با سلام
#################
1-در مورد تفاوت كاتوليگ و پروتستان چند خطي بنويسيد(8امتياز!)كشيش هاي مذهبي پروتستان ازدواج مي كنند اما كشيش هايكاتوليگ هرگز ازدواج نمي كنند.دين كاتوليگ به قول معروف خشك مذهب است اما پروتستان دينشان كمي بازتر است،همچنين كاتوليك ها در زمان جنگ بين اين دينها خونريزبودند و پروتستانيها را مي كشتند به همين دليل امروزه كشورهاي كاتوليگ بيشتر هستند.
كشورهاي داراي دين كاتوليگ در اروپا:لهستان،فرانسه،اسپانيا،ايتاليا،ايرلند هستند اما كشورهاي داراي دين پروتستان:آلمان،انگلستان،سوئد،نروز و فنلاند هستند.
جمعيتي كه در اروپا دين كاتوليگ دارند بيشترهستند.
2-گفته می شه کشیش ها(رهبران مذهبی مسیحیت)حق ازدواج ندارند:اول اینکه : نام رهبران دو دین دیگر رو نام ببرید.(6امتیاز)اسلام:حضرت محمد(ص)
كاتوليگ:پاپ
بابيگري:علي محمد
بهايگري:محمد علي نوري
يهودي:حضرت عيسي
اما در كل رهبر دين مسحيت حضرت عيسي(ع)است.
دوم : آیا در بقایای مذهب ها این قانون نیز هست؟کمی توضیح بدید.(6 امتیاز)رهبران پروتستان نيزازدواج مي كنند.در اسلام ازدواج امر مهمي است و حتي رهبران اين دين مي گويند:هركس ازدواج كند نصف دين خود را كامل كرده است.پس به اين كار تن مي دهند.رهبران پروتستان نيز ازدواج مي كنند.وكلآ تا جاييكه من اطلاع دارم همه رهبران دين ها ازدواج مي كنند جز كاتوليگ ها چون آنها اعتقاد دارند كساني كه انجيل را مي نويسند بايد بسيار پاك باشند و به مسائل دنيوي دل نبندند.به همين دليل دليل تمام عمر خود را در كليساها مي گذرانند.
سنت آگوستین ، سنت آکویناس ، اشلایر، ماخر، کرکگار ، مارتین لوتر وبرخی دیگر كساني كه در اين مورد بحث كردند عبارتند از:
-3-در مورد یکی از دین های یاد شده توضیحی بدید.(راهنمایی : برای گرفتن نمره ی کامل به رهبران دینی،مختصری از اعتقادات عامی،کتاب مقدس و واجبات در ان مذهب حتما اشاره کنید.)(10 امتياز)دين اسلام
س: اسلام چيست؟
ج: اسلام عبارت است از يك سلسله عقايد و احكام كه پاسخگوى همه نيازهاى بشر، در كليه مراحل زندگى مىباشد.
س: بنيانگذار مكتب اسلام كيست؟
ج: اسلام، زاييده فكر بشر نيست. خداوند متعال، اسلام را كامل و بدون كم و كاست، براى جهانيان نازل فرموده است.
س: آيا اسلام مىتواند براى هميشه پايدار بماند؟ و در هر زمان و مكان قابل پياده شدن است؟ و بدرد هر ملتى مىخورد؟
ج: خداوند متعال، اسلام را طورى قرار داده است كه مىتواند در همه اعصار و قرون، در سرتاسر پهنه زمين، دين تمامى ملتهاى جهان باشد.
س: آورنده اسلام كيست؟
ج: خداوند، رسالت اسلام را بر عهده آخرين پيامبرش حضرت محمد (ص) قرار داده است.
س: پيغمبر اسلام در چه زمانى مىزيسته است؟
ج: چهارده قرن پيش. شش قرن پس از ميلاد مسيح (ع) امسال كه سال1399 هجرى قمرى مطابق با1979 ميلادى(1) است. يك هزارو چهارصد و دوازده سال از عمر اسلام مىگذرد.
س: دين اسلام با دين عيسى و دين موسى و ديگران چه فرقى دارد؟
ج: اديان آسمانى بسيارند. هر دينى متناسب با زمان تشريع خودش بوده است، و هميشه با آمدن دين بعدى، دين قبلى منسوخ مىشده است، و اسلام آخرين دين آسمانى و آخرين چراغ هدايت بشر است. فرق بين اديان، درست مانند فرق بين مدارج تحصيلى، ابتدائى، متوسطه و دانشگاهى است. جوامع بشرى نيز همچنانكه در طى اعصار و قرون، مراحل ترقى و تكامل را مىپيمودهاند، دين كاملترى براى هدايت آنان مىآمده است كه با سطح فكر و نوع زندگى آنان متناسب باشد، تا آنكه نوبت به اسلام رسيده است كه دين هميشگى بشر است.
به عبارت ديگر، اديان آسمانى در اصل باهم اختلافى ندارند. آنچه اختلاف بين اديان به حساب مىآيد، چيزى جز تفاوت بعضى فروع يك دين با دين ديگرنمى تواند باشد كه آن هم مربوط به تغيير روش زندگى و تحول جوامع بشرى است.
س: آيا در اسلام تحول و تكاملى وجود دارد؟
ج: اسلام دو جنبه دارد و شامل دو نوع قواعد و قوانين است: اول، قواعد ثابت اسلام، كه تحول در آنها راه ندارد، و اگر تغيير و تبديل پيدا كنند، هلاكت و فساد ببار خواهند آورد، مانند: خوب بودن، راستگوئى و امانت دارى، زشت بودن ظلم و بخل، حرام بودن احتكار و قتل، واجب بودن نماز و روزه، لازم بودن، رضايت طرفين در معامله.
دوم، قوانين متحول اسلام، كه قابل تغيير و تبديل هستند، و مبناى تشخيص اين قوانين، يك سلسله قواعد كلى است كه اسلام وضع كرده است و در هر زمان با توجه به تحولات جوامع بشرى و پيشرفتهاى علمى و تغيير روش زندگى افراد بشر، حكم اسلام را در باره هرچيز تعيين مىكنند.
مثلاً، وقتى وسيله نقليه از چارپا به ارابه، به اتومبيل، به قطار، به هواپيما و به غيره تبديل مىشود، يا وسيله روشنائى از شمع به پيهسوز، به برق، به انرژى اتمى و به غيره تكامل پيدا مىكند، اسلام نه تنها با اين تحول نظر مساعد نشان مىدهد، بلكه بشر را براى طى مراحل تكامل زندگى مادى، تشويق نيز مىكند.
س: آيا اسلام پاسخگوى همه نيازهاى بشر هست؟ چگونه؟
ج: البته! اسلام، كليه نيازهاى فرد و جامعه را مرتفع مىسازد اما، چگونه؟
قرآن كريم و سنت پيغمبر (ص)، دو نوع احكام و مقررات تشريع كردهاند:
اول، احكامى كه اختصاص به يك موضوع بخصوص دارد، مانند: حرام بودن شرابخوارى.
دوم، احكامى كه عموميت دارد و كليه موارد را شامل مىشود، مانند: حرام بودن استعمال هرنوع ماده مست كننده.
س: از كجا مىگوئيد اسلام پاسخگوى همه نيازهاى بشرى است؟ بسيارى پديدهها نوظهور هستند كه در قرآن و سنت، حتى نامى از آنها به ميان نيامده است، مانند: بانك و بيمه كه در هنگام نزول قرآن و آغاز رسالت اسلام مردم نام آن را هم نشنيده بودند.
ج: اسلام دين خدا است و مشيت خداوند برآن قرار گرفته است كه تا ابد بشر را بوسيله اين دين هدايت فرمايد، و علم خداوند بر همه چيز احاطه دارد. بنا بر اين، ما معتقديم كه اسلام پاسخگوى همه نيازهاى بشر است، حتى در مورد پديدههاى به قول شما نوظهور!
همين دو مثال كه شما ذكر كرديد. اسلام ضمن قوانين كلى، حكم خود را در باره هردوى آنها صادر كرده است. مگر بانك غير از مجموعه خدماتى مانند وام، ضمانت، حواله و از اين قبيل است كه اسلام جزء به جزء، احكام مربوط به آنها را بيان كرده است. بيمه هم، يكى ازمصاديق آيه شريفه قرآن كريم: (الا ان تكون تجارة عن تراض منكم)(2) است، كه هرگونه داد و ستد را با رضايت طرفين صحيح مىداند، و مشمول قاعده كلى: (اوفوا بالعقود) است. كه اجراى هرگونه قراردادى را با شرائط مذكور در فقه اسلام واجب مىگرداند.
س: انسان، چه احتياجى به اسلام دارد؟
ج: اسلام عبارت است از عقايد و احكام.
اصول عقايد اسلام، حقيقتاند، و هركس از حقيقت رو گردان باشد، خرافاتى است. از طرف ديگر، اعتقاد نداشتن به اصول عقايد اسلام، باعث محروميت آدمى از رستگارى آخرت مىباشد.
احكام اسلام را اگر كسى گردن ننهد، با دست خود، زندگى دنيايش را خرابكرده است، تكليف آخرتش هم كه معلوم است. شريعت اسلام بر همه نظامها و قوانينها برترى دارد قوانين اسلام، همه جا و همه وقت با مراحل مختلف زندگى انسانها قابل تطبيق است. به عبارت ديگر، بايد گفت: خوشبختى براى انسان جز در سايه تعاليم عاليه اسلام، مفهومى ندارد.
س: اولاً، از كجا بفهميم كه غير از اين جهان كه در آن زندگى مىكنيم، جهان ديگرى هم هست كه آخرت نام دارد و لازمه سعادت انسان در آن جهان، اعتقاد و عمل به اسلام است؟ ثانيا، به چه دليل شريعت اسلام از ديگر نظامها و قوانين بشرى بهتر است و با اوضاع و احوال زندگى انسانها سازگارتر است؟
ج: در مورد اينكه، از پس اين جهان كه در آن بسر مىبريم جهان ديگرى هم هست، دلايل بسيارى وجود دارد، و بحث و استدلال پيرامون آن يك رشته از علوم اسلامى بنام علم كلام را تشكيل مىدهد. از نظر علوم روز هم تحقيقات روانشناسى در زمينههاى تنويم مغناطيسى و احضار ارواح و غيره، جاودانگى روح را پس از مرگ به اثبات رسانيده است(3).
اما، اينكه شريعت اسلام از همه نظامهاى حقوقى و قوانين بشرى بهتر است، با مقايسه احكام و قوانين اسلام با ديگر سيستمهاى حقوقى و قضائى و قوانين ساخته انديشه بشر كه براى رفع نيازهاى گوناگون انسانها تدوين شدهاند روشن مىشود(4).
بد نيست بدانيد كه دانشمندان غربى، با آنكه مسلمان نبودهاند، هركدام با زبان علمى خودشان و با تعبير مخصوص خودشان عظمت اسلام را ستودهاند و به برترى آن بر ساير اديان، اعتراف كردهاند، از جمله:
برناردشاو مىگويد:
(اى كاش اروپا زمامدارى مانند محمد مىداشت، تا همه دردهاى آن را يكجا درمان كند. محمد را بايد منجى بشريت دانست من معتقدم دين محمد تنها دينى است كه همه شرايط لازم را دارا است، و با همه مراحل گوناگون زندگى سازگار است من پيش بينى مىكنم كه اروپاى فردا دين محمد را خواهد پذيرفت. اروپاى امروز هم كم و بيش اسلام را پذيرفته است وه كه دنياى امروز تا چه حد به وجود مردى همانند محمد نيازمند است، كه همه مشكلاتى جهان را حل كند!)
دكتر گرينه فرانسوى مىگويد:
(من همه آيات قرآن را كه با علوم طبيعى و بهداشتى و پزشكى كه از آغاز دوران تحصيل خوانده بودم، بررسى كردم و دريافتم كه با شناختهاى علمى جديد، كاملاً انطباق دارد و در ارتباط هستند، من وقتى دريافتم كه محمد بدون آنكه نزد كسى تعليم گرفته يا درس خوانده باشد، بيش از هزاران سال پيش اين سخنان را فرموده است مسلمان شدم. من اطمينان دارم هركس كه در هر رشتهاى از علوم تخصص دارد، اگر كارى را كه من كردم بكند، يعنى آيات قرآن را كه به تخصص وى مربوط مىشوند. مورد مطالعه و مقايسه قرار دهد، بىترديد اسلام خواهد آورد. البته اگر خردمندانه و بىغرض، در ميدان تحقيق گام گذارد.
ماركس دكتر در فلسفه مىگويد:
(محمد نخستين پيامبرى است كه همه سخنانش ثبت و ضبط شده است. از اينجا، مىتوان به موقعيت ممتازى كه محمد دارد پى برد و راستى و درستى و بىكم و كاستى احاديث وى را دريافت. اين يك حقيقت مسلم است كه رسالت محمد اين بوده است كه جهانيان را با چكيده معارف اديان گذشته آشنا سازد، و اديان آسمانى را جلوهاى نوين بخشد. رسالت محمد، تنها قانون تغييرناپذير جهان است و تمامى دستاوردهاى دين محمد با افكار جديد سازگار مىآيد).
شيريل رئيس دانشكده حقوق دانشگاه وين مىگويد:
(جهان بشريت به خاطر آنكه مردى بزرگ همانند محمد به آن منسوب است، افتخار مىكند. وى با آنكه درس نخوانده بود. توانست بيش از چهارده قرن پيش، شريعتى را بنيان نهد كه ما اروپايىها اگر طى دو هزار سال بتوانيم به اوج معارفش راه يابيم خشنود خواهيم شد.
دكتر ريسين مورخ مىگويد:
(دين محمد از همان نخستين ساعتى كه در زمان پيغمبر ظهور كرد، بر اين نكته تأكيد داشت كه يك دين جهانى است. دين اسلام براى همه نژادهاى بشرى آمده است، و با هر سطح فكرى سازگار است، و در همه جوامع بشرى در هر مرحلهاى از تمدن كه باشند، قابل پياده شدن است).
فيلسوف كرللس اول مىگويد:
(در شرق، قانونى وجود دارد كه محمد فيلسوف عرب، آن را تدوين كرده و پايهگذارى كرده است. اگر همه مردم جهان از اين فيلسوف عرب پيروى مىكردند، و به قانون وى گردن مىنهادند. در سراسر جهان بيش از يك حكومت وجود نمىداشت، و حتى دو نفر باهم اختلاف پيدا نمىكردند، و كسى بركسى نيازمند نمىشد).
س: آمار مسلمانان جهان در حال حاضر چقدر است؟
ج: دقيقا معلوم نيست. آمارهايى كه برخى كتابها و مجلات بدست دادهاند، رقمى نزديك به هشتصد ميليون (800،000،000) نفر را نشان مىدهد(5).
س: مسلمانان در كجا ساكنند؟
ج: مسلمانان، تقريبا، در همه كشورهاى جهان، پراكندهاند و بيشترشان در آسيا و آفريقا بسر مىبرند.
س: آيا مسلمانان عقيده دارند كه دينشان دين جهانى خواهد گرديد؟
ج: آرى، مسلمانان معتقدند كه دينشان دين همه جهانيان خواهد شد و يك نفر غير مسلمان برجاى نخواهد ماند. قرآن كريم وعده فرموده است كه: دين اسلام را بر همه اديان غلبه خواهد داد: (ليظهره على الدين كله).
در احاديث متواتر از پيغمبر (ص) و ائمه اطهار (ع) آمده است كه در آخرالزمان مردى از دودمان پيغمبر اسلام به نام مهدى ظهور مىكند و اسلام را در پهنه زمين، عالمگير مىگرداند.
س: نظر اسلام راجع به زندگى دنيا چيست؟ آيا اسلام به جسم توجه دارد يا به روح نظر دارد، يا به هردو؟
ج: نظريه اسلام در باره زندگى و جسم و جان و ماده و روح، در اين آيه شريفه قرآن كريم خلاصه مىشود: (و منهم من يقول ربنا آتنا فىالدنيا حسنة و فىالآخرة حسنه و قنا عذاب النار اولئك لهم نصيب مما كسبوا)(6) يعنى: و بعضى از مردمان سخنشان اين است كه پروردگارا در دنيا به ما نيكى عطا كن، و در آخرت به ما نيكى عطا كن، و ما را از آتش دوزخ نگاهدار. هم اينانند كه بهره كاملى از تلاش خويش مىگيرند.
در حديث شريف آمده است: (ليس منا من ترك دنياه لاخرته، و ليس منا من ترك آخرته لدنياه) يعنى: از ما نيست كسى كه دنيايش را به خاطر آخرتش ترك گويد، و از ما نيست كسى آخرتش را به خاطر دنيايش ترك گويد!
در حديث ديگر آمده است: (اعمل لدنياك كأنك تعيش ابدا، و اعمل لآخرتك كأنك تموت غدا) يعنى: براى دنيايت چنان بكوش و تلاش كن كه گويى تا ابد زنده خواهى ماند، و براى آخرتت چنان بكوش و تلاش كن كه گويى فردا خواهى مرد!(7).
#############
با تشكر از درس خوبتون
*دنيس*