چند روز بعداز زمانی که لرد تمام بدنش شکسته بود،جمعیت مرگخواران تسترال وار به لرد میرسیدند.هکتور 24ساعته برای لرد معجون درست می کرد ولی لرد برای امنیت آنها را روی دیگر مرگخواران آزمایش می کرد.به همین دلیل نصف مرگخواران به دلیل بلایای طبیعی که سرشان می آمد، از خانه ریدل رفته بودند.
ردولف که هنوز از پست قبلی در فکر لرد شدن بود،برای اینکه کاری کند که لرد نتواند از جایش بلند شود برنامه ای ورزشی برای لرد نوشت وبه دست لرد داد وگفت:
-لرد این برنامه ورزشیه شما که تناسب بدنتونو حفظ کنین.
لرد که برای اولین باراز دیدن این برنامه به وحشت افتاده بود گفت:
-ردولف تو میخواهی ما را بکشی؟این چیه؟آخه کسی که کل بدنش شکسته کی وزنه برداری میکنه؟
سپس از روی عصبانیت کروشیوی نثار هکتور کرده بود.هکتور که برای اولین بار کاری اشتباهی انجام نداده بود،به تلافی این کار منوی مدیریتش را باز کرد و ردولف رابلاک کرد و او را با وثیقه آزاد کرد.آرسینوس که در از این دیوانه بازی ها خسته شده بود بلند شد وگفت:
-بس کنین،ارباب ما شمارو پیش دکتر مشنگا میبریم تا بلکه بتونن شما رو بچسبونن.
لرد که از فعل"بچسوبنن"ناراحت شده بود و به شخصیته همایونی اش برخورده بود گفت:
-ما فقط پیش دکتر توحید ظفرپور می رویم.
ردولف از ته سالن خندید.جمیعت در پوکر فیس عیمقی فرو رفتند و به ردولف خیره شدند.ردولف از ترس گفت:
-ارباب اون دکتر زنان وزایمانه.....
بلاتریکس از جایش جهشی کرد و توپش را بالا گرفت و اسپک زد سپس کروشیوی به سمت ردولف روانه کرد وگفت:
-تو این دکتر زنان زایمانو از کجا میشناسی؟؟؟؟؟