من عاشق افتتاح تاپیک های تازه تاسیسم
***
داخلی روز _ سرسرای هاگوارتز!!!
در بین سوت و تشویق دانش آموزان هاگواتز ، فیلچ جوان با موهای پرپشت و خانوم نوریس زیر بغل که در آن موقع هنوز بچه پیشی بوده به سمت چهار پایه میره و با اعتماد به نفس تمام روش میشینه!
طبق معمول! کلاه تا رو دماغ بچه میاد پایین ... یا سعی می کنه بیاد ، چون به علت گندگی و قوز دماغ آرگی کوچولو ، رو هوا یه لنگه پا می ایسته!
صدای کلاه : خب خب خب ... بذار ببینیم اینجا چی داریم ...
آرگی کوچولو :
کلاه : خب ... خباثتت که به اسلی ها می خوره ... ولی قدرتشونو نداری ! شجاعم که نیستی اصلا ... گریف هم پر ... هوشم که نداری! ریوونم بی خیال شو ... خوش قلبم که نیستی ! هافلم به دردت نمی خوره ....!!!!
کلاه که گیج شده وارد مغز آرگی کوچولو میشه تا ببینه کلا ساختار مغزش چه مدلیه که به هیچ گروهی نمی خوره!
بعد از جستجوی زیاد به یه نخ باریک بر می خوره که تو سر آرگی از این سمت به اون سمت کشیده شده !
کلاه که کنجکاو شده نخه رو می بره ! گوشای آرگی از رو کلش میفته
( من عاشق این جوکه م!!!! هر چند قدیمی و لوسه
)
همین طور که کلاه داره با عجله یه نخ از خودش می کنه تا گوشای آرگی رو دوباره وصل کنه کوییرل به صورت روحی دو سانتی متری رو کله ی فیلچ ظاهر میشه!
کوییرل : حواست باشه کلاه !!! تو باید این بچه رو حتما تو یه گروهی بندازی! بدون گروه وارد ایفای نقش نمی شه!
کلاه : برو بابا!!! وب مستری به جای خود! این یارو گربش از خودش جادوگر تره!
فیلچ : نــــــــــــــــــــــــــــه!!! من ایفای نقش می خوام ! خواهش ! خواهش!
کلاه که اصلا جاش راحت نیست و شیپیشای تو موهای فیلچ هم عطسش می ندازه و فقط دلش می خواد هر چه زودتر از شر این بچه ی کثیف فشفشه راحت شه و از قدیم یه خورده حسابی هم با هافلپاف داشته فوری تصمیم خودشو می گیره!
:
هافلپاف!امتیاز : 5