1)موارد استفاده از ورد یاد شده را بنویسید و اگر در هرکدام طرز اجرای ورد متفاوت است آنرا هم ذکر کنید.(4مورد 10 امتیاز)از این ورد در انواع کارها استفاده میشه مثلا خانومهای خانه داری که سختشونه به مهموناشون خوش آمد بگن میزشونو طلسم میکنن تا میز به جاش اینکارو انجام بده، میوه تعارف کنه، شیرینی بگیره و...!!البته این مورد یه کارآیی دیگه هم داره که اگه چیزی روی میز ریخته بشه، میزه فوری اونو میبلعه! که البته نمیشه از صدای وحشتناک آروغشم خودداری کرد!
مورد دیگه اینه که، میز مثل تشک عمل میکنه! وقتی هوس بالا پایین پریدن رو تخت به سرتون زد، میزتونو طلسم کنین تا شما رو بالا پایین بندازه! فقط مواظب باشین پاتون تو دماغش گیر نکنه!;hammer:
در اجرای طلسم دومی طرزش فرق میکنه که علاوه بر کارهای معمول باید دقیقا 7 بار چوبدستیمونو با تمام قدرت بکوبیم رو کمر میز! تا جایی که آخش در بیاد!
البته به احتمال 99 درصد مجبورید چوبدستی دیگه ای بخرید و طلسم رو دوباره اجرا کنید! در کل، پیشنهاد میکنم از خیرش بگذرید!
مورد سوم در سوال آخر اشاره شده!
مورد چهارم هم اینکه وقتی بچه ها امتحان میدادند، این جادو رو روی کاغذشون اجرا میکردن و در نتیجه کاغذ با بالاترین صدای ممکن،جوابهارو لو میداد...البته این کار در شرایطی انجام میشد که ناظر امتحانی کر و کور بود! در طریقه اجراش هم باید سه تا سوراخ خوشگل رو سه مکان مختلف ورفتون میذاشتین و بعد خودکارو دور هرکدوم سه بار میچرخوندین و ورد رو زمزمه میکردین!
خلاصه اینکه، اشیاء چوبی میتونن مونس خوبی براتون باشن!کتاب بخونن، لالایی بگن، بزنن تو گوشتون
2)طلسمی که چینجرس اجرا کرد چه بود و چگونه انجام می شود؟(5 امتیاز)
چینجرس طبق ترتیب خاصی اول دو دور دور خودش چرخید، سه بار پشتک وارو زد، چهار بار کلشو کوبوند به دیوار، پنج بار لگد زد تو شکم حریفش،شش بار دستشو کرد تو دماغ دوستش، و هفت بار انگشت کوچیکه پای دوست دشمنشو له کرد، و بعد از همه اینکارها افسون جمع آوری رو گفت و به جای اکسیو گفت کرکسیو، در نتیجه حریف مقابلش به یک عدد کرکس خوشگل مامانی تبدیل شد و رفت شمشیرشو براش آورد..و چینجرس چون خیلی بوق بود، فکر کرد چوبی تغییر شکل داده !
3)مقاله ای در مورد اینکه اولین بار کی و چگونه طلسم وود موور بکار رفت و توسط چه کسی ساخته شد بنویسید.(10 خط 15 امتیاز)
اولین بار طلسم وودمور درشهری کوچک و فقیر اجرا شد.حاکم ظالمی(!) که حقوق دیگرانو درسته قورت میداد
داشت مالیات جمع میکرد، و به این شکل در اومده بود:
وقتی این فرد میخواست سر فردی به نام پادمور داد بزنه که بخاطر ندادن مالیات بندازنش سیاهچال، اشتباهی گفت وودمور و در اینجا طلسم برای اولین بار خودنمایی کرد در نتیجه چماق مربوطه زنده شد و حاکم رو تا آخر عمرش دنبال کرد! حاکم از سر ناچاری رفت به همون سیاهچالی که پادمور قرار بود بره، و در رو روی خودش قفل کرد...چماق هم عین بوق تا میتونست کوبید روی در فلزی و نذاشت حاکم بخوابه! خلاصه بعد دوروز حاکم دیوونه شد و از این طرف روی در کوبید!
چماق از اینور و حاکم از اونور، عاقبت چماق خسته شد و رفت تا راهی به اون تو پیدا کنه...وقتی سوراخی روی دیوار پیدا کرد رفت بالا و از پشت ناغافل کوبید رو ملاج حاکم و حاکم خیلی ساده و آسون و گوگول مگولی مرد!
ساکنان نزدیک اون مکان میگن چماق هنوز هم داره رو کله اسکلت حاکم میکوبه!هیچوقت کسی نتونسته جسد حاکمو دربیاره یا چماقو آروم کنه و چماق هروقت از کله حاکم خسته میشه، سر اسکلتهای دیگه ای که خواستن آرومش کنن حمله میبره!
راستی اسم اون حاکم هم گورممد شاه بود!