هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: هدف دراکو چه بود ؟ کشتن دامبلدور يا ورود مرگخواران ؟
پیام زده شده در: ۱۴:۲۵ جمعه ۵ آبان ۱۳۹۱
#51
به نظر من خیلی فرضیه ها در این مورد وجود دارد!!!
1-ترس دراکو از ولدومورت!
2-برای این که خانواده اش کشته نشوند چون ولدومورت میخواست اگر دراکو اون ماموریت را انجاام نداد خانواده اش را بکشد!چون پدرش قبلا این مامویت را با موفقیت به فرجام نرسانده بود!
3-میخواست از شر دامبلدور راحت شود!
بیشتر از این به ذهنم نمیرسه!!


not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg


پاسخ به: وردهای ساخته ی خودتون
پیام زده شده در: ۱۴:۴۳ چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۱
#52
اورنالیا!
وردی که دوستانتان را که میخواهید دورتان ظاهر میکند به شکلی که هیچ شکایتی نداشته باشند!
مثلا من میخواهم چو و فلور و پنه و دافنه را بیارم میگم:اورنالیا ف،د،چ،پ!
یعنی اول اسم هر کس!
ف=فلور
چ=چو
د=دافنه
پ=پنه


not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg


پاسخ به: وردهای ساخته ی خودتون
پیام زده شده در: ۱۴:۴۳ چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۱
#53
اورنالیا!
وردی که دوستانتان را که میخواهید دورتان ظاهر میکند به شکلی که هیچ شکایتی نداشته باشند!
مثلا من میخواهم چو و فلور و پنه و دافنه را بیارم میگم:اورنالیا ف،د،چ،پ!
یعنی اول اسم هر کس!
ف=فلور
چ=چو
د=دافنه
پ=پنه


not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۵:۰۵ یکشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۱
#54
ممنون


not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۹:۲۷ شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۱
#55
ببخشید.این آدرس ایمیل من تو پروفایلم نوشته ولی من نمیخوام دیگران آدرس ایمیلمو بدونند.چیکار باید بکنم؟


not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۱۰ پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۱
#56
نام:جینی ویزلی
سن:12
سال:دوم
جنسیت:زن
رنگ چشم:آبی
گروه:گریفندور
مو:قرمز و تقریبا بلند
ظاهر کلی:قد نسبتا بلند،لاغر و زیبا!
نام کامل:جنیورا(نمیدونم ویزلی)
جارو:نیمبوس(نمیدونم چند هزار)!


not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg


پاسخ به: آزاد، قوی، جنگجو و سر بلند باش!(عضویت در محفل ققنوس)
پیام زده شده در: ۱۴:۳۹ چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۱
#57
باید سوالا رو بنویسیم؟
من حوصله ندارم!
جواب ها:
1-محفلی(تو فیلم بودم)
2-یه دامبلدور اعتماد دارم!
3-بله
4-پسران سیاه!
5-بله!
6-بله
7-بله!



جینی عزیز ... وقتی حوصله نداری چند تا سوال رو کپی کنی ، میخوای توی محفل و ماموریت ها شرکت کنی ؟

من فعالیت شما رو دیدم ، در واقع فعالیت خاصی توی رول نداشتید و به نظرم رول هاتون هنوز جای کار داره ، میتونید بیشتر پست بزنید و درخواست بدید که نقد بشه که نکات ضعف و قوت پستهاتون رو بشناسید و روشون کار کنید و قوی تر کنید ، اون موقع حتما میتونید یکی از افرادی باشید که جلوی ولدمورت و مرگخواران پلیدش می ایسته

تایید نشد
آلبوس دامبلدور


ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۱/۶/۳۱ ۰:۰۶:۴۵
ویرایش شده توسط آلبوس دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۱/۶/۳۱ ۰:۱۱:۵۶

not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg


پاسخ به: نوزده سال بعد
پیام زده شده در: ۱۸:۲۹ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۱
#58
اسکور:خب چی کار میتونی بکنی؟
دراکو:میتونم جلوی جیمز را بگیرم!
-میدونم.اما چه جوری؟
-خب میرم اون سنگ رو به زور ازش میگیرم!
-بابا؟
-بله؟
-هیچی!
-خب باشه من رفتم!
دراکو اسکور و آلبوس را هول داد اونور و جارویش را برداشت و رفت.
اسکور و آلبوس نگاهی به هم کردند و بعد آلبوس با عجله و ترس گفت:وای اسکور باید برگردیم قلعه!
اسکور:آره بدو بریم.
-وای خیلی راهه!
-خیلی راهه ولی نه با اون جارو ها!‍
-بدو بریم!
اسکور و آلبوس با خیال راحت به قلعه برگشتند و فوری به خوابگاه رفتند.اما بریم سراغ دراکو!
دراکو:من را نیگاه کن گیر کیا افتادم!به لطف دسته گل این دو تا باید برم و.....ولش کن بابا یه بار هری جونم را نجات داد منم واسه جبراان به بچش و بچم کمک میکنم!


not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg


پاسخ به: مشکل در پاترمور
پیام زده شده در: ۱۷:۴۹ سه شنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۱
#59
پادما تو بازی هری پاتر رو داری؟


not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg


پاسخ به: نوزده سال بعد
پیام زده شده در: ۱۷:۱۳ دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۱
#60
آلبوس:جیمز واقعا حرسمو در میاره.
اسکور:یه دیقه وایسا!
-چی شده؟
-دقت به اون سنگ توی دست جیمز کردی؟
-آره خب......تو هم داری به همون که من فکر میکنم فکر میکنی؟
-آره.اون سنگه بود که از جیبم افتاده بود!
-وای حالا چیکار کنیم؟
-جیمز خیلی زود سنگ رو به بابات میرسونه
-بابام؟میکشتم!
-نه تا وقتی بابای من هست!
-بابای تو چیکار میتونه برام بکنه؟
-خیلی کارا.فقط کافیه یه جوری بریم کاخ...
آلبوس سوروسو حرف اسکور را قطع کرد و گفت:عقلت را از دست دادی؟آخه ما چه جوری بریم کاخ؟
-بذار حرفمو بزنم.ما تا کاخ مالفوی ها پیاده میرویم و همه چیز را به بابام میگیم.
-باشه.
-بریم!
آلبوس سوروس و اسکور راه افتادن تا نقشه ی احمقانه ی اسکور را عملی کنند.
بعد از مدتی راه رفتن بالاخره به کاخ مالفوی ها رسیدند.
اسکور همه چیز را برای باباش دراکو تعریف کرد.
دراکو:آخه این چه کاری بود شما کردید؟:vay:
اسکور:من فقط میخواستم لرد ولدومورت را برگردونم و خودم و آلبوس را به شهرت برسانم.
آلبوس:گند زدی اسکور مگه نگفتم نگو به بابات کی را میخواستیم برگردونیم!
دراکو:میخواستین لرد را برگردونید؟
اسکور:بله
دراکو:آخه من از دست شما چی بگم؟! :vay:
اسکور:یه چیزیب گو دیگه باب
-با من شوخی نکن حالا آلبوس بابات بفهمه چی میشه؟
آلبوس:اگه بفهمه میخواستیم لرد را برگردونیم کلا بدبختم میکرد!
-باشه.کمکتون میکنم.


not only wizards,witches are here too

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر !
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی !!!‏
برای عشق !!!!‏
برای گریفیندور.
http://upload.tehran98.com/img1/5atum4n9ui53pjad2p3k.jpg






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.