در باز ميشه و آرتا و لي ميان تو!
لي:
گفتين ميخواين شاد باشين؟!
آرتا: الان كه مكگانگال اومد حسابتونو رسيد ميفهميد!
همون عده (!!):
ما ديگه كم كم رفع زحمت كنيم!
گمنام: كجا حالا؟ تشريف داشتين!
يكي: ما ديگه رفتيم!
كويرل سر ميرسه ولي تا خواست يه چيزي بگه... بووووووم!
آرتا: كويرل! كم بدبختي داشتيم...
لي: صبر كن ببينيم! شما... شما چيكار كردين؟!
يكي: هيچي! فقط يه ذره سقف... يني زمين اينجارو اول صبحي نم زديم!
گمنام ميجهه و نقاب يكيشونو برميداره!
- تريــــــــــــــــــــــــي! تو؟
تري:
ما ديگه رفتيم! پوپ! (اين آپارت نبود! فقط به طبقهي پايين منتقل شدن! ديگه 5 متر رو كه ميشه منتقل شد!
ادامه دارد؟ خودتون حدس بزنيد!