عجــــــــــــــــیبه !
خدایا این چه طور ممکنه دنیس همونی که همیشه تلاش می کرد و بدبختی می کشید و فلاکت می کشید و ...{
} هم اکنون با کسی ازدواج کرده که منوی مدیریت داره! چرا چون دنیس می خواسته به قدرت برسته واقعا عجیبه که لیلی اوانز چرا درخواست دنیس رو پذیرفته شاید ترشیده بوده ها؟{
}
و در زیر تصاویری رو از ان ها می گزاریم
برای لیلی اوانز احساس تاسف می کنیم که ترشیده بودند و مجبور شدن با دنیس عروسی کنند تا بیشتر از این نترشند ولی بد کسی به پستش خورد این قدر بیچاره بود که با موتور گازی که تولد نه سالگیش گرفته بود رفت ماه عسل توجه فرمایید:
اما بعد از مدتی از ازدواج این دو دنیس ناظر انجمن شد و چندی بعد رنک بهترین ناظر را گرفت گفته شده که لیلی از قدرت مدیریت استفاده کرد و 8 تا شناسه برای خودش ساخت و همرو باهاش به دنیس رای داد ! عجیبه که بعد از این که دنیس رنک رو برد از لیلی درخواست منوی مدیریت کرد ولی لیلی با صراحت گفت که این خواسته ی اورا براورده نمی کند و دنیس هم بزوور با شناسه ی لیلی وارد شد و اقداماتی را انجام داد .!لیلی اوانز 6ماه و 6 روز و 6 ساعت و 6 دقیقه و 6 ثانیه و 6 دهم ثانیه و 6 صدم ثانیه و ...{} به دادگاه خانواده ی جادوگری مراجعه و درخواست طلاق داد همچنین در صدد در امد تا مهریه ای را که قرار بود به دنیس بدهد پرداخت کند {توجه : چون قدرت لیلی از دنیس بیشتر بود اون به دنیس مهریه می ده نه مرد به زن }
مهریه شامل : یک نظارت دیگر و مدت دیگری باقی ماندن رنک بالای سر دنیس و له نشدن وی زیر دست لیلی بود .!
ما مصاحباتی رو با این دو زوج بدبخت داشتیم که در زیر ارائه می دهیم :
لیلی اوانز :اسم ،سن ،تاریخ تولد و همین طور محل زندگیت رو بگو !لیلی در حالی که با دستمال فین فینی می کرد شال خزش را به کناری زد و گفت : لیلی ،نمی دونم چند سال ،محل زندگی نمی گم چون دوباره قصد ازدواج با سواستفاده گر هارو ندارم من می خوام با یک مدیر زاده ازدواج کنم که اصیل باشه
چی شد که با دنیس ازدواج کردی ؟؟ از چه چیزیش خوشت اومد؟ _من از کفش های زرد و بلیز زرد و دوربین داداشش خوشم اومد
_توی مصاحبه باید راستشو بگی_خوب من داشتم می ترشیدم مجبور بودم
خوب خوب واقعا عصبی شدی که دنیس با منوی تو این کارارو کرد نه؟_اوه بله خیلی خیلی ...اون به من خیانت کرد من از شیر مرغ تا جون ادمیزاد براش فراهم کردم {رنک و نظارت و..} ولی اون به من خیانت کرد
اگر یک وقت بلایی سر سایت می اورد با اون منو تو جواب مدیران رو چی می دادی؟صدای گریه ی لیلی اوانز به او مهلت صحبت نداد
دنیس :اسم سن تاریخ تولد و محل زندگی؟دنیس هستم .نمی گم چند سالمه .محل زندگیمو هم نمی گم مدیران خودشون می دونند خواستند باهام عروسی کنند میان بهم می گن! بیام خواستگاریشو ن من فقط با مدیران عروسی می کنم به همین جهت به شما ادرس منزل نمی دهم که بیاین خواستگاری من !
چرا با لیلی ازدواج کردی؟ چرا از منوی مدیریت سو استفاده کردی و چرا قلب اونو شکستی؟الف : چون مدیر بود
ب: چون دوست داشتم
ج: چون اون قرمه سبزی بد مزه درست می کرد
_خیلی ممنونیم و خدانگه دار_هی کجا می رید ؟ مصاحبه ی منو خیلی کوتاه انجام دادید چرا ماله لیلی بلند بود؟
_
اقای دنیس چون ایشون مدیر بودند .
حکم قاضی : لیلی اوانز بخاطر داشتن منوی مدیریت و پارتی بازی برای دنیس به دو ماه حبس در ازکابان محکومند
دنیس : بدلیل استفاده ی نادرست از منوی مدیریت ،خیانت در امانت ،دروعگویی و خیانت تبرئه شدند!
چندی بعد متوجه شدیم که قاضی پسرخاله ی دنیس بوده است !
شوخی شوخی با مدیران هم شوخی؟
شوخی شوخی با مدیرا و ناظرا هم شوخی ؟
5.5 از10
*********************
[b]گلگومات غول بی سر و ته؟؟؟ [/b]
چند روز پیش خبرگزاری نشریه ی پرفروش و قابع اعتماد گیریفندور {
} یک مصاحبه ی زنده {
} با چند نفر از دوستان خوب دنیای جادوگری داشت !
اولین مصاحبه با اقای غول گلگومات معروف به غول بی سر و ته {
} رو ارائه می دهیم
توجه: بعد از شهادت ریتا اسکیتر توسط خودم {به وسیله ی سوسک کش
} خبرگزاری با من است!
سلام
_اوه سلام!
خوب هستید؟
_خیر خانم محترم ، من علاف نیستم کار دارم باید برم کله ی 3 مشنگ رو بکنم!
_اوه اقای گلگومات شما چند سال دارید پیلیز؟
_من هزار سال و شصت ماه و شیش هفته و شیش روز و شیش ساعت و شیش دقیقه و شیش ثانیه و شیش دهم ثانیه و شیش صدم ثانیه ...سن دارم
_اوه پس شما دوازده سالتونه چه خوب! هی خودنویس تا وقتی ریتا نیست باید به حرفم گوش کنی هرچی می گم بنویس :گلگومات 12 ساله {
}
_اقای گلگومات شما چه غذایی رو دوست دارید؟
_من از پیتزا و این غذا سوسولی ها متنفرم من عاشق کله ی انسان هستم با قرمه سبزی گندیده!
هی خودنویس بنویس : گلگومات عاشق پیتزا و ..او مخالف هر گونه انسان خوری و مشنگ ازاری است !اخی !!چه غول نازنینی بر خلاف همه ی غول ها . روحیه ی مهربان و چشم های ابی درخشانش واقعا جذابش کرده !{توی دل هپزیبا
}
_اقای غول جسارتا شما در تمام عمرتون عاشق شدید ؟
در این صحنه ناشر اشاره کرد که بنویسم :غول که از تمجید هپزیبا خوشش اومده بود گفت
_اوه بله خانم اسمایتید !!
_بله؟ اسمیت هستم !
_اوه ببخشید خانم اسمیت راسش شما خیلی خوب می دونید غول ها عاشق نمی شن ولی من چون چشای ابی جذابی دارم و چون تو تنها کسی هستی که از من تعریف کردی باید بگم که عاشق یو شدم
_هی کجا در رفتی؟
اشاره می کنند از پشت که بنویسم : گلگومات جاشون رو خیس کردن از شدت خجالت و به دستشویی مراجعه فرمودند {
}
پا نویس این مصاحبه در مجله : چند روز پیش به ما خبر رسید این نوع مصاحبه کردن خانم اسمیت به دلیل زیاد نشست و برخاست با خانم اسکیتر است که به وسیله ی سوسک کش شهید شد {
}
با تشکر :نشریه ی معتبر گیریفندور {
}
4 از 10 ***********************
بــــــــــــــــهترین انتخاب تد ریموس لوپین؟
بعد از گذشت ساعات طولانی و متوالی و پشت سرهم و پیوسته {قید تکرار
} ما به این نتیجه رسیدیم که باید این خبر ناگوار را برای شما عزیزان بیان کنیم.اخباری که مطمئنا شمارا اشفته خواهد کرد.اما با این حال من و فقط من و فقط من توانستم مقامات را راضی به انتشار این خبر کنم و هم اکنون این خبر را در مجله ی معتبر و فوق العاده معتبر پیام روز {
} مشاهده می کنید.
سه شنبه بعد از ظهر تمامی مقامات والای انتخاب وزارت اصلی دنیای جادوگران اضهار داشتند که یک بعد از ظهر سخت را سپری کرده اند.
گویــی اکثر اعضای گیریفندوری و اسلایترین به وزارت تدریموس لوپین اصرار دارند و اورا در حالی که در صبح روز یک شنبه برای شنا به استخر رفته بود گیر انداختند و با خریدن هزاران ابمیوه ی پرتغالی و کیک های غورباقه ای از او خواستند که وزارت را بپذیرد و یا در خواست کاندید شدن بدهد.اعضای گیریفندور بسیار متعجب از این اقدامات گروه اسلایترین اندیشیدند که نکنه تد ریموس لوپین در گذشته عضو اسلایترین بوده است و این باعث شد عده ای از دور و برش پراکنده شوند .از طرفی بعد از ظهر همان روز اعضای گروه ریونکلا با فرستادن نامه های عربده کش به دفتر استرج پادامور و همین طور فرستادن عکس کاندیده ها و نامه های فراوان از تد ریموس لوپین خواستند که کاندید شود ولی او همچنان به شنا در استخر و نوشیدن اب پرتغال زیر چتر مشغول بود و اظهار داشت که نمی داند وزارت یعنی چی ؟
مقامات والا بسیار متعجب گشتند و هیچ کس نمی دانست دقیقا چه اتفاقی در پیش است .چرا تد ریموس لوپین در حالی که اعضایی همچو پرسی ویزلی و سیریوس بلک وجود دارند؟و ایا تد ریموس لوپین با سابقه ی درخشانش در جامعه ی جادوگری واقعا نمی دانست وزارت چیست؟ ویا فکر می کرد متواضع بودن باعث می شود اطراف بیشتری به سمتش کشیده شوند.لزا این فکر درست از اب در امد و نیمه شب بچه های کراپ{برادر ناتنی هگرید} به خانه اش حمله ور شدند و از او خواستند که کاندید وزارت جادوگری شود ولی او پتو را روی سرش کشید و گفت که می خواهد بخوابد
طبق اظهارات درست و یا نادرست سیریوس بلک نیمه شب روز یکشنبه به کلبه ی تد ریموس لوپین رفته و اورا تهدید کرده است که اگر بخواهد به تواضع بازیش و جمع کردن رای ادامه دهد هم خودش هم پدرش را به قتل می رساند و تدریموس لوپین هم در جواب لباس خواب صورتی رنگش را تکانی داده و گفته که حسابی خسته است.
خطر های زیادی در اطراف تدی وجود دارد چون همین دیشب بود که پرسی ویزلی از وی خواست که خودرا به هلاکت برساند وگرنه معلمی کلاس انشا {
} را از وی می گیرد.و تد ریموس لوپین هم در جواب گفت که به تو هیچ ربطی ندارد موقرمزی.!
و در میان فقط بچه های هافلپاف بودند که از مخفیگاه خود بیرون نمی امدند.!سرانجام چه خواهد شد؟!
شدیدا تکذیب می کنم !! تدی همیشه دنبال قدرت بوده !!
شایعه اس آقا ! شایعه اس !
6 از 10
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۷/۲/۱۳ ۷:۲۸:۰۷
ویرایش شده توسط جیمز هری پاتر در تاریخ ۱۳۸۷/۳/۳ ۲۲:۵۲:۱۰
[size=small][b][color=00CC00]Ø´ÙØ§Ø³Ù Û Ø¬Ø¯Ûد Ù
Ù