هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۱۴:۴۶ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶

بورگینold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۴۸ دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۵۶ چهارشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۷
از دژ مرگ
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 518
آفلاین
لرد بازگشت ، مرگ خوارن شتافتند و نیز و عده ای محفلی هم به ارتش قدرتمند جبهه تاریکی پیوستند.

لرد ولدمورت ، بعد از ماهیان دراز که در سکوت و پشت پرده مشغول فکر کردن و نیز تصمیم گیری بود ، دوباره در مقابل دیده ی همگان سر بلند کرد و باعث شد که دهن محفلی ها از تعجب باز بماند( در راستای شفاف سازی : )
*********************
همچنین مرگ خواران که در سکوت ، انتظار لرد را میکردند ، با آمدن لرد تاریکی پا پیش گذاشتند و وفاداری خود را نسبت به رهبرشان نشان دادند.
*********************
و نیز چند تن از اعضای سایت نیز به این جرگه این جبهه متوصل شدند که دو تن از آنها ، در اسلام عضو بودند و یکی از آنها ، یکی از اعضای با امتیاز محفل ققنوس بود.
*********************
همین امر نشانگر قدرت و هیبت لرد سیاه می باشد که جنمش اینگونه بر جادوگران و ساحره ها نشسته و باعث شده که آنها نزد ایشان شرف یاب شوند.
*********************

و السلام ، نامه تمام!



Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۱۵:۵۳ جمعه ۲۴ فروردین ۱۳۸۶

آنتونین دالاهوف


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۴ دوشنبه ۳ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۲:۱۱ شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۹
از کره آبی
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 2608
آفلاین
ققنوس یا ققنوش؟ مشئله!!! این است!

در راستای افشاگریهائی که در مورد اعتیاد هری پاتر در این خبرگذاری انجام شد خبرهائی تکمیلی در مورد الودگی محفل ققنوس هم به مواد مخدر مشنگی از طرف دالاهوف بدست ما رسید که در ادامه مصاحبه ما با ایشان به سمع و نظرتان خواهد رسید:
_سلام.میشود ادعاهائی را که برای ما بیان کردید باطلاع شنوندگان هم برسانید؟
_سلام.راستش من بهمراه دوست مرگخوارم اش ویندر چند وقته تو نخ این سفیدائیم تا پته متشونو بریزیم رو دایره!خلاصه اش رفت تو نخ هری و منم رفتم تو نخ یکی از بچه های محفل با نام:د.ا.ف
_ای باب چرا مخفف نوشتید من میخوام افشاگری کنم...ای ملت من میخوام افشاگری کنم اینا نمیذارن...
_دلمون خواست مخفف کنیم خیلی حرف بزنی اصلا شطرنجیش میکنیم ها!
_خوب باشه بابا /اره داشتم میگفتم من رفتم تو نخ این د.ا.ف و کلیه کاراشو در نظر داشتم و بالخره تونستم پرده از اعمال ننگینش بردارم و در یک حرکت ضربتی برای این که ضربه فنیش کرده باشم خودمو با معجون مرکب پیچیده به شکل سامانتا دراوردم و رفتم اغفالش کردم گفتم:من به خاطر معروفیت و مشهوریت بیش از حد شما امده ام تا با شما مصاحبه کنم/بعدم اون وسط مصاحبه اونجائی که بهش گفتم اطلاعات اضافی خودتون را بیان کنید سوتی داد گفت:عضو همیشه سفید:محفل ققنوش!
منم مچشو گرفتم و اون قسمت مصاحبه را توی چتر باکس گذاشتم! خلاصه به قول یارو گفتنی:هیشکی نمیتونه مث من افشاگری کنه!
_ببند اون نیشتو میکروبای دهنت سینوزیت میگیرن!
_ببخشید شما؟
_من د.ا.ف هستم!غمگین هستم!
_میشه شما هم در مصاحبه ما شرکت کنید و از خودتون دفاع کنید؟
_بابا این اصلا داره دروغ میگه من یه کم مواد زده ب....یعنی منظورم اینه قاط زده بودم حالم خوش نبود توی اون مصاحبه این جوری گفتم اینم از اب گل الود ماهی گرفت!
_نیازی به ماهی گرفتن نیست از شکل ظاهریتون همه چیز روشنه!
_مگه شکل ظاهریم چه جوریه؟!
_هیچی بگذریم خب به اخر مصاحبمون نزدیک میشیم اقای دالاهوف شما حرف دیگری ندارید؟
_نه من فقط در اینجا لازم میدونم که از خبرگذاری شما به خاطر وقتی که در اختیار من گذاشتید شمیمانه تشکر کنم!
د.ا.ف: وای وای خداجون از خنده مردم:شمیمانه مرتیکه تو هم که خودت اهل حالی اونوقت اومدی به ما گیر دادی؟
دالاهوف:کمال همنشین در من اثر کرد



Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۱۸:۵۴ دوشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۸۶

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
فعالیت های جدید مرگخواران

لرد ولدمورت ، لرد و ارباب سیاهی بعد از مدت ها سکوت و استراحت روز گذشته طی صحبتهایی روشنگرانه با خادمان خود ، مرگخواران ، ماموریت های جدیدی را به ثبت رسانیده و از مرگخواران خواستند به بهترین نحو ماموریت خود را به پایان برسانند ؛ دلیل این ماموریت های تازه تنها و تنها ، نشان دادن قدرت های بیشمار لرد و مرگخواران بوده و دلیل دیگری ندارد .
ارباب سیاهی صبح امروز با خبرنگار مرگخواران مصاحبه ای داشتند ، ایشان در بخشی از مصاحبه خود درباره اینکه ماموریت های جدید چه دلیلی داشته اند از لرد سوال کردند ، لرد در جواب خبرنگار اعزامی فرمود : تنها دلیلی که از ماموریت دادن به خادمانم در نظر داشتم ، این بود که بار دیگر حضور همیشه در صحنه سیاهی را به اثبات برسانیم ، این ماموریت پاسخ گویی به ماموریت های سبکسرانه جرگه محفل ققنوس نبوده ، چرا که نیازی به این کار نیست ، محفل مثل همیشه حضور بی ارزشش رو به ثبت میرسونه و شاهدیم که هر چند وقت یکبار ماموریتی بر دوش پیروانش میگذارد ، ما تنها یک بار حمله میکنیم و آن زمان یقینا روز نابودی خواهد بود ! و من نمیخوام با گذاشتن اسم اینکه ماموریت های ما جوابی برای محفل بوده ، اقدامات مرگخواران رو بی ارزش جلوه بدم .

در ادامه خواندند که اولین ماموریت در حال حاضر دادگاه شماره 10 واقع در وزارت سحر و جادو بوده و در آنجا نیز انجام گرفته است .

در نهایت اینکه باشد تا برای همگان عبرت شود !


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۶/۱/۲۰ ۱۸:۵۸:۱۵

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۱۹:۴۵ یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۵

اش‌ویندرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۲ یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲:۵۹ چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۷
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 151
آفلاین
پس از چند قرن،شبکه ی خبری سیاهان در حال پخش کردن موزیک و نشان دادن تصاویر گل و سنبل و اسکول(نوعی پرنده) است.
در گوشه ی بالایی صفحه های تلویزیون و در سمت راست ،نشان جمجمه و مار دیده میشه و درست در زیر نشان جمله ای نمایان است:
عیدتان مبارک


زیر نویس ها هر لحظه پیام های تبریک خود را نثار بینندگانی میکنند که پس از n سال،در حال دیدن آهنگ شاد از تلویزیون هستند و در پوست خود نمیگنجند.

یه دفعه آهنگ قطع میشه و ساعت اخبار دیده میشه.
عقربه ی ثانیه شمار اخبار با آرامشی خاص میچرخه و برای خودش فحش میخره.پنج ثانیه ی پایانی را با صدای دینگ دینگ ....دینگ(5 بار) طی میکنه و بعدش چهره ی آرامینتا ملی فلوا در تصویر دیده میشه.

آرامینتا:با درود و سلام خدمت ارباب لرد ولدمورت کبیر،این بخش خبری را آغاز میکنیم.

همان طور که در بخش های خبری گذشته به اطلاع شما رساندیم،عکس هایی از یک آلبوم خانوادگی محفل به دستمان رسیده که حاکی از افزایش فساد در این گروه است.

در همین راستا پسری که زنده ماند،معتاد شده است.
منابع خبری اعلام کرده اند که مصرف سیگار وی از روزی سه پاکت گذشته است و کل پولی که برای بازیگری گرفته است را دود کرده.
تصویر کوچک شده




























با انتشار عکسی که همینک میبینید؛موج شادی جامعه ی سیاهان را فرا گرفته و ارباب لرد ولدی کچل...ببخشید لرد ولدی کبیر،یک هفته تعطیل عمومی به همراه جشن و پایکوبی اعلام کرده است.
ارباب گفت:«شکست دادن یک فرد معتاد بسیار راحت است.»



همیچنین در آلبوم کذایی ،عکس های خانوادگی دیگر هم وجود داشت که از روابط نامشروع پسری که زنده ماند؛حکایت میکند.دیدن این تصاویر برای افرادی زیر چهارده سال و در کل جماعت فنچ ممنوع است.
بله همین الان در نامه ای به من گفتند که از ترس مرلین،نمیشه این عکس ها را نشان داد*.خواهشا به ادرس های زیر برید و تصاویر رو ببینید.
تصویر اول

تصویر دوم

تصویر سوم

همچنین هری پاتر قصد دارد برای تهیه ی مخارج خود ،سایت را در یک مناقصه واگذار کند.....
-----------------------------------------------------------------
*شفاف سازی:مدیر کیلو چنده؟...از مرلین میترسیم


ویرایش شده توسط اش ویندر در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۶ ۱۹:۴۸:۴۷

[b][size=small][color=660000]گریه میکردم که کفش ندارم،یکی را دیدم ، پا نداشت[/c


Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۲۰:۳۸ سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۸۵

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
از الف تا ی خانه ریدل و مرگخواران

معرفی انجمن های سیاهی


به احتمال زیاد نام خانه ریدل و یا مرگخواران را در سایت جادوگران شنیده اید !
خانه ریدل فرومی ( انجمنی ) است که طرفداران تاریکی و مهمتر از همه لرد ولدمورت در آن گرد هم می آیند ، طرفداران در این انجمن به زدن نمایشنامه و رول که در رابطه با لرد و کارهای اوست می پردازند !
برای وارد شدن به انجمن خانه ریدل ها میتوان از طریق این لینک اقدام نمود .

همچنین انجمن دیگری مربوط به خانه ریدل وجود دارد با نام " زیر سایه علامت شوم " که در آن مرگخواران تائید شده در محیطی خصوصی نمایشنامه مینویسند ، در واقع فقط مرگخواران و مدیران سایت به این انجمن دسترسی دارند .
برای وارد شدن به انجمن زیر سایه علامت شوم از طریق این لینک اقدام نمود .

نحوه عضویت در جرگه مرگخواران


اکنون به این میپردازیم که چطور میتوان به عنوان مرگخوار تائید شویم .
ابتدا باید به تاپیک خادمان لرد سیاه به هم میپیوندند ( درخواست برای عضویت در گروه مرگخواران ) مراجعه کنیم ، طبق قوانینی که هر چند وقت بروز میشود باید نمایشنامه ای در تاپیک اعلام شده بزنید و در صورتی که خوب باشد تائید خواهید شد !
در حال حاضر قانون جدید عضویت در گروه مرگخواران ساختن یک فیلم بصورت نمایشنامه در تاپیک هالی ویزارد است و همچنین نوشتن یک نمایشنامه در تاپیک عضویت در مرگخواران !
در ضمن یکی از ملاک های اصلی فعالیت خوب در رول پلینگ و در سایت است یعنی قبل از درخواست دادن برای انتخاب شدن !


فعالیت های بعد از مرگخوار شدن


بعد از اینکه شما به عنوان مرگخوار انتخاب شدید ، نباید فعالیت رول و نمایشنامه نویسی را کم کنید . در واقع عضویت در گروه مرگخواران برای نمایشنامه نویسی است نه برای وجود یک گروه اضافی در پروفایل !
وقتی شما به عنوان مرگخوار انتخاب شدید در مرحله اول گزینه دیگری در پروفایل شما و بالای تعداد پست های شما نشان داده میشود با عنوان " مرگخوار " .
این گزینه در سیستم زوپس یعنی دسترسی شما به انجمن خصوصی مرگخواران یا همان سایه شوم .
وقتی که انتخاب شدید علاوه بر فعالیت در فروم اصلی خانه ریدل ها میتونید در انجمن خصوصی و تاپیک های اون جا فعالیت کنید و نمایشنامه بنویسید .
همچنین هر چند وقت یکبار مرگخواران و محفلی ها ( سفید ها ) با هم میجنگند ، البته جنگ با نمایشنامه نویسی !

" هنوز هم دیر نشده شما میتونید یکی از برترین نویسنده های سیاه باشید "



تاپیک های موجود در خانه ریدل ها و کاربرد آنها


در این بخش به معرفی تک تک تاپیک های موجود در خانه ریدل و کاربرد و نحوه استفاده از آنها میپردازیم :


خادمان لرد سیاه به هم میپیوندند
توضیح : در این تاپیک کسانی که مایل هستند مرگخوار شوند پستی در قالب نمایشنامه به عنوان درخواست ارائه میکنند .

دفتر خانه ریدل
توضیح : در صورتی که تاپیک و موضوعی جدید برای نمایشنامه نویسی در نظر دارید و نظیر آن را در تاپیکهای موجود مشاهده نکردید میتوانید با نوشتن نام و توضیح تاپیکی که در نظر دارید ، درخواست بدهید و هنگامی که درخواست شما توسط ناظران بخش تائید شد ، میتوانید با کلیک بر روی گزینه موضوع جدید اقدام به زدن تاپیک خود کنید !

انتخاب برترین نویسنده خانه ریدل ها
توضیح : ناظران بخش هر هفته یکبار بهترین نویسنده خانه ریدل ها را با ذکر لینکی از نمایشنامه منتخب ایشان معرفی و تقدیر میکنند .

نقد پستهای خانه ریدل ها
توضیح : اگر چه نقد پستها در انجمن خانه ریدل ها با ویرایش پست فرد و در زیر پست انجام میشود ولی در برخی موارد هنگامی که ناظر احساس کند این نقد باید همگانی شود و برای همه توضیح داده شود ، نقد را در این تاپیک انجام میدهد .

نقشه خانه ریدل ها
توضیح : در این بخش ، تاپیک های خانه ریدل ها با توضیح درباره آنان گذاشته میشود .

اعلامیه های سیاه
توضیح : در صورتی که خبری ضروری و مهم باشد توسط لرد سیاه و یا یکی از معاونین وی در این تاپیک گذاشته میشود ، البته بیشتر خبر در مورد جنگها در این تاپیک قرار میگیرد .

برج وحشت
توضیح : یکی از تاپیکهایی که اعضای رول پلیینگ و مرگخواران میتوانند در آن نمایشنامه بنویسند .

مرگخواران دریایی
توضیح : یکی دیگر از تاپیک های فعال نمایشنامه نویسی در تاپیک خانه ریدل ها که در آن وقوع جریانات بیشتر درون دریا و ساحل است .

خبرگذاری سیاه
توضیح : در اینجا خبر های سیاه در قالب نمایشنامه گذاشته میشوند و اغلب توسط اعضای رول و مرگخواران است ، و برای خبر نامه های رسمی از اینجا استفاده نخواهد شد .

کافه تفریحات سیاه
توضیح : یکی دیگر از تاپیک های نمایشنامه نویسی خانه ریدل هاست که اعضای رول پلیینگ و مرگخواران میتوانند درون آن نمایشنامه بنویسند ، بیشترین فضای نمایشنامه درون کافه است .

انجمن تفرقه بین دو جبه ی سیاه و سفید
توضیح : در این جا بیشتر جنگهای بین سیاه ها ( مرگخواران ) و سفید ها ( محفلی ها ) در میگیرد ، هنگام جنگ فقط پستهایی مورد قبول واقع میشود که یکی از اعضای یکی از این دو گروه زده باشد .

خاطرات مرگخواران
توضیح : در این تاپیک مرگخواران خاطرات خود را چه واقعی و چه ساخته و پرداخته ذهن خود در قالب یک نمایشنامه مینویسند .

دژ مرگ ( شکنجه گاه جادوگران سفید سابق )
توضیح : این هم یکی دیگر از تاپیک های نمایشنامه نویسی است که بیشتر توسط سفید ها و سیاه ها درون آن نمایشنامه میخورد .


گورستان ریدل ( محل ماموریت مرگخواران )
توضیح : یکی دیگر از تاپیک های نمایشنامه نویسی که در آن مرگخواران با استفاده از نمایشنامه ماموریت داده شده به آنان توسط لرد را انجام میدهند .


تاپیک های نمایشنامه نویسی قفل خانه ریدل


طرح رول پلیینگ خانه ریدل ها
توضیح: تاپیکی که در آن درباره رول نویسی در خانه ریدل ها نظر سنجی برقرار بوده و در حال حاضر قفل میباشد .

دره سکوت

نیروگاه اتمی سیاهان

تقاضای عضویت در ارتش سیاهان
توضیح: در گذشته اعضا برای عضویت در ارتش سیاه در این تاپیک درخواست میدادند.

دفتر لرد ولدمورت و معاونانش

باشگاه دوئل




* این پست برای بروز شدن توسط ناظران بخش ویرایش خواهد شد .


( سعی کردم حتی الامکان کامل باشه ، بابت نقص ها ببخشید )


با تشکر


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۱۹:۳۱ دوشنبه ۱۸ دی ۱۳۸۵

الستور مودیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۴ یکشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۵
از یک جای دور ولی نزدیک به شما
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 192
آفلاین
× تبلیغات مرگخواران برای عضو گیری ×

با عضویت در گروه مخوف مرگخواران :

1. هیجان را تجربه کنید .... دوربین مرگخوارها نشون میده که مشقول نوشتن و بررسی چیزی هستن ... کمی آنطرف تر دوربین یک گوسفند رو نشون میده که داره علف می خوره .... در نهایت گوسفنده یک باد گلو میزنه و بلیز قش می کنه !

2. زندگی راحت و سلطنتی در خانه ریدل ها :
راوی : منظره ای فوق العاده زیبا ..... دوربین یک قبرستان را نشان می دهد
راوی : انواع و اقسام استخرهای رو باز و سر بسته .... دوربین یک استخر لجن بسته رو نشون میده
راوی : بهترین وسایل موجود روز برای استراحت ....دوربین دوربین یک صندلی پاره پوره رو نشون میده که از یک جاش یک فنر زده بیرون
راوی : غذاهای لذیذ و خوش طعم .... دوربین آرمینیتا و بلا رو مشقول آشپزی نشون میده در هین خالی کردن دو کیسه نمک در دیگ و ایگور رو که دستاش رو توی دماغش شست و شو میده و سپس کباب را به سیخ می کشد !

3. در آوردن پول با تلاش کم را تجربه کنید :
دوربین ولدی رو نشون میده که یک صندوق صدقات رو از جا کنده و رو دوشش داره حمل می کنه !

در نهایت در خانه ریدل ها منتظر شما هستیم .... بوق بیق .


ویرایش شده توسط الستور مودی در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۱۹ ۱۸:۰۱:۰۳

تصویر کوچک شده










[b][size=med


Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۴:۵۴ پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۵

آرشام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۹ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۱۸:۵۰ یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
از دهکده ی هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 418
آفلاین
هدویگ زنده است.
به گزارش باشگاه مرگ خواران جوان،جغدی که در حملات مرگ خواران به شدت زخمی شده بود،همینک در بخش مراقبت های ویژه و به احتمال زیاد، زنده است.
دکتر های محفل با چند عمل بی سابقه،توانستند به جای اندام آسیب دیده ی این جغد،اهرم های مکانیکی نصب کنند و همچنین قسمتی از بدنش را نیز با حلب و ... صافکاری کردند.
عکس هدویگ قبل از عمل
تصویر کوچک شده









عکس هدویگ بعد از عمل
تصویر کوچک شده











-البته باید اعلام کنیم که این جغد،دیگر نمیتواند پرواز کند
یکی از پزشکان گفت:آسیب شدیدی به بالش رسیده بود و متاسفانه نتوانستیم کاری کنیم.برای همین بال رو قطع کردیم.


ویرایش شده توسط آرشام در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۱۴ ۴:۵۶:۰۴

[url=http://www.jadoogaran.org//images/pictures/ketabe-Rael.zip]الوهیم مرا به


Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۱۱:۰۹ یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۸۵

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
بله با عرض معذرت از بینندگان عزیز اخبار فوری تموم شد می رسیم به گزارش دومین بازی کوییدیچ بین آجاس و پوپیتر که تا دقایقی دیگر ...

Unbreaking News !
خبر نشکن !

در طی سخنرانی ها و سخن دوانی های بی پایه و اساس ولدمورت ، محفلی ها به سرعت واکنش نشان دادند و همایشی را در کوچه پشتی تاپیک نیروگاه اتمی سیاهان برگذار کردند . هدویگ در آنجا سخنرانی کوبنده ای ارائه داد و اهداف آینده محفل را برای همگان روشن ساخت . وی گفت :

(با لهجه(به انتخاب خودتون) بخونید)
- سلام . و من اصلا نمی گم که این نیروگاهو نمی خوایم . ما می خوایم . ما نیروگاه می خوایم . به قول اسنیپ قدیم "کو کو نیروگاه" ! . ولی کیه که جرات کنه که جلوی یه سری محفلی غیووووور و خفن واسته و بگه منم نیروگاه می خوام . هیشکی جراتشو نداره . من می دونم که !

تازشم ، هر کس بیاد جلو بگه که آقا من شاخم ، آقا من نیروگاه می خوام ، آقا من انرژی منرژی نمی دونم چیچی می خوام ، خیلی بیخود می کنه اصلا ! یه دونه همچین می خوابونم تو دهنش که ده دور بچرخه با کله بره تو صورت اون ولدی الهههههههههی موهای اونم بریزه مثل اون کچل بشه !

اصلا شما چی فکر کردید ها ؟ نه چی فکر کردید ؟ هر چی فکر کردید خیلی غلط کردید ! کی به شما گفته فکر کنید ؟ ما که خیلی شاخیم به زور داریم فکر می کنیم شما اصلا نمی تونید فکر کنید . همین چند روز پیش به بروبچ محفلی گفتم هر کی رو دیدید شاخ بازی در آورد بزنین یه کروشیو حرومش کنید بترکه بپکه آدم شه دیگه فکر نکنه !

نه چی فکر کردید ؟ محفلی ها هم بلدن داداش ! ما هم بلدیم ! آررررررره ! اینجوریاست . حالا جرات دارید بیاید جلو همچین یه دونه می زنم در اون گوشتون ششصد دور بچرخید با کله برید تو صورت ولدی الههههههی موهاتون بریزه مثل اون کچل شید !

ببینید . من تنش منش حالیم نیست . من یه دونه می زنم یه دونه می خورید هزار دور دور خودتون می چرخید با کله میرید تو صورت ولدی الهههههی موهاتون بریزه مثل اون کچل شید .
آره داداش . زورم زیاده می زنم . تازه بدنسازی هم رفتم !
اصلا کی گفته که زور سلاح کوچکیه ؟ بیا همچین بزنم ... نه نمی زنم ارزششو نداری اصلا . همچین می دم یکی از محفلی ها کروشیو بزنه بهت که بفهمی زور چیه داداش من ! اصلا تو چطور جرات می کنی لات بازی در بیاری ؟ من حال تو رو می گیرم . من پدرتو در میارم ! من همه فک و فامیلاتو جلو چشت میارم . من (بووووووووووووق)...

قابل ذکر است که خبرنگار و فیلمبردار ما هر دو در سنت مانگو بستری شده اند . دکترها گفته اند که به دلیل نامعلومی کچل به بیمارستان رسیده اند !

................................................


ویرایش شده توسط هدویگ در تاریخ ۱۳۸۵/۱۰/۱۰ ۱۱:۱۴:۴۸



Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۵:۴۵ یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۸۵

آرشام


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۵۹ چهارشنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱:۱۸:۵۰ یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲
از دهکده ی هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 418
آفلاین
پخش مستقیم
تصاویر زمین کوییدیچ بر تلویزیون نقش بسته.در کنار زمین، اعضای تیم کوییدیچ پوپیتر ایستاده اند و چهره ی تک تک آن ها نشان داده میشود.در پشت سر آن ها تابلوی بزرگی از ارباب لرد ولدمورت کبیر-که در حال دست تکان دادن است-بر بالای جایگاه ویژه نصب شده است.
گزارش گر:بازی دو تیم پوپیتر و اجاس تا دقایقی دیگر.....
breaking news
خبر فوری

-لرد ولدمورت در جریان سخنرانیش به آنانکه تاپیک نیروگاه اتمی را قفل کرده اند، هشدار داد.
وی که در آکادمی هنر های مرگ خواری سخن میگفت،با اشاره به پیشرفت مرگ خواران در ضمینه ی تولید جغد غنی شده،افزود:امروز محفل و حذب باید بدانند که زور سلاح کوچکی برای جلوگیری از پیشرفت مرگ خواران است.
مشروح سخنرانی لرد:
با خبر شدیم عده ای سفید مفید،کوچولو مامانی ،قصد بر آن دارند که حال ما رو بگیرند و در همین راستا دست به اقداماتی نیز زده اند.اما متاسفانه هیچ عکس العملی از ملت سیاه دیده نشد.
اون دکترین ضربه ی اول بود که مرگ خوار، بدون هیچ گونه تفکری ملت را شکنجه میکرد.حالا کار به جایی کشیده که نه تنها سفیدان شکنجه نمیشوند،بلکه به ما گزارش رسیده که عده ای را نیز شکنجه میکنند.من واقعا از خودم عذر خواهی میکنم برای این ناهماهنگی.
بنده این کوتاهی رو از خودمون میبینم.ما مشخص نکرده ایم که دکترین زیر نشان سیاه چیست؟معلوم نیست که با کدام محفلی در تشنجیم؟با کدام محفلی در تنشیم؟با کدام محفلی در حالت بحرانی قرار داریم؟
مشکل استراتژی خانه ی ریدل اینه که تکلیفش با کلمه تنش مشخص نیست.یعنی ما با هدی،سارا،ریموس و ...در تنشیم؟
طرح تجزیه ی خانه ی ریدل رو محفلی ها منتشر کردند.همه ی طرح ها حاضره.آلبوس دامبلدور اعلام میکنه:«انچه در خانه ی ریدل رخ داد،میوه اش را در محفل میچینیم.»
اما باز هم مرگ خواران در محفل پست میزنند.
این محفلی که شما میبینید ضعیف تر از اونیست که فکر میکنید
.....


[url=http://www.jadoogaran.org//images/pictures/ketabe-Rael.zip]الوهیم مرا به


Re: خبرگذاري سياه : VDNS
پیام زده شده در: ۱۱:۵۲ شنبه ۹ دی ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
در مکانی معلوم الحال واقع در قسمت بیرونی خبرگذاری دو ممد در اتاق نگهبانی خود به سر میبرند. یکی از آنها در حالی که پاش از پنجره افتاده بیرون بخواب عمیقی فرو رفته و اون یکی هم مشغول دیدن یه عدد بازی کوییدیچ بین تیم های آجاس و ریش سفیدان است.

همون لحظه گوینده: و باز هم تیم آجاس گل میزنه چه میکنه!!!

یکی از ممدها: گل .... گل .... گل.... بلند شو گل زدن گل زدن!
ممده میپره گردن اون یکی ممده رو میگیره و از خوشحالی شروع میکنه به تکون دادنش.
اون یکی: اییییی ممد شماره یک خودتو کنترل کن!
ممد شماره یک: امسال آجاس قهرمانه .....

دررررررینگ دررررررینگ

ممد شماره یک میره سمت تلفن:
- از ممد به اصغر اکبر یه گوشم باز چی شده؟
فرد مجهول: ببین همین الان یه آقائه از در ورودی بی اجازه وارد شد ترسیدم جلوشو بگیرم.

ممد شماره1: نگران نباش نمیذاریم رد شه.

در همون لحظه چشم دو نگهبان بر روی شبح مردی بلند قامت با شنل سیاه بلندی می افته که در بیرون اتاق ایستاده بود در یکی از دستهایش چوبدستیش رو آماده نگه داشته بود و در دست دیگرش تکه روزنامه مچاله شده ای قرار داشت. دو ممد در حالی که از وحشت خشکشون زده بود آروم در رو باز میکنند و میرند بیرون. ممد شماره یک سعی میکنه صورت آن مرد رو شناسایی کنه اما صورت آن مرد هم مثل بقیه قسمت های بدنش به خوبی پوشیده شده بود.

ممد شماره1: شما کی هستید؟ نمیتونید بدون اجازه وارد بشید ... لطفا خودتونو .....
بلافاصله نوری سرخ رنگ و به دنبال آن صدای انفجاری شنیده شد. دو ممد بدبخت در حالی که نفس های آخر رو میکشیدند با بدن هایی خون آلود بر روی زمین افتادند اما قبل از آن مرد شنل پوش از بین آن دو رد شده و خود را به در ورودی رسانده بود.

بووووووووووم

در ورودی با انفجار مهیبی از جا کنده شد. تمام کارکنان با جیغ و داد به زیر میز های خودشون پناه بردند. انفجار دیگری دوباره در سالن رخ داد و این بار برق های سالن هم قطع شد.
ملت
مرد شنل پوش آرام وارد شد و بدون توجه به نگاه های وحشت زده ای که از زیر میزها او رو تعقیب میکردند آروم طول سالن رو طی کرد تا خودش رو به یکی از منشی ها رساند که بسیار بسیار آشنا میزد و از ترس فرصت نکرده بود بره زیر میز.
فرد شنل پوش
منشی
شنل پوش: میبخشید خانم ... با کریچر کار داشتم باید از کدوم ور برم؟ اگر وقتشون آزاده یه کاری باهاشون دارم.

منشی در حالی که دستش مثل فرفره(؟) میلرزید راهروی مجاور رو به مرد نشون دادو سپس زیر لب گفت: ((طبقه صدم))
مرد شنل پوش: مرسی!
اما خانم منشی از ترس بیهوش شده بود.

محل نگه داری کریچ

کریچر در اتاقکی واقع در طبقه صدم برجی نشسته بود که در باز شد و مرد شنل پوش وارد شد.
کریچ: شما اجازه ندارید همینطوری وارد شید.
مرد شنل پوش کلاه روی سرشو برداشت!
کریچ: مااااااهاااااا بلیز!
بلافاصله بلیز کریچ رو از دم گرفت بلند کرد انداختش روی میز و با این کار تمام وسایل روی میز به اطراف ریختن ... سپس چوبدستیشو کرد توی چشم کریچ و در همون حال روزنامه رو جلوی صورت کریچ تکون داد:

عکس روی روزنامه: سارا اوانز داره پاچه خواری لرد رو میکنه و در بالای روزنامه با حروف طلایی نوشته شده: سارا اوانز به اسمشو نبر پیوست!

- زود بگو برای چی این خبر کذایی رو توی روزنامه نوشتی هان؟ تو با این کار با آبروی ما بازی کردی .... زود توضیح بده تا نکشتمت!
کریچ: کدوم خبر من فقط یه جن خونگیم! نمیدونم داری از چی حرف ......
بلیز روزنامه رو کرد تو حلق کریچ!
بلیز: حالا بخونش
کریچ: آها فهمیدم کدوم خبر رو میگی راستش .....

در همون لحظه صدای زنگ خطر ساختمون بلند شد. و به دنبال آن صداهایی از پشت در به گوش رسید که به سرعت داشتند به اونجا میامدند.
بلیز: وقت نداریم باید از اینجا بریم.
کریچ: نه من راحتم!
شق شق شق ! ( صدای سیلی خوردن)
کریچ: غلط کردم

بدین ترتیب بلیز دست کریچ رو گرفت و هر دو آپارات کردن و در منطقه ای بسیار دورتر و خطرناکتر در کافه ای معلوم الحال ظاهر شدند.

پایان این پست در این تاپیک.









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.