هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: میخانه دیگ سوراخ
پیام زده شده در: ۱۳:۵۷ شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
#21
در کــــــــــــــافــــــــــــــه:
پــــــــــــق(افکت ظاهر شدن شخصی مجهول الهویه پشت در کافه)
لینی:کی بود؟ :worry:
ماری:نگران نباش گفتم که شوخی کردم لرد نمیخواد تورو بکشه.
غــــــــــــــیـــــــــــــــــژ
شخص مجهول الهویه:hi
لینی :لوموس ............ا تویی لونا ؟.......سکته کردم
لونا:آمدم کمک کنم
ماری :مخسی
لینی:حالا زودتر شروع کنیم تا صبح باید آماده بشیم
لونا و ماری:اوکی
بعد از هفت ساعت سر صبح توکافه:
لینی:اوه ه خسته شدم هنز تموم نشده
دربا صدای شترق باز شد و لرد اومد تو
لرد:اینجا که هنوز آماده نشده ...حالا من با شما چیکار کنم؟ ... کروشیو...(تو فکرش :)آها فهمیدم...لونا رو مجبور میکنم با نجینی دوست بشه :evilsmile: (باصدای بلند)حالا تو لونا (در اینجا لونا به حالت :worry: در میاد)باید به نجینی تو تولدش بهش ابراز علاقه کنی
لونا :وای نه... ارباب من فقط برای کمک اومدم.... لطفا ارباب ....
لرد:ساکت همینی که گفتم اگه نه ...


_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده


پاسخ به: آزاد، قوی، جنگجو و سر بلند باش!(عضویت در محفل ققنوس)
پیام زده شده در: ۱۳:۴۱ سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۱
#22
ای بابا کسی به اینجا رسیدگی نمیکنه من خیلی وقته پست دادم الفیاس جینی کجایین؟

تایید شدید.
پستتونو دیده بودم ولی میخواستم بذارم بیشتر فعالیت کنید اما چون انگیزه و علاقه دارید تایید شدید.


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۱/۱/۲۹ ۱۸:۳۲:۴۰

_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده


پاسخ به: برج وحشت....!
پیام زده شده در: ۱۴:۰۲ شنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۱
#23
بلا: وای نه ارباب حالا چه خاکی تو سرم کنم ؟ عشقم ولدی جون از دست رفت.
ولدی از ته چاه:حالا احساساتی نشو بیا کمک کن .
بلا:ا... آخ جون شما هنوز زنده این ارباب.
ولدی:اگه کمک نکنی بزودی میمیرم
بلا:خوب...
بعد 10 دقیقه:
بلا:آها ارباب شما غیب میشی میای در آغوش من...
ولدی :ا...حالا میمردی زودتر میگفتی (پیشنهادو میگم)فقط طول میدی رمانتیک شه اه... خاک تو سرم نه ببخشید سرت کروشیو...
کروشیوی سرگردانی از چاه در آمده وبه بلا خورد
بلا:آخ ارباب آخ حالا نظرتون چیه؟آخ
ولدی :بجز بخش آخر باهات موافقم
پاق
ولدی برای اطمینان 200 متر اونورتر ظاهر شد
بلا : بریم تو؟
ولدی : آره
قیژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ
.....


_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده


پاسخ به: برج وحشت....!
پیام زده شده در: ۱۶:۰۶ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱
#24
در نزدیکی برج وحشت:
پاق(بلا ظاهر میشود دری دیدیم)
اما هیچ کس رو اونجا نمیبینه! با نگرانی فکر میکنه که:نکنه مای لرد فهمیده باشه و همشون رو کروشیو بارون کرده یا حتی آواداکداورا بارون!اصلا شاید منم پیدا کنه :worry: نه مای لرد رو چه به این کارا!
پس تصمیم میگیره بره پیش ولدی و کل ماجرا رو تعریف کنه.
خانه ی ریدل ها:
پاق (دوباره بلا ظاهر میشه)
لونا :وای اگه الان خودت بری بهتره اگه من برم کروشیو باررون میشیم.
بلا :اوکی تو فکرش:بهتره اگه عصبانی بشه...
تق تق
ولدی:کیه کیه در میزنه درو با لنگر می زنه؟
بلا :منم منم بلا کوچولو
ولدی:کروشیو بر تو مگه نگفتم بری؟
بلا :چ چ چ چرا ... ولی ... من ... (یه دفعه میره رو دور تند)اربا ب راستش ما اونو پیدا نکردیم و ....
نیم ساعت بعد :
بلا: اونا اونجا نبودن :worry:
بعد با حالتی حاکی از ترس از انفجار لرد ساکت میشه
ولدی:کروشیو بر تو مگه من بیکارم بیام به جای شما دنبال یک مشنگ بگردم؟
بلا:نه ولی راستش ...
ولدی حالا ول کن منو ببر اونجایی که اونا غیب شدن !
بلا:اوکی
پاقق(اینبار ولدی و بلا دست در دست هم ظاهر میشوند)


ویرایش شده توسط نیمفادورا تانکس در تاریخ ۱۳۹۱/۱/۲۱ ۱۶:۱۲:۱۸

_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده


پاسخ به: پایگاه مرکزی ارزشی های خودگردان دوستدار ماهی مرکب
پیام زده شده در: ۱۵:۳۸ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱
#25
پس منم میخوام عضو بشم


_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده


پاسخ به: آزاد، قوی، جنگجو و سر بلند باش!(عضویت در محفل ققنوس)
پیام زده شده در: ۱۴:۱۳ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱
#26
این فرم در خواست عضویتمه (دوباره در خواست میدم)



) در محفل ققنوس از گرگینه(ریموس) گرفته تا غول(هاگرید) و حتی مرگخوار(سوروس) داریم. شما هم کمی از پیشینه و نحوه فعالیتت بگو.

منم کهه تانکس دگرگون شونده ام و همسر ریموس

2) تام رو من وارد دنیای جادوگری کردم و همیشه سعی کردم بهش بفهمونم کارش اشتباهه ولی گوش نکرد. به دامبلدور اعتقاد داری؟

بله

3) به قدرت عشق اعتقاد داری؟

آره


4) حدس میزنی اسم رمز ورود به دفتر من چی باشه؟
فوکس ققنوس

5) حاضری تمام و کمال در مقابل ولدمورت بایستی و با اون بجنگی؟
بله و قبلا هم جنگیدم

6) کار گروهی در محفل ققنوس خیلی مهمه. حاضری با هم گروهیات کنار بیای و همکاری کنی؟

آره
7) بنظرت عمل های زیبایی متفاوت مانند عمل بینی و گونه و کشیدن پوست و ... تاثیری در بهبود ظاهر لرد ولدمورت داشته؟

نه بابا اون از زشتم زشتتر شده




_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده


پاسخ به: چرا اسنیپ اونقدر راحت کشته شد؟حتی یک مقدار هم مقاومت نکرد؟!!چرا؟!!
پیام زده شده در: ۱۴:۰۶ دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱
#27
فکر کنم اینم بخشی از نقشه بوده


_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده


پاسخ به: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۱۶:۳۰ چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱
#28
1. مهمترین انگیزه شما برای عضویت در الف دال چیست ؟
خدمت کردن و مایه ی عاب سیاها بودن

2. فکر میکنید اگر به عضویت الف دال در بیایید،چه کمکی میتوانید به این گروه بکنید ؟
عذاب دادن سیاها

3. در صورت مواجه شدن با یک دشمن بیگانه (یک مرگخوار و یا یک جوخه ای) چه عکس العملی نشان میدهید ؟
کروشیو،دوئل و...

4. آیا حاضر به فدا کردن جان خود برای این گروه هستید ؟
بله

5. به نظر شما بزرگترین هدف گروه الف دال چیست ؟
نابودی سیاهی و عذاب سیاها

6. اگر یکی از یاران و دوستان وفادار شما خیانت کند و به عضویت مرگخواران در بیاید،چه رفتاری نشان میدهید ؟
باهاش دوئل میکنم

7. نظر خود را درباره کلمات زیر بیان کنید :

ریش: منو یاد هاگرید و دامبلدور میندازه خوبه
طلسم های ممنوعه: کروشیو و فرمانو رو مرگ خوارها انجام میدم
الف دال:مبارزه با سیاهی عالیه
ارباب سیاهی:بره بمیره کچلم که هست


_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده


پاسخ به: كافه سه دسته جارو
پیام زده شده در: ۱۵:۰۸ چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱
#29
درخانه ی ریدل :
ولدمورت:کروشیو برتو ا...یعنی آفرین بر تو :evilsmile: حالا می رسیم به بقیه ی کار باید...
-------------------------------------------------------------------------
در کافه:
مینروا ‏،‏ هری و هاگرید که هاج و واج مونده بودن بلافاصله به روش تله پاتی به بقیه اطلاع میدن به این صورت:
الو الو شبکه ی محفل ققنوس؟مینروا مک گونگال صحبت می کنه آلبوس دامبلدور به شدت طرفدار ولدمورت شده انگار عقل از سرش پریده زودتر بیاین سه دسته جارو...
-------------------------------------------------------------------------
در میدان گریمولد:
آرتور:خوب همون طور که ...
کینگزلی:یه لحظه ...مینروا داره پیغام میده!...(با تله پاتی) ها ؟..چی : ....باشه الان میایم.(با صدای بلند)ملت زود باشین یک اتفاق عجیب افتاده بریم سه دسته جارو...
پپپپپپپپپپااااااااااقققققققققققققق(افکت غیب شدن دسته جمعی محفلیون)...


_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده


پاسخ به: خانه ی سالمندان!!
پیام زده شده در: ۸:۵۰ چهارشنبه ۹ فروردین ۱۳۹۱
#30
جینی:ای بابا یکی دیگه !نه !
مینروا:
الفیاس :اینکه از آلبوسم کوچیک تر شده
جینی :تو با مینروا برو محفل منم میرم سراغ اسنیپ که برای5،6نفر معجون افزایش سن درست کنه.
الفیاس:حالا چرا 5،6 نفر؟
جینی:خوب معلوم نیست چند تا محفلی دیگه داشته باشیم؟؟؟
و...


_________________

از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور ‏
ارزشی تیز هوش
تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.