هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: تولد 9 سالگی جادوگران !
پیام زده شده در: ۲۲:۳۶ شنبه ۹ دی ۱۳۹۱
#41
سیلام

یه "سیلام" در موجودیت ما مونده بود که الفی جان لطف کردن اونم کپی کردند. البته بگذریم از اینکه خودمم از یکی دیگه کپی کردم. و اونم قطعا از یکی دیگه کپی کرده

کلا خواستم بگم که ما شهرستانیا نمی تونیم بیایم. کلی عکس بگیرید، آپلود کنید، ما هم ببینیم. سوکسا و سوکسی و سوکسو هم سلام میرسونن. شادی ها و خوشی هاتون هم کوفتتون بشه :zogh:


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۲:۲۷ شنبه ۹ دی ۱۳۹۱
#42
ای دوستانی که همیشه از اینکه اعضای فعال کم هستند گلایه می کنید، اینو بخونید؛ تازه در مورد یه کاربر عضوه! نه یه کاربر مهمان که صددرصد وضعش بدتره!

بعد از صد سال یه وقت خالی واسه تو نت اومدن پیدا کردی. دلت برا سایتی که همیشه عاشقش بودی تنگ شده. آخرین باری که ترکش کردی، خیلی اوضاع و احوال خوبی نداشت. بالاخره پس از کلی کلنجار رفتن با خودت، سایت باز می کنی. چند دقیقه طول می کشه تا صحفه لود شه، اون هم از با اینترنت512! عیبی نداره، از عشق و علاقم کم نشده. هوووم... قالب جدید. بزار برم تو یه تایپیکا ببینم چندچندیم. واردش میشم. یه چند دقیقه اونم طول می کشه. یکم بیشتر از حد معمول. کمکم داره حوصله ام سر میره. ولی از سوژه ی عالی تایپیک، حوصلم بر میگرده. دیگه طاقت ندارم. می خوام داستان رو ادامه بدم! روی گزینه پاسخ کلیک میکنم. یه چند ساعتی طول می کشه، ما هم خوابمون می بره، بیدار هم که میشیم سوژه یادمون میره

این بود شرایط پست زدن در سایت!


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: جک جادویی
پیام زده شده در: ۱۷:۱۳ چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۱
#43
شنیدید میگن تایپیک آدم مثل خونه دوم اون میمونه؟ خو من الان اختراعش کردم

بزار یه جوک بگم شاد شید:

روزی روزگاری، در اداره بین المللی جادوگری ایران، یه رییسی کار می کرد. رئیس قصه ی ما، بیسیار روی زان شکلاتیه فارسی تعصب داشت. خلاصه روزی صبرش تموم شد و بخشنامه ای صادر کرد. در آن بخشنامه گفت که تمام ادارات ما باید از زبان عربی باید پاک سازی بشوند.
اون طرف ماجرا، یکی از بخش های این اداره:" دایره ی حمل و نقل مستقیم" نام داشت. روز ها گذشت و گذشت تا روزی وزیر سحر و جادوی ایران تصمیم گرفت تا از آن جا دیدن کند. وزیر سحر و جادو هراه با رییس آن اداره یکی یکی بخش های اداره را بررسی می کردند تا نوبت به آن بخش رسید. به آن بخش که رسیدند دیدند با خط بزرگ نوشته بود:
"گردکی اورد و برد سیخکی، مفدمتان را گرامی می دارد"

عاقا این رییس سرخ شد، کبود شد، سیاه شد آخرش هم خودتون تصور کنید دیگه...


ویرایش شده توسط لی جردن در تاریخ ۱۳۹۱/۹/۲۹ ۱۷:۵۱:۲۷

Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: ارتباط با ناظران پاترمور
پیام زده شده در: ۱۳:۵۲ شنبه ۱ مهر ۱۳۹۱
#44
با سلام
من می خواستم این تیکه ی ارواح رو ترجمه بنمایم. ترجمه بنمایم آیا؟





-----------
سلام

ممنون از قصد همکاری. ولی نه. ارواح نه ! لطفا قسمت ترجمه نشده دیگه ای رو انتخاب کنید. موفق باشید



ویرایش شده توسط ریگولوس بلک در تاریخ ۱۳۹۱/۷/۱ ۱۵:۴۲:۴۷

Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: شرفیابی محضر وزیر اعظم، اشهد خوانده وارد شوید
پیام زده شده در: ۱۹:۴۱ جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۹۱
#45
وای اگر که ارباب حکم جهادم دهد! ارتش وزارت نتواند که جوابم دهد!


سلام. شما در نتایج مسابقات مرلینی، پارتی بازی کردی. مطعلقه با کلی پست که بهترین آن 18 بوده اول شده. در حالی که ارباب با میانگین 19 باید اول میشده. منم که هیچ پخی نشدم

خو دیه. برو غلط املایی رو اصلاح کن


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: کمیته انضباطی ( اعتراضات به داوری )
پیام زده شده در: ۱۰:۲۹ پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۱
#46
عاقا من می خوام به جای کاپیتان همیشه غایب در صحنه از تیم خودمون دفاع کنم.

آقای وزیر شما در طی این اعتراضات به طور واضح گفتید تیم ما به در خشت لای دیوار هم نمیخوره. اصن برفرض اینطوریه و تیم ما بر اساس بازیکنان جوان بسته شده. شما که نباید تو زوق بازیکنان جوان پرور ما بزنید. من از همین جا درخواست جریمه برای این توهین واضح می کنم

در ضمن تیم ما 5 نفره. هوگو اصن تو تیم بازی نمی کنه. این موضوع به تمام داوران ابلاغ شده. در مورد امتیاز ویکتور هم اصن شما فکر کنید من رشوه دادم به داور مشکل شما چیه؟ اصن به شما چه؟:ygrin;

فراموش نکنید کصافط، کثافت نوشته میشه!
:zogh:


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: کی, کِی, کجا؟؟؟
پیام زده شده در: ۱۳:۵۳ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
#47


کجا؟
در ساختمان امپایر استیت


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: دره گودریک
پیام زده شده در: ۰:۴۸ دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۱
#48
در خیابان های لندن

محفلیون دسته دسته در خیابان های لندن دنبال موزه می گشتند.هری سعی داشت دامبلدور را قانع کند که نقشه های مشنگی، خودشان راه را به آدم نشان نمی دادند. در همین هنگام سیریوس نفس نفس زنان از راه رسید و با لحنی بلند گفت:
- آلبوس! یه دیقه بیا! یه چیزی هست که باید نشونت بدم.

محفلیون به دنبال سیریوس رفتند. کمی بعد، به مکانی که سیرویس می گفت رسیدند. سیریوس به بنر تبلیغاتی بزرگی که در آن جا نصب شده بود، اشاره کرد.

-

- نه بابا اونو نمیگم. کناریش رو ببینید:vay:

دامبلدور آهی کشید وگفت:
- اونو میگی؟ به من چه که نمایشگاه جواهرات سلطنتتی با انگشتر نگین در موزه ی ملی...، صبرکن ببینم

- این بوقی چقدر شبیه انگشتر منه

در راهرو های فاضلاب

- ارباب، اینجا دیگه داره خیلی بو میده:worry:

ارباب لرد ولدمورت کبیر، نگاهی به وینسنت کرد و گفت:
- ارباب فکر همه جا رو کرده وینسنت، الان باید از این نردبون بریم بالا

لودو که داوطلبانه به عنوان اولین نفر از نردبون بالا رفت، به سختی درب چاه را باز کرد. مماغش بعد از مدت ها هوای تازه را حس کرد.

- د بنال دیگه چه خبره اون بالا؟

لودو مکان خود را شناسایی کرد. ساختمان قدیمی ای به چشم می آمد. ساختمانی که در بالا ی آن با خط درشتی نوشته بودند.

موزه ی ملی لندن


- ارباب فکر کنم یه جایی برای گشتن پیدا کردیم.



Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: بهترین نویسنده ایفای نقش
پیام زده شده در: ۹:۴۰ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۱
#49
لرد ولدمورت
توضیحو که دوستان دادند


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده



پاسخ به: سازمان ملل جادوگری
پیام زده شده در: ۲۱:۳۰ چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۱
#50
سوژه جدید

- جناب وزیر!

این صدای سالی بود که آرامش لودو رو به هم زده بود. لودو هیچ وقت فکر نمی کرد که وزیر شدن می توانست این همه گرفتاری داشته باشد. سالازار که نفس نفس می زد گفت:
- جناب وزیر، کاراگاهان به خاطر بیکار شدن دارن تظاهرات می کنن. فحش بد هم میدن

لودو که به نظرش سالی سوالی کم اهمیتی پرسیده بود، گفت:
- برو بگو یارانه ها ریخته شد، خود به خود مشکل حل میشه

سیم ثانیه بعد


- لووودو! این کاراگاها ول نمی کنن.هی دارن با صدای بلند شعار تبلیغاتی میدن. نمیزارن بخوابیم:vay:

- خو برو بهشون بگو یارانه ها ریخته شد، ولی نمیتونید برداشت کنید

دوسیم ثانیه بعد

سالی بدون اینکه در بزند وارد شد و گفت:
- لودو!!

وزیر سحر و جادو که عصبانی شده بود، گفت:
- سالازار جان، عزیزم، مامان بابات بهت یاد ندادن وقتی می خوای وارد جایی بشی اول باید در بزنی؟

سالازار که گویی اصلا حرف های لودو را نشنیده بود، گفت:
- یه نامه اومده، دو هفته ی دیگه اجلاس سازمان ملل جادوییه!

- خوب مشکلش چیه؟ یکی از اقوامو می فرستیم بره شام مجانی بخوره

سالازار آب دهنش را قورت داد و گفت:
- مشکل اینه که میزبانش ما هستیم:worry:


Modir look at that ticket
I work out
Modir look at that ticket
I work out
When I go to "contact us", this is what I see
Modirs are in bed and they wont answer me
I got passion in my head and I ain’t afraid to show it

I’m ANGRY and I know it


تصویر کوچک شده







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.