لردولدمورت پریروز از خانه بیرون آمد و کچل بود. دیروز هم از خانه بیرون آمد و کچل بود. نشان دهید که اگر ولدمورت فردا هم از خانه بیرون بیاید همچنان کچل خواهد بود یا خیر. (10 امتیاز.
الان منظورتان از خانه چیه؟ولدمورت از توی خانه بیرون می اید یا از توی قصر؟
خب حالا ولش می ریم سراغ جواب:
بازهم کچل خواهد بود؛اخه یه لحظه ولدمورت راباموتصورکن اصلا امکان نداره!بهش نمی اید درضمن کچلی مدشده!از نظرپزشکی مشنگی کاشت موبه زمان زیادی نیاز داردواز نظر پزشکی جادویی این کارممکن نیست چون که دراثر تقسیم روح بی موشده موکاشته نمی شود.بنا براین تا اطلاع ثانوی کچل خواهدبود.
رولی بنویسید و در اون چیزی رو به کسی، کسی رو به چیزی، چیزی رو به خودتون اثبات کنید. یا حتی میتونید طوری بنویسید که کسی چیزی رو به شما یا هر کس ِ دیگهای اثبات کنه. کلاً آزاد هستید، فقط مهم اینه که محور سوژهتون همین اثبات کردن باشه. (20 امتیاز)
رزخسته از کلاس برگشت در چوبی خانه راهل دادو داخل شدکیفش را کنار در ول کردوبه سمت مبل شیرجه رفت.تلویزیون راروشن کردوبه جمعیت که روبه رویش استاده بودندگفت:می شه لطف کنید یکم از جلوی تلویزیون بیاییدکنار،می خواهم فیلم ببینم.
ولی جمعیت هم چنان جلوی تلویزیون بودند.دنیاکنارش نشست وپایش راروی پایش انداخت ودفترش را روی ان گذاشت ومدادش رااز پشت گوشش برداشت با نگاهی سرشار از بی اعتمادی گفت:اسم.
رز که خیال می کرداشتباه شنیده گفت:چی؟
داینا:نام ونام خانوادگی.
رز سریع جواب داد: رز زلر
-نام پدر؟.
اقای زلر
-نام مادر؟.
خانم زلر
-نام محل تحصیل
رز:مدرسه ی علوم وفنون جادو...نه یعنی جاروگیریه هاگوارتز.
- شغل؟
ندارم.
سام گفت:اهان!مچ شوگرفتیم یه بی کار که توی مدرسه ی اموزش کارگری درس می خونه!
رز با تعجب پرسید:می شه بگی با کی هستی؟
پت بااخم گفت:ببین دخترخانم ما رز رامی خواهیم بگوبهاش چی کار کردی؟
رز با تعجب بیشتر جواب داد: منظورت ادم رابایی هست؟اخه چه جوری می تونم خودم رابدزدم؟اشتباه گرفتی زنگ خونه بغلی رابزن!
دنیا:ما راگول نزن مابچه نیستیم.رز کجاست؟
-معلومه چی می گین؟
سیاوش:دنبال رز هستیم.فردا برای ایران بلیط داره.
رز از جا پرید:برام بلیط گرفتین؟بدون هماهنگی؟
سام:برای تونه برای رز.حالا نشانی رز بده
-من رزم.
داینا خندید:توگفتی منم باور کردم!
-به زیرپوش سوراخ سوراخ مرلین قسم من رزم
کارین که تا ان موقع حرفی نزده بود گفت:برو برو یکی دیگرو خرکن!
رز از سرکلافگی بلندشد:شما خرهستید لازم نیست خرتون کنم.به چه زبونی بهتون بفهمونم که من رزم؟
دنیا:ما با جه زبانی بهت بفهمانیم که تو رز نیستی؟
رز فریاد زد:به پیژامه ی سوراخ مرلین قسم من رزم.
همه با نگاه شان به رز نگاه می کردنند
رزادامه داد:اصلا بیایید بریم به هاگوارتز اون جا بهتون می گن من رزم.
سیاوش گفت:کیا بهمون می گن رفتگرا؟
رز باعصبانیت گفت:نخیر هم گروهی هام الا، سارا، ریونا، باری و...
سام حرفش راقطع کرد:باری ?!باری کیه دیگه؟
رز جواب داد:هم گروهیمه دیگه.
سام گفت:یعنی به همین زودی ما رافراموش کردی؟دوستای جدیدپیدا کردی مارا انداختی تو سطل اشغال؟
رز:نه بابا.توهم دلت خوشه ها!
سام که حرف رز رانشنیدادامه داد:اگه رز زلر بود چنین کاری نمی کرد من رز رامی خواهم
رزجیغی از سرناامیدی کشید ودست دوستانش را گرفت .کمی بعد در هاگزمید بودندوقدم زنان به سمت هاگوارتز می رفتند.
کارین پرسید:حالا این مدرسه ی جاروکش ها کجاست ؟
رز با دست به قلعه اشاره کرد
سیاوش گفت:از ظاهرش پیداست مدرسه ی جاروکش هاست!
دنیا:اونجا؟اونجا که بیشتر شبیه خرابه هست!
سام:اِ بچه ها بهتره بریم من یادم امد الان با استادم قرار گاشتم!
رز بدون توجه به حرف دوستانش پیش می رفت.کمی بعد وارد محوطه شدندوقلعه برای مشنگ ها قابل دیدن شد.همین طور که راه می رفتندپسری سواربر جارو جلوشان را گرفت.
رز با دیدن پسر خوشحال شدوگفت:باری تورو به ریش مرلین قسم به این ها بفهمون من رز زلرم.
از پشت سر رز کارین گفت:تورز نیستی.
رز نگاه ملتمسانه اش رابه باری انداخت باری با قیافه ی متفکری گفت:شاید معجون مرکب خورده باشی ازکجا مطمئن باشم؟
رز خشمگین فریاد زد:از دست شماها!من رز زلرم اگه شک داری خب یه سوال بکن!
باری جواب داد:اون روش محفلی هاست یه مرگ خوارهیچ وقت از روش محفلی ها استفاده نمی کنه!
ولی حس مرگ خواریم بهم می گه تو رزی