیمز سیریوس با عصبانیت به اما دابز گفت:
- هی دابز... بهتره مراقب حرف زدنت باشی. من که فکر میکنم سرش اینقدر تو سازمانش گرم نقشه کشیدنه که یادش رفته کلاس داره. بیچاره اسلیترین!ازتون نمره کم میشه.یوهاهاها!
اما بلافاصله ساطوری را که همیشه همراه داشت از زیر ردایش بیرون کشید. درحالیکه با حالت معنی داری انگشتش را به لبه ی تیز آن میکشید با ملایمت گفت:
- چیمز من چند وقته خیلی هوس سیرابی کردم. تو که دوست نداری بهش تبدیل بشی؟
جیمز: :worry:
پادما درحالیکه با نگرانی به درب کلاس چشم دوخته بود گفت:
- نکنه اعضای انجمن آنتی ساحریال بهش حمله کرده باشن؟
دافنه که در حال برق انداختن جامش بود با حالتی سرزنش آمیز گفت:
- چی میگی تو؟آنتی ساحریال که هنوز یه عضو بیشتر نداره.
در همان حظه چارلی از اسنیپ که از این بحث ها خود را دور نگه داشته بود پرسید:
- اسنیپ تو نمی دونی مادرت کجا مونده؟
اسنیپ بی آنکه سرش را از روی کتاب بلند کند با بی اعتنایی گفت:
- چرا فکر میکنی من باید چیزی در این مورد بدونم؟
کلاس:
رز که هنوز در شوک این عشق و محبت مادری-فرزندی مانده بود نگاهی به ساعتش انداخت و گفت:
- بچه ها فکر کنم امروز کلاس نداریم. چهل دقیقه از کلاس گذشته. میخواست تا الان می یومد دیگه.

همه دانش آموزان با سر حرف او را تایید کردند و حتی اسنیپ نیز درحالیکه با دلسردی آه میکشید کتابش را بست. اما درست در همان لحظه که همگی مشغول جمع آوری وسایلشان بودند درب کلاس با صدا گشوده شد تا خط بطلانی بر شادی ناگهانی و البته دروغین دانش آموزان از نیامدن استاد بکشد.
ثانیه ای بعد آیلین پرنس وارد کلاس شد.
کلاس:
پروفسور در حالیکه ردای سیاه رنگ مجلسی پوشیده بود و موهایش را بسیار شیک بالای گردن درازش جمع کرده بود وارد کلاس شده و درب را بر خلاف همیشه با سر و صدا بست. با شادی و هیجانی غیر معمول گفت:
- روز بخیر بچه ها.
بچه ها:
کلاس:
معجون:
پروفسور بی آنکه توجهی به نگاه های متعجب دانش آموزان کند با خوشحالی به طرف پاتیل رفت تا نگاهی به درون آن بیاندازد. سپس سرش را بلند کرد و با نارضایتی به کلاس روشن از نور شمع ها نگریست.
- نچ نچ... اینجا خیلی تاریکه. لازمه یه ذره روشن تر بشه.
با یک تکان چوبدستی بلافاصله چلچراغ بزرگی بر سقف پدیدار شد که از شدت نورانی بودن چشم ها را خیره می ساخت!
آیلین پرنس بی توجه به دانش آموزانی که در یک چشم بر هم زدن به عینک آفتابی مسلح شده بودند به اسنیپ که مانند مجسمه مقابلش نشسته بود نگاه کرد:
- آه پسرم... مامان خیلی بهت افتخار میکنه. برای همین یه جایزه برات داره. :pretty:
اسنیپ:
دانش آموزان:
جایزه:
آیلین به طرف تخته سیاه برگشت و شادمانه چوبدستی اش را رو به آن تکان داد. خواندن عنوان درس آن روز از زیر آنهمه گل و بوته ای که بر روی تخته پدیدار شده بود چندان آسان به نظر نمی رسید اما دانش آموزان با هر سختی ای که بود موفق شدند.
- معجون سرخوشی.
آیلین این را گفت و درحالیکه زیر لب ترانه ای را زمزمه میکرد پشت میزش نشست. سپس در حالیکه با چین های ردایش بازی میکرد گفت:
- خب کی می تونه بگه این چه معجونیه؟
مورفین به طرزی استثنایی سرش را از روی میز بلند کرد و گفت:
- معژونیه که کمک میکنه بریم فژا!
آیلین خنده ی ملیحی کرد و گفت:
- درسته... چطوری تهیه میشه؟
دافنه که هنوز در شوک رفتار و برخورد معلم معجون سازی مانده بود گفت:
- از سر کوچه!
آیلین سرش را چرخاند و در چشمان دافنه خیره شد. کلاس در سکوت فرو رفت. ناگهان استاد به خنده افتاد:
- ای شیطون!خب اونم یکی از راهاشه. ولی منظورم این بود که اگه خودتون بخواید درست کنین چه جوری تهیه میشه.
پروفسور پرنس با شور و اشتیاق بسیار از جا برخاست و بار دیگر با چوبدستی تخته را هدف گرفت. بلافاصله جملاتی بر روی تخته پدیدار شدند.
1- معجون سرخوشی چیست؟6 نمره
2- دلیل اینکه پروفسور با آن وضعیت داخل کلاس شد چه بود؟5 نمره
3- معجون سرخوشی چگونه تهیه می شود؟8 نمره
4- علت تاخیر پروفسور چه بود؟5 نمره
5- عوارض مصرف بیش از حد معجون مزبور چه خواهد بود؟6نمره

آیلین پرنس چرخی زد تا رو در روی دانش آموزان قرار گیرد و با لحنی مهربانانه گفت:
- خب اینم از تکالیف امروزتون. من دیگه باید برم. فعلا بای بای!
او با حالتی رویاگونه از کلاس خارج شد و دانش آموزان بهت زده را به حال خود گذاشت.

---------------------------------
یه توضیح به همگی بدهکارم و اون اینکه سری قبل به من ایراد گرفته شد منظورت از اولین مخترع چیه؟ خب در حقیقت من یکم منظورمو بد رسوندم و خقیقتا استفاده از کلمه مخترع درست نبود. در کل منظور من این بود اولین کسی که پایه ی و اساس این معجون رو بنا گذاشت کی بود. حالا اینکه بعدا چه تغییراتی تو ترکیبش ایجاد شده و چه کسایی این کارو کردن موضوع درس نبود. چیزی شنیدم؟ کسی مخالفتی داره؟



پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۹:۱۸ دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۲

دابی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۴ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۷:۱۰ یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲
از دوستان جانی مشکل توان بریدن!
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
پیام: 152
آفلاین
1- اولین مخترع این معجون که بود و چگونه به فرمول این معجون دست یافت؟6 نمره

باتیلدا بگشات اولین و آخرین مخترع این معجون بود. یک روز گرم و آفتابی در دره ی گودریک، باتیلدا مشغول آشپزی بود و قصد داشت برای ناهارش آبگوشت باسیلیک نذری در پاتیل سنگی بپزد. هنگامی که پنجره را باز کرد تا هوای خنک جریان پیدا کند،متوجه شد خانواده ای سه نفره، مشغول اسباب کشی به خانه ی همسایه ی او هستند. باتیلدا فورا برای خوشامد گویی به سمت منزل آن ها روانه شد.
در زد و زنی به نام کندرا در را باز کرد.با رفتار بسیار بی ادبانه ای از باتیلدا خواست تا منزلش را ترک کند و او و سه فرزندش را(اوپس!سوتی داد!) تنها بگذارد. باتیلدا با پررویی تمام قصد کرد تا وارد منزل شود اما...
کندرا، باتیلدا را لای در خانه له کرد! کندرا که به بی اعصاب و وحشی بودن معروف بود، دوباره در را باز کرد و با تمام قدرت بست. هر چند دقیقه یک بار باتیلدا ی لواشک شده رو جا به جا می کرد تا حسابی همه ی اعضا و جوارح بدنش له شوند! سپس باتیلدا را که تفاوت چندانی با جنازه نداشت، با طلسمی به خانه ی خودش فرستاد. باتیلدا که دیگر امیدی به زندگی نداشت، بدن خونین و مالین و لهیده اش را روی زمین کشید و بعد از چند دقیقه به آشپزخونه رسید.
از شدت خستگی به پاتیلی که برای نذری خریده بود، آویزان شد و در یک حرکت انتحاری باتیلدا درون آن افتاد. درحالی که تلاش می کرد تا از آن تو بیرون بیاید،از رو میزی بالای دستش آویزان شد اما هرچیزی که روی آن قرار داشت از جمله شربت سن ایچ، روغن باسیلیک، بکینگ پودر و دیگر مواد لازم که در سوال بعدی توضیح خواهیم داد، همه روی باتیلدا افتاد.
به علت گرمای فصل تابستان باتیلدا و محتویات! شروع به جوشیدن، ذوب شدن و قل زدن کردند و بعد از گذشت سه روز باتیلدا از داخل پاتیل سالم و سرحال بیرون آمد و فهمید که معجون بازسازی را به روشی تصادفی ابداع کرده است.

2- مواد اولیه و نحوه ی ساخت این معجون را به اختصار شرح دهید.ذکر کنید در پایان رنگ مطلوب برای این معجون چه خواهد بود؟ 10 نمره
مواد لازم:
پاتیل سنگی 1 عدد
خون خود فرد که مایل به بازسازی است 1 لیتر
تکه ای از گوشت بدن فرد بیشتر از 10 گرم
شربت سن ایچ لیمویی 1 پیمانه
روغن باسیلیک 2 پیمانه
ادویه شامل نمک، فلفل، پودر آویشن صحرایی و پودر استخوان فرد به مقدار کافی
موی چرب و روغنی(مثل مال پسر استاد!) حداقل سه تار
بکینگ پودر 1 قاشق غذاخوری

طرز تهییه:
همه ی مواد را با هم در پاتیل سنگی بریزید و بگذارید تا یک شبانه روز بماند. سپس پاتیل را جلوی نور خورشید گذاشته و سه بار در جهت عقربه های ساعت هم بزنید. به خاطر استفاده از بکینگ پودر، محتویات معجون، پف کرده و باعث پوشاندن تمام بدن فرد مایل به باز سازی را می پوشاند. بعد از گذشت روز دوم یکبار در خلاف جهت عقربه ها هم بزنید.
در روز سوم معجون جا می افتد و روی آن هم سه وجب روغن دارد! حال معجون به رنگ صورتی باتیلدایی درآمده و فرد می تواند به سلامتی و تندرستی از آن خارج شود.

توجه: اگر به جای خون خود بخواهید از خون دشمن استفاده کنید احتیاج به 5 لیتر خون دارید. در نتیجه باید دشمن خود را کشته و آن قدر او ا بچلانید تا تمام خون بدنش در پاتیل جاری شود!

3- دلیل اینکه پروفسور پرنس قصد داشت نحوه ی ساخت معجون را به صورت عملی نشان دهد چه بود؟ 5نمره
بلد نبود بابا، از اولشم قپی اومد! دابی دید که هی یادداشت های پسرش رو می خوند و از روی اونا درس می داد...
(چشم غره ی استاد)
ام... دابی شوخی کرد... :worry: پروفسور می خواست شاگردان رو با زندگی حقیقی آشنا کنه و به اون ها بفهمونه که افرادی که نیاز به استفاده از معجون بازسازی دارن، چه حال زاری دارن!

4- شرط اصلی استفاده از این معجون را بیان کنید.4 نمره

استفاده از این معجوب به افراد پیر، باردار، دارای سابقه ی ناراحتی های قلبی، ناراحتی کبد ، گرفتگی عروق و نارسایی کلیه توصیه نمی شود.
اما مهم ترین شرط داشتن تعادل و توازن میان مرگ و زندگی است. شخص هم باید زنده باشد و از طرف دیگر خیلی هم زنده نباشد! کما طوری.

5- آخرین بار این معجون توسط چه کسی مورد استفاده قرار گرفت؟ مختصری در خصوص زندگی او توضیح دهید. 5 نمره

آخرین بار روبیوس هاگرید بعد از تبدیل شدن به گوشت کوبیده توسط غول ها از ان معجون استفاده کرد! که البته لازم به ذکر است تهییه ی این معجون با مادام ماکسیم بوده.
روبیوس هاگرید مردی است که مادری غول و پدری جادوگر داشته است.( آقا من اصن درگیرم که این دو تا چه جوری با هم ازدواج کردن! خواهشمندیم ما را از این کنجکاوی درآورید!) وی علاقه ی عجیبی به حیوانات خطرناک داشته و از آن ها نمی ترسد و طبق مقاله ای که توسط ریتا اسکیتر در روزنامه ی پیام امروز چاپ شد، علت این نترس بودن وی آن است که خود از همه ی حیوانات دیگر خطرناک تر است!
وی همراه با بانو ماکسیم برای یافتن غول ها سر به کوه و بیابان گذاشته و توسط غول ها به صورت ساندویچ استیک هاگرید در می آید که این امر مادام ماکسیم را مجبور به استفاده از معجون باز سازی می کند.


ویرایش شده توسط دابی در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۲۱ ۹:۲۳:۰۸


پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۵:۰۶ دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲

لینی وارنر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۵۳ شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۲:۰۶:۱۳ سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
از رو شونه‌های ارباب!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 5466
آفلاین
1- اولین مخترع این معجون که بود و چگونه به فرمول این معجون دست یافت؟6 نمره

مایکل لینتابی! اون استاد نجوم و ستاره شناسی بود و خیلی علاقمند بود به فضا سفر کنه، در حقیقت به روش های مشنگی هم خیلی علاقه نشون میداد. وقتی فهمید که وقتی ملت تو فضا برن به خاطر اختلاف فشار بدنشون به هزار تیکه ی مختلف تقسیم میشه تصمیم گرفت معجونی رو بسازه که بدن رو ترمیم کنه و از فروپاشی اون جلوگیری کنه.

بعد از تحقیقات خیلی زیاد و نابودی 304 گونه ی حیوونا، بالاخره به معجون دست پیدا کرد و درحالیکه با سرمی مدام این معجون رو به خودش تزریق میکرد با کلیه ی لوازمش آپارات کرد تو فضا. متاسفانه هیچ وقت هیچ کس نفهمید که چه بلایی سر اون اومد، زنده موند؟ نموند؟ تجزیه شد؟ هیچ کسم بعدا جرات نکرد با این معجون اون حرکتو تکرار کنه.

2- مواد اولیه و نحوه ی ساخت این معجون را به اختصار شرح دهید.ذکر کنید در پایان رنگ مطلوب برای این معجون چه خواهد بود؟ 10 نمره

مواد اولیه:
یک تار موی یال تک شاخ
یک مشت خاک چسبیده به سم تک شاخ
2 لیتر آب خارج شده از بدن نهنگ ( همونایی که فواره ای از نهنگ میزنه بیرون! )
یک عدد پر عقاب
دو عدد کاهوی تازه و دراز
3 تا مورچه ی سیاه

طرز ساخت معجون:
اول 1 لیتر آب نهنگو تو پاتیل خالی میکنیم و میذاریم تا به جوش میاد. تو این مدت یکی از کاهوهارو برمیداریم و شروع به خرد کردن هم اندازه ی اونا به عرض 2 سانتی متر میکنیم. وقتی کار این کاهو تموم شد، کاهوی دوم رو یک سانتی متر، یک سانتی متر قطعه قطعه میکنیم.

حالا دیگه حتما آب به جوش اومده و نصف از قطعات این کاهو و نصف از اون کاهورو جدا میکنیم و هر تیکه رو جدا جدا و با فاصله و یک در میون از این کاهو و از اون کاهو میریزیم تو پاتیل. همه رو که ریختیم 3 بار در جهت عقربه ها و یک بار خلاف اون هم میزنیم. وقتی این کار تموم شد نصف از اون یک مشت خاک سم تک شاخ رو یک باره تو پاتیل خالی میکنیم و بعدش زیر پاتیلو خاموش میکنیم تا رو به سردی بره. در این لحظه رنگ معجون سبز لجنیه.

وقتی معجون دیگه داغ نبود و به حالت ولرمی رسید دوباره زیر پاتیلو خیلی کم روشن میکنیم و تار موی تک شاخو درست وسط پاتیل میندازیم و میذاریم پاتیل دوباره به جوش بیاد. حالا اینبار 3 بار خلاف جهت عقربه ها، یک بار در جهت عقربه ها و باز هم دوبار در خلاف جهت عقربه ها معجونو هم میزنیم.

بقیه ی خاک تک شاخو با کاهوها تو یه کاسه میریزیم و همه رو سر ریز میکنیم تا کم کم تو پاتیل بریزن. آخرش 4 بار در جهت عقربه های ساعت هم میزنیم. الان رنگ معجون سبز روشنه! 3 تا مورچه رو اضافه میکنیم و 4 بار در خلاف جهت عقربه ها معجونو مخلوط میکنیم.

معجون بازسازی به رنگ آبی آسمونی در اومده و آماده برای مصرفه!


3- دلیل اینکه پروفسور پرنس قصد داشت نحوه ی ساخت معجون را به صورت عملی نشان دهد چه بود؟ 5نمره

اینکه بگه بلده و من توانایی دارم و میزنم تو دهن اون سوروس اسنیپ که مدت ها جای منو تو هاگوارتز و نزد ارباب گرفته بود! ولی خب محقق نشد و همچنان سایه ی سوروس اسنیپ بر روی ایشان تاریکی به وجود آورده!

4- شرط اصلی استفاده از این معجون را بیان کنید.4 نمره

اینکه بدنت کنده شده باشه! یعنی مثلا اینطوری نیست که دستت زخم عمیق برداشته بعد این معجون حلش کنه! باید کنده شده باشه! اونوقت اول این دست کنده شده رو کنار ادامه ش میذاریم و به هم میچسبونیم، بعد این معجونو میریزیم و خود به خود عملیات جوشکاری و صافکاری و چسبیدن و بازسازی انجام میشه.

5- آخرین بار این معجون توسط چه کسی مورد استفاده قرار گرفت؟ مختصری در خصوص زندگی او توضیح دهید. 5 نمره

آخرین بار همین چند هفته پیش بود، ارباب به دلیل وراجی زیاد رز زد اونو از وسط نصف کرد. قبل از اینکه رز جان به جان آفرین تسلیم کنه ارباب این معجونو کامل رو سر رز خالی کرد و اون تونست قوای بدنی خودشو بدست بیاره و به زندگیش ادامه بده. البته دیگه بعد از اون از شدت وراجیش به شدت کاسته شد.

در مورد زندگی کدومشون الان توضیح بدم؟ ارباب که دیگه نیاز به توضیح نداره. رز هم که بر همگان معلومه! ساحره ی باهوشی که از دست افکار فسیل و روشن خانواده ی ویزلی ها گریخت و به آغوش سیاه و سرد ارباب هجوم برد. اون خانواده شو برای هدفی والاتر ترک کرد، هدفی به اسم نابودی تمام مشنگا و جادوگرا و ساحره هایی که اصیل نیستن. آیا شما نیز میخواهید با ما در به انجام رساندن این هدف همراه شوید؟ پس هم اکنون گوشی تلفن همراه خود را بردارید با شماره 377789 با ما تماس بگیرید و به ارتش سیاه لرد سیاه بپیوندید.




پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۳:۵۲ شنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۲

پادما پاتیل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۰۱ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۷:۱۵ چهارشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۳
از چادر سرخ پوستى
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 271
آفلاین

اولین نفر کسی بود به اسم استیون چیز یا پنیر.

ایشون آدم کلا دعوایی بودن

نمی خوام یه داستا مسخره ی طولانی تعریف کنم.

استیون که یک جادوگر نسبتا فشفشه بود و همه ی مردم دهکده این را می دانستند. مردم از جادوگر ها می ترسیدند ولی به خاطر فشفشه بون او مسخرش می کردند.
یکی از مکالماتی که بین او و افراد دهکده هر روز انجام میشه.
- چطوری فشفشه

- خوبم ماگل

روزی او از خانه اش که بیشتر شبیه الونک نگهداری گاو بود که در واقع هم بود، بیرون آمد تا مقداری گوشت بخرد.
او به سمت بازار راه افتاد.
مغازه دار گفت: چطوری فشی.
- اومدم کمی گوشت بگیرم.
- میشه هفت دلار.
- ولی من ندارم.
- پس نمی تونی گوش رو ببری.
استیون با جادو کمی از گوش را نامرعی کرد و برش داشت ولی یک دفعه گوشت مرعی شد. و صاحب مغازه داد زد :دزد لعنتی هرکی دزدی کنه باید دستش قطه بشه .
دست استیون را گرفت و مچ دستش را قطع کرد. او به خونه رفت وشروع کرد به درست کردن معجون.معجون های مختلفی رو امتحان کرد که یک دفعه فکری به سرش زد و هرچی دم دستش بود به پاتیل اضافه کرد و معجون را درست کرد و روی دستش ریخت.
دستش دوباره در آمد ولی فلج بود.
بعد از چند روز معجون تمام بدن او را از بین برد.
2)

مواد لازم
1- نمک

2-کاسه ی چشم تسرال(5 عدد)

3-آب کدو حلوا

4-مو ی تک شاخ

5- ریشه ی درخت بید کتک زن

اول آب را با نمک در پاتیل جوش می آوریم. بعد کاسه ی چشم تسرال را آبپز و سپس له می کنیم. بعد موی تک شاخ را اضافه می کنیم.می گذاریم سرد شه و بعد آب کدو حلوایی را اضافه می کنیم. بعد دوباره آن را می جوشونیم. و بعد ریشه ی درخت بید کتک زن را می ریزیم.و می زاریم یک روز بمونه و بعد آمادس.رنگش باید قرمز مایل به سرخ آبی باشه.

3)
برای این که می خواست بچه ها را به خاطر تکلیف بد تنبیه کند. و بگوید که من کارم درسته.

4)
نمرده باشید. ناقص باشید. کار بد نکرده باشید. اگر کار بدی کرده باشید مثل استیون می شدید.

5)
استیون آخرین نفر بود.
او پسر پیتر چیز مشنگ بود. و مادرش هم مشنگ بود .ولی خودش جادوگر فشفشه بود.
او در کودکی زشت ترین آدم روی زمین بود.



به ياد قديما


پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۶:۴۱ جمعه ۱۱ مرداد ۱۳۹۲

کتی بل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۳۸ جمعه ۱۹ آبان ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۱:۱۴ پنجشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۲
از همین نزدیکی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 22
آفلاین
1.رابطه ی میان دو علم معجون سازی و شفادهندگی در چیست؟ مختصرا توضیح دهید(10 نمره)

همانطور که همه میدانیم در علم معجون سازی معجون هایی وجود دارند که برای شفادهندگی مریضان درست میشود. پس ما معجون میسازیم تا شفا پیدا کنیم در علم شغا دهندگی نیز هدف ،
این است که کاری درست شود یا شخصی ادم شود.


2.مواد تهیه ی معجون رفع کورک(جوش) چه هستند؟ طرز تهیه ی این معجون را به اختصار شرح دهید.(10 نمره)

مواد لازم:
گوجه یک عدد.
عسل دو قاشق.
ورد وینگاردیوم له ویوسا.
استخوان ققنوس.

طرز تهیه :
گوجه را رنده میکنیم ، و با عسل مخلوط میکنیم و با ورد نام برده به روی محل مورد نظر ( که اختمالا صورت است!) منتقل میکنیم. و بعد 20 دقیقه صورتمان را با ابی که از مغز استخوان ققنوس گرفته ایم مرطوب میکنیم.


3.مختصری در خصوص اکسیر حیات وتاثیرات و موارد محدودیت آن توضیح دهید.(10 نمره)

اکسیر حیات باعث میشود تا افراد بیش از اندازه طبیعی عمر کنند...
همچنین وقتی از این معجون استفاده شود انگار که تازه متولد شده و انرژی ای تازه برای زندگی کردن کسب میشود...
این معجون را هرکسی به دست نمیاورد و از ما بهتران به ان دسترسی دارند.


a belief in your dreams
a grin in your back pocket


پاسخ به: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۶:۱۷ پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۲

اسلیترین، مرگخواران

مورفین گانت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۷ شنبه ۶ بهمن ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۰:۰۲:۳۳ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲
از ت متنفرم غریبه نزدیک!
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
اسلیترین
پیام: 812
آفلاین
1- اولین مخترع این معجون که بود و چگونه به فرمول این معجون دست یافت؟6 نمره

اولین مخترع این معجون یک بابایی بود به نام "مودینیو باباقوررری". این شخص بابای همین الستور خودمان بود و در راه اختراع این معجون تلاش های دیوانه وار بسیار کرد.

ماجرای اختراع معجون از این قرار بود که یک روز مودینیو داشت همین جور برای خودش راه می رفت که یکدفعه یک بوته ی خاری مچ پاش رو یک کوچولو خراش داد. آقا! مودینیو را می گویی؟ ناراحت شد! غصه خورد! غمباد گرفت! چرا؟ چون فردای همون روز مسابقات زیباترین مچ پا در دهکده برگزار می شد و خاندان باباقوررری سال ها بود که در این مسابقه همیشه اول بودند!

مودینیو آمد خانه و چون معجون ساز هم بود هی معجون های مختلف درمانگری رو با هم ترکیب کرد تا بتونه خراش کوچولوی پاش رو ترمیم کنه. معجون اولی که ساخت و روی زخمش مالید باعث شد که زخمش عمیق تر بشه و چرک کنه. معجون دوم باعث شد دیابت پیشرفته بگیره. معجون سوم قانقاریا ایجاد کرد و معجون چهارم باعث جذام شد و بالاخره مودینیو تنها موفق شد تا شب با استفاده از معجون پنجم پایش را قطع کند!

او معجون ششم را برای برگرداندن پایش ساخت ولی استفاده از آن معجون باعث شد از کمر به پایین فلج شود. معجون هفتم باعث پودر شدن تدریجی بدنش شد و زمانی که تنها از شکم به بالایش مانده بود فهمید که بدنش در برابر اثرات معجون ها مقاوم شده و باید روی بدن یکی دیگر آزمایش کند. این شد که چوبدستیش را کرد توی چشم پسرش و کورش کرد و بعد معجون هشتم را داخل چشمش ریخت که باعث شد حدقه ی چشم پسرش کامل تخلیه شود. زمانی که از مودینیو تنها سینه به بالایش مانده بود، پای پسرش را از مچ قطع کرد ولی معجون نهم تنها کمک کرد که پای الستور از زانو قطع شود. مودینیو دیوانه وار پای دیگر پسرش را از ران قطع کرد و دهمین معجون را بر محل بریدگی ریخت که این بار موفقیت آمیز بود و پایی جدید جانشین پای قبلی شد. مودینیو با خوشحالی سعی کرد بدنش را بازگرداند اما پودر شدگی به گردنش رسیده بود و دیگر فرصتی برایش نمانده بود. او از پسرش خواهش کرد که کمکش کند. اما شما جای پسرش! کمکش می کردید؟ این شد که مودینیو کامل پودر شد و الستور جوان هم رفت که از معجون پدرش استفاده کند و سالم شود که دید معجون تمام شده و ای کاش به پدرش کمک می کرد. این شد که همانجور ناقص ماند.

2- مواد اولیه و نحوه ی ساخت این معجون را به اختصار شرح دهید.ذکر کنید در پایان رنگ مطلوب برای این معجون چه خواهد بود؟ 10 نمره

گالینابلانکای گوساله 2 بسته
نمک و گوگرد به مقدار لازم
آهن 18 دو شاخه
یک لیوان شیر پر چرب
منیزیم هر چقدر که توانستید از آزمایشگاه هاگوارتز کش بروید
پوست تخم اژدهای فنلاندی 200 گرم

ابتدا پوست تخم اژدها را در هاون ریخته خوب می کوبید تا نرم شود بعد آهن های 18 را در هاون ریخته و خوب می کوبید تا نرم شود. دیگر من نمی دانم چجور می شود دو شاخه آهن 18 را توی هاون جا داد! هاونتان را بزرگتر انتخاب کنید! این هم که هر چقدر آهن را بکوبید نرم نمی شود به من ربطی ندارد. واقعا که! چقدر شما غر می زنید! یادتان رفته مودینیو در چه شرایط سختی این معجون را درست کرد؟ واقعا که چه دوره زمانه ای شده! جوان ها دیگر اصلا حوصله ی کار کردن ندارند! تاسف آور است!

آهن ها که نرم شد اجازه دارید یک قلپ شیر بخورید و باقیش را بریزید توی هاون و آنقدر هم بزنید که خوب مخلوط شوند. بعد همه ی محتویات را چپه کنید توی پاتیل و گالینابلانکاها و گوگرد و نمک را هم همینجا اضافه کنید. یکمی هم منیزیم بریزید و بقیه ی منزیم را آتیش بزنید و تماشا کنید و حال کنید! معجون را دقیقا 23243543 صدم ثانیه می گذارید روی اجاق تا با حرارت 58.6118 درجه ی سانتیگراد غل بخورد و بدانید اگر یک صدم ثانیه یا یک صدهزارم درجه اشتباه کنید، همه ی زحماتتان به باد رفته و باید دوباره از اول شروع کنید.

رنگ این معجون را هیچکس نمی داند چون بعد از مودینیو هیچکس نتوانست این معجون را درست کند و فرمولش را هم الستور چون خودش دیده بود به معجون سازان منتقل کرد که بلکه یکی بتواند این معجون را درست کرده و سالمش کند ولی خب هیشکی نتوانست و مودی همینجور ناقص مانده تا الان و رنگ معجون را هم یادش نیست دیگر.

3- دلیل اینکه پروفسور پرنس قصد داشت نحوه ی ساخت معجون را به صورت عملی نشان دهد چه بود؟ 5نمره

خواست قمپز در کند که یعنی من بلدم یک همچین معجون دهن سرویس کنی درست کنم و کارم خیلی درست است ولی آخرش هم دیدیم که درست نکرد و همه اش قیف و قمپز بود.

4- شرط اصلی استفاده از این معجون را بیان کنید.4 نمره

ناقص باشید!
البته توصیه می شود هرگز ناقص نشوید. الستور را ببینید، درس عبرت بگیرید. اگر قرار بود این معجون به درد کسی بخورد اول از همه به درد این بیچاره می خورد.

5- آخرین بار این معجون توسط چه کسی مورد استفاده قرار گرفت؟ مختصری در خصوص زندگی او توضیح دهید. 5 نمره

همانطور که گفته شد این معجون برای اولین و آخرین بار برای الستور مودی استفاده شد.
وی فرزند یک معجون ساز دیوانه ی ایتالیایی به نام مودینیو باباقوررری بود که بعد از ناقص شدن به دست پدرش به هاگوارتز آمد و چون همه ی دانش آموزان مسخره اش می کردند، اعتماد به نفسش پایین آمد و نمراتش کم شد و سال چهارم دو ترم پشت سر هم مشروطی آورد و اخراج شد و یک مدتی جلوی بستی فروشی فورتسکیو آکاردئون می زد تا اینکه دامبل محفل ققنوس را راه انداخت و این را هم برد آنجا که برای مجالس لهو و لعبشان مطربی کند.


ویرایش شده توسط مورفین گانت در تاریخ ۱۳۹۲/۵/۳ ۱۶:۲۵:۱۸


هورکراکس را به خاطر بسپار؛ ولدمورت مردنیست!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.