به پریزاد:
نقل قول:
اما مد آی لقبه نه اسم خاص پس باید ترجمه میشد
من که نگفتم مد آی ترجمه نشه گفتم معادل چشم دیوونه غلطه و معادل چشم جادویی صحیحه
در ضمن مترجم میتون این جور کلمات که در انگلیسی دارای معنی ترکیبی هستند رو هم ترجمه نکنه و در زیر متن برای برابر شدن اطلاعات خواننده فارسی زبان با انگلیسی زبان زیر نویس بده مثلا:
madeye: از دو کلمه eye به معنای چشم و MAd تشکیل شده یکی از معانی MAD در دیکشنری کمبریج not contoroled است که به معنی در کنترل نبودن می باشد.
نقل قول:
نقل قول 1:
تلاش ما بيشتر اين بود كه تا اونجا كه ميشه از پيدا كردن معادل ها خودداري كنيم و كلمات به كار برده شده انگليسي رو در ميان افراد رواج بديم.
نقل قول 2:
در واقع قانون ترجمه اینه که شما در برابر نویسنده از خودت نظر صادر نکنی باید مطیع و بنده نویسنده باشی اگه کلمه ای رو مبهم آورده باید معادل هم براش به همون صورت بیاری یا دستش نزنی
نقل قول 1 از من نیست و 2 از منه من نمیدونم چطور دو گفته مختلف از دو نفر رو آوردید و یک نتیجه از روش برای من گرفتید؟ این به نظر شما مغلطه هست یا نیست. و باید بگم با حرف گفته شده در نقل قول 1 به طور کامل مخالفم.
نقل قول:
تکلیف اونایی که دانش زبانشون مثل شما درخشان نیست چیه. اون بیچاره ها محکومند که تا آخر کتاب تو این ابهام بمون که اینفری چیه بارو کجاست آیا بخشی از برج و باروی قلعه است؟ یه چیزی رو فراموش نکنین اونم اینکه شما دارین برای سطح وسیعی از مردم ترجمه میکنین نه برای خودتون و دوستاتون.
دوست عزیز چیزی به اسم پا ورقی یا زیر نویس رو برای همین درست کردن که توش توضیحات مورد نیاز رو بیاری. در این مورد اتفاقا خواننده اصلا نباید بدونه اینفری چیه یا بارو کجاست
هدف همینه و ایراد ترجمه های دیگه هم اینه که اینفری رو اومدن برای خواننده زودتر از اونچه که نویسنده میخواسته افشا کردن 0خود نویسنده به وقتش توضیح داده که اینفری چیه یا بارو کجاست و منظور برج و بارو نیست. شما وقتی ترجمه رو میخونی باید سطح اطلاعاتت با خواننده انگلیسی زبان یکسان باشه اگه تو بدونی اینفری چیه یا بارو کجاست و خواننده انگلیسی زبان ندونه اون ترجمه رو باید یه کبریت زد روش
مثال: در مورد بارو که نوشتی خواننده انگلیسی زبان وقتی اون رو میبینه به یاد پناهگاه میافته در نتیجه برای یکسان شدن اطلاعات خواننده فارسی با انگلیسی مترجم هم باید بارو رو بیاره بعد یه زیر نویس بزنه با این ترتیب:
burrow : به صورت تحت الفظی به معنی پناهگاه می باشد.
نقل قول:
من این دو مترجم محترمی که مثال زدی رو نمونه های خوبی نمی دونم. میشه نمونه های دیگه بیاری. مثل استاد احمد شاملو یا امثال ایشون.
البته خود شاملو ذبیح ا.. منصوری رو استاد خودش میدونست اینکه شما قبول نداری برای من جالبه
نقل قول:
پس کی در چارچوب مترجمی شما میگنجه؟ ببخشیا چارچوبتون خیلی تنگه که فقط خودتون توش جا میشین. مدرک نشون میده که شخص برخلاف بقیه چند سال از عمرشو صرف آموختن فنون اون حرفه کرده و نکاتی رو یاد گرفته که دیگران بهشون کمتر دسترسی دارن.. با این حساب اگه مریض شدی نباید به هیچ دکتری اعتماد کنی و همسایه بغلیت همونقدر سرش میشه که پزشک درمونگاه درسته؟چون به نظرت مدرک نه مترجم میسازه نه پزشک.
من هیچ وقت نگفتم که مترجم هستم. چهارچوب واضحه کسی مترجمه که 4 تا کتاب ترجمه کرده باشه و دو سه تا مترجم قدیمی یا روزنامه معتبر یا منتقد برجسته کارش رو پسندیده باشن یا برای ترجمش نقد نوشته باشن.
شما هم وقتی مریض شدی به هر دکتری که مدرک داشته باشه مراجعه میکنی؟ شاید شما این کارو بکنی ولی من به دکتری که تخصص داشته باشه مراجعه میکنم در این مورد هم به میزان جوایز اون شخص نگاه نمیکنم چون اولا جونمو دوست دارم و ثانیا بهتر از هر کسی میدونم که گرفتن مدرک و جایزه در این مملکت از آب خوردن هم آسونتره.
بازم تکرار میکنم اسلامیه وقتی شروع به ترجمه هری پاتر کرد مثل من بود که شروع به ترجمه کردم به اضافه اینکه یک مدرک لیسانس زبان هم داشت. در نتیجه اطلاق مترجم برجسته یا ماهر و اینا به ایشان اصلا درست نیست. منم دارم میگم و در پست قبلیم هم همینو نوشتم که من و امثال من که شروع کردیم به ترجمه مثل اسلامیه ای هستیم که شروع کرد به ترجمه.
بله الان 5 6 سال گذشته و ایشان با تجربه تر شده که در ترجمه هاشونم کاملا مشخصه ولی کتاب اولی که ترجمه کرد که تغییر نکرده و ویرایش دوم و سوم نشده حداقل در مورد ترجمه اولی که کرد مثل من و شما بود.
من بی انصافی نمیکنم بلکه حقیقت رو میگم چون میبینم عده ای هستن که در مورد این مترجم اغراق میکنن.
نقل قول:
آقا/خانم هری پاتر یه نگته ای رو یادم رفت بگم اونم اینکه راستی من از چند دوست عزیز شنیدم که خانم اسلامیه چند تا جایزه و تقدیر نامه برای ترجمه هری پاتر گرفته. درضمن شنیدم که ایشونو خاله هری پاتر در ایران لقب دادن. درسته؟ هرچندخودتون اعتراف کردین که اطلاعاتتون در این زمینه ها کم و ضعیفه. میشه لطفا اگه کسی در این زمینه اطلاعاتی داره بگه؟ من خیلی مشتاق شدم بدونم موضوع چیه.
منم مشتاق بودم که ببینم این تقدیر نامه ها رو چه کسی به ایشون داده و چون اعتبار شخص یا ارگان جایزه دهنده و تقدیر کننده هم اهمیت داره. باید به شما بگم معمولا ملاک انتخاب مترجم در همچین مواردی میزان فروش یا معروفیت کتابه. وقتی چاپ کتاب اسلامیه به 10 و 11 میرسه مسلما از اون ترجمه تقدیر میشه. منظور من نقد ترجمه ایشان توسط یک منتقد یا مترجم معتبره.
به the great lili:
من تهدید نمیکنم بلکه موارد مشخص قانون سایت رو برای شما آوردم.وظیفه من اینه که این قوانین رو مثل کامپیوتر اجرا کنم. چون به این شیوه جواب دادید طبق قوانین مشخص سایت هم شناسه شما رو الان بستم.
نقل قول:
؟ شما هنوز نمی دونید که برای پیدا کردن یک کلمه در انگلیسی باید به دیکشنری نگاه کرد نه به فرهنگ علفهای دریایی .میگید برای معادل به دیکشنری نگاه نمیکنن پس همین کلمه ی هوروکراکس رو از کجا پیدا کردید که هور از وحشت میاد و کراکس از معمای پیچیده ؟؟؟ درسته که هیچ دیکشنری برای کلمات ابداعی رولینگ بیرون نیومده ولی نویسنده هم که از"هیچ"کلمه نیافریده همونطور که خودتون گفتید این کلمات یا ترکیبهای انگلیسی هستن یا ریشه ی لاتین دارن . پس حرف من درسته این شمایید که اطلاعات کافی ندارید
بله نویسنده کلمه سازی کرده که در دیکشنری موجود نیست. من گفتم برای معادل سازی سراغ دیکشنری نمیرن مثلا برای معادل سازی هورکراکس شما از روی دیکشنری آخرش میرسی به "ترس معما"
در حالیکه مثلا من با در نظر گرفتن همه موارد براش معادل " خفچال" یا "خفچاله" رو پیشنهاد میکنم. صد در صد از روی دیکشنری به این نرسیدم درسته؟
در ضمن اینکه من چه مدرکی دارم مساله شخصی محسوب میشه که میتونم بهش جواب ندم.
نقل قول:
فصل اول :آن وزیر دیگر ساده ترین فصل بود چون همش یا فلاش بک به خاطرات وزیر ماگل ها بود یا توظیحات فاج و وزیر جدید درمورد اتفاقات پیش آمده. من که هیچ پیچیدگی توش ندیدم.
این نظر شماست اتفاقا فصل اول و دوم پیچیده ترین فصل های کتاب از نظر ترجمه بود و بعد از اون فصل های 26 و 27 قرار میگرفت. ما تو گروه فصل ها رو درجه بندی کردیم و بر اساس درجه بندی که برای مترجم ها داشتیم فصل ها رو تقسیم کردیم از سخت به آسون.
نقل قول:
من براي معادل اين كلمه ((زامبي)) رو پيشنهاد ميكنم
زامبی با اینفری فرق داره و نمیشه به جای اون به کار برد پریزاد در این مورد کامل نوشته.
Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.
Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.
Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.