امتيازات جلسه اول
هافلپاف:
ماتيلدا استيونز: ١٧
اولين موردى كه لازمه بهتون بگم، اينه كه ظاهر كلى پستتون يه كم ايراد داره. لازم نيست وقتى دو نفر تو يه صحنه، رو به روى هم ايستادن و صحبت ميكنن، بين ديالوگاشون فاصله بذاريم.
اگه به نوشته هاى بقيه اعضا توجه كنين، يه سبك و يه چارچوب خاص داره ظاهر پستشون.
ضمنا ديالوگ هاتون رو به يك شكل بنويسيد.
ماتيلدا گفت: "هى... به من نگاه كن."
ماتيلدا گفت:
-هى به من نگاه كن.
ماتيلدا گفت: هى به من نگاه كن.به جاى اينكه بنويسيد صبح، ظهر يا شب، توصيف كنين. ولى جدا از اون، تيترها رو بولد كنين. با اين كار تيتر از نوشته جدا ميشه و ظاهر بهترى به پست ميده.
ضمنا از شكلك هايى كه تو سايت نيست، تو پستتون استفاده نكنين. ممكنه تو سيستم خيلى ها باز نشه و پستتون به هم ريخته بشه.
هدفم از اين تكليف، ديدن خلاقيت تو پست ها بود.
رول شما هم با اينكه خيلى طولانى بود، ولى ميتونست خيلى خلاقانه تر باشه.
نميفادورا تانكس: ١٧
نقل قول:
موقع صبحانه پدر قسمت حوادس روزنامه را بلند بلند می خواند.
حوادث درسته.
تانكس عزيز
تيترهاتون رو بولد كنين تا از بقيه متن جدا بشه. اينجورى پستتون ظاهر بهترى پيدا مى كنه. الان اون تق تق اول پست، بايد بولد ميشد.
نقل قول:
وقتی وارد اشپزخانه شدم، پدر روزنامه به دست سر میز؛ و مادر در حال قهوه درست کردن بود.
سركش الف رو فراموش نكنين و در مورد علائم نگراشى مراقب باشيد.
نقطه ويرگول، موقعى استفاده ميشه كه جمله تموم شده، ولى توضيحات در موردش ادامه داره. اينجا و بعضى جاهاى ديگه تو پستتون، جاش اشتباه بود.
شكل ديالوگ هاتون رو به يك شكل حفظ كنين. اين مورد تو ظاهر پست و يكدستيش اهميت داره.
گريفيندور:
اميلى تايلر: ١٦
سلام اميلى.
نقل قول:
قدرت تکان دادنش را نداشتم. درحالی که تلاش میکردم بیاد بیاورم که چه اتفاقی افتاده بود و ما کجا بودیم به آرامی چشمانم را باز کردم.
به ياد.
به جاى اينكه تيتر بزنيد صبح يا شب، اين تغيير زمان رو توصيف كنين. اين كار خيلى بهتره. ولى جدا از اين، تيترهاتون رو با بولد كردن از متن جدا كنين تا پستتون ظاهر خوبي پيدا كنه.
پستتون هيچ ديالوگى نداشت. بهتره گاهى ديالوگ اضافه كنين به پست هاتون. اينجوري شبيه يه خاطره به نظر ميرسه و خب... كمى حوصله خواننده سر ميره.
خب پست شما كمى معادلات من رو به هم زد. شما از تو جنگل، سر از يه خونه درآوردين و بعد معلوم شد كه تو يه جنگل ممنوعه، يه شهر طلسم شده وجود داشته... هوم... خب... كمى با چيزى كه من ميخواستم تفاوت داشت.
هرميون گرنجر: ١٨.٥
نقل قول:
-اوه نه هرمی کوچولو، دلت نمیخاد منو ببینی.
دلت نميخواد درسته.
كلا فعل، خواستنه.
پست خوب و جالبى بود. استفاده از شخصيت ها هم جالب بود.
فقط يه موضوعى... وقتى پست رو مى نويسيد، حتما و حتما يك بار از روش بخونيد. تو پستتون يه سرى اشكالات وجود داشت كه معلومه مشكل تايپى و يا از روى سرعت تايپ كردن بود.
رون ويزلى: ١٤
رون عزيز... شما بهم پخ زدين و راجع به آخرين ويرايشتون توضيح دادين. در آخر تصميم گرفتيم كه بابت اين مشكل، ازتون ٥ امتياز كم كنيم. البته اجازه بدين اين توضيح رو بهتون بدم كه اگه اين اشتباه رو تو مسابقات يا دوئل بكنين، پستتون كلا امتيازدهى نميشه.
نقل قول:
یکجا دعوا بر سر راننده بودن بود و یکجا بحث بر سر جای نشستن، یکجا صحبت از کار هایی که باید در طول سفر انجام می دادند بود و ...
يك جا درسته.
نقل قول:
یه سوال ... چرا صبر کنیم تا طیاره رو تعمیر شه؟ میتونیم حرکت کنیم، بالاخره این جنگل یه جایی تموم میشه.
رون عزيز هميشه گفته ميشه جايى كه مهلت زمانى داريد، ارسال رو براى لحظه آخر نذاريد.
تو پستتون اشكالاتى ديده ميشه كه فقط و فقط به خاطر عجله پيش اومدن.
خوب بود پستتون.
ادوارد: ١٩
نقل قول:
اون یادش اومد که قورباغه ها استعداد زاتی تو موسیقی جاز دارن.
ذاتى درسته.
نقل قول:
ادوارد کنجکاو بود. خیی کنجکاو.
نقل قول:
و به میخواست که فرار کنه ولی چیزی که داخل دست تمساح دید که فکر فرار رو از سرش دور کرد.
نقل قول:
بعد از برخورد تو نوازنده و شروع مکامه کلیشهای "سلام. دوست من میشی؟" ادوارد قورباغه و تمساح ترومپت نواز که اسمش لوئیس بود به دنبال گیتاری واسه ادوارد رفتن.
ادوارد پست خوبى بود و لذت بردم از خوندنش.
اما با توجه به ساعت ارسال پست و اشتباه هاى تايپيتون، معلومه سريع نوشتين. به خاطر همين هميشه گفته ميشه كه ارسال پست رو براى لحظه آخر نذاريد.
فقط با توجه به اينكه من پست هاتون رو خوندم، از دو تا چيز تعجب كردم.
اول اينكه فاصله بين پاراگرافاتون چرا اينقدر زياد بود؟ پستتون تيكه تيكه شده بود و من همش منتظر بودم كه يه فاصله زمانى بين توضيحاتتون وجود داشته باشه كه نداشت.
دومين مورد هم اون وسط ها، بين ديالوگاتون فاصله گذاشته بودين. توضيح نميدم چون ميدونم كه ميدونين اين كار چه موقع انجام ميشه. اما اينجا اون موقع نبود.
ريونكلاو:
پنه لوپه كليرواتر: ١٩
پنه لوپه، شروع و پايان پستتون من رو خندوند. خوب بود.
خب...
تيترهاتون رو بولد كنين.
نقل قول:
_ چه صبح مزخرفی!
پنی این را گفت و بلند شد.
_ آخه هواروببین! چقدر داغونه!
_ آره راست میگی هوااصلا جالب نیست.
_ چه صبح مزخرفی!
پنی این را گفت و بلند شد.
_ آخه هواروببین! چقدر داغونه!
_ آره راست میگی هوااصلا جالب نیست.با توجه به اينكه ظاهر پستتون درسته، فكر مى كنم اينجا از دستتون در رفته.
جاى شكلك تو پستتون خالى بود. گاهى ازشون استفاده كنين.
فكر مى كنم خيلى خلاقانه تر و راحت تر ميتونستين بنويسيد. سخت نگيريد... اينجا دنياى جادوييه و هر اتفاقى ممكنه بيوفته.
سدريك عزيزپستتون به دليل اتمام مهلت ارسال، امتيازدهى نشد.
ویرایش شده توسط بلاتریکس لسترنج در تاریخ ۱۳۹۷/۴/۲۱ ۲۱:۰۳:۲۲
ویرایش شده توسط هوريس اسلاگهورن در تاریخ ۱۳۹۷/۴/۲۷ ۴:۵۷:۴۹