قبل از هر چیز كالین جان این درست نیست كه از طرف من حرف میزنی.اما اشكالی نداره منم از روش خودت استفاده میكنم.
_________________________________________________
سام به ستاد گیلیدی میرسه
سام:گیلیدی مردم میگن كه تو منو اغفال كردی.
گیلیدی:نه سام عزیز این كالین كه مردم باآفتابه های درپیتش مردم رو خام كرده.
سام:من هنوزم به تو شك ندارم گیلیدی
.
گیلیدی:سام عزیز اینو میدونم و به نظر من تو باید بری و مردم رو آگاه كنی.
سام:با كمال افتخار اینكار رو میكنم.
سام به سمت ستاد كالین برمیگرده و میبینه كه تا ۲ كیلومتر اطراف ستاد كالین مردم جمع شدن.
سام راهشو باز میكنه و به سمت كالین میره.
كالین:بیا سام میدونستم به آغوش آسلام برمیگردی
.
سام:نه كالین من اومدم كه مردم رو ارشاد كنم.
كالین:امتحان كن.
سام:ای ملت فهیم جادوگر.
همه:
سام:میدونم كه كالین به شما قول آفتابه داده.ولی اینو بدونین كه بعد از انتخابات اون نمونه های حلبی جای آفتابه هارو میگیرن.
یكی از طرفدارها:دروغ محض
همه:بله دروغ.
همهمه ی جمعیت برای اعتراض میره هوا
كالین با خیال راحت چایشو تو آفتابه میخورده.
سام:میدونم چقدر از من و گیلیدی بدتون میاد اما كالین یك اغفالگر واقعی نه گیلیدی.
مردم به سمت سام گوجه فرنگی گندیده پرتاب میكنن.
كالین:
سام:خب بهتر نظر خود كالین رو بپرسیم.
سام:كالین جان آیا بعد از انتخابات آفتابه های حقیقی به مردم خواهی داد؟
كالین:
معلومه كه نه.
همه:
سام:بیشتر درباره ی اهدافت صحبت كن.
كالین:خب من بعد از انتخابات راه آستاكبار رو اامه میدم و سعی میكنم سایتی هرچه تاریكتر بسازم
همه:
ای نامرد تو به ما كلك زدی.
و پرتاب گوجه فرنگیها به سمت كالین آغاز میشه.
سام:نه نه ای مردم.كالین اشتباه كرده شما نباید كار اونو تكرار كنید.كالین جان من به نوبه ی خودم شمارو میبخشم ولی مردم رو نمیدونم.
جاسم از ستاد میاد بیرون
جاسم:این چه حرفهایی بود كه زدی؟
سام شیشه ی كوچكی از جیبش درمیاره و میگه به خاطر محلول راستی منه كه تو چاییش ریختم.
كالین:
بازم به هم میرسیم سام.
كالین میره تو ستادش.
سام:برات متاسفم كالین
[size=medium][color=0000FF]غÙ
٠اÙدÙ٠را Ù
٠ستاÙÙ
زÙرا ÙÙ
Ùار٠ÙÙ
را٠Ù
٠بÙد٠Ø