به نام او که پردیس را آفرید
برنامه ی مشاور خانواده
مجری : شیرپنجعلی چلقوز آبادی کتول محله ای اصل ترد پائولی زاد نژاد راد پرور تاجر زاده ی هوشمند پور نیاییان پرور داراب آبادی جادوگر نژاد ... ( به دلیل کمبود جا از آوردن بقیه ی آن خود داری می کنیم ، در شناسنامه ی ایشان هم جا نشد و وارد نکرده اند ، گیر ندهید
)
دکتر مهمان برنامه : علی بشیری ( معروف به علی بشیر )
مجری : سلام بینندگان عزیز و گرام ، با برنامه ی مشاوره ای در خدمتتان هستیم و بحث امروز ما در مورد سربازی است ، جناب دکتر بشیر بفرمایید:
دکتر : بله ، با سلام خدمت بینندگان گرام ، توجه می کنید؟ هستم در خدمت شما. درسته یا نه؟
م : لطفا ً برای بینندگان ما در مورد سربازی ودلایل این که باید جوانان ما به سربازی بروند توضیح بدهید.
د : بله ، باید خدمت شما ارز کنم که کلا ً سربازی چیز خوبی است ، توجه می کنید؟ هر جوانی برای این که مرد شود باید به سربازی برود ، درسته یا نه؟ من خودم به شخصه به سربازی رفته ام ، توجه می کنید؟ اونم نه 20 ماه ، نه 30 ماه ، بلکه 40 ماه و خرده ای ، توجه می کنید؟
تو دوران خدمت هم دوستان زیادی پیدا کردم که با هم خیلی خوش می گذروندیم و شبا که همه می خوابیدن ما جادو های زیادی رو روی بقیه هم ردیف هامون اجرا می کردیم و چقدر هم می خندیدیم ، توجه می کنید؟
یادم میاد یه بار با هم رفته بودیم تو ماشین فرمانده ، می خواستیم ، ماشین رو بگیریم و در بریم ، خوب سوئیچ نداشتیم ، توجه می کنید؟ ماشین هم سوئیچ می خواد تا روشن شه ، درسته یا نه؟ خوب ما هم نتونستیم ماشین رو روشن کنیم. توجه می کنید؟
م : یعنی نتونستین به هیج وجه دو درش کنین؟
د : البته یکی از دوستان ما بلد بود که چطور بدون سوئیچ ماشین رو روشن کنه ، همون حقه ی بریدن سیم های پشت استارت و وصل کردن اون ها به هم ، درسته یا نه؟
م : بله ، پس دودرش کردین؟
د : البته اون رفیقمون برا دسته گلی که روز قبلش به آب داده بود ، اون موقع تو انفرادی بود ، توجه می کنید؟ پس با ما تو ماشین نبود ، درسته یا نه؟
م : پس دودرش نکردین!
د : البته من قبلا ً این حقه رو ازش یاد گرفته بودم ، توجه می کنید؟
م : پس ماشین رو به سلامتی دو دره کردین؟
د : البته من اون روز ، یادم رفته بود که کدوم سیم ها رو باید به هم بزنم و فقط تونستم برف پاک کن رو به کار بندازم!
م : پس دو دره نکردین؟
د : البته به طور شانسی فهمیدم باید کدوم سیم ها رو به هم بزنم ، توجه می کنید؟
م : پس بالاخره دو دره شد؟
د : ولی از شانس بد ما باطری ماشین خالی شده بود ، توجه می کنید؟
م : خوب ، بعدش چی شد؟ دودره کردین؟
د : یکی پرید بیرون تا ماشین رو هل بده ، توجه می کنید؟
م : بعدش
د : اما زورش نرسید ماشین رو هل بده ، درسته یا نه ؟
م :
د : برای همین همه پریدیم پایین تا با هم هلش بدیم ، توجه می کنید؟
م :
د : بعد دیدم این جوری که نمی شه ، یکی باید بره استارت بزنه ، درسته یا نه؟
م :
د : بعدش من پریدم تو اما دیدم نمی تونم هم استارت بزنم هم گاز بدم ، درسته یا نه ، دنده هم بلد نبودم جا بذارم ، توجه می کنید؟
م : ای بابا ، آخر دودره کردین یا نه؟
د : چون فرمان قفل بود ، نتونستیم ، توجه می کنید؟ واسه همین زدیم به یه درخت و فرمانده فهمید و بعدش هم من برای جریمه یه 20 ماه اظافه سربازی موندم ، درسته یا نه؟ توجه می کنید؟
م : بله ، متشکریم از شما ، بینندگان عزیز تا برنامه ی بعد خدا نگهدار شما.
ببینم ، کسی این رو نقد هم می کنه؟ کجا؟
من همینجا نقدش میکنم برات
سوژه ی پستت بد نیست ولی برای یک پست طولانی سوژه ی کمی بود که زیاد کش داده بودیش و استفاده از شکل هات یکم زیاد بود و اگر کمتر استفاده میکردی خیلی بهتر میشد در کل اگر پستت کوتاه تر بود یا سوژه های بیشتری داشت رل خیلی خوبی میشد
اگر کمی بیشتر پست بزنی حتما این اشکالاتت هم مرتفع میشه
بسیاری از زندگان، سزاوار مرگ هستند، همانگونه که بسیاری از درگذشتگان، سزاوار زندگی؛ آیا میتوان زندگی را به آنان برگرداند؟ پس برای گرفتن جان دیگران، شتاب نکنیم!
گاندالف خاکستری