الان به دلایلی اومدم اینجا و دیدم هیچکس گزارش میتینگ رو ننوشته ! و دیدم که فقط بعضی ها یه اشاراتی کردن و گزارش کاملی داده نشده پس من مینویسم.!
شرکت کنندگان در میتینگ :
آلبوس دامبلدور
ریتا اسکیتر
دایی ماندانگاس
کریچر
حاجی
لوپین
الیور هورنبای
هلنا گرنجر
مایک لوری
سدریک دیگوری
ویکتور کرام
ققنوس
گلیدروی
استرجس پادمور ( معذرت میخوام گفتم نمیشناختم واقعا ببخشید)
ناتالی مک دونالد
بقیه! : نمیشناختم ... یادم نیست.
زمان و تاریخ: 9 فروردین 1385 ، ساعت 1:30 بعداز ظهر
مکانها ! : میدان آرژانتین ، ونوس برگر . مرکز خرید ونک ،کافی شاپ کازه. پارک ساعی.
گزارش:
بر طبق دعوت نامه ای که فرستاده شد باید همه راس ساعت 1:30 به صرف نهار در ونوس برگر حاضر میشدن. من سر ساعت 5 دقیقه به 1 اونجا بودم که در اولین نظر فقط آلبوس دامبلدور مشاهده شد و با هم رفتیم تو !
در طی زمانی که منتظر بچه ها بودیم مرتب با آلبوس تماس حاصل میشد و یا آلبوس با دیگران تماس حاصل میکرد. در همین بین ویکتور کرام اومد و نشست و با آلبوس شروع به صحبت کرد. و کم کم تمام بچه ها اومدن (متاسفانه با همه آشنایی نداشتم) کریچر و اگر اشتباه نکنم مایک لوری اومدن و بعد به ترتیب ققی و سدریک و الیور هورنبای و دوستش.
در این بین دایی مرتبا با آلبوس تماس حاصل میکرد مبنی بر اینکه اومدنش با تاخیر خواهد بود. ساعت 1:30 دقیقه هلنا گرنجر تماس گرفت که داره میاد و تا یک ربع دیگه میرسه و ما هم تهدیدش کردیم که اگر یک ربع دیگه نرسه نمیذاریم بیاد تو! که متاسفانه سر ساعت رسید و ما ناکام موندیم
در آخر هم ساعت 2 بود که دایی و ریتا اومدن و ما همه نشستیم و آلبوس یک کاغذ و قلم برداشت و از همه پرسید که چی میخورن و بعد پول رو از بچه ها گرفت و سفارش غذا داد ( یک غذای خیلی بدی داشت که انشالله هیچ کس نره دیگه اونجا چیزی بخوره یارو ورشکست بشه!)
ساعت نزدیک 4 بود ! که دایی ماندانگاس اعلام کرد باید مکان مورد نظر تخلیه بشه و بیرون هم بارون میاد و هر دونه ی بارون به اندازه ی یه قلوه سنگ! بنابراین بعد از خداحافظی دو نفر از اعضا دایی ماندانگاس مجبور شد که 4 تا آژانس بگیره و همه رفتیم به کافی شاپ !
در اونجا هر کسی چیزی سفارش داد و همه نشستن به صحبت کردن و عکس گرفتن که در اینجا از درج نمودن صحبتها معذوریم ! (خب میخواستید بیاید خودتون ببینید چی میگیم!) بعد دوباره بعد از اگر اشتباه نکنم یک ساعت دایی ماندانگاس باز دوباره اعلام کرد باید مکان مربوطه را تخلیه کنیم!
پس به بیرون کافی شاپ رفتیم و وقتی رسیدیم دم در دوباره با بارون مواجه شدیم وقتی دم در تجمع کرده بودیم آلبوس دامبلدور پیشنهاد داد که یک دوری در پاساژ بزنیم تا بارون قطع بشه و پیشنهاد با استقبال بی نظیر مواجه شد.
پس همه به درون پاساژ رفته و شروع کردن به دیدن مغازه ها و صحبت کردن.
ساعت 6 وقتی از پاساژ رفتیم بیرون بارون قطع شده بود پس به سمت پارک ساعی حرکت کردیم و از در بالایی پارک وارد شدیم و در حین قدم زدن صحبت کردیم.
از پارک به بیرون رفته و به سمت پایین حرکت کردیم و در آخر جلوی یک آژانس از همدیگه خداحافظی کردیم و هر کس رفت خونه ی خودش!
تمام عکس هایی که توسط دوربین دیجیتالی من به وسیله ی هلنا گرنجر گرفته شده بود پاک شد چون باطری دوربین در اومد!
در آخر باید بگم که میتینگ فوق العاده ای بود و حسابی خوش گذشت جای همه خالی. و باید از آلبوس و سدریک و الیور نهایت تشکر رو بخاطر کمک به بنده بکنم
(خودشون میدونن زیاد کنجکاوی نکنید)
سوال: آخرش کی درست و حسابی عکس گرفت؟ من عکسهای میتینگ رو میخوام
نکته : هیچ گونه انتقاد یا پیشنهاد پذیرفته نمیشود ! بخونید ایراد نگیرید