هری وارد رختکن شد و لباس کوییدیچش را پوشید. آن قدر عجله داشت که هنوز صبحانه نخورده آمده بود به رختکن تا همین که همه آمدند نکات قبل از بازی را به اعضای تیمش گوشزد کند .
بازیکنان کم کم آمدند و لباسشان را پوشیدند. وقتی که رون، فرد، جرج، جینی، آلیشیا و کتی بل همه وارد شدند و لباسشان را عوض کردند هری خواست صحبت کند اما ناگهان در دوباره باز شد و دولورس آمبریج با لباس صورتی رنگ همیشگی اش، تخته شاسی به دست وارد شد.
هری اول جا خورد و بعد با چهره ای فریاد زد: تو این جا چی کار میکنی؟ تو که پارسال گورتو گم کرده بودی! بیرون ...
- مودب باش آقای پاتر و الا مجازات میشی! مثل اینکه فراموش کردی این جا جادوگرانه! و زمان مفهوم آنچنانی نداره! مثلا لرد ولدمورت میاد به بیمارستانی که نوه ی تو اونجا بستریه پاتر! مگه این دو تا هم پارسال با جارو فرار نکرده بودند؟ پس این جا چی کار میکنند؟! من به عنوان بازرس ویژه ی وزارتخانه در هاگوارتز اومدم تا یه تغییرات کوچولو و البته لازم رو در کوییدیچ اعمال کنم.
تیم گریفیندور :
هری :
- خوب به نظر من اول از همه باید جاروهاتونو بررسی کنم. پاتر، جاروتو بده به من.
- برای چی؟
- برای این که آذرخش مال بازی های جهانی نه لیگ مدرسه ای! بیا این جاروی مدرسه رو بگیر. در ضمن باید دروازه بان باشی چون طبق تبصره ی 549 بند 7 ماد ه ی 5 قوانین کوییدیچ تو نمیتونی جستجوگر باشی. و تو ویزلی میتونی تو پست پاتر بازی کنی.
جینی ویزلی و کتی بل مدافع و فرد و جرج ویزلی و آلیشیا اسپینت هم مهاجم بشید. همه ی این ها طبق همون قانونیه که گفتم. هر کس اعتراض داره میتونه بازی نکنه چون خیلیا داوطلبن که بازی کنند.
همه :
فرد و جرج با همدیگر فریاد زدند : ما اینو قبول نداریم. ما بازی نمیکنیم.
- هیچ اشکالی نداره. لباس بپوشید و برید بازی رو ببینید. فقط سر راه دوشیزه گرنجر و آقای لانگباتم رو هم صدا کنید بیان اینجا.
آمبریج لبخند ملیحی زد و به بازیکنان عصبانی و بی حال گریفیندور پشت کرد.
5 دقیقه بعد-داخل زمینبازیکنان اسلیترین بدون هیچ تغییری در ترکیبشان و با جارو های نیمبوس آماده ی بازی بودند.
هوا آفتابی بود و نسیم ملایمی میوزید و کاملا مناسب کوییدیچ بود و با تمرین هایی که تیم گریفیندور کرده بود و با هماهنگی بالای تیمشان، اگر آمبریج دخالت نمیکرد میتوانستند تیم اسلیترین را شکست سنگینی بدهند امّا حالا ...
صدای سوت مادام هوچ به گوش رسید اما نویل و هرمیون که باید در پست مهاجم بازی میکردند وگرنه مجازات میشدند، هیچ کدام از جا بلند نشدند.
تماشاگران با دیدن ترکیب تیم گریفیندور نزدیک بود شاخ در بیاورند. سرخگون همان ابتدا به دست کاپیتان اسلیترین افتاد و او پس از گذشتن از سد تنها مهاجم از جا برخاسته ی گریفیندور به وسیله ی یک و دو، توپ را به سمت دروازه شلیک کرد و هری هرچه تلاش کرد نتوانست توپ را بگیرد.
رون یک جا ایستاده بود و دور و برش را نگاه میکرد اما هیچ چیز نمیافت.
با یک دقیقه تاخیر بالاخره نویل و هرمیون از جا بر خواستند اما بلافاصله تمام تماشاگران اسلیترین یک صدا آنند را هو کردند و نویل که حول شده بود دوباره به زمین پرت شد.
تماشاگران اسلیترین قهقهه زدند و نویل که سرش را گرفته بود ناسزا میگفت. تماشاگران گریفیندور هنوز چنان بهت زده بودند که صدایشان در نمی آمد.
پنج دقیقه بعدلی جردن در بلندگوی سحر آمیز با صدایی بی رمق اعلام کرد 60 به 30 به نفع اسلیترین.
هرمیون توانسته بود یکی از سه گل را بزند و نویل هم دو پرواز ناموفق دیگر کرده بود که هر دو با هوی اسلیترین ها و سقوط دوباره ی او همراه بود. اما رون هنوز ثابت بود و دنبال گوی طلایی میگشت.
- فلینت جلو میره، حالا به پوسی پاس میده، پوسی گرنجر رو جا میذاره ... دوباره فلینت و گل برای اسلیترین. رون ویزلی رو ببینین! بالاخره راه افتاد. اوه داره با سرعت به سمت پاتر میره. شاید میخواد با مشت اون رو بزنه ... اما نه مثل اینکه چیزی دیده، بله رون ویزلی گوی طلایی رو دیده.
رون به سمت چپ پیچید و گوی طلایی را دنبال کرد.
مالفوی هم بیکار نماند و به دنبال رون رفت. سرعت مالفوی بیشتر از او بود و کم کم به او میرسید. تماشاگران گریفیندور از بهت درآمده بودند و یک صدا رون را تشویق میکردند.
مالفوی کمی عقب تر از رون پرواز میکرد.
رون بالاخره به گوی طلایی رسید و دستش را به سمت آن برد.
- بیخود زور نزن ویزلی با گرفتن گوی طلایی پولی بهت نمیدن که جاروی درس حسابی بخری. البته شاید مامان خیکیت خوشحال بشه و بهت جایزه بده ...
رون کاملا سرخ شد و دستش بی حرکت ماند و مالفوی گوی زرین را از یک سانتی متری دست او قاپید.
رون که سرخ شده بود و از عصبانیت داشت منفجر میشد مشتی نثار مالفوی کرد و او از جارو پرت شد به پایین.
5 دقیقه بعد-دفتر آمبریج- رون ویزلی و برادر ها و خواهرش و هری پاتر از کوییدیچ محروم میشند و اینم ترکیب جدید تیم گریفیندوره : دروازه بان نویل لانگباتم. مدافعان کتی بل و آلیشیا اسپینت.مهاجمین هرمیون گرنجر لاوندر براون جیمی پیکس.
- هری و جینی دیگه برای چی؟!
- پاتر چون به عنوان کاپیتان باید جلوی این وحشی رو میگرفت و ویزلی چون ممکنه وحشی گری تو خون این خانواده باشه.
ویرایش شده توسط فرانك لانگ باتم در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۱۷ ۱۶:۱۶:۰۸
من رفتم.
خیلی زوق زده نشید چون از دستم راحت نشدید، شناسه ی جدید من : نیمفادورا تانکس.