این ادامه نمایشنامه مادام رزمرتاست (با عرض معذرت)
==============
رزی:بفرمایید!
اما:می گم که با اسانس تف غول نداریم ؟
رزی: جانم ؟
زاخی:ببینم اونوقت اما تو فامیل نیستی با پاتریشیا؟
اما :نخیر .اون موقع که کیلو کیلو تو کافی شاپ هافل تف غول می فروختید به اینشم فکر می کردید...
رزی(که به شدت معلومه کم اورده ): بله می دونید توی اونجاهایی که غول ابی زیاد هست معمولا ...ا...این نوع ...نوشیدنی کره ای صرف می شه!
جملگی:
رزی:اوهوم ...خب حالا هر کی بره سر ...جاش ...نوشیدنی هاتون رو در بیارید و فکر کنید که اسانس مورد علاقتون چیه .اینجا مهم این نیست که اسانسه چی باشه ...مهم اینه که بخوره به نوشیدنی خب ...حالا...برید...
کلاس رو دود غلیظی در بر می گیره...
مادام:نگفتم با جارو گازی برید !
------------------------
زمانی بعد
--------------
مادام دور کلاس راه می افته تا امتحان کنه...
=============
حالا هر کسی می تونه طعم مورد علاقشو بنویسه ...ببینید من چه خوبم !