بررسی پست شماره 38 سرزمین سیاهی، اسکورپیوس مالفوی:سوژه جدیدی که دادین بسیار خوب و به موقع بود.سوژه شما مربوط به کریسمس بود.سوژه ای که مطابق با شرایط زمان حال باشه همیشه جالبتره.
زمان و مکانها رو کمی مشخصتر بنویسین.بهتره بولدشون کنین که قاطی بقیه متن نشن.
نقل قول:
زمستانی سرد در لندن حکمرانی می کرد.برف زمین را سفید پوش کرده بود.این سفید پوشی در هاگوارتز و دیاگون و هاگزمید نیز وجود داشت. همه ی مردم از کریسمسی که نزدیک بود لذت می بردند.
جمله اولتون کمی ذهن انسان رو به خودش مشغول میکنه.دلیلش هم اینه که کمی نامأنوسه!حکمرانی کردن برای زمستان زیاد مناسب نیست.از این فعل برای جانداران استفاده میشه.برای زمستان فعل حکمفرما بود بهتره.یعنی بیشتر ازش استفاده میکنن.
نقل قول:
سوروس آن را با انگشت هم می زد و عکسی که از خود در آن می دید را بر هم می زد!
دو فعل همسان رو پشت سر هم تکرار کردین و این معنی جمله رو از بین برده.نمیدونم اشتباه تایپی بوده یا نگارشی.ولی اگه واقعاقصد داشتین جمله رو به همین صورت بنویسین بهتره دو جمله رو در هم ادغام کنین که فعل دوبار تکرار نشه.در پستهای جدی اشکالات نگارشی بیشتر جلب توجه میکنن.
ضمنا معمولا کسی نمیتونه داخل قهوه عکس خودش رو ببینه.بهتر بود از مایع شفاف تری استفاده میکردین.
تنهایی و افسردگی سوروس رو به خوبی نشون دادین.
نقل قول:
انگار خیلی غمگین است،انگار چیزی او را نگران کرده،انگار چیزی فکرش را مشغول کرده!
ورود به افکار اسنیپ بدون اینکه شخصی رو وارد ماجرا کرده باشین کار جالب و زیبایی بود.ولی فعل جمله های قبلیتون گذشته بود.بهتر بود این جمله ها رو هم بصورت گذشته مینوشتین.تکرار چند جمله هم شکل پشت سر هم برای تاکید بیشتر متن شما رو زیباتر کرده.
نقل قول:
این منظره از دور به چشم یکی از افراد حاضر در آن مجلس بود.
این جمله هم اشتباهه.شاید بهتر بود از "این منظره توجه یکی از افراد حاضر در مجلس را به خود جلب کرد"استفاده کنین.بعد از نوشتن پست جمله ها رو دوباره بخونین.مخصوصا بعد از چند دقیقه...احتمالا اشتباهات توجه شما رو هم جلب میکنن.
نقل قول:
-آگوستوس اینکاری که می خوایم بکنیم رسمش نیست!ما با محفل و وزارت خونه مشکل داریم نه مردم!
درگیری سوروس با خودش و دلیل ناراحتیش رو در یک جمله خیلی خوب و کامل بیان کردین.ضمن اینکه با مطرح نکردن کامل موضوع خواننده رو کنجکاو میکنین که موضوع رو تا آخر دنبال کنه.کارتون خیلی خوب بود.
نقل قول:
در خانه ی سرد و تاریک ریدل جلسه ی مهمی بر پا بود.جلسه ای که از آتش تصمیماتش تمام لندن می سوخت.لرد در حالی که در راس یک میز بیضوی شکل نشسته بود و یک پایش را بر پای دیگر گذاشته بود و داشت با چشمان مار مانند خود در وجود مرگخواران به ترسیدن معنایی تازه می بخشید،لب به سخن گشود و با صدای سردش شعله های گرم آن آتش بزرگ را روشن کرد.
جمله های طولانی و سنگین.ولی خوشبختانه درست و رسا!این پاراگراف خیلی خوب نوشته شده.
قسمت فلش بکتون نکات مبهم رو به خوبی روشن کرده.جمله آخر پست هم خیلی خوب و تاثیر گذار بود.بعد از توضیح سوژه به نارضایتی سوروس اشاره کردین و در واقع اجازه ندادین خواننده این نکته رو فراموش کنه.
سوژه خیلی خوبی دادین.به سنگینی سوژه های جدی که معمولا داده میشه نیست و فکر میکنم همه اعضا بتونن در صورت تمایل وارد ماجرا بشن.هم سیاه و مرگخوارانه اس و هم در فضای شاد کریسمس جریان پیدا میکنه.سوژه اصلی رو به خوبی توضیح دادین و نکته مبهمی برای ادامه دهنده ها باقی نمونده.
بجز اشکالات جزئی نگارشی که با یه بار خوندن پست میتونست حل بشه اشکال دیگه ای نداشت.کمی مواظب باشین که این اشکالات کوچیک زیبایی کل نوشته شما رو تحت تاثیر قرار ندن.
خوب بود.
موفق باشید.