هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: سالن ورزش های ماگلی
پیام زده شده در: ۱۶:۲۱ چهارشنبه ۹ تیر ۱۳۹۵
#51
چند روز بعد
از زمانی که لرد تمام بدنش شکسته بود،جمعیت مرگخواران تسترال وار به لرد میرسیدند.هکتور 24ساعته برای لرد معجون درست می کرد ولی لرد برای امنیت آنها را روی دیگر مرگخواران آزمایش می کرد.به همین دلیل نصف مرگخواران به دلیل بلایای طبیعی که سرشان می آمد، از خانه ریدل رفته بودند.

ردولف که هنوز از پست قبلی در فکر لرد شدن بود،برای اینکه کاری کند که لرد نتواند از جایش بلند شود برنامه ای ورزشی برای لرد نوشت وبه دست لرد داد وگفت:
-لرد این برنامه ورزشیه شما که تناسب بدنتونو حفظ کنین.

لرد که برای اولین باراز دیدن این برنامه به وحشت افتاده بود گفت:
-ردولف تو میخواهی ما را بکشی؟این چیه؟آخه کسی که کل بدنش شکسته کی وزنه برداری میکنه؟
سپس از روی عصبانیت کروشیوی نثار هکتور کرده بود.هکتور که برای اولین بار کاری اشتباهی انجام نداده بود،به تلافی این کار منوی مدیریتش را باز کرد و ردولف رابلاک کرد و او را با وثیقه آزاد کرد.آرسینوس که در از این دیوانه بازی ها خسته شده بود بلند شد وگفت:
-بس کنین،ارباب ما شمارو پیش دکتر مشنگا میبریم تا بلکه بتونن شما رو بچسبونن.

لرد که از فعل"بچسوبنن"ناراحت شده بود و به شخصیته همایونی اش برخورده بود گفت:
-ما فقط پیش دکتر توحید ظفرپور می رویم.

ردولف از ته سالن خندید.جمیعت در پوکر فیس عیمقی فرو رفتند و به ردولف خیره شدند.ردولف از ترس گفت:
-ارباب اون دکتر زنان وزایمانه.....

بلاتریکس از جایش جهشی کرد و توپش را بالا گرفت و اسپک زد سپس کروشیوی به سمت ردولف روانه کرد وگفت:
-تو این دکتر زنان زایمانو از کجا میشناسی؟؟؟؟؟



ویرایش شده توسط نیوت اسکمندر در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۹ ۱۶:۴۱:۳۲


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۱:۳۸ سه شنبه ۸ تیر ۱۳۹۵
#52
لطفا جایگزین کنید.
---------------------------------------------
نام:نیوت آرتمیس فیدو اسکمندر

لقب:اسی شاخدم

گروه:گریفندور

پاتروناس:شاخدم

سن:119سال

چوبدستی:32 سانتیمتر، چوب گردو، مغز ریسه ی قلب اژدها بعلاوه هرچیز خفن!!!

مشخصات ظاهری:
وحشتناک ساحره کش!!

مشخصات اخلاقی:
باز هم وحشتناک ساحره کش!!!

وسیله نقلیه:
گوی آتشین چینی مدل 2016 isi

اطلاعات بیشتر:
نیوتون «نیوت» آرتمیس فیدو اسکمندر ، او یک جانورشناس جادویی و نویسنده‌ی کتاب «موجودات جادویی و زیستگاه آنها» و نویسنده کتاب فیزیک کوانتوم جادویی است. او در سال ۱۸۹۷ متولد شد او به دلیل علاقه‌ی وافر خود به موجودات جادویی و تشویق‌های مادرش که یک پرورش دهنده‌ی هیپوگریف بوده است، جانورشناس جادویی می‌شود. او پس از فارغ التحصیل شدن از هاگوارتز، وارد وزارت سحر و جادو شده و شغلی در بخش تنظیم مقررات و کنترل موجودات جادویی به دست می‌آورد. او ابتدا به بخش جن‌های خانگی منتقل شده، سپس در قسمت هیولاها کار میکرد، باعث بوجود آمدن ثبت قانونی گرگینه‌ها در ۱۹۴۷ می‌شود، در سال ۱۹۶۵ قانون منع پرورش خانگی هیولاها را به ثبت ‌رساند و در طی سفرهای بسیار، تحقیقات مفصلی در مورد اژدهایان انجام می‌دهد. بخاطر تلاش‌های فراوان او در زمینه‌ی جانورشناسی جادویی، سال ۱۹۷۹ مفتخر به دریافت نشان مرلین درجه دو می‌شود.وی درسال 1999 بخاطرکشف قانون جاذبه مفتخر به دریافت نوبل فیزیک جادویی میشود،همچنین او از پایه گذاران فیزیک کوانتوم جادویی است.او اکنون بازنشست شده ودر خدمت لرد ولدمورت است.


انجام شد.
ببینم اون چیه کیه تو آواتارت؟ داکسیه یا پیکسی؟


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۸ ۲۱:۴۷:۳۰


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۲:۲۰ دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵
#53
سلام ارباب
لطفا اینو نقد کنید.
نقل قول:
من اشتباه می بینم یا پست ها واقعا دارن کوتاه تر می شن؟ اگه این طوره از این موضوع خوشحالیم!

بخاطر همین کوتاه نوشتم.



پاسخ به: گـِـُلخانه ی تاریک
پیام زده شده در: ۲۱:۵۶ دوشنبه ۷ تیر ۱۳۹۵
#54
لینی که تازه فهمیده بود با چه گاومیشی(بخوانید جادوگر!!) همگروه شده در پوکر فیسی عمیق رفت و گفت:
-همونی که شبا ردولف میخوره میره دنباله ساحره ها.

بارفیو که تازه فهمیده بود منظور لینی چی هست گفت:
-خوب زودتر بگو ره.

جمعیت که فهمیده بودند تا آن زمان هر چه شیر میخورند،شیر کشف رازی است،ابتدا بارفیو را به 48 روش سامورایی به دیوار بستند سپس او را تا پایان سوژه آزاد کردند.

لینی به تقسیم وظایف ادامه داد:
-آرسینوس،تو هم دی جی مراسم باش.

آرسینوس خنده ای کرد سپس نقابش را در آورد و به جایش نقاب مرلینم را به صورت زد.

مورفین از ته اتاق فریادی زد و سپس به خواب رفت و اندکی بعد بلند شد و گفت:
-چیژه مراشمم ماله من.یه محموله از افغانشتان داره میا......

لینی که مسئول پارتی بود،منوی مدیریتش را باز کرد و ردولف را مدیر کرد تا بیناموسی بازی در اورد و سپس بلاتریکسن را بلاک کرد تا در جشن راحت باشند.







ویرایش شده توسط نیوت اسکمندر در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۷ ۲۲:۱۶:۱۵
ویرایش شده توسط نیوت اسکمندر در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۷ ۲۲:۲۰:۴۷


پاسخ به: اتوبوس شووالیه
پیام زده شده در: ۲۲:۰۹ جمعه ۴ تیر ۱۳۹۵
#55
ملت بدبخت جادوگرنما که از شنیدن این حرف جا خوردند،در همان حال به یکدیگر نگاه کردند و همهمه ای شد.تراورز که دید آسلام مرلینی دارد به زیر سوال می رود تسبیحش را برداشت و دور گردن وینکی انداخت و گفت:

-این جن مرلین ستیز حرام است.

سپس پس از اینکه او را به 24 روش سامورایی خفه کرد رو به رودلف کرد وگفت:

-این بود آسلام،این بود آسلام مرلینی...

ملت جادوگرنما و رودلف گریه کردند.تروارز که سادیسمش اوت کرده بود و جو گرفته بودش،ادامه داد:

-ای ملت جادوگرنما،به بند تنبون مرلین استفاده نکردن از مرلینگاه حرام است.

جمعیت در پوکر فیسی عمیقی فرو رفته بودند،برای اینکه تروارز تند تند فتوا میداد و فتوای قبلی اش را نقض میکرد.باروفیو که شیر گاوش از این سخنان ارزشی خشک شده بود گفت:

-مرلینم اینقدره فتوا ره عوض نکرده ره.

-استفاده از گاوت حرام است.

مرلینم تصمیم گرفت به مناسبت فتوا صادر کردن تراورز آهنگی بسراید.سریع میکروفن را از ردولف گرفت وبه روی صحنه پرید و گفت:
-جادوگران تقدیم میکند.پرودوس بای مرلینم....

ردولف برای اینکه از آسلام حفاظت کنه و نگذارد مرلینم بخواند ابتدا کنسرتش را لغو کرد و تصمیم گرفت از مرلینفطار برود سپس قمه اش را در آورد و گفت:

-یا با پای خودتون سوار اتوبوس میشین یا کاری می کنم که با چوب دستیتون غذای چینی بخورین.




ویرایش شده توسط نیوت اسکمندر در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۴ ۲۲:۱۷:۴۰


پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۱۵:۰۷ جمعه ۴ تیر ۱۳۹۵
#56
سلام ارباب
1- هرگونه سابقه عضویت قبلی در هر یک از گروه های مرگخواران / محفل را با زبان خوش شرح دهید!

من از این غلطا نمی کنم.

2- به نظر شما مهم ترین تفاوت میان دو شخصیت لرد ولدمورتو دامبلدور در کتاب ها چیست؟

لرد سروره ولی اون ریشه

3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخواران چیست؟

اول بریم قهرمان لیگ بشیم بعدش بریم جام جهانی اونجاهم قهرمان بشیم.

4-به دلخواه خود یکی از محفلی ها را انتخاب کرده و لقبی مناسب برایش انتخاب کنید.

ارباب چون بارم این سوال کمه ما به این سوال جواب نمیدیم.
5-به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟
کله زخمی بره کار کنه تا بتونه سیرشون کنه.
6-بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟

به 24 روش مختلف بهشون آوادا بزنیم.

7-در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی خواهید داشت؟


شبا براشون داستان میخونم تا خوابشون ببره.براش مشنگ شکار میکنم تا بخوره.
8-به نظر شما چه اتفاقی برای موها و بینی لرد سیاه افتاده است؟

به هر حال هر کسی توی زندگی متفاوته ارباب هم موی بلند روی سیاه ناخن دراز ببخشید ارباب دوست نداره مو داشته باشه.

9-یک یا چند مورد از موارد استفاده بهینه از ریش دامبلدور را نام برده، در صورت تمایل شرح دهید.


میتونیم از شپش های ریش دامبل بر علیه دشمنانمون استفاده بکنیم.....


ما رو کچل کردی نیوت...کچل تر از پیش.

و کسی که برای پیشرفت، ما رو کچل کنه، توجه ما رو به خودش جلب می کنه.

مواظب سوژه ها باش. فعالیتت خوبه. حفظش کن.

تایید شد...خوش اومدی.


ویرایش شده توسط نیوت اسکمندر در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۴ ۲۱:۰۴:۴۳
ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۵/۴/۵ ۲:۰۷:۱۴


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۴:۴۰ پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۹۵
#57
یا مرلین
سلام ارباب میشه اینو نقد کنین؟
سعی کردم به حرفاتون گوش بدم ولی نمی تونم زیاد بنویسم



پاسخ به: گـِـُلخانه ی تاریک
پیام زده شده در: ۱۴:۳۷ پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۹۵
#58
وینکی می لرزید.نمی دانست نجینی گازش گرفته یا گله مرگخواران از رویش رد شده اند.با نگرانی زیر لب زمزمه می کرد:
-وینکی جن خوب،وینکی جن خوب.:worry:

هکتور و جمعیت مرگخواران پس از چند دقیقه،وارد اتاق شدند.لردهنوز مثل پست قبل از سرش دود می آمد.وینکی که تازه فهمیده بود مرگخواران از رویش رد شده اند پوکر فیس وار به آن نگاه کرد و سپس از اتاق بیرون رفت.هکتور که هنوز روی ویبره بود،گفت:
-ارباب ما به پرنسس شما بسیار علاقه مندیم.اگه یادتون بیا ما توی فرم عضویت مرگخواران،خودمونو خادم پرنسس نجینی نوشتیم.

نجینی که کرک و پرش از حرف های هکتور ریخته بود،ملتمسانه به چشم های لرد نگاه می کرد.لرد از این نگاه ناراحت شد و به زبان مارها گفت:
-هشهش.....هششههش.

نجینی که تعجب کرده بود گفت:
-هَشهشهشه هشهه هکتور!!!!

بله، هکتور چنان سابقه ای در ساخت معجون داشت،که حتی نجینی هم اسمش را میتوانست بگوید!مرگخواران فهمیدند که باید به فکر حیله ای دیگر باشند.جمعیت مرگخواران در حالت فکر کردن بودند که ناگهان هکتور با حالت ویبره گفت:
-ارباب،ما میخواستیم با استفاده از اشکتون برای شما دماغ ومو درست کنیم!








پاسخ به: باجه تلفن وزارتخانه (ارتباط با مسئولان)
پیام زده شده در: ۱۱:۵۸ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵
#59
نقل قول:

آرسینوس جیگر نوشته:
با سلام.

ابتدا در مورد رای هاتون باید بگم. این مورد فقط مربوط به شما ( ادی کارمایکل و نیوت اسکمندر) نیست و در مورد تمامی کاندیدا ها هست.

یکی از رای ها رایی بود که شما به خودتون دادید که در مورد همه کاندیدا ها باطل اعلام شد.

رای های دیگری که حذف شدند، رای هایی بودند که اعضای غیر فعال یا بسیار تازه وارد و یا مولتی اکانت ها به شما داده بودند.

همچنین پس از مشورت با اعضای ستاد، تصمیم بر رد صلاحیت جناب نیوت اسکمندر گرفته شد.


با تشکر.

من مولتی اکانت نیستم!!!
لطفا دلیل رد صلاحیتم رو به من توی پیام شخصی اعلام کنید.
تماس فرت



پاسخ به: باجه تلفن وزارتخانه (ارتباط با مسئولان)
پیام زده شده در: ۱۵:۲۹ دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵
#60
نقل قول:

ادی کارمایکل نوشته:
اسکمندر جان، منم صرفن بگم که منم سه تا رأی داشتم، فک کنم رأی‌هایی که خودمون به خودمون دادیم رو حذف کردند حالا اون یکی رأی من چی شد، خدا می‌دونه :دی شاید اکانت مولتی‌ای چیزی بوده مثلن...

برا منم سوال بوده در هر حال. که چرا یه سری رای ها حذف شدن. محض کنجکاوی می پرسم

ادی جان مگه دوتا اکانت داری؟؟؟؟؟
بعدش یکی به غیر از خودم به من رای داده!!
حداقل رای اون بنده خدارو بدین.







هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.