هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

شصت و نهمین دوره‌ی ترین‌های سایت جادوگران برای انتخاب بهترین‌های فصل بهار 1403، از 20 خرداد آغاز شده است و تا 24 خرداد ادامه خواهد داشت. از اعضای محترم سایت جادوگران تقاضا می‌شود تا با شرکت در عناوین زیر ما را در انتخاب هرچه بهتر اعضای شایسته‌ی این فصل یاری کنند.

مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم می‌رساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامه‌ریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیت‌های شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۱۱:۰۶ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۸۵

الیور وودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۶ جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۴۳ دوشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۶
از پادلمیر یونایتد
گروه:
شناسه‌های بسته شده
پیام: 146
آفلاین
1)موارد استفاده از ورد یاد شده را بنویسید و اگر در هرکدام طرز اجرای ورد متفاوت است آنرا هم ذکر کنید.(4مورد 10 امتیاز)

1- از این ورد برای سر گرم کردن کودکان استفاده میشود .( با اجرا بر سر اسباب بازی های کودکان )
2- برای تخت کودکان استفاده میشود . در این نوع باید به آرامی ورد را ذکر کنیم .( تخت با خاندن لا لایی به خوابیدن کودک کمک می کند .)
3- اگه حال نداریم بریم چوب بیاریم بریزیم توی شومینه ، می تونیم این ورد رو بر روی چوب ها اجرا کنیم تا با دستور دادن به انها بپرند درون شومینه .( برای اجرا ی این ورد باید چوب دستی را به صورت هشت لاتین بچرخانیم .)
4- می تونیم قطعه چوبی بر روی سر در خانه نسب کنیم و سپس ورد رابر رویش اجرا کنیم سپس هر کسی که خواست وارد خانه شود قطه چوب بهش خوش آمد می گویید .

2)طلسمی که چینجرس اجرا کرد چه بود و چگونه انجام می شود؟(5 امتیاز)
همون طور که میدونیم ورد احضار اکسیو هستش اما چینجرس زبانش مشکل داشت گفت : اکشیو !
بعد به دلیل اینکه این خانوم عینکش رو گم کرده بود بجای اینکه شمشیرش رو نشونه بگیره چوب بقلشو نشونه گرفته بوده و بعد هم که اون چوبه تبدیل شده به یک شمشیر .

3-)مقاله ای در مورد اینکه اولین بار کی و چگونه طلسم وود موور بکار رفت و توسط چه کسی ساخته شد بنویسید.(10 خط 15 امتیاز)

این ورد رو جد ، جد ، جد ،... من کشف کرد و از اون به بعد هم فامیلیش شد وود /.
حالا اگه بخوام داستانشو تعریف کنم این جوریه :
در زمان های جد، جد، جد، ...من حاکمی زندگی میکرد که بهش خبر می رسونن که تا یک هفته ی دیگه حاکم کشور همسایه برای کشو ر گشایی از سمت جنگل و شبانه به سمت کشور ما حمله ور می شوند . این حاکم هم که قدرت مقابله با لشکر کشور همسایه را نداشت به مردم دستور میدهد که تا سه روز دیگر مردم هر پیشنهادی برای مقابله با لشکر دشمن دارند نزد وزیر شاه بیان کنند و هر کس هم که بهترین نظر را دهد پس از او پادشاه این کشور خواهد بود .
مردم هم با شنیدن این خبر به سرعت دست به کار شدند ، هر کس پیشنهادی میداد یکی میگفت دور شهر خندق حفر کنیم یکی می گفت برج های محکم بسازیم و ...
یک روز گذشت اما نظری داده نشد . در گوشه ای از این شهر هم جد ، جد ، جد، ... من در فکر راه چاره ای بود که ناگهان به فکر این می فتد که جنگل را رام خود کند پس تکه چوبی را بر داشت و تلسم هایی را بر روی آن اجرا کرد اما هیچ کدام اثر بخش نبودند ، دیگر از اجرای تلسم ها خسته شده بود و فقط کلمات مبهمی را زمزمه می کرد : وود موود ، وود مووز، وود "موور "
با گفتن کلمه وود مور تکه چوب جان گرفت و به حرکت در آمد . سپس با خوشحالی نزد پادشاه رفت و داستان را برای وی تعریف کرد ، سپس پادشاه لشکرش را به هم راه جد ،جد ، ...من به جنگل فرستاد .
انها این ورد را یکی یکی بر روی تمام درختان اجرا کردند .
و ...
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


پرفسور بعد یه سوال داشتم :

چرا چینجرس وقتی چوب دستی داشت می خواست از شمشیر استفاده کنه ؟



Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۶:۳۲ سه شنبه ۶ تیر ۱۳۸۵

فلور دلاکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲:۱۴ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۴:۰۹ یکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۸
از پاریس
گروه:
کاربران عضو
پیام: 929
آفلاین
1)موارد استفاده از ورد یاد شده را بنویسید و اگر در هرکدام طرز اجرای ورد متفاوت است آنرا هم ذکر کنید.(4مورد 10 امتیاز)


این ورد برای ترسوندن! برای لرزوندن! برای پروندن برای هر چی که فکرشو بکنید کارایی داره! از این ورد برای جوندار کردن دک و درخت میز و تخته استفاده می شه و می تونم بگم چیز خوبیه مثلا سره جلسه ی امتحان می تونم یک برگ تقلب بزنم رو میزه و از این ورد استفاده کنم بعد دوباره ازش بخوام اون ورقه رو رو میز با رنگ میز ظاهر کنه و کلی از جوابهارو بنویسم و یک بیست خوشگل بگیرم!

از این ورد می شه رو میز معلم استفاده کرد یا هر میز دیگه ای برای مدیر مدرسه مدیر اداره برای میز همکارتون که این میز دهن گل گشاد و با دندون های تیز روش پیدا بشه و لباس همه ی ملتی رو گفتم گاز بگیره و لباسشونو سوراخ کنه!

از این ورد برای آشپزی استفاده می شه چون خانم خونه حوصله ی هم زدن ژله نداره این میز می لزره و ژله یا هرچیز دیگه هم می خوره

این ورد بیشترین کاراییش برای ترسوندن خوبه برای ضد حال زدن و برای پروندن یک مهمون از خونه خوبه تا میوه و شیرینی نخوره و هیچ ضرر مالی بهمون نرسونه

2)طلسمی که چینجرس اجرا کرد چه بود و چگونه انجام می شود؟

این طلسم همون طلسم جمع آوریله با تلف غیر صحیح که به جای تلف کسره به اشتباه ضمه تلفظ کرده

ببخشید پروفسور اون طلسم جمع آوری رو می تونید اسپلش بدید ممنون

با چرخیدن به دور خود ملق و بارو زدن جهش زدن شوتیدن خزیدن چریدن و هر حرکت دیگه ایی که رو زمین موجوده! و در آخر یک قر کمر امدن برای اتمام کار و زدن ضربه ای عشوه گرانه به وسیله ی مورد نظر

3)مقاله ای در مورد اینکه اولین بار کی و چگونه طلسم وود موور بکار رفت و توسط چه کسی ساخته شد بنویسید.

اولین بار یک پسر بچه ی تسخ و شیطون بود که می خواست حال دوستشو بگیره که ناگهان یک چیزی از تو دهنش پرید بیرون و در اتاقش چشم و دهن پیدا کرد که باعث شد خودشو از ترس خیس کنه و به جای دوستش حال خودش گرفته شد!

زمانی که بخواییم این طلسم رو انجام بدیم باید در حال دوییدن باشیم چون اون پسر بچه ی شیطون در حال دوییدن بود و همچنین اسم اون پسر بچه ماکی جنگول بود


دلبستگي من به جادوگران و اعضاش بيشتر از اون چیزی که فکرشو میکنید


Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۱۴:۲۸ دوشنبه ۵ تیر ۱۳۸۵

هلگا هافلپافold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۳ یکشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۲ یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۲
از كجا باشم خوبه؟!؟!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 705
آفلاین
سلام پروفسور..اميدوارم اولين جلسه تدريستون بهتون خوش گذشته باشه..اينم از تكاليف من فقط توروخدا يه امتياز قلمبه سلمبه بدين هم خودتون حالش رو ببرين هم من!


1)موارد استفاده از ورد یاد شده را بنویسید و اگر در هرکدام طرز اجرای ورد متفاوت است آنرا هم ذکر کنید.(4مورد 10 امتیاز)

ورد"وود موور"همون طور كه خودتون هم گفتين براي جاندار كردن اجسام چوبي مورد استفاده قرار ميگيره و براي اجراي آن بايد چوبدستي رو دور جسم چوبي بچرخونيم و ورد رو از ته گلو بگيم.
1-يكي از مهمترين استفاده هاي اين ورد در ساختن قفسهاي چوبي براي حيوانات است كه ما با اين ورد قفس را جاندار ميكنيم تا اولا از فرار حيوان جلوگيري كنه و دوما اينكه در صورت اينكه حيوان فرار كرد به ما گزارش بدهد!از اونجايي كه در اين مورد قفسه بايد بسيار دقيق و ماهرانه كارش رو انجام بدهد ما بايد در اجراي ورد محكمتر ورد را بر زبان بياوريم و همين طور به جاي يك دور سه دور چوبدستي را دور قفس بچرخونيم تا ورد پر اثر تر باشد!
2-مورد ديگر استفاده هاي اين ورد در ساختن اسباب بازيهاي چوبي است كه ميتونن با بچه ها صحبت كنن و همبازي خوبي براي اونها باشن.در اين مورد ما بايد ورد را ضعيفتر اجرا كنيم كه خداي نكرده اسباب بازي برخورد خطرناكي با صاحبش نكند و براي همين هنگامي كه ميخوايم ورد رو اجرا كنيم چوبدستي را به سمت جسم چوبي گرفته و فقط يكبار از چپ به راست تكان ميدهيم و نه بيشتر.
3-مورد ديگر استفاده از اين ورد براي ساختن عصا براي كساني است كه نابينا هستند و براي راه رفتن فقط به عصاي خودشون تكيه ميكنند كه دراين مورد هم مانند قفسه هاي چوبي ورد بايد بسيار قوي باشد زيرا با يك اشتباه عصا ممكن است كه فرد نابينا در چاله اي بيفتد و يا اتفاقهاي ديگر و براي همين هنگام اجراي اين ورد در اين حالت هم چوبدستي را سه بار دور جسم چرخونده و ورد را كاملا واضح و محكم بيان ميكنيم.
4-اين ورد در ساختن پاروهاي خطرياب هم مورد استفاده قرار ميگيرد.اين نوع پاروهاي چوبي در هنگام مشاهده هر نوع جانور خطرناك،مرداب و يا غيره وضعيت را به پاروزن گزارش داده و از وقوع حوادث جلوگيري ميكنند!در اجراي اين ورد در اين حالت بسيار معمولي و طبق دستور عملي كه شما گفتين عمل ميكنيم.

2)طلسمی که چینجرس اجرا کرد چه بود و چگونه انجام می شود؟(5 امتیاز)

همون طور كه ميدونيم ورد جمع آوري"اكسيو" هستش و خانم چينجر براي جمع اوري شمشيرش بايد ورد"اكسيو شمشير" را تلفظ ميكرده است كه در طي يك اشتباه لپي ايشون ورد"اكسيوشمير"را تلفظ كرد كه در واقعا ورد تبديل اجسام به چيزي است كه ما در آن لحظه به آن فكر ميكنيم!و در نتيجه وردش به يك تيكه چوب برخورد كرد و چون او در فكر شمشيرش بود آن تكه چوب به يك شمشير تبديل شد.براي اجراي ورد"اكسيوشمير" تقريبا بايد همانند ورد اكسيو يا جمع آوري عمل كنيم!ابتدا ذهنمون رو روي چيزي كه ميخواهيم آن جسم به آن تبديل بشه متمركز ميكنيم و سپس همزمان با تلفظ ورد چوبدستي را به شكل حرف"Q"حركت ميدهيم و آن را به سمت جسم ميگيريم.


3)مقاله ای در مورد اینکه اولین بار کی و چگونه طلسم وود موور بکار رفت و توسط چه کسی ساخته شد بنویسید.(10 خط 15 امتیاز)

در حدود دويست سال پيش ساحره اي ميانسال و فقير به همراه پسرش توي يك كلبه چوبي زندگي ميكرده كه اسم پسرش "وود ماور"بوده كه وود اسم پدر خود ساحرهه و ماور اسم پدر همسر مرحوم ساحرهه بوده!اين ساحره كه "مايكلا اسميت" نام داشته و جز يكي از دورترين بازماندگان هلگا هافلپاف بوده عاشق ذرت بوده و در واقع هر وقت كه نگاش ميكردي داشته ذرت ميخورده!يك روز كه روي مبل لم داده بوده و دوباره داشته ذرت ميخورده و دهنش پر بوده پسرش رو صدا ميكنه و با چوبدستيش به تبر چوبيي اشاره ميكنه كه به در آويزون بوده كه يعني بايد بري هيزمها رو بشكني ولي چون با دهن پر نتونست اسم پسرش را درست صدا كنه او را "وود موور"خطاب كرد و وردش به تبر برخورد كرد و تبر هم شروع كرد به لامبادا رقصيدن!و از همون موقع بود كه مادر و پسر براي كشف اين ورد جديد مشهور شدن و پول پارو كردن و زندگيشون از اين رو به اون رو شد!


هاف[size=large][color=FF0066]ل[/co


Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۱۳:۵۲ دوشنبه ۵ تیر ۱۳۸۵

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
1)موارد استفاده از ورد یاد شده را بنویسید و اگر در هرکدام طرز اجرای ورد متفاوت است آنرا هم ذکر کنید.(4مورد 10 امتیاز)

از این ورد در انواع کارها استفاده میشه مثلا خانومهای خانه داری که سختشونه به مهموناشون خوش آمد بگن میزشونو طلسم میکنن تا میز به جاش اینکارو انجام بده، میوه تعارف کنه، شیرینی بگیره و...!!البته این مورد یه کارآیی دیگه هم داره که اگه چیزی روی میز ریخته بشه، میزه فوری اونو میبلعه! که البته نمیشه از صدای وحشتناک آروغشم خودداری کرد!
مورد دیگه اینه که، میز مثل تشک عمل میکنه! وقتی هوس بالا پایین پریدن رو تخت به سرتون زد، میزتونو طلسم کنین تا شما رو بالا پایین بندازه! فقط مواظب باشین پاتون تو دماغش گیر نکنه!;hammer:
در اجرای طلسم دومی طرزش فرق میکنه که علاوه بر کارهای معمول باید دقیقا 7 بار چوبدستیمونو با تمام قدرت بکوبیم رو کمر میز! تا جایی که آخش در بیاد! البته به احتمال 99 درصد مجبورید چوبدستی دیگه ای بخرید و طلسم رو دوباره اجرا کنید! در کل، پیشنهاد میکنم از خیرش بگذرید!

مورد سوم در سوال آخر اشاره شده!
مورد چهارم هم اینکه وقتی بچه ها امتحان میدادند، این جادو رو روی کاغذشون اجرا میکردن و در نتیجه کاغذ با بالاترین صدای ممکن،جوابهارو لو میداد...البته این کار در شرایطی انجام میشد که ناظر امتحانی کر و کور بود! در طریقه اجراش هم باید سه تا سوراخ خوشگل رو سه مکان مختلف ورفتون میذاشتین و بعد خودکارو دور هرکدوم سه بار میچرخوندین و ورد رو زمزمه میکردین!
خلاصه اینکه، اشیاء چوبی میتونن مونس خوبی براتون باشن!کتاب بخونن، لالایی بگن، بزنن تو گوشتون

2)طلسمی که چینجرس اجرا کرد چه بود و چگونه انجام می شود؟(5 امتیاز)

چینجرس طبق ترتیب خاصی اول دو دور دور خودش چرخید، سه بار پشتک وارو زد، چهار بار کلشو کوبوند به دیوار، پنج بار لگد زد تو شکم حریفش،شش بار دستشو کرد تو دماغ دوستش، و هفت بار انگشت کوچیکه پای دوست دشمنشو له کرد، و بعد از همه اینکارها افسون جمع آوری رو گفت و به جای اکسیو گفت کرکسیو، در نتیجه حریف مقابلش به یک عدد کرکس خوشگل مامانی تبدیل شد و رفت شمشیرشو براش آورد..و چینجرس چون خیلی بوق بود، فکر کرد چوبی تغییر شکل داده !


3)مقاله ای در مورد اینکه اولین بار کی و چگونه طلسم وود موور بکار رفت و توسط چه کسی ساخته شد بنویسید.(10 خط 15 امتیاز)


اولین بار طلسم وودمور درشهری کوچک و فقیر اجرا شد.حاکم ظالمی(!) که حقوق دیگرانو درسته قورت میداد داشت مالیات جمع میکرد، و به این شکل در اومده بود: وقتی این فرد میخواست سر فردی به نام پادمور داد بزنه که بخاطر ندادن مالیات بندازنش سیاهچال، اشتباهی گفت وودمور و در اینجا طلسم برای اولین بار خودنمایی کرد در نتیجه چماق مربوطه زنده شد و حاکم رو تا آخر عمرش دنبال کرد! حاکم از سر ناچاری رفت به همون سیاهچالی که پادمور قرار بود بره، و در رو روی خودش قفل کرد...چماق هم عین بوق تا میتونست کوبید روی در فلزی و نذاشت حاکم بخوابه! خلاصه بعد دوروز حاکم دیوونه شد و از این طرف روی در کوبید! چماق از اینور و حاکم از اونور، عاقبت چماق خسته شد و رفت تا راهی به اون تو پیدا کنه...وقتی سوراخی روی دیوار پیدا کرد رفت بالا و از پشت ناغافل کوبید رو ملاج حاکم و حاکم خیلی ساده و آسون و گوگول مگولی مرد!
ساکنان نزدیک اون مکان میگن چماق هنوز هم داره رو کله اسکلت حاکم میکوبه!هیچوقت کسی نتونسته جسد حاکمو دربیاره یا چماقو آروم کنه و چماق هروقت از کله حاکم خسته میشه، سر اسکلتهای دیگه ای که خواستن آرومش کنن حمله میبره!
راستی اسم اون حاکم هم گورممد شاه بود!


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۱۳:۴۶ دوشنبه ۵ تیر ۱۳۸۵

چارلی ویزلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۰ دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۱:۰۶ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
از دوستان جانی مشکل توان بریدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 377
آفلاین
1)موارد استفاده از ورد یاد شده را بنویسید و اگر در هرکدام طرز اجرای ورد متفاوت است آنرا هم ذکر کنید.(4مورد 10 امتیاز(
پروفسود منظورتون کدوم ورده؟ وود موور؟ به هر حال من موارد مورد استفاده ی اونو می نویسم. معمولا برای محافظت از اشیا چوبی به کار می رود . مثلا برای محافظت از کلبه ی چوبی اگر این ورد را بر روی کلبه اجرا کنند هنگامی که شخصی نا آشنا به کلبه نزدیک شود کلبه از دست شخص پا به فرار می گذارد!!!
اگر یک تخته ی چوبی را هم با این ورد جادو کنیم تخته حالت اسکیت برد را پیدا می کند . این کار را بیشتر جادوگران جوان و طالب هیجان اجرا می کنند.
یکی دیگر از کاربرئ=د های این ورد هنگامی است که جادوگران و ساحره های نیکوکار و دوستدار طبیعت این ورد را بر روی درختانی اجرا می کنند که قرار است به دست مشنگ ها قطع شود. در این صورت درخت با تکان دادن شاخه های خود از خود محافظت می کند ( بید کتک زن به این صورت ساخته شد)
آخرین مورد این است که جادوگران برای اذیت و آزار مشنگ ها پارکت کف منازل مشنگ ها را با این ورد جادو کرده و پارکت ها زنده شده و با سخن گفتن با کسانی که از روی آن ها عبور می کنند آن ها را می ترسانند.
2)طلسمی که چینجرس اجرا کرد چه بود و چگونه انجام می شود؟(5 امتیاز(
به جسم برخورد کرده و مولکول های آن را تغییر شکل داده و به جسم دیگری تبدیل می کنند.
3)مقاله ای در مورد اینکه اولین بار کی و چگونه طلسم وود موور بکار رفت و توسط چه کسی ساخته شد بنویسید.(10 خط 15 امتیاز)
همان طور که در سوال یک گفتم . این ورد به دست جادوگران نوجوان شر برای آزار مشنگ ها ساخته شد . در ایام تابستان این نوجوانان طالب علم و دانش مشنگ آزاری
بعد از مدت ها تلاش که یک تابستان طول کشید تواتنستند ورد وود موور را اختراع کنند . اما به مدت 6 سال از ثبت آن خودداری کردند زیرا می خواستند به مشنگ آزاری بپردازند و می ترسیدند با ثبت این ورد وزارت سحر و جادو استفاده از این ورد را ممنوع کنند. یکی از مشنگ آزاری هایی که با این ورد توسط نوجوانان عملی شده بود این بود که آن ها این ورد را بر روی کلبه ی دو مشنگ اجرا کرده و مشنگ ها با دیدن کلبه ی زنده و اشیا زنده این کلبه از شدت ترس زهره ترک شده و جان باختند. سرانجام جاسوسی در میان آن نوجوانان پیدا شد که هرگز نام آن فاش نشد. این جاسوس طلسم را با نام خود به ثبت رساند و از طرف وزارت سحر و جادو تشویق شد و به او مدال مرلین درجه دو اهدا شد. این ورد از نظر وزارت سحر و جادو مفید بوده زیرا از آن برای محافظت استفاده می شده است . اما بر سر نوجوان جاسوس که دیگر جوانی رشید شده بود چه پیش آمد ؟ جوان بعد از افشا ی ورد به سوی دوستان روانه شد و دوستان او را تغییر شکل دادند و به یک چوب زنده تبدیل کردن تا هرگز جاسوسی را که کرده از یاد نبرد و تا آخر عمر به شکل چوب زنده بماند و افسوس بخورد.


دلم تنگ شده برات
چون نیستی اینجا برام
من فرشته ی قصه گو تو بودی تو شبام

تصویر کوچک شده


Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۱۲:۴۵ دوشنبه ۵ تیر ۱۳۸۵

ایدی مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۱ چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۰۲ سه شنبه ۵ تیر ۱۳۸۶
از قصر باشکوه مالفوی...!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
به نام خدا
اولین جلسه تغییر شکل:

------------------------------

-"کلاس تغییر شکل کدوم طبقه ست؟"
پرفسور کوئیرل نگاه سردی به دانش اموزان انداخت و در حالیکه دوباره به کار خود مشغول میشد،جواب داد:
-"مگه شما تابلویی رو که تاریخ،ساعت و مکان کلاسها رو مینویسه نگاه نمیکنید؟کلاس بالای برج تشکیل میشه.اونجا همه چیز رو میفهمید."
بچه ها نگاههای تعجبزده خود را به یکدیگر و به پرفسور دوختند که با عجله دفتر را ترک کرد.
-"بالای برج؟"
-"این چه وضعشه؟بالای برج جای کلاس نجومه نه تغییر شکل!"
-"اینکارهای عجیب از خانواده مالفوی دور از انتظار نیست."
بعد از این جمله که از طرف یکی از دخترها گفته شد،همه متوجه چشم غره دیانا شدند.
بچه های هاگوارتز با عجله پله ها را برای رسیدن به کلاس دوتا یکی میکردند تا بیشتر از این دیر نکنند.
بالای برج همه چیز ساکت و ارام بود و جز چند جغد که ظاهرا میان زمین و هوا روی چیزی که دیده نمیشد نشسته بودند،چیز دیگری خلاف همیشه بنظر نمیرسید.نه خبری از کلاس بود و نه حتی استاد!بچه ها بعد از اینکه با نگاههایشان خوب بام را کاویدند،درمانده فریاد زدند:
-"پس واسه چی ما رو اینهمه پله بالا کشیدند؟"
که با برخورد امواج صدا به شی نامرئی که تا الان جغدها روی آن جاخوش کرده بودند،صدای ارام بخشی بلند شد و بلافاصله ،دری بدون اینکه به دیواری وصل باشد،ظاهر شد.
بچه ها ارام ارام جلو رفتند و یکی از آنها با جسارت در را باز کرد.در با صدای غژ بلندی باز شد و پشت آن اتاقی شبیه کلاسی نورانی دیده شد.هرکدام از نیمکتها با صدای بلند داد زدند:
-"سلام...به کلاس خوش اومدید!"
و بعد باچشمهایی گرد که میان چوبهای بدنه به دانه های قهوه می مانست،به انها خیره شدند.
صدای ظریف و کشداری همراه با تلق تلق کفشهایی که به در نزدیک میشد،گفت:
-"خب بچه ها...از این استقبال خوشتون نیومد؟بیایید تو.اونجا که نمیشه درس رو شروع کرد."
و چهره آیدی مالفوی که لبخند محوی بر لب داشت،کنار در ظاهر شد.بچه ها ارام و بی صدا وارد شدند و پشت نیمکتها با دلهره قرار گرفتند.نیمکتها آنها را ورانداز می کردند و گاهی با خنده اشان گوشه های میزها بالا می امد و کتابهای دانش اموزان را تکان میداد.پرفسور مالفوی لبخندی زد و گفت:
-"اوه...شما از اینها میترسید؟بسیار خوب...ترنسپورتیشن!"
با این طلسم تمام میز و نیمکتها بی حرکت شدند و دوباره بشکل تکه چوبهای بی جان در امدند.
-"خب حالا ازتون میخوام کتاب و دفتر ها رو بندازید اونطرف."
و به یک گوشه کلاس اشاره کرد.در یک لحظه تمام کتاب و دفترها در آنجا تلنبار شد.
-"عالیه.ما با این کاغذ پاره ها کار نداریم.حالا دوست دارم یکی بهم بگه اصلا چیزی از تاریخچه این کار های ماورایی و فوق العاده میدونید یا نه؟"
همه سرها به علامت نفی تکان داده شد.
-"اصلا مهم نیست.من برای همینها اینجام."
سپس صدایش را صاف کرد و با لحنی جدیتر و در عین حال شادابتر به صحبتش ادامه داد:
-"شاید تو هیچ کتابی نباشه ولی اولین طلسم تغییر شکل بطور کاملا اتفاقی توسط یک ساحره بنام چینجرس ساخته شد.وقتی که این خانم میخواست از طلسم جمع اوری برای پیدا کردن شمشیرش استفاده کنه تلفظ اشتباهی رو بکار برد و قطعه چوبی رو در اون اطراف به شمشیر تبدلی کرد.از اون به بعد معمولا در کتابهای تاریخ از طلسمهای تغییر شکل با عنوان طلسمهای چینجر هم یاد میشه."
دوباره لحن صحبتش تغییر کرد و اینبار رو به صورتهای تعجب زده بچه ها گفت:
-"ببینم کیا دوست دارن طلسمی رو که برای میز صندلیها بکار بردم یاد بگیرن و هر شی چوبی رو به حرکت در بیارن؟"
چهره های مشتاق همه در حالیکه سر تکان میدادند او را قانع کرد:
-" اوکی...ورد این طلسم هست: وود موور ،شما دوبار چوب جادو رو دور شی چوبی مورد نظر میچرخونید و محکم به اون زده و ورد وود موور رو با صدای رسا می گید.خیلیه خب...برید سر تمرین!"
آن روز تمام بچه ها با دقت دنبال یادگیری طلسم بودند و حتی یک لحظه هم سعی در بهم ریختن کلاس نکردند.آیدی نفس عمیقی کشید و با ارامش سر میز خود نشست.
در اخر کلاس هریک از بچه ها بعد از زنده کردن میز خود یک ورقه از پرفسور دریافت کردند که در آنم نوشته شده بود:
«با سلام
هدف از این کلاس در نه جلسه اینده به شرح زیر است:
جلسه دوم:تبدیل جسم بی جان به بی جان سطح مقدماتی
جلسه سوم:تغییر شکل جسم بی جان به بی جان پیشرفته
جلسه چهارم:تبدیل جسم بی جان به جاندار کوچک و ساده
جلسه پنجم تبدیل جسم بی جان به جاندار بزرگ ساده
جلسه ششم:تغییر جسم بی جان به جاندار بزرگ و پیچیده مثل انسان
جلسه هفتم:مروری بر جلسات قبل و ذکر یک ورد
جلسه هشتم:تبدیل جانداران بزرگ به کوچک و بالعکس
جلسه نهم:تبدیل جاندار ساده به پیچیده مثل انسان و بالعکس
جلسه دهم:مرور جلسه قبل و امتحان
و اما تکالیف جلسه :
1)موارد استفاده از ورد یاد شده را بنویسید و اگر در هرکدام طرز اجرای ورد متفاوت است آنرا هم ذکر کنید.(4مورد 10 امتیاز)
2)طلسمی که چینجرس اجرا کرد چه بود و چگونه انجام می شود؟(5 امتیاز)
3)مقاله ای در مورد اینکه اولین بار کی و چگونه طلسم وود موور بکار رفت و توسط چه کسی ساخته شد بنویسید.(10 خط 15 امتیاز)
موفق باشید
با احترام
A.M
-------------------
تکالیف ورقه ای که بهتان دادم را انجام دهید!


"صبحدم مرغ چمن با گل نو خاسته گفت...ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت"


[b][color=006600]"گل بخندید که از ر


Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۱۱:۴۷ دوشنبه ۵ تیر ۱۳۸۵

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
این کلاس از ششم تیر با تدریس پروفسور ایدی مالفوی در روزهای سه شنبه آغاز خواهد شد





Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۱۹:۰۶ جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۸۴

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
روز مسابقه ی کوییدیچ، بین دو تیم هافلپاف و راونکلاو بود و بعد از کلاس تغییر شکل، مسابقه برگزار میشد. بعد از اتمام کلاس، آنیتا داشت وسایلشو جمع میکرد که یک دفعه هلن وارد شد و مضطرب گفت:
_ اوه....آنیتا.....متاسفم......نمیخواستم اینجوری بشه......
آنیتا که نگران شده بود گفت:
_ چی شده؟؟.....چه اتفاقی افتاده؟؟!
_ اوه....من داشتم بلوجر رو در می آوردم که یهو....که یهو در رفت و از قضا خورد به جاروت!!....و....من ....
_ یا ریش مرلین!!!
و به سنگینی بر روی صندلی نشست. هلن جلو آمد و گفت:
_ تو جاروی منو بردار، منم از جاروهای هاگوارتز استفاده میکنم!!!.....متاسفم...
_ نه...دیروز فرد و جرج ویزلی، ترقه انداخته بودن اون تو، اونا هم آتیش گرفتن.....باید.....باید....فهمیدم!!!
و به سرعت به سمت قفسه ی ابزار پروفسور گریفیندور به راه افتاد.
_ داری چی کار میکنی؟؟!
آنیتا در جواب هلن گفت:
_ بعدا بهشون میگم!!....صب کن....آهان....
و شیشه ای را که در آن گاز سبز رنگی بود را در آورد و به روی میز گذاشت. و بر روی صندلی نشست و به گاز خیره شد. اما اتفاقی ایفتاد. دوباره خیره شد، اما باز هم هیچ تغییری در آن حاصل نشد. اما پس از چند دقیقه، دو جغد که یکی بزرگ بود و دیگری کوچک، در شیشه ظاهر شدند. او به سرعت حیوانات را از شیشه بیرون آورد و جغد بزرگ را به هلن داد و دیگری را بر روی میز کنار دستش گذارد. سپس چوبش را بر روی جغد گذاشت و پس از مدتی، با صدایی استوار گفت:
_ رنسفیگور میدلوز
و با صدای تقی، یک کاغذ محکم بر روی میز قرار داشت. هلن گفت:
_ اینجا که این همه کاغذ ریخته!!
آنیتا قلمی حاضر کرد و گفت:
_ چون راه خیلی خیلی زیادی هست و باید با اتیش بفرستمش، باید حسابی محکم باشه!
و نوشت:
" به شرکت جارو سازی شهاب سنگ
لطفا خیلی سریع بهترین جاروی خود را به مدرسه ی هاگوارتز بفرستید و به دست آنیتا دامبلدور برسانید و پول مورد نیاز را از حساب شخصی البوس دامبلدور به شماره ی 1232435657647 برداشت کنید.
این جارو اگر تا نیم ساعت دیگر به دست آنیتا دامبلدور نرسد، پس فرستاده خواهد شد!
با تشکر، آلبوس دامبلدور!"
و به سرعت مهری از جیبش در آورد و بر روی نامه زد. سپس آن را در آتش شومینه انداخت و در حالی که داشت میسوخت چوبش را تکان داد و نامه غیب شد. به سرعت به طرف هلن رفت و جغد دیگر را بر روی میز گذاشت و چوب رو به صورت افقی روی جغد گذاشت و با تمرکز کامل سه بار از راست به چپ روی همان جغد چوب را تکان داد، و در دور سوم، طلسم البیوس/پتریوس/ترانکز بر زبان آورد. سپس یک جاروی نسبتا خوب در جلوی او قرار داشت!
ناگهان پیتر وارد شد و گفت:
_ آنیتا.....هلن.....زودباشین، مسابقه شروع داره میشه!
آنیتا و هلن با شادی بسیار با پیتر همراه شدند.
در زمین کوییدیچ:
راونکلاو 30 امتیاز از هافلپاف جلوتر بود، زیرا جاروی آنیتا بسیار کند راه می رفت. آنیتا بسیار جوش می خورد چون جغد را بدون تمرکز زیاد، به جارو تبدیل کرده بود. هنوز نیم ساعت از بازی نگذشته بود که دلهره ی آنیتا درست از آب در آمد و جارویش یه جغد تبدیل شد و او از ارتفاع 5 متری، بر زمین افتاد!
_ آی......هلن.....الهی بیمیری!!.....حالا چی کار کنم؟؟؟....مامان!....
داور سوت زد و بازی متوقف شد و پیش آنیتا رفت و گفت:
_ خوبی؟؟.....چرا با جغد بازی میکردی؟؟؟.....مگه چوب نداری؟؟
_ نه....چوبم شکست!!.....الان هم....
ولی حرفش با صدای پروفسور مک گونگال که به سمت او میدوید ناتمام ماند:
_ همین الان برای آنیتا جارو فرستادن.......با پورتکی.....
و آن بازی با هنرنمایی آنیتا و جاروی جدیدش به نفع هافلپاف تمام شد.
بعد از مسابقه:
آنیتا به سمت پروفسور گریفیندور می دوید و فریاد میزد:
_ پروفسور......صب کنید.....پروفسور...
و بعد از توقف گریفیندور به او گفت:
_ من معذرت میخوام.....من از گاز شکل پذیر شما استفاده کردم!!!.....معذرت می خوام!
پروفسور گریفیندور لبخندی زد و گفت:
_ اشکال نداره خانم دامبلدور.....خودم فهمیدم!!....در ضمن، خوبه به پدرتون بگید که از مهر و پولهای اون استفاده کردید!!!
و آنیتا مث چی وا رفت!!!!


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۱۹:۰۵ جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۸۴

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
روز مسابقه ی کوییدیچ، بین دو تیم هافلپاف و راونکلاو بود و بعد از کلاس تغییر شکل، مسابقه برگزار میشد. بعد از اتمام کلاس، آنیتا داشت وسایلشو جمع میکرد که یک دفعه هلن وارد شد و مضطرب گفت:
_ اوه....آنیتا.....متاسفم......نمیخواستم اینجوری بشه......
آنیتا که نگران شده بود گفت:
_ چی شده؟؟.....چه اتفاقی افتاده؟؟!
_ اوه....من داشتم بلوجر رو در می آوردم که یهو....که یهو در رفت و از قضا خورد به جاروت!!....و....من ....
_ یا ریش مرلین!!!
و به سنگینی بر روی صندلی نشست. هلن جلو آمد و گفت:
_ تو جاروی منو بردار، منم از جاروهای هاگوارتز استفاده میکنم!!!.....متاسفم...
_ نه...دیروز فرد و جرج ویزلی، ترقه انداخته بودن اون تو، اونا هم آتیش گرفتن.....باید.....باید....فهمیدم!!!
و به سرعت به سمت قفسه ی ابزار پروفسور گریفیندور به راه افتاد.
_ داری چی کار میکنی؟؟!
آنیتا در جواب هلن گفت:
_ بعدا بهشون میگم!!....صب کن....آهان....
و شیشه ای را که در آن گاز سبز رنگی بود را در آورد و به روی میز گذاشت. و بر روی صندلی نشست و به گاز خیره شد. اما اتفاقی ایفتاد. دوباره خیره شد، اما باز هم هیچ تغییری در آن حاصل نشد. اما پس از چند دقیقه، دو جغد که یکی بزرگ بود و دیگری کوچک، در شیشه ظاهر شدند. او به سرعت حیوانات را از شیشه بیرون آورد و جغد بزرگ را به هلن داد و دیگری را بر روی میز کنار دستش گذارد. سپس چوبش را بر روی جغد گذاشت و پس از مدتی، با صدایی استوار گفت:
_ رنسفیگور میدلوز
و با صدای تقی، یک کاغذ محکم بر روی میز قرار داشت. هلن گفت:
_ اینجا که این همه کاغذ ریخته!!
آنیتا قلمی حاضر کرد و گفت:
_ چون راه خیلی خیلی زیادی هست و باید با اتیش بفرستمش، باید حسابی محکم باشه!
و نوشت:
" به شرکت جارو سازی شهاب سنگ
لطفا خیلی سریع بهترین جاروی خود را به مدرسه ی هاگوارتز بفرستید و به دست آنیتا دامبلدور برسانید و پول مورد نیاز را از حساب شخصی البوس دامبلدور به شماره ی 1232435657647 برداشت کنید.
این جارو اگر تا نیم ساعت دیگر به دست آنیتا دامبلدور نرسد، پس فرستاده خواهد شد!
با تشکر، آلبوس دامبلدور!"
و به سرعت مهری از جیبش در آورد و بر روی نامه زد. سپس آن را در آتش شومینه انداخت و در حالی که داشت میسوخت چوبش را تکان داد و نامه غیب شد. به سرعت به طرف هلن رفت و جغد دیگر را بر روی میز گذاشت و چوب رو به صورت افقی روی جغد گذاشت و با تمرکز کامل سه بار از راست به چپ روی همان جغد چوب را تکان داد، و در دور سوم، طلسم البیوس/پتریوس/ترانکز بر زبان آورد. سپس یک جاروی نسبتا خوب در جلوی او قرار داشت!
ناگهان پیتر وارد شد و گفت:
_ آنیتا.....هلن.....زودباشین، مسابقه شروع داره میشه!
آنیتا و هلن با شادی بسیار با پیتر همراه شدند.
در زمین کوییدیچ:
راونکلاو 30 امتیاز از هافلپاف جلوتر بود، زیرا جاروی آنیتا بسیار کند راه می رفت. آنیتا بسیار جوش می خورد چون جغد را بدون تمرکز زیاد، به جارو تبدیل کرده بود. هنوز نیم ساعت از بازی نگذشته بود که دلهره ی آنیتا درست از آب در آمد و جارویش یه جغد تبدیل شد و او از ارتفاع 5 متری، بر زمین افتاد!
_ آی......هلن.....الهی بیمیری!!.....حالا چی کار کنم؟؟؟....مامان!....
داور سوت زد و بازی متوقف شد و پیش آنیتا رفت و گفت:
_ خوبی؟؟.....چرا با جغد بازی میکردی؟؟؟.....مگه چوب نداری؟؟
_ نه....چوبم شکست!!.....الان هم....
ولی حرفش با صدای پروفسور مک گونگال که به سمت او میدوید ناتمام ماند:
_ همین الان برای آنیتا جارو فرستادن.......با پورتکی.....
و آن بازی با هنرنمایی آنیتا و جاروی جدیدش به نفع هافلپاف تمام شد.
بعد از مسابقه:
آنیتا به سمت پروفسور گریفیندور می دوید و فریاد میزد:
_ پروفسور......صب کنید.....پروفسور...
و بعد از توقف گریفیندور به او گفت:
_ من معذرت میخوام.....من از گاز شکل پذیر شما استفاده کردم!!!.....معذرت می خوام!
پروفسور گریفیندور لبخندی زد و گفت:
_ اشکال نداره خانم دامبلدور.....خودم فهمیدم!!....در ضمن، خوبه به پدرتون بگید که از مهر و پولهای اون استفاده کردید!!!
و آنیتا مث چی وا رفت!!!!


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: كلاس تغير شكل
پیام زده شده در: ۳:۵۸ جمعه ۱۹ اسفند ۱۳۸۴

آرمين


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۴۹ یکشنبه ۸ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۵۶ چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۵
از نا کجا آباد
گروه:
کاربران عضو
پیام: 88
آفلاین
بسيار خب...ممنون آنيتای عزيز...هوم...حدود ۹۵۷ سال بود که کسی بهم نگفته بود خوشتیپ! ده امتياز برای هافلپاف بخاطر جوابهای صحيح آنيتا و ۱۰ امتياز به سالی بخاطر جوابهای صحيح دويل! ممنون از نظرات خوبتون و اما جلسه آخر ترم زمستانی رو باهم شروع ميکنيم...

بسيار خب فکر ميکنم شما هر چی ميخواستين در مورد تغيير شکل متوسطه و طلسمهای سه بخشی ياد گرفتيد حالا اين جلسه تنها چيزی که ازتون ميخوام اينه که يک نمايشنامه بنويسيد و در اون از حد اقل سه تغيير شکل مرحله متوسطه (جاندار به بيجان و بيجان به جاندار) استفاده کنيد. توجه کنيد که حد اقل يکی از اين سه طلسم بايد سه بخشی باشه...نمايشنامه ها به اين صورت امتياز داده ميشه:

-----امتياز نمايشنامه: (اندازه نمايشنامه نه بلند باشه نه کوتاه)

۱. کيفيت نمايشنامه (۱۰)

-----امتياز درسی:

۱.بکار بردن طلسمها و طلسمهای سه بخشی(۵)

۲. انتخاب طلسمها (چه طلسمهايی رو در نمايشنامه ميذاريد) (۵)

ميتونيد شروع کنيد...برای امتحان هم آماده باشيد!


امروز خودم را زخمی کردم تا ببینم آیا هنوز درد را حس میکنم یا نه....درد تنها واقعیت است...

-- جانی کش







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.