_خانم اون ریسیورو روشن کن بزن جی تی وی ببینم چی داره ...
_وا ! ... مگه این مامورای وزارت دیشمون رو از پشت بوم ننداختن پایین ؟
_بابا حلبی بود دیگه رفتم دو هزار تومن یه دیش دیگه خریدم !
_دستت درد نکنه ... الان می زنم
بیب...(صدای روشن شدن تلویزیون)
تلویزیون داره تیتراژ یه برنامه دوربین مخفی رو نشون می ده...یه اتاق که چراغش روشنه و پرده پنجرش کناره ... بوووووووووووووووووووووووووووووووق ! ... تصویر عوض می شه و یه باغچه رو نشون می ده که یه نفر توش قایم شده و هر کی رد می شه یه لگد به بوقش می زنه ! ... بعد طرف برمیگرده هیچکسو نمی بینه سرژو فحش می ده !
تصویر سیاه می شه و یواش یواش تیرگیش از بین می ره و دوربین از روی چهره مجری پنج از پنج برنامه زوم اوت می کنه .
مجری : سلام بینندگان عزیز ... حالتون خوبه ؟ ... دماغتون چاقه ؟ ... بوقتون رو فرمه ؟ ... خوب خدا رو شکر ! ... همونطور که می دونید بحث وزارت خیلی داغه و همه این روزا راجع به اون صحبت می کنن ... در این راستا ما هم یه سری برنامه دوربین مخفی از کاندیداها تهیه کردیم که می خوایم برای شما پخششون کنیم ... بدون هیچ توضیحی می ریم سراغ فیلما ...
...
کوچه ای تاریک ... چراغا همه شکستن ... ته کوچه یه خونه است که با پارچه سفید روش نوشته شده "ستاد آوریل"
آوریل از در خارج می شه و در رو قفل می کنه ... تا برمیگرده یه دزدو پشت سرش می بینه که چاقو رو جلوی گردنش گرفته .
دزده : یا همین الان هزار گالیون به من می دی یا همین الان بوقتو می بوقم و می کشمت جسدتو هم تو قسمت پنج از پنج های قبرستون لیتل هنگلتون خاک می کنم !
آوریل با صدای بلند جیغ می کشه : جیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــغ!(همینه که هست!)
ناگهان سوپر قق از سقف میفته رو سر دزده و تا می خورده می زندش ... بعد از اینکه یارو دیگه به فنا می ره ققی لباس قهرمانیشو می تکونه و می گه :
_سوپر قق همیشه در خدمت مردمه !
تصویر سیاه می شه و وقتی یواش یواش نور برمیگرده ایندفعه خونه ریدل ها رو نشون می ده ... یه پارچه به نرده های آهنی در آوریزون که روش نوشته "ستاد زاخاریاس اسمیت"
زاخار دست یه چند تا کاربر تازه واردو گفته داره می بره تو ستادش تا مخشونو بزنه ! .. درو باز می کنه و اونا رو هل می ده تو ... ولی تا میخواد خودش بره تو دزده چاقو رو می زاره رو گردنش و شروع می کنه به تهدید کردن زاخی :
دزد : یا همین الان هزار گالیون به من می دی یا همین الان کلتو کچل کی کنم و دفترچه تلفنتو هم به تیراژ 10000 تا چاپ می کنم می دم به ملت !
زاخی به یه حرکت سریع چوب دستیشو می کشه و می گه :
"آواداکداورا"
دزده میفته می میره...
تصویر دوباره سیاه می شه و همینطور که داره یواش یواش یه باغ سرسبز رو نشون می ده صدایی هم پخش می شه :
_بعد از تهیه دوربین مخفی قبلی ما یه کارمندمون رو از دست دادیم
صدا قطع می شه و صدای چه چه بلبلا میاد ... استرجس زیر یه درخت تو باغ نشسته و داره به نامه های هواداراش جواب می ده ... یهو دزده از بالای درخت میفته پایین و چاقو رو می زاره زیر گردن استرجس و شروع می کنه به حرف زدن :
_ یا همین الان هزار گالیون به من می دی یا همین الان روت اسید می پاشم تا دیگه هیچکس نخوادت و باهات دوست نشه !
استرجس اول غلنج دستشو می شکنه و بعد یه مشت نثار دزده می کنه که مغزش همونجا می پاشه رو چمنا !
تصویر سیاه می شه و ایندفعه قبل از اینکه یه جای دیگه رو نشون بده صدایی پخش می شه :
_ما هنگام تهیه این دوربین مخفی دومین همکارمون رو هم از دست دادیم ولی باز هم جا نزدیم و ادامه دادیم .
تصویر یه کوچه رو نشون می ده که سرش با پارچه نوشته "ستاد ققی"
ققی جلوی در ستاد ایستاده و داره به دو طرف خیابون نگاه می کنه که احیانا کسی به کمک نیاز نداشته باشه.
یهو دزده می پره از پشت یقشو می گیره و چاقو رو می زاره جلو گردنش.
کارگردان : کات ! این کار دزده دیگه تکراری شده ! یه جور دیگه می گیریم این صحنه رو ... نو آوری آقا ... نو آوری !
نویسنده : کات ! آقا اینکه هی کارگردان کات بده صحنه رو عوض کنه هم تکراری شده ! یه جور دیگه این تیکه رو می نویسیم ! ...خلاقیت آقا ... خلاقیت !
یهو دزده می پره از پشت یقشو می گیره و چاقو رو می زاره جلو گردنش.
تدوین گر(!) : آقا این تیکه یه خورده ناجور فیلمبرداری شده باید یه بار دیگه گرفته بشه !
دزده میاد جلو و مودبانه می پرسه :
_سوپر قق شمایید ؟
ققی : بله خودمم ... کاری داشتید ؟ ...امضا می خواید ؟
دزده چاقو رو می زاره بیخ گلوی ققی و شروع می کنه به تهدید کردن :
دزده : یا همین الان هزار گالیون به من می دی یا اون پراتو می کنم که دیگه نتونی سوپر قق باشی ... بعد هم حلقتو می برم باهات حلیم ققنوس درست می کنم !
ققی : آقای دزد خودتم می دونی که با کشتن من چیزی نصیبت نمی شه ... بیاد بشین اینجا رو پله قشنگ بگو چه مشکلی داری شاید بتونم کمکت کنم !
دزده : آقا به خدا زنم مریضه ... بچم سه ماهه کباب نخورده
ققی : بیا این صد گالیونو بگیر برو بزن به زخمای زندگیت ... اگه وزیر شدم تو وزارت یه کاری بهت می دم که دیگه دست به دزدی نزنی !
تصویر سیاه می شه و به استودیو بر میگرده .
مجری : خوب بینندگان عزیز واکنشهای مختلف کاندیدا ها رو دیدید ... فکر کنم خودتون فهمیده باشید که منطقی ترین برخورد رو کی انجام داد ... حالا دیگه تصمیم با خودتونه ! ... تا برنامه بعدی خدانگهدار .