هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۱۶:۳۶ چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳

روونا ریونکلاو


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۳ دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۹:۴۲ یکشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۷
از این شهر میرم..:)
گروه:
کاربران عضو
پیام: 336
آفلاین
روونا کنترل آبی تلویزیون آبی اش را برداشت.خواست تلویزیون را روشن کند که ناگهان متوجه شباهت کمی تا قسمتی در نواحی شرقی()بودار خود با رودولف شد.برای در امان ماندن از حملات بلاتریکس،تلویزیون را زمین گذاشت و روی مبل آبی اش نشست و پس از اندکی فکر کردن و استفاده از هوش ریونکلاوی اش،روزنامه را به دست گرفت:

-مالسیبر محاکمه می شود!

به سرعت روزنامه را زمین گذاشت.برای شروع رول همینقدر کافی بود.قلم کاغذ را برداشت تا نامه بنویسد که بازهم متوجه شباهت کمی تا قسمتی در نواحی شرقی()بودار خود با رودولف شد.برای در امان ماندن از حملات بلاتریکس،قلم و کاغذ را زمین گذاشت،و به سوی اتاق خواب روانه شد تا لباس مناسب خارج شدن از خانه به تن کند.
کمی بعد

دستی به پیراهن بلند و آبیش کشید و گرد خاک آن را تکاند.برس را در دست گرفت موهای سیاهش را مرتب کرده،روی شانه هایش رها کرد.صندل های آبیش را پوشید،و کیف آسمانی کوچکش را در دست فشرد.چراغ را خاموش کرد و پس از آخرین نگاه به چشمان سبزش در آیینه،خانه را به مقصد وزاتخانه ترک کرد.

کمی بعد تر

-با جناب کراوچ کار داشتم!
کارمند میانسال وزارتخانه،از بالای عینک نگاه عاقل اندر سفیهی به روونا انداخت:
-چه کار با ایشون داری دخترم؟
روونا اخم کمرنگی کرد:
-تعجب می کنم که شما روونا راونکلاو رو نشناختید!
چشمان زن میانسال گرد شد.با دستپاچگی از جا برخاست و شروع به عذرخواهی کرد:
-ب..ببخشید!بانو روونا شمایید؟پ..پس..پس راسته که میگن شما جوون موندید؟م..من خ..خودم راونکلاو درس خوندم و..
روونا لبخند شیطنت آمیزی زد:
-با جناب کراوچ کار داشتم!
زن میانسال،در حالی که سرخ شده بود با قاضی کراوچ تماس گرفت.لحظاتی بعد،روونا اجازه ورود به اتاق بارتی را یافت.دستی به صورت سفید خود کشید و وارد اتاق شد.قاضی مقتدرانه نشسته بود:
-سلام باری..یعنی..خلاصه!سلام خلاصه!
قاضی اخم کرد:
-روونا میشه جدی باشی؟رول جدیه!
روونا خندید:
-باوشه..خب،اومدم شکایت!
-میدونم!خودم گفته بودم اگه شکایت داری بیای.الآنم بهت یه کاغذ میدم که شکایتت رو ثبت کنی!
روونا شیطنت آمیز خندید:
-فقط برگه ش با برگه رودولف فرق کنه لطفا!
-چشم!امر دیگه ای بانو؟
-تچکر میشه!
کاغذ را از بارتی گرفت.قلم را در دستانش فشرد و شروع به نوشتن کرد:

-بسم مورگانای کبیر!
اینجانب،روونا راونکلاو شکایت خود را به مراتب زیر،از مالسیبر اعلام می دارم!

خندید.
-سعی کن به جمله سازیش دقت نکنی خلاصه!

1-توهین به شخص شخیص بانو راونکلاو درچتر!
2-امتناع از مطالعه قوانین چتر.
3-عدم رعایت قوانین چتر علی الخصوص اقدام به سلام کردن.
4-استفاده از کلماتی نظیر "چلام" ، "چلام چلوم" ، "ژلام" ، "خلام" و.. تحت عنوان اعلام حضور (و الحق که کسی متوجه سلام نمودن وی نشد!)
5-استفاده از الفاظ بسیار بد برای کاربران در چتر
6-خارج شدن از فضای ایفای نقش در چتر
7-استفاده از الفاظ نامفهوم مثل "بی ادب خنده شیطان رو"
8-..
روونا سرش را خاراند.8؟هشتی وجود نداشت!همین ها هم برای اعدام مالسیبر کافی بود.در قلم را بست و به همراه کاغذ تحویل بارتی داد:
-من رفتم خلاصه!در ضمن من شاهد حرفای رودولفم هستم!به شرطی که در امان بودن من از جانب بلاتریکسو تضمین کنید!

و با خنده صحنه را به سوی افق ترک کرد.



پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۲۰:۱۲ یکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۳

مرگخواران

رودولف لسترنج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۷ شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۰:۲۴ یکشنبه ۲۰ تیر ۱۴۰۰
از مودم مرگ من در زندگیست... چون رهم زین زندگی پایندگیست!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
مرگخوار
پیام: 1272
آفلاین
رودولف سریعا از رو مبل بلند شد و دست به قلم پر برد و نامه ای به قاضی کراوچ فرستاد...

متن نامه به شرح زیر است:

نقل قول:
بسم المرلین و المرگخوارها

قاضی کراوچ...با سلام.

عرض شود نظر به این که جناب مالسیبر در حال حاضر به عنوان متهم در حال محاکمه است و اینکه شما فرمودین که اگه شاهدی وجود داره بیاد و شهادتش رو ارائه بده،من الان اون شاهدم!

من شهادت میدهم که مالسیبر به شدت انسان غیر اخلاقی هستش!یعنی چی؟! الان خدمتتون عرض میکنم...این آقا بارها و بارها سراغ مادر بچه های بنده یعنی بانو بلاتریکس لسترنج از دیگران گرفته...حالا از مادر بچه ها چی میخوان و چرا میخوان پیش ایشون برن،در حالی که من هویج نیستم که!شوهرشم و اطلاع ندارم که ایشون چرا سراغ مادر بچه ها رو میگیره،بماند...

پ.ن:بارتی...من رو که یادت میاد...با هم رفتیم آلیس و فرانگ لانگ باتم رو شکنجه کردیم...بعد با هم رفتیم آزکابان و تو سلول رو به رو به ریمون بودی...حالا به هر حال...فقط گفتم یادت بندازم وگرنه هیچ قصد و غرض خاصی ندارم!

با تشکر
رودولف لسترنج
سنه هزار شونصد بعد از نزول مرلین


رودولف نامه رو در پاکت گذاشت و پاکت رو به پای جغدش بست و اون رو راهی دادگاه کرد...سپس رودولف به سمت مبل برگشت و بعد از اینکه مطمئن شدم کسی اون دوروبرا نیست،با خیال راحت به تماشای تلویزیون جادویی نشست!




پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۰:۰۹ شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۳

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۲ جمعه ۱۶ آبان ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۲:۱۲ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴
از ایفای نقش حالم بهم میخوره
گروه:
کاربران عضو
پیام: 39
آفلاین
محاكمه جديد!!!

صبح سردي بود و باد همچون سيلي از چاقوهاي يخي بر در و ديوار ميكوفت، رودولف در گرماي خانه اش روي مبل لم داده بود و آب كدوحلوايي ميخورد، از روي عادت تلويزيون جادويي خود را روشن و شروع به گشتن در كانال ها كرد و پس از عبور از چند كانال غير آسلامي () صحنه اي از كانال رسمي وزارت توجهش را جلب كرد:

-بله بينندگان عزيز! بعد از مدتها قراره اولين مجرم در اين دادگاه محاكمه بشه و قاضي پرونده هم جناب قاضي عالي مقام بارتي كراوچ پسره! () اينطور كه از يك مقام مسئول كه خواست نامش فاش نشه شنيديم اين يه پرونده اخلاقيه!!

با شنيدن آخرين جمله گوشهاي رودولف تيز شد و صافتر نشست. گوينده ادامه داد:
-بله و فردي كه الان وارد دادگاه ميشه قاضي كراوچه!

قاضي بلند قد و خوش چهره دادگاه () در حالي كه رداي سياه و بلندش پشت سرش پيچ و تاب ميخورد به همراه محافظينش از درهاي سرسرا وارد شد، با قدم هايي شمرده و منظم به سمت جايگاهش رفت و بر صندلي قضاوت تكيه زد، سپس چوبدستي خود را از ردايش خارج و به سمت گلويش گرفت:
-سكوت!!!

صداي قاضي با ديوارهاي بلند دادگاه برخورد كرد و پژواك آن چندين بار تكرار شد، تا زماني كه كوچكترين زمزمه ها نيز به خاموشي گراييد، سپس كراوچ ادامه داد:
-امروز در مقابل ما مردي نشسته، مردي كه به تازگي به دنياي سياه چتر باكس وارد شده... مردي كه امروز بايد در مقابل اتهامات وارده بهش از خودش دفاع كنه! متهم رو بياريد!!

دو تن از مامورين ساواج كه با جوراب صورتشان را پوشانده بودند () از درب سرسرا وارد شدند درحالي كه مرد ديگري را به دنبال خود ميكشيدند، اثرات بازجويي در چهره ي مرد به خوبي ديده ميشد، مامورين وي را روي صندلي سياه و سخت وسط سرسرا نشاندند، زنجير هاي جادويي مانند مارهايي كه به دور طعمه ميپيچند به حركت درآمدند و دست و پاي متهم را ميان خود و صندلي به دام انداختند، مرد سرش را كمي بلند كرد و به قاضي نگاه كرد، كراوچ نيم نگاهي به او انداخت و گفت:
-خودت رو براي حضار معرفي كن.

متهم سرفه اي كرد و پس از تف کردن خون جمع شده در دهانش با صدايي ضعيف گفت:
-اسم من مالسيبره... بهم مالي هم ميگن...
-مالسيبر، ميدوني كه امروز چرا اينجايي؟؟
-نه... كسي بهم چيزي نگفته...

بارتي كراوچ پوزخندي زد، نگاهي به افراد حاضر در دادگاه انداخت و گفت:
-تو بخاطر تشويش اذهان عمومي، اقدام عليه امنيت چترباكس، توطئه براي ترور پرنس، امتناع از مطالعه قوانين و طراحي كودتاي مخملي بر عليه وزارت بايد محاكمه بشي، اما اين جلسه فقط به مسائل مربوط به چتر باكس اكتفا ميكنيم... اعتراضي به اتهامات وارد شده عليهت داري؟
-بله من به ...
-اعتراض وارد نيست مدارك محكمي بر عليه فعاليت هاي خلاف قوانينت در چترباكس وجود داره! از جمله ارسال پيام هاي خلاف قوانين و صحبت هايي كه باعث ایجاد ناراحتي در بين ساحران و ساحره ها شده... در دفاع از خودت حرفي داري؟

مالسیبر با چهره ای مضطرب و نگران گفت:
-بله من ...
-سكوت!! زماني كه نوبت به دفاعت رسيد ارايه ميديش! مدارك و شواهد زيادي عليهت وجود داره!! شاهدها رو به دادگاه احضار ميكنم كه صحبت ها و مداركشون رو ارائه بدن!
سپس قاضي كراوچ چكشش را محكم روي ميز كوبيد!

---------------
تا ساعت ١٢ شب جمعه آینده (30 آبان؟؟) شاهدها + شاکی ها + وکیل (اگر کسی وکیله ) میتونن پست بزنن، متهم تا اون موقع نمیتونه خودش از خودش دفاع کنه. مدت زمان دفاع از ساعت 12 شب جمعه آینده تا 12 شب دوشنبه آینده (3 آذر؟) خواهد بود.

با احترام فراوان
قاضی القضات
بارتی کراوچ


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۳/۸/۲۴ ۱۲:۴۲:۴۸

ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۱۵:۲۵ دوشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۳

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۲ جمعه ۱۶ آبان ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۲۲:۱۲ دوشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۴
از ایفای نقش حالم بهم میخوره
گروه:
کاربران عضو
پیام: 39
آفلاین
-حضار به پا خیزید، قاضی کراوچ وارد میشود.

منشی دادگاه با صدای بلند این را اعلام کرد، مردی قد بلند با موهایی شانه کرده، لباسی مرتب و ردایی سیاه در حالی که دو بادیگارد همراهیش میکردند از درب بزرگ دادگاه شماره 10 وارد شد و حضار همه از جای خود برخواستند.

مرد نیم نگاهی به محیط دادگاه انداخت، دیوار های سنگی بلند بر سکو هایی که جایگاه حضار، مسئولین و شاهدین بود سایه انداخته بود و در وسط این سرسرای دایره ای شکل، فقط یک صندلی سیاه و فلزی به چشم میخورد.

مرد پوزخندی زد و به سمت جایگاه خود در بالاترین نقطه ی دادگاه حرکت کرد و در این حین برای چند نفری سر تکان داد. کراوچ بر صندلی خود تکیه زد، چکش قضاوت را برداشت و آن را بر روی میز کوبید. سپس چوبدستی خود را به سمت گلویش گرفت و در حالی که صدایش در تمام سرسرا پخش میشد گفت:
-لطفا سکوت رو رعایت کنید. امروز کسی محاکمه نمیشه، فقط برنامه ی کاری دادگاه شرح داده میشه. روال کار به این صورته:

"1- ابتدا یک مجرم انتخاب و مدارک اولیه ای بر علیهش تهیه (یا ساخته ) میشه و یک پست از جانب قاضی (شخص شخیص خودم ) زده میشه که هم به مجرم تفهیم اتهام کنه و هم شروعی باشه بر سوژه. البته با مجرم قبل از شروع سوژه هماهنگ میشه که وقت کافی برای زدن حداقل یک رول داشته باشه.

2- پس از پست تفهیم اتهام به مدت یک هفته فرصت هست تا اگر فردی میخواد به عنوان شاهد رول بزنه اینکارو انجام بده.حداکثر 3 نفر میتونن به عنوان شاهد پست بزنن (پست های شماره 2 و 3 و 4 سوژه) شاهد ها میتونن بر علیه متهم، یا به نفعش شهادت بدن.

3-متهم باید پس از پایان این یک هفته در یک رول در ادامه رول های قبلی از خودش دفاع کنه، متهم برای دفاع کردن به مدت 3 روز فرصت داره که یک رول بزنه، و در صورتی که فراموش کنه، و یا به هر دلیلی این رول زده نشه فرصت دفاع رو از دست میده

*3*-متهم میتونه فردی رو به عنوان وکیل انتخاب کنه، وکیل متهم باید در همون مدت یک هفته که شاهد ها اجازه رول زدن دارن از متهم دفاع کنه، همچنین در صورت درخواست متهم وکیل میتونه به جای متهم هم رول بزنه.


4-در پایان این سه روز پست پایانی سوژه که همانا تصمیم نهایی دادگاهه بوسیله قاضی زده میشه.

5- هر سوژه حداقل در 3 پست و حداکثر در 5 یا 6 پست تموم میشه. اما احتمالا بیشتر در 3 و 4 پستی ببینیم سوژه ها رو.

6-افراد میتونن به قاضی سوژه و متهم پیشنهاد بدن و در واقع قاضی از این مسئله نهایت استقبال رو به عمل میاره

7-در صورتی که شاهدین یا متهم بخوان مدرکی به دادگاه ارائه بدن به صورت اسکرینشات و بوسیله پیام خصوصی باید به قاضی ارسالش کنن و قاضی در پست پایانی یا آغازی سوژه از اونها استفاده کنه.

8-طبیعیه که سوژه ها از چترباکس و یا انجمن های جادوگران و از مکالمات خود افراد استخراج میشن، اما نمیشه از اسکرینشات های مربوط به انجمن های خصوصی به عنوان مدرک و یا برای استخراج سوژه استفاده کرد."

سپس قاضی صدایش را صاف کرد و ادامه داد:
-به زودی و طی چند روز آینده اولین متهم به دادگاه احضار خواهد شد با تشکر از همه دوستانی که امروز در دادگاه حضور به عمل آوردن.

قاضی کراوچ بار دیگر چکش را بر میز کوفت، از جای برخاست و به همراه بادیگاردهایش از دادگاه خارج شد.


ویرایش شده توسط بارتی کراوچ در تاریخ ۱۳۹۳/۸/۱۹ ۱۸:۱۰:۲۸

ex Marcus Flint
تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۱۸:۰۸ یکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۳

سيريوس بلك قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۰۰ یکشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۸
آخرین ورود:
۱۶:۲۲ چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴
از موتور خونه جهنم !
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1086
آفلاین
دادگاه شماره 10 مجددا با حضور قاضی سراج کراوچ شروع به کار خواهد کرد.

جناب قاضی لطفا از فردا کار خودتون رو آغاز کنید و در پست ابتدایی اهداف و روند تاپیک رو شرح دهید.

تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شده


پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۲۰:۳۱ شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳

سیوروس اسنیپ old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۵۴ یکشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۴:۲۸ پنجشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 499
آفلاین
بنا به صلاحدید و تصمیم مشترک وزیران فعلا پلمپ شد!

تصویر کوچک شده



پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۲۱:۱۲ یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۳

پرسیوال دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۲۱ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۹:۵۱ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از این همه ریش خسته شدم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 317
آفلاین
خدمت قائم مقام محترم وزارت
جناب استاد دکتر لودو بگمن

با سلام و عرض ادب

احتراما به استحضار می رساند یکی از کاندیدا های تصدی پست وزارت با مشخصات سجلی سیوروس توبیاس اسنیپ در مختصر جوابیه ای در برابر کامنت سراسر مودبانه من مبنی بر دعوت به جانب سپیدی و دین مبین آسلام ، اقدام به تخطئه ی بنده و در طی یک لفاظی هنرمندانه ، تخریب خاندان دامبلدور نموده اند.
و البته این تخریب و توهین ناجوانمردانه در جوابیه به خواهرشان " سوپ ها" نیز تکرار شده است.

لذا از آن مقام محترم خواستارم با توجه به قانون حقوق شهروندی و اصول اخلاقی متعدده که کاندیداها موظف به اطاعت از آنند و با عنایت به این که جوابیه ی ایشان در ملاء عام بوده و باعث هتک آبروی خاندان دامبلدور گردیده و نیز اصرار ایشان بر ارتکاب این جرم اخلاقی ، اشد مجازات را برای مظنون مذبور منظور فرمائید

ارادتمند
پرسیوال والفریک برایان دامبلدور
بزرگ خاندان دامبلدور


نقل قول:
نقل قول: توبه کن پسرم ... آغوش من بازه برای تو .... تا دیرنشده توبه کن و به زیر پتو برگرد
چندان متوجه منظورتون نشدم جناب دامبلدور پدر. پسرتون که به فکر شما نیست وقتی می دونه شما عادت دارین تو خواب راه برین.از شدت سرما خواب رو خواب شدین و خواب وزارتتون با احساس سرمایی که دارین مخلوط شده...بیا پدر جان...بیا بگم یکی از بچه ها برت گردونه تو تختت...هوا سرده سرما می خوری...برات خوب نیست.


ویرایش شده توسط پرسیوال دامبلدور در تاریخ ۱۳۹۳/۷/۲۷ ۲۱:۲۰:۱۷

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند....
تو روح هرکی بد برداشت کنه









دامبلدور
یک دامبلدور
یک دامبلدور دیگر
من یک دامبلدور دیگر هستم
پیر آزرده دلی در انتظار بوسه ای از اعماق ته قلب


پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۱۵:۴۰ چهارشنبه ۲۰ فروردین ۱۳۹۳

اسلیترین، مرگخواران

مورفین گانت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۷ شنبه ۶ بهمن ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۰:۰۲:۳۳ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲
از ت متنفرم غریبه نزدیک!
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
اسلیترین
پیام: 812
آفلاین
گویا این مملکت صاحاب نداره!

بنده همینجا و در همین لحظه بازگشت خودم به کرسی وزارت که همان خدمت به مردم است را اعلام کرده و آغاز فصلی نوین در دولت آزادی و پرواز را اعلام می نمایم. بالاخره همگان دیدند که زمستان تمام شد و روسفیدی اش به دامبل ماند و زنده باد تابستان!

ای ملت!

بدانید و آگاه باشید که همه ی حق های تصاحب شده و یارانه های قطع شده در دولتین کودتایین! را به مردم بازگردانده و حتی مبلغ آن را به 250 گالیون در هفته خواهم رسانید.

همچنین اعلام می دارم به زودی در این مکان و یا آن مکان و یا آزکابان دادگاه محاکمه ی سران فتنه ی زمستانی به صورت علنی برگزار شده و دژخیمان آن رژیم های منحوس به سزای اعمال ننگین خود خواهند رسید.

زنده باد تابستان
وزیر سحر و جادو؛ مورفین گانت



ویرایش شده توسط مورفین گانت در تاریخ ۱۳۹۳/۱/۲۰ ۱۵:۵۳:۳۳


هورکراکس را به خاطر بسپار؛ ولدمورت مردنیست!


پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۱۹:۵۵ شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۳

آیلین پرنس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۲ شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۱:۳۵ پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 633
آفلاین
ای ریاست یا روسای محترم دادگاه شماره ده!

با وجودیکه موفق نشدم به نتیجه مشخصی برسم که پست زدن روی پست وزیر مردمی کار صحیحیه یا خیر اما تصور هم نمی کنم اعلام حمایت از وزیر کار ناپسندی باشه و تردیدی ندارم که شما هم با من هم عقیده این!
لذا ضمن تایید سخنان ایشون خواهشمندم اقدامات لازم جهت بازگشت هرچه سریعتر وزیر منتخب و مردمی رو به جایگاهشون فراهم کنید.

پیشاپیش از مساعدت شما کمال تشکر رو دارم.

آیلین پرنس رییس سازمان حمایت از ساحره ها



پاسخ به: دادگاه شماره 10
پیام زده شده در: ۱۲:۲۸ شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۳

اسلیترین، مرگخواران

مورفین گانت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۰۷ شنبه ۶ بهمن ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۰:۰۲:۳۳ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲
از ت متنفرم غریبه نزدیک!
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
مرگخوار
اسلیترین
پیام: 812
آفلاین
شلام

مسئولین دادگاه محترم مستقل از دولت بوژبوژی و قورقوری کودتا

درخواست دارم یک عدد حکم تخلیه برای وزارت سحر و جادو صادر کرده و در این 4 روز باقی مانده از عمر دنیای جادویی حق مردم را به آن ها بازگردانده و کرسی وزارت را در اختیار منتخب مردم قرار دهید.

با تشکر فراوان
وزیر قانونی و منتخب؛ مورفین گانت



هورکراکس را به خاطر بسپار؛ ولدمورت مردنیست!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.