تازه وارد اسلیترین!
1- فلسفه ی شیر و ویزن از نظر شما چیست؟ 10 نمرهاهم بعله...
فلسفه ی ویزن... بعله... ویزن یا به اختصار "ویزنی" کمپانیِ بیسیار باصفاییه که میشینن و برای ملت کارتون و فیلم می سازن، بسته های آموزشی می سازن، کتاب های کمک درسی می نویسن؛ دراکو که خیلی راضیه...
فلسفه ی شیر+ ویزن هم... خب یکی از کارتونای موردعلاقه ی دراکو درمورد یه شیر به اسم سیمبا بود... چیز زیادی یادم نمیاد... جز اینکه پسره ی ناخلف دوتا رفیق ناباب درحد کراپ و گویل داشت، یک میمون پیر هم بود که سیمبا رو با تک تک سلول های بدنش بالا گرفته بود؛ وضعیت تمامی ماها وقتی وای - فای مشنگی تحت فشاره و ما وسیله ی دکمه دار رو در جستجوی سیگنال بالا می بریم.
حالا که بیشتر گذشته غرق می شم، می بینم دیزنی و ویزنگاموت ارتباط خاصی ندارن... یا حتی سیمبا هم ربطی به شیر نداره... تشابه اسمی بوده... یا حتی ممکنه همین الان مِنو برای بالاک نمودن دانش آموزان مظلوم این کلاس آماده باشه... یا حتی این نارسیساس که مثل همیشه دوستاش رو رها می کنه و در کمال وقار، در افق محو میشه!
خلاصه اینکه بحث نوستالژیک و خوبی بود استاد استیکر... اممم...
- دانش آموز، نارسیسا مالفوی به دلیل به کار بردن کلمه ی "استیکر" اخطار گرفته و درصورت تکرار بالاک خواهند شد...
-
2- رولی درباره ی آینده جادوگران بنویسید. البته با درنظر گرفتن درگیری هایی که وجود دارد آینده را تصور کنید! چه کسانی هستند؟ چه کسانی نیستند؟ 15 نمره- هو هو...!
ناله ی جغد پیری که بر بقایای تابلوی بانوی چاق لم داده بود، در سکوت شب طنین انداز شد.
- هو هو...!
(ناله ی جغد پیر به دلیل خالی بودن فضا، اکو یافته و دوباره طنین انداز می شود!
)
دایره ای زردرنگ که از چراق قوه ی زهوار دررفته ی "ریگِ لوس" بیرون زده بود، قالب ترک خورده و آبی رنگ را روشن کرد.
- هی... پیدا کردم! یه پر قرمز دیگه! یه پست جدید!
- دروغ می گی؟!
- به من می گی دروغگو؟ الان باس برم حرف دهنمو بفهمم؟! من می رم شناسمو ببندم! ولی پست جدید... تو خونه ی ریدل! به بند کفشای دزدیم قسم راس می گم!
صدای گرفته و بدخلقی در فضا پیچید:
- می دونستم، نتیجه ی فعالیتای مرگخوارا همین میشه... همش واسه اینه که... فعالیت شما...
صدای گرفته و بدخلق به دلایل نامعلومی قطع شده و صدای قدم های ملت به سوی تاپیک "دفتر دوئل" جایگزین آن می شود.
- تا سه می شمرم، در تاپیکو بکشید و بگید یا مرلین!
- تبریک! شما برنده ی شصت درصد تخفیف واقعی شده اید! اگر این صفحه را ببندید، دیگر برای شما باز نمی شود! جمعیت بازماندگان جادوگر و ساحره آهی از نهادشان برآمده و بر روی قالب زهوار دررفته لم دادند. مورگانا گل رز پژمرده ای از میان موهایش بیرون و آورد و گفت:
- من دیگه خسته شدم... من از این شرایط خسته شدم... این شــ...
در همین لحظه صدای آژیر پلیس به گوش می رسد و مورگانا در کثری از ثانیه، اندر گونیِ سفیدی به زندان منتقل می شود.
- شـــ... چی می خواستی بگی؟؟ اعتراف کن پیغمبره! چه کلمه ی بی ناموسی ای بوده که با این حرف ملعون
شروع
شده؟؟ این حرف باید از فرهنگ ما حذف ب
شه... این حرف باید سینِ سه نقطه ب
شه! من لغت تعیین میکنم... من تو دهن این لغات می زنم!
-
****
- محکومه ی مغفوره ی محترمه! مورگانا لی فای! بسیار مشعوفیم که شمارو تو دادگاهمون محاکمه و قیمه قیمه می کنیم... (انداختن نور در چشمان مورگانا و قلقلک دادن کف پاهای مقدس ایشون با پر شترمرغ!)
- منــــــــــــــــــــــــــــــ رویایی دارم، رویای آزاااااادیـــــــــ...
- میکروفون واربک رو از برق بکشید!
- وقتی میکروفونمون رو از برق بکشید، از آواز خوندن دست نمی کشیم؛ کلتونو جای میکروفون برمی داریم!
تق تق تق...! (افکت کوبیده شدن گوشتکوب بر روی میز چوبی)
- ساحرگان، جادوگران، فشفشگان جلسه از همین لحظه رسمیه!
- مگه تا الان گودبای پارتی جعفر بود؟
- اصل پیلیزززز!
- می گفتم... متهم نامبرده، مورگانا لی فای، متهم به استفاده از حرف "سین سه نقطه" در ملا عام می باشد. لدفا برای بلاک شدن ایشون گزینه ی یک و برای بلاک نشدن ایشون، گزینه ی "تانژانت زاویه ی آلفای نوک بینی مادر سیریوس و انتگرال تعداد دفعاتی که وندلین بدون جزغاله شدن از آتش سوزی فرار کرد رو" ارسال نمایید!
سکوت سنگینی که دادگاه را با لایه ای از گرد و غبار پوشانده بود، با صدای فریادی شکسته شد:
- بلاک...؟! پیغمبر مملکت؟! می خواین قمه کاریتون کنم؟ بزنم نصفتون کنم؟!
- یامورگانا! من می رم مرلینگاه!
- راس می گه! "پیغمبر، پیغمبر، حق مسلم ماس!"
- مرگ بر قطب شمال، مرگ بر قطب جنوب، مرگ بر استوا، مرگ بر نصف النهار مبداء!
قاضی، منو به دست نعره زد:
- نظم جلسه رو حفظ کنین! نتایج رای گیری به زودی معلوم میشه...
- اصل پلیزززز!
دو ساعت بعد - دادگاه!تق تق تق...( ا.ک.ش.گ.ب.ر.م.چ!)
- ساحرگان، جادوگران، فشفشگان! طبق نتایج آرای شما، که به دستان امین منوداران سپردین، به موجب این حکم، تمامی کسانی که به بلاک شدن بانو مورگانا رای دادن به همراه ایشون به جزایر تابستانی بالاک تبعید خواهند شد...
حرف های صاحب منو در میان فریاد شادی هگرید محو شد:
- کیکتونو نوش جان کنین ملت!
- و کسانی که به باز موندن شناسه ایشون رای دادن، اخطار کتبی دریافت می کنن و درصورت تکرار، بالاک خواهند شد...
ختم جلسه! تق تق تق...!- دراکو زنده اس؟!
- واقعا داریم به کدوم سو می ریم؟؟ (ب.ا.م!)
- شــــیرم...
- کیک بخورین!
- وایسا من بیام پی وی به ناموس تو بگم...
- اصل پلیززز!
قاضی با چهره ای از خودراضی ادامه داد:
- و البته نارسیسا مالفوی و ریگولوس بلک، به دلیل داشتن اخطار کتبی، به صورت مادام العمر بلاک خواهند شد!
هیئت منصفه، زوپس گویان و سینه زنان از کادر خارج شده و نعره ی اعضای باقی مانده در سالن، قالب آبی رنگ را می لرزاند... صفحه لحظه ای می لرزد، سرور پریده و بینند گان با " page not found" روبه رو می گردند... به همین سبب بنده که تا اینجا ماجرا رو روایت می کردم، قادر به ادامه دادن نمی باشم.
تا ماجرایی دیگر، شمارو به مرلین و مورگانا می سپارم!
(چیه؟ من از اولش گفتم من طنزنویس نیستم!
)
3- نظر شما درباره ی من و تدریس چیست؟ ریتا را در چه حدی می بینید؟ صادق باشید.. دروغ گو ها نمره نخواهند گرفت! 5 نمرهالان اگه بگم نظری ندارم تجدید می شم؟
- نقل قول:
دروغ گو ها نمره نخواهند گرفت!
خب درحال حاظر نظر مثبتی نسبت به کلاستون دارم... هرچند سر تکلیف دومی جونم به لبم رسید و آخر هم رولی قناس نوشتم...
ریتا رو در حد یکی از کارتون ها ویز... دیزنی لند می بینم...
و اینکه من این پنج نمره رو نیاز دارم... من عائله مندم! دراکو زنده اس؟
پ ن : ده رو نُه می دین استاد استــ... اسکیتر؟؟؟؟
استاد براتون نهار بخرم؟؟
استـــــــــــــــــــــاد؟؟!