با سلام خدمت شما شنوندگان رادیو محفل!!!هم اینک مهمان برنامه ما آلبوس دامبلدور هست.ما از ایشون دعوت کردیم تا کمی با هم گپ بزنیم.و در مورد بازگشت لرد و کارهای ایشون حرف بزنیم .این شما و این هم آلبوس دامبلدور!!!!!!!!!
همه محفلی ها داشتند کف میزدند و خوشحال بودند که دمبل در رادیو محفل دعوت شده است.(هرچند هیچ کدوم از اینها در مورد این موضوع که دمبل رشوه داده تا بره چیزی نمیدونستند .بجز این هدی.)
هدی:"بر بچز حال کنین .دمبل ببینین چی کار میخواد بکنه.
محفلی ها:ایول.. ایول .. دمبل دور رو ایول.....
و صدای خبرنگار گر به گوش میرسه.
خ:سلام خدمت تمامی شنوندگان رادیو محفل .امروز بر آن شدیم تا از آلبوس دامبلدور ملقب به دمبل یک مصاحبه زنده پخش کنیم.خب جناب دمبل خودتون رو معرفی کنین؟
دمبل:سلام خدمت عزیزانی که نشستن این برنامه رو میبینن .من آلبوس فستیوال ولفریک برایان دامبلدور ملقب به دمبل هستم.
خ:چند سالتون هست؟
دمبل:حدود 150 سال
خ:
دمبل:تازه اول زندگیمه
خ:شما چند تا بچه دارین؟
دمبل:من!....ندارم عزیز !اما زن تا دلت بخواد داشتم.
خ:محفل از کی و چگونه شروع به کار کرد؟
دمبل:همه چی با یه لپ لپ شروع شد!
خ:چی!
چطور؟
دمبل:من درسامو خوب نوشتم مرلین بهم عیدی داد یه لپ لپ قلقلی داد!بعد من که درش رو باز کرد این هدی از توش در اومد.جایزش بود.بعد اون بهم گفت که بیام و یه گروه ضد این لرد بسازم.
خ:که اینطور!خب الان محفل وضعش چطوریه؟
دمبل:از این بهتر نمیشه!
خ:هوی چرا خالی میبندی!دماغت رفت تو چشم.
دمبل:راستش .وضعیت خیلی وخیم هست.همه میخوان از محفل برن و ما دیگه خیلی کارمون مشکل شده.من میترسم.
خ:شما چه ایدوئولیژی واسه این نوع حرکات دارید؟
دمبل:ها .این چی بود گفتی؟
واضح تر بگو؟
خ:بابا یعنی چه راهی دارید ،چه روشی، چه ایده ای،
دمبل:اها،خب زودتر میگفتی .ما میخوایم لرد رو نابود کنیم
خ:
دمبل:باید بگم که ما میخوایم در این چند روز سکوت اختیار کنیم تا سیاه ها بفهمن ما مظلومیم و کاری بهمون نداشته باشن.
خ:نظرتون در مورد بازگشت اسمش رو نبر بگید؟
دمبل:نظر خاصی ندارم! چون اتفاق مهمی نیوفتاده!
خ:
دمبل:خب زاستش رو بخواین.ما خیلی از این موضوع میترسیم .من میخوام تسلیم شم اما این هدی نمیزاره.میگه که باید کنار نکشیم.
خ:نظرت در مورد گروه وایت تورنادو چیه؟
دمبل:این قویترین گروه در تمامی تاریخ هست
خ:بابا مارو کشتی
دمبل :اگه راستش رو بخواین این گروه چیزی جز چهار تا بچه نق نقو چیزی نیست.همش بچه هایی که عقده ای هستن تو این گروه جمع شدن. ور در یک کلامwc...t
خ:نظرتون در مورد فعالیتهای اسمش رو نبر چیه؟
دمبل:هیچ کاری نمیتونه بکنه!
خ:بابا این پینوکیو ادم شد.تو نمیخوای ادم بشی!!!
دمبل:نمیدونم چی بگم.ما هممون تو محفل دست پاچه شدیم .من اینقدر تو بحران هستم که قراره شناسم رو عوض کنم.اما مگه این هدی میزاره!
خ:چرا محفل ققنوس گذاشتی ؟چرا محفل هدی نذاشتی؟
دمبل:خود هدی گفت که این اسم بهتره!اون گفت که اینطوری بهتر !هیچ کی نمیفهمه که من از لپ لپ در اومدم.اگرم قضیه لو بره همه فکر میکنن ققی از لپ لپ در اومده!
خ:که اینطور!حرف اخرتون!
دمبل:به جون خودم من کاری ندارم همش تقصیر این هدی هست.این نمیزاره منم میخوام برم عضو مرگخوارها بشم .اما این هدی نمیذاره.اون همش به محفلی ها وعده الکی میده.لرد سیاه دستم به ردات بیا و مارو از دست این هدی نجات بده.
خ:خب دیگه تا برنامه بعدی مرلین یار و نگهدار شما
محفلی ها:
.......
هدی:
محفلی ها:
.......
هدی:
خوب بود
فقط ببین تو خیلی خوب افعال معکوس مینویسی.
من فکر میکنم در واقع اینجا منظور از آلبوس خود لردتون بود.
به هر صورت حال نمودیم
گزÛØ¯Ù Ø§Û Ø§Ø² برداشتÙاÛÙ
...
جÙاÙا کاتÙÛ٠رÙÙÛÙÚ¯Øبعد از ÙÙشت٠کتاب ÙØ±Û Ù¾Ø§ØªØ± Ù Ø