هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۸:۳۴ شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲

سالازار اسلایتیرین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۰ یکشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۲۰:۳۵ یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۳
از ما هم نشنیدن . . .
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 618
آفلاین
جلسه ی دوم

در حال مطالعه ی ورق های پوستین تکالیف هفته ی قبل بود که دانش آموزان به ترتیب وارد شدند و بر سر جاهایشان نشستند. سالازار از جایش بلند شد و در وسط کلاس ایستاد.
به چهره ی تک تک دانش آموزان نگاهی ژرف انداخت و سپس گفت :

- واقعا لذت بردم، خلاقیت های خوبی به خرج دادید، جنس نوشته هاتون رو دوست داشتم ، اما از بعضی ها انتظار بیشتر از این رو داشتم .
ولی روی هم رفته کاملا از این کلاس راضی بودم و شما ثابت کردید که نیازی به تکالیف رول ندارید و این سبک از تکالیف کاملا برای شما خوب و مناسب است .
اخیرا یکی از اساتید با این نحوه دچار مشکل شده و گویا از سبک هاگوارتز این ترم و مدیریت من شاکی هستند ولی به نظر من آمار و ارقام حرفشون رو میزنند و شما میتونید استقبال فراوانی که از این ترم شده رو شاهد باشید.

دانش آموزان:

- مثل اینکه صحبت های طولانی من باعث خواب آلودگی شماها شد ، حالا برای اینکه این خواب از کله ی شما روانمنش ها، خون فاسد ها و اصیل زادگان بپره میخوام امروز یه درس هیجان انگیز رو تدریس کنم.

سالازار با مهارت کامل و با وجود لرزش دست هایش رو میزی که بر روی یکی از میزهای گوشه ی کلاس قرار داشت و مقداری وسایل رویش بود کشید .
سپس پارچه را چند بار در هوا تکان داد و بعد روی زمین انداخت ، پس از چند ثانیه بدون استفاده از چوب دستی بر زیر پارچه صندوقچه ای ظاهر شد.

-

- امروز میخوام ورد "اکسپکتو پاترونام" رو یاد بدم، وردی باستانی که برای مبارزه با دیوانه ساز ها به کار میره .

- استاد ولی این درس که مربوط به دفاع جادوی سیاه هستش ، تازشم ما این رو توی کتاب "هری پاتر" و زندانی آزک....

حرف های پسرک تمام نشده بود که با ورد سالازار غیب گشت .
- از دست این خون فاسد ها، آدم نمیشن، همین هفته ی پیش فرستاده بودمش پیش فیلیچ.

بعد از چند ثانیه ،زمانی که پرفسور آرام گشته بود حرف هایش را ادامه داد.

- این درس هم میتونه در این کلاس تدریس بشه هم در جادوی سیاه.
زمانی که شما میخواید در مقابل یک دمنتور یا دیوانه ساز در مقابل خودتون دفاع کنید باید از این ورد استفاده کنید ، لازمه که شما زمانی که برای اولین بار از این ورد زیبا و ظریف استفاده کنید به یک خاطره ی خوش فکر کنید .
اصیل زادگان میتونن از خاطره ی اولین شکنجه دادن یک خون فاسد و خون فاسد ها از خاطره ی اولین شکنجه شدنشون توسط یک اصیل زاده استفاده کنن که خیلی خاطره ی شیرینی هستش .

بعد از این مرحله شما ورد رو بیان میکنید و نوک چوب دستی رو صاف میکنید تو صورت دیوانه ساز، منظورم اینه که رو به اون میگیرید.

نوری از چوب دستی شما خارج خواهد که بعد از گذشت زمان زیادی ، در صورتی که حرفه ای بشید و به عمق این ورد پی ببرید و تو کفش بمونید سپر دفاعی شما شکل یک حیوان را خواهد گرفت .

تکالیف :
1- دمنتور یا دیوانه ساز یعنی چی؟ این واژه ها از کجا می آیند؟ دمنتور ها از چی درست شده اند و یا چی هستند؟ خلاصه در مورد دمنتور هرچه می دانید و نمی دانید را بگویید. 10 امتیاز.
2- آیا از ورد استفاده کرده اید؟ خاطره ی آن روز را بیان کنید(بدون رول) 10 امتیاز.
3- این ورد توسط چه کسی و چرا اختراع شد .5 امتیاز

4- سپر دفاعی شما چه شکلی است؟ چرا؟ 5 امتیاز


ویرایش شده توسط سالازار اسلایتیرین در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۹ ۱۸:۴۰:۳۶

" -زندگي آنچه زيسته ايم نيست ، بلكه چيزي است كه به ياد مي آوريم تا روايتش كنيم ."
گابريل گارسيا ماركز




پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۳:۵۹ جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲

دابی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۴ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۷:۱۰ یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۲
از دوستان جانی مشکل توان بریدن!
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
پیام: 152
آفلاین
تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابید و راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید.(10 امتیاز)

وینگاردیوم له ویوسا! این ورد به چه زبانی است؟مخترع آن چه کسی است ؟اسرار پشت پرده ی این ورد کاربردی چیست؟چرا وزارت سحر و جادو برای از بین بردن تاریخچه ی این ورد تلاش میکند ؟
پاسخ به این پرسش ها همه و همه در برنامه های امشب سینماهای تهران و شهرستان ها!


مخترع این ورد شخصی اسلیترینی الاصل و همان طور که بدیهی است از خاندان های اصیل جادوگری است.
وی در اطراف دهکده ی لیتل هنگلتون زندگی می کرد و نامش ماروولو گونت بود. درست حدس زدید! پدر وزیر سحر و جادوی فعلی!
ماروولو، جادوگری مارزبان؛ فردی به شدت مغرور و متکبر بود. ضمنا تمام ثروتش را نیز از دست داده و شغلی نداشت. شایعاتی هست که وی با استفاده از زبان مارها، آن ها را به سمت خود کشانده و برای سیر کردن شکم خود و دو فرزندش از گوشت آن ها تغذیه می کرده. گفتنی است که وزیر سحر و جادو، مورفین گونت هرگز مایل به فاش کردن این اسرار نیست!
وی در دوران سالخوردگی و قبل از به زندان افتادنش این ورد را اختراع کرد.

2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد؟(10 امتیاز)

طبق گزارشات روزنامه های محلی، در اطراف دهکده ی مورد سکونت ماروولو بالاخص پایین کلبه ی آن ها، مزرعه های خشخاش به وفور یافت می شده. پسر نوجوان ماوولو، مورفین، مرتبا رفت و آمد های مشکوکی به این مزارع داشته است.روزی پدر کنجکاو میشود که چه چیزی پسر تنبل تن پرورش را در این هُرم گرما به بیرون از خانه می کشاند. وی میبیند که پسرش چوبدستی به دست مشغول تبدیلات شیمیایی بر روی محصولات این مزرعه به ماده ی مخدر است و چشم هایش به شدت به سرخی گراییده! او که عصبانی شده چوبدستی اش را تکان می دهد و به زبان محلی و سنتی مارها فریاد میزند:
- گـــمشو بـــرو بالا! (ترجمه شده ی : وینگاردیوم له ویوسا! )
ناگهان مورفین به پرواز در آمده و توسط چوبدستی پدرش و روی هوا به داخل خانه هدایت می شود!
این گونه بود که به صورت کاملا اتفاقی این ورد کشف و توسط خبرنگاران روزنامه ی پیام امروز که جریان را فهمیدند، به سرتاسر جهان اطلاع رسانی شد.

3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد ؟( 10 امتیاز)

چند سال پیش، وقتی دابی تازه به دنیا اومد قربان، خیلی حوصله اش سر می رفت و خانواده اش هم سرکار بودن. دابی از تنهایی خیلی بدش میومد و از طرفی هم هنوز برای آماده کردن آماده نبود. چون دابی فقط یه نوزاد بود قربان. پس دابی تمام مدت گریه می کرد و جیغ و ویغ راه می انداخت! دابی انقدر سرو صدا کرد که مامانش یه بازی به اون یاد داد. وینگاردیوم له ویوسا بازی! دابی با یک بشکن و حرکت دادن مچ دستش در جهت عقربه های ساعت جن های خونگی از چوبدستی استفاده نمی کنند) تمام وسیله های اتاق رو به پرواز در میاورد و سر گرم میشد و از اون به بعد دیگه به تنهایی بازی می کرد!







پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۴:۵۲ جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲

محفل ققنوس

جیمز سیریوس پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۵۰ جمعه ۱۳ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۳۷ یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید.
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
پیام: 1531
آفلاین
تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابیدو راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید.

اگرچه این مرد متواضع و کوچک خودش چیزی رو تو فیلم ها و کتاب ها و بازی ها لو نداد، اما واقعیت اینه که مخترع این ورد، پروفسور فلیت ویک بود. همون کسی که این ورد رو به بچه ها آموزش داد.
فلیت ویک کوچک جثه جزو کوتوله هاست. از ارباب حلقه ها فرار کرده اومده هاگوارتز.
هیشکی تحویلش نمیگیره. کلی کتاب میذاره رو میزش و میره روشون تا بتونه بچه ها رو ببینه. هیشکی تکالیفشو انجام نمیده. یَک بدبختیه این که لنگه ش وجود نداره!!

حتی تو بازی هری پاتر یک وقتی هری رو تو پشت بوما ول میکنه و میره رد کارش، میگه : آخر سال می بینمت! که این یعنی چی؟ یعنی این بیچاره رو دامبلدور یه بار بیشتر بهش اجازه تدریس نمیده. یه جلسه بیشتر تدریس نداره در طول ترم.
چرا؟
چون فقط یه ورد بلده که اونو تدریس میکنه هر سال تو یه جلسه، همونم تکلیف میده و همونم امتحان میگیره! وردی که خودش اختراع کرده.

چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد.


فیلیت دیگه پیر شده، از کت و کول افتاده. کمرش نصف شده و هر بار که خم میشه چیزیو ورداره دیگه راست نمیشه! یه روز وقتی میخواست برا بالای چهارپایه و لامپ خونه ی هابیتیش رو عوض کنه، یهو کمرش گرفت و دوتا پله مونده به بالای چارپاله، بین زمین و هوا موند. این شد که به فکر اختراع یه ورد افتاد که خودشو وین گاردیوم لویوسا کنه و ببره بالای چهارپایه.

اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد ؟


اولین بار؟
رو تدی بود. وسط ماه گرگ شده بود وحشی، گاز می گرفت! منم که اون موقع هنوز جانورنما نبودم. یه شب که تو شیون آوارگان شیون می کشید زنجیر پاره کرد و چارنعل اومد سمت من. منم سال اولی! کلا هم یه درس یاد گرفته بودم اول سالی! وین گاردیوم لویوسا! اولین چیزی بود که به زبونم اومد، یهو یه سنگ از یه جایی بلند شد خورد تو مخ تدی.
البته تدی تا 6 ماه بلند نشد ولی خب خدا به من رحم کرد.


ویرایش شده توسط جیمز سیریوس پاتر در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۸ ۱۴:۵۷:۵۵


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۰:۳۹ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
1- تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابیدو راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید. 10 امتیاز

طبق کتاب تاریخچه هاگوارتز این ورد در خود مدرسه اختراع شده بود . یکی از دانش آموزان هاگوارتز در چند سال اولیه هاگوارتز به نام گیلدی وایت این ورد را کشف کرده است . این دانش آموز در حومه ی لندن به همراه پدر خود زندگی میکرد که در اصل اصیل زاده بود و پدر او در گروه هافلپاف و مادر او که در تصادفات مشنگی هنگام ورود به کوچه دیاگون کشته شده بود در گروه راونکلاو بود !

2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد 10 امتیاز

در یکی از دعواهایی که در هاگوارتز به وجود آمد او به جای آنکه از ورد پرت کن استفاده کند زبانش نچرخید و به جای جمله ی وینگردلسیوم گفت وینگاردیوم لویوسا !

3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد ؟ 10 امتیاز

اولین بار در خود هاگوارتز بود و در سر میز شام . چون حال نداشتم برم پارچ آب کدو حلوایی رو بردارم با این ورد اونو آوردم جلوی خودم !


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۹:۰۳ چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۲

الادورا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۲ جمعه ۲۰ مرداد ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۲:۱۵ یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
از مد افتاد ساطور، الان تبرزین رو بورسه!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 572
آفلاین
1- تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابید و راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید.

تحقیقات ما در WORLD WIDE WEB نشون میده مخترع این ورد کسی نیست جز هکتور دگورت گرنجر :zogh: هکتور دگورث گرنجر که از این پس جهت صرفه جویی در کالری لازم برای فشردن صفه کلید در این نوشته به نام ه.د.گ نامیده میشه، معجون ساز معروفی بود که دستی در اختراع طلسم، تغییر شکل گیاه شناسی و حتی مراقبت از موجودات جادویی داشت! کأنه مایکل فارادی مشنگ ها
ه.د.گ که هر گونه نسبت داشتن نسبی و سببی با ه.ج.گ (هرمیون جین گرنجر،مشنگ زاده ی معروف ) رو تکذیب می کنه، شب های جمعه آخر ماه نذر داشت که برای همسایه ها فلیکس فلیسیس درست کنه...و از اونجا که درست کردن معجون در مقیاس هیأتی تسترال نر می خواهد و ساحره ی پیر، وی سرانجام در عنفوان جوانی دچار آرتروز مزمن و در رفتگی دیسک کمر شد! بنابراین برای جا به جایی مواد لازم کارش با تمام استخوان های بدنش درگیر بود! وی که به شفادهنده اعتقادی نداشت و کلا معتقد بود «مرگ دست خداست» این ورد رو اختراع کرد تا بتونه باز هم نذر خودش رو به پیشگاه مرلین ادا کنه!
+از شفا یا عدم شفای این جوان جویای نام اطلاعی در دست نیست

2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد؟
عع من این سوالو ندیدم خب تو متن بالا توضیح داده شده!
البته اینجا لازمه توضیح اضافه تری بدم در این راستا که ه.د.گ خیلی مطالعه ها نمود و تحقیقات انجام داد و این ورد رو از روی چند ورد باستانی ساخت...یکی از زمینه های مورد علاقه ش( که تمومی هم ندارن شکر مرلین :hyp: ) مطالعه طلسم های باستانی بوده!

3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد؟

با وجودی که همینطور که برادر زاده ی زن داداشم فرمود اصیل زاده ها از ورد های ساخته مشنگ زاده ها استفاده نمی کنن من لازم میدونم یادآوری کنم ه.د.گ هیچ نسبتی با ه.ج.گ نداره و یه اصیل زاده ی بی شک و شبهه هست!

اولین بار برای بلند کردن جن خونگی ای که مهلت اعدامش فرا رسیده بود ازش استفاده کردم، جن کوتاهی بود و از اون گذشته هیچ نمیخواستم خم شم بهش دست بزنم بعدش هم اتفاق خاصی نیفتاد، بلندش کردم گذاشتم رو تخته ی اشپزخونه، سرش رو قطع کردم و به دیوار (کنار سر فک و فامیل هاش) نصب کردیم و بسی نشاط رفت!


ویرایش شده توسط الادورا بلک در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۶ ۹:۰۸:۳۳



پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۴:۳۴ یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲

آندرومدا بلک old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۲۸ دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۹:۰۰ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۸
از ماست که بر ماست...
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 252
آفلاین
1- تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابید و راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید.

سازنده ی این ورد یک جادوگر مشنگ زاده است که به خاطر اینکه از مشنگ زاده بودنش ناراحت بود، هیچ وقت اسمش رو فاش نکرد. البته یه دلیل دیگه اش هم همکارِ مشنگش بوده. این خون لجنی که همکار دکتر نفاریو بوده، به درخواست ایشون این ورد رو میسازه.

2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد؟

والا ماجرا از اون جایی شروع شد که گرو (Gru) برای یکی از دزدی های کوچولوش (!) نیاز به چیزی داشت که باهاش بتونه وسایل رو جا به جا کنه. دکتر نفاریو که نمیتونست همچین چیزی اختراع یا ابداع کنه به دوست و همکارش که جادوگر بوده میگه و اون هم این ورد رو اختراع میکنه. دکتر نفاریو هم یه معجون درست میکنه که در واقع معجون نبوده و فقط چند قطره جوهر ریخته بوده توی آب. بعد همزمان که دکتر نفاریو داشته این معجون رو میریخته روی اون جسم، دوستش که پنهان شده بوده طلسم رو اجرا میکنه و به این شکل موفق میشن که گرو رو گول بزنن!

3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد؟

تا حالا دیدین که یه خون خالص از طلسمی که یه خون لجنی درست کرده استفاده کنه؟! میشه اصن؟! اصن اعتقادات اصیل زاده ها این اجازه رو بهشون میده؟! که جواب هر سه سوال نه هستش. در نتیجه استفاده نکردم و نخواهم کرد. وسایلای ما رو هم جن خونگیمون جا به جا میکنه!
پس جواب سوالای شما هم میشه: اولین بار نداشته، برای هیچ کاری و هیچ اتفاقی هم نیفتاد!


Only Raven

هر کسی به اصل خود باز می‌گردد...


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۳:۵۰ یکشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۲

اسلیترین، مرگخواران

مورفین گانت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۷ شنبه ۶ بهمن ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۰:۰۲:۳۳ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲
از ت متنفرم غریبه نزدیک!
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
اسلیترین
پیام: 812
آفلاین
1- تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابیدو راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید. 10 امتیاز

جد بزرگ! باز تو قرصاتو پشت و رو خوردی؟ عزیز من! جان من! پدر من! این هشصد هفصد پونصد بار! قرصاتو همونجور که گفتم بهت بخور. گوش نمیدی به حرف من، آلزایمرت عود می کنه. مخترع این ورد خودتی باباجون! یادت رفته؟
یادته من بچه بودم، یواشکی می رفتم سراغ پاکت سیگار آقاجون ماروولو، بعدش که می فهمید با کمربند می افتاد به جونم، سیاه و کبودم می کرد؟ بعد تو می اومدی جلوشو می گرفتی می گفتی نزنش، بچه اس، گناه داره، رفتار پرخاشگرانه با کودک باعث ایجاد کمبودهای عاطفی میشه که به نوبه ی خودش زمینه ساز آسیب های اجتماعی بزرگی مثل اعتیاد در بزرگسالیه!
بعدش آقاجون ماروولو می گفت این بچه الانشم موتاده! پاکت سیگار منو خالی کرده!
بعد که تو می فهمیدی قضیه چیه، کمربند ماروولو رو می گرفتی، سوار باسیلیسکت می شدی آی دنبالم می کردی تو کوچه های لیتل هنگلتون! آی دنبالم می کردی! ولی منم فرار می کردما! هیچ وقت نتونستی منو بگیری. اونقدر میومدی دنبالم که بالاخره باسیلیسک خسته میشد مینداختت پایین، خودشم رم می کرد، می رفت تو بیابونا. تو هم که کمرت ضرب دیده بود آخ و واخ می کردی و می رفتی زیر سایه ی درخت که: مورفین! باباجان! بیا کمکم کن! آخ کمرم! وای استخونام!
بعدش من میومدم از سیگارای بابا ماروولو بهت میدادم با هم دود می کردیم و تو حالت بهتر میشد و می خندیدی. هیییییی... یادش بخیر... چه روزگاری بود... چقدر زود گذشت...

زیر همین سایه ی درختا و بعد از تعقیب و گریزامون بود که از روزگار گذشته و وردایی که ساخته بودی برام می گفتی. وینگاردیوم له ویوسا رو هم همونجا برام تعریف کردی. ببینم... خالی که نمی بستی واسه بچه جد بزرگ؟ ها؟... ولش کن بابا. تو که آلزایمری، یادت نمیاد اون موقع رو.

راجع به زندگیت هم برات توضیح میدم جد بزرگ ... خدایا! یا شفای این پیرمرد بیچاره رو بده یا ورش دار ببر، بذار ما هم به سهم الارثمون برسیم... میگم برات جد بزرگ... میگم برات...

شما در خانواده ای ثروتمند و اصیل دیده به جهان گشودین و تحت تعلیمات خانگی بزرگ شدین. هوش و استعداد فوق العاده ای داشتین که در نسل های بعدی شما هم ادامه پیدا کرد. به خاطر همین هوش فوق العاده تون بود که به فکر ایجاد یک آموزشگاه برای فرزندان جادوگران افتادین و این قضیه رو با دوست و بچه ی همسایتون که اسمش گودریک بود در میان گذاشتین. گودریک قبول کرد و بعد از سربازی هر کدوم رفتین خواستگاری دختر مورد علاقه تون و بعد هم دست نامزداتون یعنی روونا و هلگا رو گرفتین و رفتین مدرسه ی هاگوارتز رو تو بیابون برهوت خدا ساختین و افتتاح کردین. همه ی کارای مدرسه با خودتون بود و گودریک هیشکار نکرد. فقط آخر کار رفت ثبت اسناد و سند مدرسه رو 6 دونگ به اسم خودش زد و چون خودش گندزاده بود و به اصیل زاده ها حسودیش می شد، همه ی اصیل زاده ها رو از مدرسه اخراج کرد و شما هم در اعتراض به این اعمال ناشایستش، دیگه باهاش همکاری نکردین و از کادر مدیریت استعفا دادین.
بماند که چقدر تالارهای مخفی و مختلف و متنوع و جذاب در مدرسه ایجاد کردین و اصلا طرح اصلی معماری بنای هاگوارتز کار شما بود.
بماند که به زنتون؛ روونا گفتین تو هاگوارتز بمونه و تا حدی جای خالی شما رو پر کنه و هوای اصیل زاده ها رو داشته باشه و به هلگا دلداری بده تا از دست شوهر یزیدش! دق مرگ نشه بیچاره!
بماند که عمری رو به سفر در اقصی نقاط دنیای جادوگری گذروندین. آموزش دادین و آموزش دیدین و برگشتین و کمک های فراوان کردین به پیشبرد جامعه.

موقعی که هاگوارتزو ترک می کردین قول دادین که یه روزی بر می گردین و مدیریتش رو دوباره خودتون بر عهده می گیرین. حالا امروز بعد از هزاران سال برگشتین ولی چه فایده که این آلزایمر مزاحم کارتونه... بیا جد بزرگ... بیا وقت دواته... بیا این قرصا رو بخور...

2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد 10 امتیاز

کمردرد! همانطور که عرض شد به خاطر چموشی های باسیلیسک شما همواره از ناحیه ی کمر دچار ضرب دیدگی می شدید که امکان حرکت و جابجا کردن اجسام را از شما سلب می کرد. این شد که نشستید و پس از تحقیقات فراوان این ورد مفید را اختراع کردید.

3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد ؟ 10 امتیاز

قشــــــــــــــــــــــــنگ یادمه! درست فردای اون روزی بود که شما ورد رو به من یاد دادین. بعدازظهر بود و آقاجون ماروولو پای بساط چایی و سیگار بعد ناهارش نشسته بود. یکم که گذشت کم کم چرتش گرفت و سرش سنگین شد و رفت برای خودش. منم تو نخ پاکت سیگاره بودم. خدایا چیکار کنم؟ برم برش دارم؟ بیدار نشه یه وخ؟ همینجور با خودم کلنجار میرفتم که چیکار کنم که یهو یاد این ورد افتادم.
چوبدستیمو گرفتم طرف پاکت سیگار و دستم رو در جهت عقربه های ساعت حرکت دادم و آروم گفتم وین گاردیوم له ویوسا. یهو پاکت سیگار پرید و محکم خورد تو صورت آقاجون.جدجان! چشمت روز بد نبینه. چرت آقاجون پاره شد و منو دید که چوبدستی تو دست خشکم زده. پرید کمربندو از شلوارش که بالا سرش آویزون بود کشید بیرون و پابرهنه گذاشت دنبالم تو کوچه های داغ لیتل هنگلتون تا غروب. یادش بخیر...



هورکراکس را به خاطر بسپار؛ ولدمورت مردنیست!


پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۲:۵۲ شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲

لی جردن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۳ پنجشنبه ۹ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۶:۰۸ چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۶
از سوسک سیاه به خاله خرسه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین
1- تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابیدو راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید. 10 امتیاز
2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد 10 امتیاز

(دو تا سوال را با هم جواب دادم)

مخترع این ورد، کسی سوسکی نیست جز، سوکسی سیلین، ادیب و پزشک و جادوگر رومی، که چهارصد سال پیش در فاضلاب های اسکندریه زندگی می کرد. (جالبه بدونید این ادیب بزرگ داروی آموکسی سیلین را دوهزار سال پیش از انسان ها کشف کرد و نام خود را بر آن نهاد)

این سوسک بزرگوار در فاضلاب های اسکندریه از مادری ادیب و پدری پزشک به دنیا آمد. او از سوسکان توالت بود اما بدلیل شور و علاقه فراوانی که به علم داشت، دوران جوانی خود را در دستشویی بزرگانی همچون ارسطو و افلاطون گذراند. ( جالبه بدونید سیلین نظریه تجزیه ناپذیری اتم ها را هنگامی که دموکریت داشت دستشویی می کرد با استفاده از جادو به او القا کرد.)

روزی، سیلینی که پا به سن گذاشته بود، در راه توالت ارسطو، به چیز بزرگی برخورد کرد که راه چاه توالت را بسته بود. او با کمی تفکر، به این نتیجه رسید که وردی بسازد و ساخت. در اصل کاربرد این ورد باز کردن چاه خلا بود!

سوکسی سیلین پس از مرگ، تمام تجربیات خود را در کتابی بنام "حقایق عن سوکسی سیلین" نوشت و در دریچه فاضلاب محل زندگی خود مخفی کرد؛ که سال ها بعد توسط مامور فاضلابی جادوگر کشف شد و به دنیای انسان ها معرفی شد.


3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد ؟ 10 امتیاز

من؟ استاد مطمئنید می خواید بدونید؟ خوب راستش وقتی بود که راه سوسکام بسته شد بود، منم بازش کردم. (فهمیدید که)

پ.ن: استاد یه تحقیق کردم تو دیکشنری، یه معنای بیسیار بیسیار بیتربیتی می داد این ورد خلاصه گفتم خودتون برید ببینید نمره ی مثبتی، چیزی عنایت بفرمایید


ویرایش شده توسط لی جردن در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۲۲ ۲۳:۳۹:۴۸

Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۱۵:۱۷ شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲

آماندا بروکل هرستold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۳ دوشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۳:۳۵ جمعه ۱۰ فروردین ۱۳۹۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 497
آفلاین

1- تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابیدو راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید. 10 امتیاز

مخترع این ورد شخصی بودن به نام سالازار اسلیترین! ایشون یکی از جادوگرای بنام دوران خودشون(حدود 10 قرن) هستن.
ایشون تو خانواده ای فرهنگی و اصیل زاده بزرگ شدن.
یه روز جناب اسلیترین بانویی بسیار دانشور و خردمند به نام روونا ریونکلا رو ملاقات کردن و با توجه به اینکه نقاط مشترک زیادی بین خودشون و اون بانوی بزرگوار پیدا کردن تصمیم گرفتن روونا رو بهتر بشناسن و به لطف مرلین یه روز به خواستگاریشون برن.
بهمین علت یه پروژه به نام هاگوارتز رو بوجود آوردن و از بانو ریونکلا هم دعوت کردن که تو طرح شرکت کنن و تو ساختن مدرسه ی جادوگری سهیم بشن.
بعد از گذشت چند سال، ایشون تونستن مدرسه ی جادویی رو بسازن. اما بعد متوجه شدن بانو روونا به شخص دیگه ای که یکی از فامیلای گودریک گریفندور* بوده دلبسته و از اونجایی که نمیخواستن زندگی بانو رو خراب کنن، با دلی شکسته مدرسه رو ترک می کنن.

* گودریگ گریفندور شخصی بود که در طول ساخت مدرسه به طور ناگهانی پیداش شد، به طور ناگهانی بزرگ شد و به طور ناگهانی زندگی جناب اسلیترین رو دستخوش تغییر کرد. اون اولش یه کارگر بنای ساده بود که با چوبدستی شکسته ـش مشغول کار میشد. روونا ریونکلا که تلاش اون رو تحسین می کرد به گودریک ترفیع داد و اینجوری بود که گودریک وارد زندگی سالازار شد.


2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد 10 امتیاز

بالاخره روزی رسید که کار های گریفندور از حد تحمل جناب سالازار فرا تر رفت. هنگامی که گودریک با حواس پرتی باعث فرو ریختن سقف سرسرای اصلی شد و مشغول جا خالی دادن از زیر سنگ و کلوخ هایی بود که هر لحظه امکان داشت روش سقوط کنه، جناب سالازار بسیار عصبانی شدن، بزرگترین سنگی که به چشمشون خورد رو انتخاب کردن، ورد وینگاردیوم له ویوسا(که به طور ناگهانی بهشون الهام شده بود) رو خوندن و سنگ رو به سمت سر گریفندور هدایت کردن.



3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد ؟ 10 امتیاز


همونطور که می دونین من خون آشامی متعلق به 5 قرن پیش هستم. اولین باری که از این ورد استفاده کردم بر میگرده به همون دوران. زمانی که برای تکمیل فرآیند تبدیل شدن به یه خون آشام باید می مردی.
خوب...من تصمیم گرفتم بدست خودم کشته بشم.برای همین یه طناب پیدا کردم و دور گردنم بستمش و ورد وینگاردیوم لویوسا رو روش اجرا کردم. و بله...مردم!
بعد از اینکه بهوش اومدم احساس کردم هنوز تو هوا معلقم. از اونجایی که در اون زمان فقط با ورد های سطح بالا کار می کردم و برای اولین بار بود که ورد پرواز رو بکار می بردم، یادم رفته بود ببینم ورد خنثی کنندش چیه.
خلاصه تلاش هایی که بنده برای خلاص شدن از اون وضعیت انجام می دادم منجر به به بیرون شوت شدن از پنجره ی اتاقم و 5 ساعت معلق موندن تو آسمون شهر شد! تا اینکه کم کم اثر طلسم از بین رفت و بنده کنار اولین قربانیم سقوط کردم!



پاسخ به: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲:۱۰ شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲

هوگو ويزلیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۲۳ چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۰:۳۶ یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۲
از لینی بپرسید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 362
آفلاین

1- تحقیق کنید و مخترع این ورد را بیابیدو راجع به زندگی اش اندکی توضیح دهید. 10 امتیاز

نام این شخص ویلی بوده که نام فامیلش هنوز در دست برسی است.او در روستایی کوچک در توابع ویوسا که به نام "له" شناخته میشد به دنیا امد و در همان دوران کودکی به دلیل تنگدستی و بد بختی خانواده اش به چند نات فروخته شد.خانواده یه جدید از همان کودکی از او بیگاری میکشیدند و او درحالی که پستانکی در دهان داشت هر روز کلی بار سنگین را جا به جا میکرد.که از کودکی سبب شکل گرفتن عقده ای در او شد.(بیچاره)

2- چه اتفاقی منجر شد که او این ورد را بسازد 10 امتیاز

همونطور که گفتم.این بیچاره عقده ای شده بود و حمل بار سنگین برایش کاری زجر اور بود پس یه این فکر افتاد که این ورد را بسازد.ولی چون ورژن اولیه ی این ورد مشکلاتی داشت.و تحمل بار سنگین را نداشت او مجددا شروع به حمل بار سنگین با دست میکرد

3- اولین باری که از این ورد استفاده کردید کی بود؟ برای چه کاری استفاده کردید و چه اتفاقی افتاد ؟ 10 امتیاز

یادش بخیر دوران کودکی.بچه که بودم یبار که خواهرم خواب بود برای شوخی اونو از تختش بلند کردم. و از پنجره به بیرون انداختم.ولی خوش بختانه(متاسفانه) روی کیسه یه حمل زباله افتاد و فقط کمی مغزش تکان خورد


همه برابر اند ولی ارباب برابر تره

هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.