صولان الیکم!
خاستم بپورسم برای پیگیری وضعیت بوفه مدرسه به کوجا چنین شتابان؟
ینی به کودوم دفتر مراجعه بفرماییم؟ کالباساش خامه! هرچی میگم باید بپزی میگن نه خام مده. الان بچه مردم بوق بشه...
عاقای وینکی چرا می زن؟ غلاف کن مسلسلو که رو من اثر نداره!
راسسی سهام بوفه رو برا فوروش نمیزارین؟ دوتا ایستک و آلاسکا تگری با تی تاپ بدیم دس بچه های مردم هم پول توشه هم سواب!
پ.ن: آسنیپ بی اعصابه نوموشه اونجا انتقاد کرد.
پ.ن دو: هرکی پستمو حذف کنه خیلی خفقانه!
پ.ن سه: دوباره پ.ن دو رو بوخون!
ویرایش ناظر:
کیک خور گنده بک اومد چرت و پرت گفت؟ وینکی مسلسل غلاف نکرد. وینکی مسلسل کشید بیرون. و کیک خور گنده بک بهتر بود هرچه زودتر ورداشت از اینجا رفت بیرون.
عاقای وینکی؟ به جان چربی های کیک خور وینکی مونث بود. وینکی جن خانگی مونث و خوووب بود!
پیگیری وضعیت کالباس ها! وینکی به بوفه چی گفت خام پخت! بوفه چی پخت! ولی آخر سر هر چی تحویل ملت داد خام بود. وینکی جن خانگی خفنز در زمینه دستور ها بود.
سهم بوفه هم فروش نرفت. وینکی دانست کیک خور فقط دنبال اجاق و فر بود تا کیک برای خودش پخت.
کیک خور از اینجا رفت. وگرنه وینکی با مسلسل کیک خور بیرون کرد. بیبین عاقای خانوم! من از وقتی عاقای ننم منو زایید چرت و پرت نگفتم و تا وقتی که عاقای ننه ی بچه هام منو نکنه تو خاک هم چرت و پرت چی؟ چی؟ عاورین عاورین نخواهم فرموز!
جوناب بوفه چی دوزاریتون با بکینگ پودر کیک می پذه ولی من با عشخم کیک می پذم! نه اون عشخما! اون عشخم پاریسه. این عشخی که تو دلمه رو می گم.(فلفل دلمه نه ها
)
نفروشین! من حاضر بودم جیرینگی یک گالیون بوچوپونم تو جیبتون! (جیب= گریبان رفرنس ادبیات دبیرستان سالش یادم نی
) خوتون نوخاستین!
میخواستم سمبوسه اوریجینال بدم دس بچه های ملت برن با آلاسکا بزنن بر بدن خوار مادر صاحاب مدیر رو دعا کنن ولی خوتون نوخاستین. این یه گالیونی رو می بینی؟ قدیما می شد با این شونصد تا فلافل قارچ و پنیر خرید ولی الان بهت آدامس تسترالی هم نمیدن بری باد کنی! می دونم ربطی به بوفه چی نداره ولی به هر حال ربت که داره!
میدونی من کی میرم؟ وقتی که لاغر شم! حالا بیشینو بیبینو بینیم باوووو چون ابر در بهاران دولت عشق آمد و من ایرانیم آرزو داشتم یه روز خوب میاد که دستای من تو خیابون زیر بارون شب که میشه...!
من همسایمون پلیسه!
بعله از پشت صحنه می اشارن که مدیریت دستم را می فشارد و کلبه من همسایه ای ندارد و آهان! ویرایش زیر پست ناظر بسیار است.
ولی من نوفهمم و میام و ویرایش میکنم و آنکه پستم را بیحذفد بسیار بوقی منش و خفقان منش می باشد.
ویرایش:
باز این اومد. باز این اومد.
کیک خور لاغر نشد. کیک خور نتونست لاغر شد. کیک خور باید رویای لاغری رو دید. نه تا وقتی که هنوز کیک خورد.
به عنوان تنبیه، وینکی کیک خور رو فرستاد پیش شورای زوپس تا زوپسیان کیک های کیک خور رو گرفت و در جیبش یه عالمه گالیون چپوند. کیک خور نتونست کیک خرید چون کیک خور از همین لحظه تحریم کیکی شد. تحریمممم!
کیک خور با این گالیون ها تونست سرشو گذاشت توی کلبه ش و هارهار گریه کرد. یا تونست آدامس بادکنکی گرفت و اونقدر باد کرد تا تمام چربی هاش توی آدامسش رفت و لاغر شد. آها! پ چی؟
وینکی آلاسکا رو توی بخاری انداخت تا آلاسکا سلاح گرم شد. آلاسکا مسلسل بعدی وینکی بود. هاه! کیک خور تونست کلی باد خودشو خالی کرد. و وینکی هم کلی آلاسکا گرفت و مسلسل کرد.
یکی این کیک خور رو انداخت بیرون.