مسابقه كوييديچ
راونكلاو و
گريفيندوراواسط مارچ بود و هوا آن چنان که باید و شاید سرد نبود . کلا زمستان امسال مثل همیشه نبود , حتی شب کریسمس نیز برف نبارید
کریچر طبق معمول روی کاناپه خوابیده بود و داشت کتاب فلسفه متعالی صدریِ ملاصدرا رو میخوند. که درهای تالار به شدت باز شدند
ادی در حالی که باعجله از کنار کریچر رد میشد به سمت خوابگاه پسران حرکت کرد
-- چه خبرته عمله اینجا خانواده زندگی میکنه سرت رو انداختی اومدی تو که چی
ادی در حالی که یک جارو دستش بود از پله ها اومد پایین
-- وایستا ببینم این جارو رو کجا میبری؟
ادی که دید با جواب دادن به کریچر زودتر از شرش خلاص میشه گفت
-- این ققی نفله جاروش رو اسپورت کرده هرپی بهش گیر داده اومدم براش جارو ببرم
کریچر کتاب رو میندازه یک گوشه و مثل برق گرفته ها از جاش بلند میشه
-- چی ؟ جارو ؟ هرپی؟ مگه امروز مسابقه اس؟
ادی: نمی خواد خودت رو ناراحت کنی تو تو ترکیب نیستی
کریچر در حالی که شاکی شده
: چی چیو نیستی من جزو بازیکنام
ادی درحالی که از تالار بیرون میرفت گفت
-- همین که گفتم دیگه نیستی
زمین کوئیدیچ هاگوارتز
هرپوی کثیف و آلوده وسط زمین وایستاده بود و منتظر بود تا بازیکنای دو تیم وارد زمین بشن
هرپو: 1 2 3 4 5 6 7 درسته بازیکنای گریفندور کامل هستن
حالا 1 2 3 4 5 6 ...... 7 وایستا ببینم ققی چرا جات رو عوض کردی؟ دو بار شمردمت
ققی: کجا جام رو عوض کردم درسته دیگه سوت بزن بازی کنیم
جسیکا از اونوربدو بدو می یاد و در گوش هرپو یک چیزی میگه
هرپو سرش رو میگیره و بالا رو به بازیکنای راون میگه
-- که این طور شما میخواین با یک بازیکن کمتر بازی کنین
ققی در حالی که داره زیر لبی فش میده
میره یقه ی جسیکا رو بگیره که جسی در میره
ققی: فضولی رو از اون پسر عموش یاد گرفته( هری پاتر)
ادی : بابا هرپو گیر نده دیگه ما میخوایم با یک یار کمتر بازی کنیم حریف باید از خداش باشه
جسیکا دوباره می یاد جلو ولی این بار دیگه علنی حرف میزنه
-- نخیرم اینا کریچر رو انداختن بیرون ما خواستار بازی اون تو تیم حریف هستیم
ققی که هنوز اعصابش داغونه : شیطونه میگه یک چک بزنم تو صورتش ها
هرپو : اگه کریچر بازی نکنه از تیمتون امتیاز کم میکنم
ادی با خوشحالی : قبوله
جسی دوباره به حرف می یاد: نخیر این خلاف قوانیه دو تیم باید در شرایط مساوی بازی کنن
ققی این دفعه از غفلت جسی استفاده میکنه و یک چک میزنه تو گوشش
هرپو سریع میره دو بازیکن رو از هم جدا میکنه و یک کارت به ققی میده
هرپو که دیگه داشت عصبانی میشد رو میکنه به ادی و میگه
-- همین الان کریچر رو میاری تو بازی وگر نه بازی رو 3 هیچ به نفع گریف اعلام میکنم
ادی: 3 هیچ؟
هرپو:
با من بحث نکنین برین کریچ رو بیارین
نگهان یک صدایی از گوشه ی استادیوم می یاد
-- لازم نیست
افق شرقی به سرخی گرائید , افق غربی تیره گشت , پرندگان از جنگل ممنوعه پریدند , آبهای دریاچه به خروش در آمد و باد شدید بر سطح چمن ورزشگاه وزید
از داخل دروازه ی شرقی فردی سیاه پوش در حالی که کلاه شنل تا روی صورتش پایین اومده بود وارد استادیوم میشه
همه :
فرد سیاه پوش جلوتر مییاد و دستش رو میگیره بالا , دوربین 180 درجه دور فرد میزنه و یک دفعه سیاه پوش کلاهش رو بر میداره
همه:
همه ی ریونی ها :
هرپو : خوب اینم از کریچ بازیکنا جای خودشون وایستن تا بازی شروع شه
با سوت هرپو 13 تا جارو هم زمان بالا میرن
ادی از اون بالا
-- کریچ بیا دیگه
کریچر هم چنان داره به ابراز احساسات تماشاچی ها پاسخ میده
صدای بلند گوی ورزشگاه بعد از مدتها به گوش میرسه
-- اوهوم اوهوم یک دو سه امتحان میکنم
تماشاچی ها: هوووووووووووووووووو
لی: خوب مثل اینکه صدا وصله متاسفانه من خواب مونده بودم و یکم دیر به این مسابقه رسیدم و از نتیجه بی خبرم بزارین ببینم بله نتیجه 10:24 به نفع گریفندوره این خیلی جالبه چون هنوز بازی تازه شروع شده
مک گوناگل با آرنج میزنه به لی
لی:
معذرت میخوام دوستان اون تایمر ورزشگاه بود وگر نه بازی کماکان هیچ هیچ مساوی در جریانه
حالا توپ دست اندرومیدا بلکه من واقعا نمیدونم این تو گریف چی کار میکنه به هر حال حالا دیگه توپ دست اون نیست و حالا دست جسیه ولی نمیدونم چرا ققنوس داره با سرعت به سمت اون میره و بله بهش میرسه و کف گرگی میزنه تو صورتش
داور سوت میزنه و بازی رو نگه میداره این حرکت کاملا غیر ورزشی و اخلاقی بود و به راستی دور از انسانیت
تماشاچی ها: ققی که عقل نداشته بید خودش خبر نداشته بید
ققی انسان نبیده فوقش کفتر چاهی بیده
بازی بعد از کارتی که داور به ققی داد ادامه پیدا میکنه شاید از خودتون بپرسید مگه ققی دو تا کارت نگرفت پس چرا اخراج نشد در اینجا باید بهتون بگم که .... این فوتبال نیست و کو ئیدیچه و بازیکنان با 3 کارت زرد اخراج میشن
حالا میبینم که تابلو نتیجه ی10 هیچ به نفع گریف رو نشون میده من نفهمیدم این گل کی به سمر رسید چون داشتم برای شما قوانین فدراسیون جهانی رو تشریح میکردم
حالا توپ دست پنیه , پنی میده به تانی , تانی میده به چویی و چویی یک پاس عقب میده به دروازه بان آوی
طرفدارای ریون : هووووووووووو این چه طرز تلفظه
لی : خوب یک عده تماشاگر نما اون ور زمین دارن اغتشاش میکنن که اصلا مهم نیست بر میگردیم به بازی توپ دست سرکا خانم جسیکا پاتره اون پاس میده به دوشیزه ی محترمه الیشیا اسپینت و اون هم با یک حرکت بسیار زیبا توپ رو میده به سرکار آقای پروفسور کوئیرل در این وسط پنی دو بار ضایع شد چرا که نتونست توپ رو از بازکنای تیم گریف بگیره
حالا شاهد یک پدیده ی کم سابقه هستیم چرا که سرکار آقای پروفسور کوئیرل توپ رو به یگانه جستجو گر هاگوارتز عقاب آسمانها رون ویزلی میده و اون هم بدون توجه به وظیفه ی اصلیش با سرخگون به سمت دوازه ی راون میره و با یک حرکت منحصر به فرد توپ رو وارد دروازه ی حریف میکنه
مک گوناگل تو جایگاه به جای تذکر دادن به لی:
لی: حالا بازی از جلوی دروازه ی تیم راون شروع میشه
توپ دست ادیه اون پاس میده به تانکی اما با سرخگونی که از ناکجا اومد تعادلش رو از دست میده و به زمین می افته
کریچر:
ببخشید اشتباهی رفت
حالا سرکار اقای استرجس توپ رو میده به دروازه بانشون و اون با یک شوت محکم توپ رو میندازه جلوی دروازه ی راون و آلیشیا با یک برگردون توپ رو به سمت حلقه ی سوم میندازه ولی از بدشانسی توپش از کنار دروازه رد میشه و به ققی که داشت از پشت دروازه رد می شد میخوره
بازی با نتیجه ی 30 صفر به نفع گریف در جریانه از اون طرف هم بازیکنای راون با خودشون درگیرن و این خنده ی خیلی ها رو در آورده
مک گوناگل
لی :یگانه عقاب هاگوارتز و ققی هم هنوز نتونستن کاری از پیش ببرن و مدام دارن دور زمین میچرخن
اما وایستین ببینم هر دوشون به سمت کریچر پرواز میکنن معلوم نیست باز چی کار کرده اما نه کریچ کاری نکرده من هم گوی زرین رو روی سر کریچ تشخصی دادم الان رون دو سه متری از ققی جلوتره و با توجه به جاروی بهتر رون زودتر رسیدن رون به توپ حتمیه
وسط راه
رون : عمرا بزارم به توپ برسی
ققی : فکر کردی
رون: سوسکی
ققی: نخیر من روح روشنایی بودم ولی دیگه سوسک نبودم یک نگاه به شماره عضویت بنداز
هاها کف کردی؟
رون: مهم فعالیت مفیده نه زودتر عضو شدن خوابگاه مدیران رو که داشتی
ققی با نوکش میزنه تو کله ی رون
رون هم پرای ققی رو میکشه
در هیمن گیر و دار بودن که
کریچر تازه متوجه حرکت جستجو گرا به سمت خودش میشه میترسه و در میره و گوی زرین هم که به موهای تن کریچ گیرکرده دنبال اون کشیده میشه
ققی: کریچر توپ رو بنداز واسه من
رون: کریچ وایستا کاریت ندارم توپ رو می خوام
کریچر: دروغ میگی میزنی
فردای آن روز تالار عمومی هاگوارتز
اعلامیه ای روی تابلوی اعلانات به چشم میخوره
به دلیل فرار کریچر بازیکن تیم راونکلاو به همراه گوی زرین و نیمه کاره ماندن بازی دو تیم راونکلا و گریفندور و با توجه به اینکه تا قبل از متواری شدن کریچر نتیجه ی بازی 90 -70 به سود تیم گریفندور بود امتیازات این بازی به تیم گریفندور تعلق میگیرد
همچنین کریچر از دیروز تا به حالا در هیچ کجا مشاهده نشده اگر او را دیدید به دفتر مدرسه اطلاع دهید