1.گزارش کار این جلسه رو در 10 خط بنویسید(10 امتیاز)پروفسور مورگان الکتو ، با عجله وارد کلاس شد و بدون اتلاف وقت ، به سراغ درس دادن رفت .
اول کلاس ، موضوع درس امروز رو مشخص کرد و بعد از اون ، در مورد راه های تشخیص بیماری هایجانواران توضیح داد .
در مواردی که بیماری جانوار وخیم به نظر برسد ، باید از ورد « برازینی » استفاده کرد که این ورد ، نوع بیماری جانور مورد نظر رو مشخص می کنه و همچنین در مواردی که بیماری سطحی و عادی گزارش شود ، باید از ورد « گروش» استفاده کنیم .
پروفسور صحبتی در مورد نحوه مداوا کردن حیوانات نکرد ، که خودش دلیلش رو ابعاد گسترده ی این موضوع بیان کرد .
برای پیدا کردن راه مناسب برای مداوای جانوران مریض ، بهتره به کتاب
دایره المعارف بیماری ها مراجعه کرد .
شیوه ی مشخص شدن نوع بیماری ، توسط دو ورد بالا ، به این صورت است که نام بیماری ، به شکلی ناخوانا در جلوی فرد طلسم کننده ظاهر میشه .
2. نورممد به سختی با جانور مریضی مبارزه می کند ، شما در این بین به نورممد کمک می کنید یا سعی می کنید جانور مریض رو که چندان هم خطرناک نیست مداوا کنید(سوال از این ارزشی تر!!!و در ضمن نمی تونید هم به نورممد کمک کنید و هم جانور رو مداوا کنید ودر ضمن این سوال 5 امتیاز داره!!!)
من سعی می کنم به جانور مریض کمک کنم ، نور ممد رو یکی دیگه نجات بده !
اولش از نور ممد می پرسم ببینم چی کار کرده ، اگر می دونست بیماری اون جانور چیه ، تندی می پرم کتاب خونه ، دایره المعارف بیماری ها رو برمیدارم و میام بالا سر مریض !
از روی کتاب نگاه می کنم و مرض اون مریض رو شفا میدم !
اگرم که نور ممد گیج بازی در اورده باشه و نفهمیده باشه بیماریش چیه ، از ورد « برازینی » استفاده می کنم چون مشخصه که جانور بیماری بدی داره که دکتر نور ممد اومده بالا سرش !
3.مقاله ای در رابطه با تاریخچه ی وردهای تشخیص دهنده بنویسید(15 امتیاز)
ورد های تشخیص دهنده ی بیماری ، به قرون وسطا برمیگردن . در اون زمان مردم متحمل ضرر و زیان های مختلفی میشدن ، از جمله از دست دادن حیوانات خودشون و در نتیجه گرسنگی و فقر بیشتر .
در اون زمان ، بسیاری از حیوانات به دلیل بیماری ناشناخته ای جان خودشون رو از دست می دادن .
تا این که روزی یک کشتی ، وارد لنگرگاه این شهر شد . در این کشتی ، پزشکی بود ، که البته با قدرت چوب جادوی خودش و علمی که کسب کرده بود توانسته بود به بسیاری از بیماری ها غلبه کنه .
ماه ها ، آزمایش های متنوعی انجام داد . یک روز که سرگرم کار روی یکی از موجودات مریض دهکده بود ، اشتباهی به جای حرف « ت » حرف « ز » رو به زبون آورد و وردی که می خواست باهاش اتاقش رو مرتب کنه رو اشتباهی به زبون آورد .
وردی که گفته بود ، ورد « برازینی » بود . چند لحظه ای فکر کرد حروفی را در هوا دیده است . ولی اندکی بعد به توهم بودن آن پی برد !
به فکر فرو رفت و دوباره ورد را ، با همان شکل غلط به زبان آورد .
دوباره همان حروف را دید ولی این بار به آن دقت کرد . مریضی را پیدا کرد و جانواران را شفا داد !
35 سال بعد ، پسرش ورد « گروش » رو اتفاقی مثل پدرش کشف کرد !
همه چی به خوبی و خوشی تموم شد !!!