مجلس علنی استدالاهوف:من به عنوان نماینده ی ارتش جادوی سیاه حق دارم که......
پاتر:بگو دالاهوف!
دالاهوف:من میگم که باید دورگه ها نابود بشوند!
گیلدروی:اعتراض دارم جناب رئیس!!
پاتر:اعتراض وارد نیست!
گیلدروی:
پاتر:ادامه بده دالاهوف!
دالاهوف:خب داشتم میگفتم که ما باید کاری کنیم که دورگه ای که یک رگش از مشنگ هستش نابود کنیم ...چون اینها هستند که ننگ جامع ی جادوگری هستند!
ملت سیاه:
دالاهوف...دالاهوق..دالاهوف.....
ملت سفید:مرگ بر دالاهوف....مرگ بر دالاهوف...مرگ بر دالاهوف.....
پاتر:ساکت...ساکت....
گیلدروی:اعتراض دارم جناب رئیس!!
پاتر:اعتراض وارده.....بفرمائید!
گیلدروی:اگه دورگه ها از میان ما از بین بروند پس من که یک سه رگم و بقیه که فشفشه و سه رگه هستند چی کار کنند!
سه رگه ها:
گیلدروی...گیلدروی...گیلدروی...
دورگه ها:
گیلدروی...گیلدروی...گیلدروی....
اصیل زاده ها:مرگ بر گیلدروی..مرگی بر گیلدروی...
دالاهوف:ما برای این میخواهیم دو رگه ها و سه رگه ها در بین ما نباشند که جامعه ی جادوگری از هر نوع گزندی پاک بشه!!
دالاهوف:و اصیل زاده ها فقط باشند!نه شما سه رگه ها!!
اصیل زادگان:زنده باد...دالاهوف..زنده باد دالاهوف....
گیلدروی:یعنی به نظر شما ما باید از بین بریم!؟؟!!
دالاهوف:متاسفانه بله...عزیزم
گیلدروی:هیچ کی ما سه رگه ها رو دوست نداره!!
پاتر:گیلدروی خودتو لوس نکن...اینجا مجلسه!!
گیلدروی:ببخشید...قربان!
پاتر:باید رای گیری کنیم دالاهوف!
دالاهوف:قبول!
پاتر:حالا چه کسانی موافقند که دورگه ها و سه رگه ها و فشفشه ها و.... از بین برند!؟؟!؟!؟
نیمی از نمایندگان مجلس موافقت کردند!
پاتر:حالا چه کسانی موافق نیستند؟!!؟!؟
نیمی از نمایندگان مجلس مخالفت کردند!
پاتر:حالا چی کار کنیم؟!؟!؟!
((پاتر تصمیم نهایی را گرفت))
پاتر:ادامه ی این بحث به جلسه ی بعد موکول میشود!
خوش آمدید!