فصل های 26 27 28
ولدمرت به وزن اهمیت نمیده مقدار نیروی جادویی که از دریاچه میگذره براش اهمیت داره (شاهزاده ی دورگه فصل 26 صفحه ی 318 دامبلدور)
مرده ترس نداره هری همینطو که تاریکی ترس نداره ولی ولدمورت که در خفا از هر دو میترسه با ما مخالفه (شاهزاده ی دورگه فصل 26 صفحه ی 320 دامبلدور)
وقتی با مرگ یا تاریکی رو به رو میشیم فقط از ناشناخته هاست که میترسیم (شاهزاده ی دورگه فصل 26 صفحه ی 323 دامبلدور)
نگرن نیستم هری چون تو با منی (شاهزاده ی دورگه فصل 26 صفحه ی 334 دامبلدور)
دراکو دراکو تو قاتل نیستی (شاهزاده ی دورگه فصل 27 صفحه ی 344 دامبلدور)
تو نمیدونی من چه قابلیت های دارم (شاهزاده ی دورگه فصل 27 صفحه ی 345 دراکو
کشتن به اون آسونی ها که افراد بی تجربه فکر میکنن نیست (شاهزاده ی دورگه فصل 27 صفحه ی 346 دامبلدور
البته همه ی ما دوست داریم برای سختکوشی هامون تحسین و تمجید بشیم (شاهزاده ی دورگه فصل 27 صفحه ی 348
دامبلدور
الن ترحم منه که اهعمیت داره نه ترحم تو (شاهزاده ی دورگه فصل 27 صفحه ی 353 دامبلدور
دامبلدور گیر افاتد (شاهزاده ی دورگه فصل 27 صفحه ی 354 مرگخوار گنده
فکر کردی دم مرگ شوخیهای مسخرت نجاتت میده (شاهزاده ی دورگه فصل 27 صفحه ی 354 آمایکیوس
مقومتم کمتر شده و واکنش های غیر ارادیم کند تر شده خلاصه ی کلام پیریه (شاهزاده ی دورگه فصل 27 صفحه ی 354 دامبلدور
اون قدر متوقف میشه تا یاد بگیری ذهنتو بسته نگه داری و دهنتو ببندی (شاهزاده ی دورگه فصل 28 صفحه ی 368 اسنیپ
برای اینکه کار منو تموم کنن باید خیلی بیشتر از این مایه بگذارن (شاهزاده ی دورگه فصل 28 صفحه ی 371 هاگرید
اسنیپ دامبلدور رو کشت (شاهزاده ی دورگه فصل 28 صفحه ی 373 هری
با این امید با مرگ مواجه میشم که تو در زمان رویارویی با حریفت دوباره فانی شده باشی (شاهزاده ی دورگه فصل 28 صفحه ی 376 ر ا ب
________________
من به طور اتفاقی فایل مربوط به تایپ کتاب رو پاک کردم
برای همین دوباره از اول شروع به تایپ کردم
برای همین با یک مقدار تاخیر فصل رو میفرستم