+نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است ( با نمایشنامه جواب دهید و در ضمن یان سوال 10 نمره دارد)

نورممد را در حالی یافتم که رو به روی یک شیمر نشسته بود و با انجام انواع حرکات آکروباتیک سعی در رام کردن آن داشت. شیمر با قیافه ترسناک شیر مانندش، طوری رو به روی او استاده بود که نشان می داد به زودی حمله خواهد کرد. اما نورممد یا به رویش نمی آورد یا نمی دانست که در آن لحظه رو به روی یکی از خطرناک ترین موجودات جهان نشسته است و به زودی به غذای خوشمزه ای تبدیل خواهد شد.
من که با دین شیمر از ترس در حال سکته کردن بودم، آهسته گفتم: «هی، نورممد، پاشو بیا این ور، الآن می خوردت!» ولی نورممد تقریبا هیچ توجهی نکرد و فقط گفت: «برو بذار به کارم برسم. داره کم کم رام می شه!» من نمی دانم او چگونه به این نتیجه رسیده بود. چون به نظر نمی آمد شیمر تردیدی در شکار طعمه اش داشته باشد.
من گفتم: «ببین، نورممد، این جونوری که الآن رو به روی توئه، امکان نداره رام بشه. بی خیال شو!»
نورممد عصبی گفت: «تو هم هی بیا مزاحم من شو! من اینو رام می کنم. کی گفته نمی شه؟»
من که در تلاش بودم درس های مراقبت از موجودات جادویی رو به یاد بیارم گفتم: «این که عقل درست و حسابی نداره، می شه می کشدت! اصلا واسه همین جلوت واستاده، واسه این که لت و پارت کنه بعدشم بخوردت! به نظر این گوشت آدم این قدر خوشمزه ست که نگو...»
نورممد برای اولین بار علاقه مند نشان داد و گفت: «جدا؟ الآن منو می خوره؟ چه جالب...»
و چند لحظه در فکر فرو رفت، انگار داشت حرفم را هضم می کرد... و بعد ناگهان: «چی؟ می خواد منو بخوره؟» و دو پا داشت و چند صد پای دیگر قرض کرد و فرار کرد و بعد من ماندم و شیمر بی اندازه خطرناک. طوری به من نگاه یم کرد که انگار من...
-واقعا نمی شه تورو رام کرد؟
حالا یکی بیاد منو قانع کنه!

+طبق قاعده ی داده شده،2 جانور نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام برید( 5 نمره)

الف) اسب بالدار: اسب بالدار از جمله محبوب ترین جانورهاست. انواع اسب بالدار توسط جادوگران تربیت و رام شده و مورد استفاده قرار می گیرند. اسب های بالدار به علت هوش بالایی که دارند به راحتی توسط جادوگران ورزیده رام می شوند.
ب) نشانک: نشانک پرنده ای نحیف است که حالتی غم انگیز دارد. این پرنده فقط در زمانی می خواند که ریزش باران قریب الوقوع باشد. بنابراین بعضی از خانواده های جادوگر آن ها را تربیت و نگه داری می کنند. نشانک به راحتی توسط جادوگران عادی قابل رام شدن است.


+مقاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)

جانوران تربیت شونده یا اهلی شدنی، جانورانی هستند که می توان آن ها را رام کرد. این جانوران سه دسته هستند:
1) جانورانی که به راحتی توسط جادوگران عادی رام می شوند.
2) جانورانی که توسط جادوگران کاردان قابل مهار کردن هستند.
3) جانورانی که جادوگران ورزیده ممکن است بتوانند بر آن ها غلبه کنند.
جانوران تربیت شونده سه ویژگی مهم دارند:
1) هوش نسبتا بالا.
2) نداشتن گرایش به اعمال وحشیانه.
3) محل زندگس مشخص.
اغلب جانوران تربیت شونده، فقط در صورتی تربیت می شوند که برای جادوگران مفید باشند. بیشتر جادوگرانی که به تربیت چنین جانورانی می پردازند، برای این است که از آن ها استفاده کنند. هفت نوع از این جانوران عبارت اند از:
1) ابولهول: دارای هوش بسیار بالایی است.
2) اسب بالدار: هوش بالایی دارد و صلح جوست.
3) ققنوس: جانوری باهوش است و به اعمال وحشیانه گرایش ندارد.
4)تک شاخ: باهوش است و اصلا به اعمال وحشیانه گرایشی ندارد.
5) هیپوگریف: هوش نسبتا بالایی دارد و جز در مواردی که به آن بی احترامی شود خطرناک نمی شود.
6) لپرکان: تقریبا باهوش است و اصلا خطرناک نیست.
7) نیزل: موجودی مستقل، باهوش و گاهی وحشی اشت.

طبق قاعده ی داده شده،2 جانور نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام برید

توپک : موجود مطیع و آرامی است که می توان ان را در اغوش گرفت یا از این سو به ان سو پرتاب کرد . مراقبت از این حیوان کار بسیار آسانی است .
توپک از جمله حیوانات محبوب در میان نسل های متوالی کودکان جادوگر شده و از محبوب ترين جانوران دست آموز خانگی است .

نشانک : پرنده ای نحیف است که حالتی غم انگیز دارد و به شدت خجول و کمرو به نظر میرسد .
این پرنده تنها در زمان بارانهای شدید پرواز می کند و در زمانهایی که بارانی در شرف باريدن هست ، شروع به آواز خواندن می کند و به همین دلیل جادوگرها از این حیوان برای پیشگویی بارش باران در منازل خود استفاده می کنند .


مقاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد

جانوارن تربیت شونده اکثرا در مناطقی زندگی میکنند که عوامل طبیعی مثل آب و هوا در کنار غريزه ، به جادوگرها کمک میکنه تا این حیوانات رو رام کنند .

بعضی از این حیوانات به دلیل اینکه به تنهایی قادر به زندگی نیستند ، تن به اسارت و رام شدن مقابل جادوگرها رو میدهند و برخی دیگه به دلیل ترس از مرگ و ادامه زندگی .
عده ای دیگه از این حیوانات به خاطر نجات از شرایط بد زندگی مثل آب و هوای بد ، کمبود غذا و ... به حیواناتی رام شونده تبدیل میشوند .
رام کردن این جانورها در برخی مواقع بسیار ساده و در بعضی شرایط بسیار سخت و دشوار است .
نمونه چند حیوان تربیت شونده :

افعی آبی = هیچ انسانی رو تا به حال نکشته -----» سعی بر اعمال وحشیانه ندارد .
پری = دارای محل زندگی مشخصیه
توپک = سعی بر اعمال وحشیانه ندارد
جن کوتوله = دارای محل زندگی مشخصیه
داربد = محل زندگی مشخصی دارد
رنکینگ = محل زندگی مشخصی دارد
رامورا = دمحل زندگی مشخصی دارد
غول بی بخار= سعی بر اعمال وحشیانه ندارد
کاکلی = دارای محل زندگی مشخصی است


نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است

ساعت 5 صبح بود که نورممد در اتاق پذیرایی مشغول خوردن صبحانه ای تووپ با تمام مخلفات از جمله 7 بربری تازه بود .
- خووف ... ایمروز باید چی کار کونوم ؟ زمینهای ته باخ رو هنوز بیل نزدوم ! ها ... اول باید اونجا رو تمام بوکونوم .
دقایقی بعد نورممد در انباری مشغول پیدا کردن بیل سه سر خودش هست تا برای اولین بار از مخش برای بهتر شدن کارها استفاده کنه و از تکنولوژی روز که بیل سه سر هست استفاده مفید انجام بده و بعد از پیدا کردن وسیله زندگی خودش که همون بیل فرنگی هست به سمت زمین کشاورزی خودش راه میوفته اما ...
- هوووم ؟ این ققنوس َ اینجا چرا گرفته خوابیدَ ؟

نورممد به سمت اژدهایی که رو زمین دراز کشیده و مشغول استراحت هست پیش میره .
- هوووی جونور از اینجا بلند شو بیبینوم ... میخوام اینجا رو شخم بزنوم !! هووووی
اژدها زير چشمی یه نگاهی به نورممد میندازه و به دلیل شعور بالایی که داره به پیرمرد احترام میذاره و بهش چیزی نمیگه .
- با تو هستوما ... تن لشت رو از زمین من ببر بیرون بیبینوم . کلی کار داروم اینجا !
نورممد بیل سه سرش رو میکنه تو شکم اژدها .
اژدهای بدبخت وقتی خشانت بالای نورممد رو میبینه از جاش بلند میشه و دهنش رو باز میکنه تا هیکل مبارک نورممد رو با اتیشی حال بده اما نورممد که به زمینهاش تعصب خاصی داره چنان با بیل به ملاج اژدهای بد بخت میزنه که در جا بی هوش میشه و لحظه ای بعد جسد اژدها با خاک انداز به بیرون از زمین برده میشه .
نکته : نورممد و متقاعد شدن تا حالا نداشتیم والا ! نورممد هر کاری رو اراده کنه تا انجام نده ول کن نیست ... اصل زندگی نورممد این طوری بوده زندگی نامش رو بخون ! همون طور که میگیم مسلمان و دروغ ؟ باید بگیم نورممد و متقاعد شدن ؟

نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است ( با نمایشنامه جواب دهید و در ضمن یان سوال 10 نمره دارد)


من در حالي كه قدم مي زدم نور ممد رو در حال رام كردن يك موجود دم انفجاري ديدم.
من:نورممد جان بيا پايين عزيز اين خطر داره ها.
نورممد:نه.نمي خوام.
من:باشه عزيزم ولي وقتي تورو گرفت كشت نگو به من نگفتي.
نور ممد:مگه آدم هم مي كشه.
من:آره قربونت برم.اين خيلي خطرناكه.
نورممد در حالي كه انگشتاشو مي مكيد گفت:از روي چه دليلي مي گي خطر ناكه؟.
من:آخه عزيزم اين گرسنه ست.
خيلي غول پيكر و تقريبا رام بشو نيس.
خيلي بد ريخته.
تو حريفش نمي شي.
خب حالا بيا پايين.
نور ممد:نه نيخوام.
من چوبدستيمو درآوردم و گفتم :د بيا پايين بچه و گرنه يه آوداكداورا.........
بر اثر گفتن ناگهاني آوداكداورا طلسم به نورممد بر خورد و مرد.روحش شاد و يادش گرامي.

:طبق قاعده ی داده شده،2 جانور نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام برید( 5 نمره)

برقك ها.
برقك ها موجودات بسيار دوست داشتني و در حين حال بدجنسي هستند كه به محض ديدن اشياي براق مشكلاتي براي آدم بوجود مي آورند.اين برقك ها با تربيت درست و نگهداري صحيح قابل رام شدن مي باشند.بطوريكه بسيار آرام و تحت سلطه آدمي بشوند.

تك شاخ ها.
تك شاخ ها موجودات بسيار مقدسي هستند كه براحتي قابل رام شدن و تربيت شدن هستند.آنها موجودات بسيار باهوشي هسند كه براحتي حركات آدميان را تشخيص مي دهند.آنها موجودات بي دفاعي هستند كه بر اثر كشتار وحشيانه ي آنها توسط نيروهاي پليد اكنون تحت حفاظت سازمان محيط زيست هستند.


3:مقاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)


جانوران زيادي هستند كه قابل تربيت شدن مي باشند.البته برخي در شرايط خاص و با رفتار هاي گوناگون تربيت مي شوند.اين گونه جانوران داراي استعداد خاصي در برقراري ارتباط با آدميان هستند.همچنين در طي چند سال گذشته سازمان هاي بسياري در زمينه ي اهلي كردن و تربيت كردن حيوانات بوجود آمده اند. مثال:
1.تك شاخ.هوش و استعداد بالايي در برقراري ارتباط دارند و با انسان ها خصوصا جنس مونث ارتباط خوبي دارند.تك شاخ ها دراي هر سه مشخصه ذكر شده توسط شما مي باشند
1- هوش نسبتا بالایی
2- سعی بر اعمال وحشیانه نداره
3- دارای محل زندگی مشخصیه

2.برقك.جانوراني باهوش و در حين حال بدجنسي هستند.1- هوش نسبتا بالایی
- سعی بر اعمال وحشیانه نداره
3.كرم هاي فلوبر.دارای محل زندگی مشخصیه
4.قاز قالنگ ها.اين ها موجودات بسيار بدجنسي هستند ولي با شيوه هاي مخصوص بسيار آسان رام مي شوند.همچنين هوش نسبتا بالایی دارد.
5.لپركان ها.موجودات خبيث و در حين حال زيبايي هستند كه به سادگي رام مي شوند.و 1- هوش نسبتا بالایی داره همچنين سعي بر عمل وحشيانه ندارند.
6.پري دريايي.كه موجوداتي زيبا هستند و تقريبا تمام خواص رام بودن (هرسه مورد)رو در بر دارند.
7.لابينفو ها كه موجودات بسيار وحشتناكي هستند ولي مي توان آن را با يك روش ساده رام كرد.تنها راه رام كردن لابينفو ريختن اشك بر روي بدنش است

نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است ( با نمایشنامه جواب دهید و در ضمن یان سوال 10 نمره دارد)

نورممد در حالی با یه چوب سعی در رام کردن یک اژدهای نروژی داره که در خواب عمیقی فرو رفته داره چوب رو میکنه توی چشش .
نورممد : هووووی بوووووقی بلند شو . اینجانب نورممد به تو دستور میدم میخوام رامت کنم !
همه بچه های کلاس بر روی زمین محوطه هاگوارتز پناه گرفته بودند و مشغول نگاه کردن نورممد بودن که گویی مخ اوشگول ممد رو خورده بود .
آلکتو آروم آروم به نورممد نزدیک میشد تا بلکه مخ اوشگول ممد رو از دهن او بیرون بیاورد .
نورممد : مگه بارناباس سعی نمیکرد به غول های غارنشین رقص یاد بدهد پس منم موفق میشم !
آلکتو : خوب برای همین اسم اونو گذاشتن بارناباس احمق ! نمیخوای که اسم تو رم بزارن نورممد ....!
نورممد در حالی که پریده بود روی سر اژدها و داشت با پا چند ضربه رو بهش وارد میکرد فریاد زد :
- پروفسور شما باید خوشحال باشید که چنین شاگرد مشتاقی دارین !
آلکتو : ببین این اژدها رو من بیهوش کردم تا بچه ها بتونن از نزدیک اونو ببینن نه اینکه .....
نورممد : هر موقع تونستی کاری کنی که گیلدی دست از بی ناموسی برداره منم دست از رام کردن اژدها بر میدارم .
آلکتو که این موضوع رو غیر ممکن میدانست سعی کرد این قضیه را نشنیده بشمارد و به همین دلیل افزود :
تو به چند دلیل نمیتونی این اژدها رو رام کنی :
1- این اژدها یک اژدهای خارجی است و زبون تو رو بلد نیست
2- این اژدها گرسنه است و تو براش طعمه مناسبی هستی
3- تو در نزد این اژدها تنها یک مگس سمج هستی
4- اژدها ها ذاتا رام نمیشن
5- اژدها ها زیستگاه مشخص ندارن
6- هاگرید این اژدها رو از خونش بیرون کرده برای همین اعصاب معصاب نداره
7- نزدیک شدن به یک اژدها احتیاج به افراد خبره و ماهر و متخصص داره
8- اثر بیهوشی یواش یواش داره تموم میشه و این الان میخوردت
9- اژدها عقل درست حسابی نداره و نمیتونه این چیزا رو درک کنه
10- د... بچه میگم بیا پایین دیگه !

نورممد که کاملا تحت تاثیر قرار گرفته بود با ترس و لزر از اژدها اومد پایین و اینگونه شد که اتفاق خاصی نیفتاد .

:طبق قاعده ی داده شده،2 جانور نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام برید( 5 نمره)

هیپوگریف ها .
این جانوران اگرچه به نظر وحشی میرسند اما هرگز سعی بر اعمال خشم ندارند . اصولا هیپوگریف ها از انسان ها به دور هستند و معمولا با آنها کاری ندارند مگر اینکه مورد آزار و اذیت قرار بگیرند یا احساس کنند که به آنها توهین میشود . در غیر این صورت هیپوگریف ها به راحتی رام میشن چون ذاتا از آدمها بدشون نمیاد بلکه فقط دوست دارن آزاد باشن .

تسترال ها
این جانوران نیز مانند هیپوگریف ها هستند . اگرچه این جانوران ذاتا وحشی هستند . اما با انسان ها معمولا کاری ندارند چون که برعکس خیلی از جانوران مانند بالسیلسک یا اژدها که از جمله موجودات جادوییه خطرناک هستن و برای کشت و کشتار و حمله به انسان ها ساخته نشده اند . بله امکان داره که یک تسترال وحشی به انسان حمله کنه اما نه بخاطر اینکه ذاتش اینجوریه بلکه به این دلیل که خطر رو احساس کرده و این یک رفتاریه که یک هیپوگریف یا یک تسترال در مقابل نه فقط انسان ، بلکه در مقابل هر حیوان دیگری هم میتونه چنین واکنشی رو نشون بده و این واکنش کاملا عادیست .

پس در نتیجه چون که این دو حیوان سعی بر اعمال حرکات وحشیانه خود ندارند و و گه گاهی هم که شنیده میشه حملاتی کردند ؛ این حملات فقط بخاطر دفاع از خودشون بوده . پس در نتیجه این دو حیوان قابل رام شدن هستند . همونجور که نمونه زندشم وجود دارد .

البته دو حیوان بالا ویژگی های دیگه هم دارند ولی این ویژگی رو هم میشه در صفاتشان یافت .


3:مقاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)

جانوران به طور کلی به دو دسته تربیت شونده و تربیت نشونده تقسیم میشوند .
جانوران تربیت شونده جانورانی هستند که آنها را با با توجه به شرایط خاصی میتوان اهلی کرد . وقتی که جانوری اهلی شود آنوقت صفات زیر را دارا میشود :

1- به کسی حمله نمیکند.
2- کاملا مطیع میشود
3- قابلیت این را دارد که به بعضی از دستورات عمل کند .
4- میتواند فایده هایی رو داشته باشد و انسان ها نیز از آنها استفاده میکنند .

البته مسلمه که هر جانوری هم قابل تربیت نیست .بلکه جانورانی قابل تربیتن که :

1- هوش نسبتا بالایی
2- سعی بر اعمال وحشیانه نداره
3- دارای محل زندگی مشخصیه

جانورانی که حداقل دارای یکی از سه شرط بالا باشند قابل تربیت هستند .

1- برقک : سعی بر اعمال وحشیانه ندارد .

2- تک شاخ : اعمال وحشیانه ندارد و هوش نسبتا بالایی دارد

3- رنگینک : سعی بر اعمال وحشیانه ندارد .

4- ققنوس : این پرنده بخاطر داشتن هوشی بالا و نداشتن اعمال وحشیانه صددرصد پرنده اهلی است .

5- تسترال : بخاطر نداشتن سعی بر اعمال خشم

6- هیپوگریف : بخاطر نداشتن سعی بر اعمال خشم

7- لپرکان : موجودی بدجنس ولی در عین حال سعی بر اعمال خشم نداره بنابراین میتوان آن را اهلی کرد. چنانچه دیدیم از آنها در جام جهانی به عنوان سورپرایز تیم ایرلند استفاده کردند .

دوستان عزیز شاید اگه کمی در کتاب های مختلف عمیق بشید می تونید بفهمید که در شیردال عضوی از جانور سومی هم وجود داره که اون اژدهاست اما من به خاطر این سوال گمراه کنندم به هر کسی که غلط جواب داده یه امتیاز میدم
+++++++++++++++++++++++++++++++++++
طبق معمول صدای بوق کرکننده ای در کلاس به گوش میرسید و همگی بچه ها مشغول شلوغ کار بودند تا اینکه پرفسور الکتو وارد شد
الکتو:ساکــــــــت
اما بچه ها برخلاف جلسه ی قبل ساکت نشدند و در نتیجه الکتو هم ایول جذبه نگفت
پرفسور:اهم اهم خوب برم ام امم سر درسمون امروز ما به صورت تئوری خواهیم آموخت که چه جانورانی قابل تربیتند البته اونها رو حفظ نمی کنیم بلکه مشخصه هاشون رو بررسی می کنیم
در همین لحظه هری دستش رو می کنه بالا و با خشم فریادی میکشه:ولدمورت برگشته من می گم ولدمورت برگشته
الکتو که انگار به شدت تعجب کرده بود نگاهی به هری می اندازه و بعد از مدتی میگه:اوه هری عزیز اون کتاب پنج بود که باید این کار رو می کردی و در ضمن من هم معلم دفاع در برابر جادوی سیاه نیستم
هری سر جایش نشست و هیچی نگفت الکتو با لبخندی ساختگی ادامه ی درس رو از سر گرفت:به طور کلی هر جانوری که قابل تربیته چند ویژگی داره یه ویژگی هم کافیه که یه جانور رام شدن
1:هوش نسبتا بالایی
2:سعی بر اعمال وحشیانه نداره
3:دارای محل زندگی مشخصیه
خوب مورد یک و دو کاملا واضح بودند و مورد سه هم همین الان توضیح میدم این به اون مع...درین درینگ دوران دورانگ
در همین لحظه ی ارزشی ، استرجس موبالیش رو از جیبش در میاره و به طور مخفیانه خاموشش می کنه
الکتو نگاهی طمع کارانه به موبایل استرجس می اندازه و میگه:اه چه جلبه میدیش ..یعنی بچه تو خجالت نمی کشی سر کلاس من موبایل میاری اگه کوییریل اینجا بود تا 6 ماه بلاکت می کرد حالا اون موبایلت رو بده من بایگانش کنم آخر سال بهت پس میدم
استرجس:نــــــــــه نمیدم
الکتو:من استادتم و اگه خواستم می تونم بفرستم بوقستان اما این کارو نمی کنم موبایل بی موبایل
استرجس در حالی که به صورت دردناکی غم زده بود موبایل را به پرفسور داد و پرفسور هم موبایل مربوطه را در کمدی پر از وسایل متعلق به دانش آموزان 4 سال پیش و قبل تر انداخت و خنده ای شیطانی سر داد
الکتو:داشتم می گفتم این به اون معنا ست که جانور علاقه و تمایل شدیدی به کشتن و یا بلعیدن آدمیزاد نداشته باشه
مثل مانتیکور که به هیچ وجه تربیت نمیشه ، توجه داشته باشید اسیر کردن یا به فرمان گرفتن از طریق جادو جانور ،تربیت کردن نیست
تکلیف:
نورممد در این تصور است که می تواند جانوری مهاجر را رام کند ، او را متقاعد کنید که این کار بسی احماقنه است ( با نمایشنامه جواب دهید و در ضمن یان سوال 10 نمره دارد)

2:طبق قاعده ی داده شده،2 جانور نام ببرید که قابل تربیت شدن باشد نام برید( 5 نمره)

3:مقاله ای در مورد جانوران تربیت شونده ( درس امروز بنوسید)و حداقل 7 مثال ذکر کرده و بگویید این مثال ها را از روی چه قاعده ای به دست اوردید(منظور از قاعده همان سه قاعده ای ایست که نام برده شد و در ضمن این سوال 15 امتیاز داره)

1: بدن شیردال ترکیبی از بدن سه جانوره این سه جانور رو بنویسید(7 نمره)

اگه فقط بر اساس کتابها بررسی کنیم شیر دال ترکیبی از دوجانور جادوییه.عقاب(که قسمت جلوی بدن شیردال رو تشکیل میده)و شیر(که قسمت پشت شیرداله)ولی عده ای از جادوگران بزرگ این عقیده رو دارن که جانور سومی هم در ترکیب شیردال بکار برده شده.و اون اژدهاست.تنه و پاهای عقبی شیردال به شیر شباهت داره ولی دمش مثل دم شیر نیست و بیشتر به دم اژدها شبیهه(البته کوچکتر از دم اژدهاست). به همین دلیل ضربه های دم شیر دال میتونه خیلی خطرناک باشه.
------------------------------------------------------------------------
وسیله ی حمله ی شیردال چیست؟(3 نمره)

شیردال به روشهای مختلفی میتونه حمله کنه.ولی مهمترین وسیله حمله اش منقار عقابی و قدرتمندشه.شیردال باستفاده از پنجه های تیز و قوی هم میتونه از پس هر جانوری بر بیاد.علاوه بر اون با استفاده از دم هم میتونه ضربه های جبران ناپذیری به شکار وارد کنه.دم و پنجه های شیردال قادر به تولید یک نوع ماده سمیه که باعث فلج شدن شکار میشه.
--------------------------------------------------------------------------
شیردال و مانتیکور را با هم مقایسه کنید ؛از همه لحاظ(5 نمره)

مانتیکور و شیردال شباهتهای کوچکی با هم دارند.زادگاه هر دو کشور یونان است.هر دو از ترکیب چند جانور بوجود آمدند که در هر دو یکی از این جانوران شیر است.غذای هر دو جانور گوشت خام است.مانتیکور نسبت به شیر دال وحشی تر و غیر قابل مهار تر است و اهلی یا رام کردن آن غیر ممکن است ولی شیردال ممکن است بوسیله جادوگران ورزیده و متخصص رام شود.مانتیکور نیش دارد و برای کشتن شکار از آن استفاده میکند ولی شیردال با استفاده از منقار و پنجه شکار میکند..پوست مانتیکو قابلیت دفع جادو را دارد ولی شیر دال در مقابل جادو آسیب پذیر است.مانتیکو هنگام خوردن شکار آوازی را زمزمه میکند و شنیدن صدایش برای جادوگران بسیار لذت بخش است ولی شنیدن نعره های یک شیردال هرگز زیبا و لذت بخش نیست.
------------------------------------------------------------------------
مقاله ای در مورد نوع زندگی و تغذیه ی شیردال ها بنویسید(15 نمره)

شیردالها موجواتی اجتماعی هستند و معمولا بصورت گروههای سه یا چهار نفری زندگی میکنند.البته در صورت بروز درگیری بین شیر دال ها معمولا هیچکدام از آنها جان سالم به در نمیبرند چون شیر دالها در هنگام عصبانیت فوق العاده وحشی و خطرناک میشوند.شیر دال موجود مغروری است و به همین دلیل مهار کردن آنها بسیار سخت و مشکل است.شیر دال در صورتی که از جادوگری احترام کافی ببینند و قدرت و مهارت جادوگر برایشان ثابت شود حاضر به خدمت به جادوگر میشوند.غذای شیردال گوشت خام است که این گوشت حتما باید توسط خود شیردال شکار شده باشد . در غیر این صورت شیردال حتی اگر از گرسنگی بمیرد دست به آن غذا نخواهد زد.شیردالها معمولا شبها شکار میکنند چون از قرار گرفتن در مقابل نور مستقیم خورشید متنفرند. این موجودات در طول شبانه روز بیشتر از دو ساعت نمیخوابند و در هنگام خواب هم یکی از چشمانشان باز است و کاملا مراقب اطراف هستند.همین خصوصیت باعث شده جادوگران از شیر دالها برای نگهبانی استفاده کنند.
شیر دالها به هیچ عنوان غذایشان را با کسی(حتی بچه هایشان)تقسیم نمیکنند.به همین دلیل بچه شیر دالها مجبورند از لحظه تولد خودشان غذای خودشان را تامین کنند.
این موجودات پدر و مادر خوبی محسوب نمیشوند چون در صورتی که حوصله شکار نداشته باشند ممکن است دست به شکار بچه های خودشان بزنند واین مسئله باعث شده نسل شیر دال در معرض خطر انقراض قرار بگیرد.
شیردال بالهای بسیار قدرتمندی دارد و قادر است مسافتهای طولانی را بدون استراحت پرواز کند ولی برخلاف هیپوگریف حتی در صورت اهلی شدن هم به کسی اجازه نمیدهد که سوارش شود.یکی از نکات عجیب در مورد شیردالها نحوه شکار آنهاست.شیر دال قبل از کشتن شکار آنرا با ضربه دم یا چنگال فلج میکنند و بعد حرکات عجیبی در مقابل شکار انجام میدهند.جادوگران زیادی معتقدند شیردال این عمل را برای عذر خواهی از شکارش انجام میدهد.

سوال اول
بدن شيردال از دو جانور عقاب و شير تشكيل شده.
سر و پاهاي جلوييش مثل عقاب و پاهاي عقبي و تنه اش مثل شيره.

سوال دوم
با كمك پاهاي جلويي اش كه مثل پنجه هاي عقاب و بسيار تيزه حمله مي كنه و شكار رو از هم مي دره!! همين طور مي تونه از منقار عقابيش هم استفاده كنه.

سوال سوم
شيردال پاهاي جلويي و سرش مثل عقابه و پاهاي عقبي و تنه اش مثل شيره. اما مانتيكور سر انسان، دم عقرب و تنه ي شير داره.
شيردال براساس طبقه بندي وزارت سحر و جادو كم خطرتر از مانتيكور است.
هر دوتا زادگاه اصليشون يونانه.
هر دوتا گوشت خوارند و گوشت خام مي خورن.
پوست مانتيكور مي تونه جادوها رو دفع كنه اما پوست شيردال نمي تونه.
مانتيكور از زهر مرگبارش هم استفاده مي كنه اما شيردال با استفاده از پنجه ها و منقارش حمله مي كنه.
مانتيكور هنگام خوردن شكارش لالايي و آواز زير لبي مي خونه اما شيردال نمي تونه!!
از شيردال براي نگهداري گنج ها استفاده مي كنن اما از مانتيكور نه!

سوال چهارم
شيردال ها زادگاه اصليشون يونان است. جانداران با ابهتي هستند! براي به دست آوردن غذا شكار مي كنند. شكار رو با استفاده از پنجه ها از هم مي درند و به صورت خام ميل مي نمايند.
در گذشته شيردال ها اهميت كمتري به ديده شدن توسط ماگل ها مي دادند اما بعد، كم كم ترجيح دادند از مخفيگاه هايشان بيرون نيايند.
از شيردال مانند ابوالهول ها براي نگهداري گنج استفاده مي كنند. آن ها موجوداتي انعطاف پذير و تقريبا رام شدني هستند اما با وجود اين فقط تعداد كمي از جادوگران متخصص مي توانند به آن ها نزديك شوند.

1-
پرفسور الکتو!من کتاب جانوران جادویی رو نگاه کردم نوشته بود شیردال ترکیبی از دو تا جانوره!من که هنگ کردم!
سر و پاهای جلویی این جانور شبیه عقاب و تنه و پاهای عقبی آن شبیه شیر است.
لابد دمش و پراش هم شبیه جغدن دیگه!اینم سومین جانور!

2-
چون پاهای جلویی شیردال شبیه عقتبه پس چنگالهای تیزی داره و به همین دلیل می تونه وسیله مناسبی برای حمله باشه.در ضمن نوکش هم شبیه عقابه در نتیجه از نوکش هم به عونان سلاح استفاده می کنه.

3-
بدن شیردال از ترکیب عقاب و شیر و جغد(!) تشکیل شده.ولی بدن مانتیکور از ترکیب انسان ، شیر و عقرب!تنها وجه اشتراکشو اینه که هر دو تنه شیر دارن.
پوست مانتیکور همه طلسمها رو دفع می کنه ولی شیردال همچین پوستی نداره.
منتیکور هنگام خوردن شکارش زیر لب لالایی می خونه ولی شیردال همچین کاری نمی کنه.
شیردال شکارش رو تیکه پاره می کنه ولی مانتیکور اونو نیش می زنه و نیشش اونو در جا می کشه.

مقاله:
شیردالها موجوداتی هستند که همونطور که پرفسور گفتن میلی به پنهانی زندگی کردن ندارن.
اونا عموما به صورت گروهی زندگی می کنن و محل زندگی شون هم دشتهای وسیع و سرسبز هستش.
غذای شیردالها گوشت خامه.اونا از حیوونهایی که توی دشت هستن تغذیه می کنن.
گاهی وقتا به دلیل کمبود غذا شیردالها به جون همدیگه می افتن و همدیگه رو تیکه پاره می کنن.این کارشون باعث تعادل در تعداد شیردالها می شه و از افزایش یافتن جمعیتشون جلوگیری می کنه.
شیردالها با بیشتر موجودات دیگه میونه خوبی ندارن.یعنی اگه این موجودات باهاشون کاری داشته باشن شیردالها زود عصبانی می شن و به جون اونها میفتن.
یکی از دلایل خطرناک بودن شیردالها اینه که به طور گورهی حمله می کنن.وگرنه یه شیردال به تنهایی خطر خیلی زیادی نداره.ولی مبارزه با اونها به طور دسته جمعی خیلی سخته.چون خیلی سازماندهی شده و هماهنگ حمله می کنن و هر حریفی رو از پا در میارن.
ار آخر به همه توصیه می کنم که هیچ وقت سعی نکنن که با یه شیردال روبرو بشن!چون جونشون در خطره!

1: بدن شیردال ترکیبی از بدن سه جانوره این سه جانور رو بنویسید(7 نمره)
1-شیر
2-گوسفند
3-اسب تک شاخ
2:وسیله ی حمله ی شیردال چیست؟(3 نمره)
شیردال ها به وسیله شاخ که در مواردی که احساس خطر میکنند در می اورند.دفاع میکنند.بعضی اوقات هم تنه خود رو به دشمن میزنند یه پایشان رو به اون میزنند.
3:شیردال و مانتیکور را با هم مقایسه کنید ؛از همه لحاظ(5 نمره)
شیر دال ها از تاریکی نمیترسند و کلا با سیاه ها هستند.ولی مانیتکور ها از تاریکی پرهیز میکنند و از کسی جز اربابشان اطاعت نمیکنند.
شیردال ها از پنهان شدن خوششان نمی اید ولی مانیتیکور ها تسعی میکنند پنهان باشند.
4:مقاله ای در مورد نوع زندگی و تغذیه ی شیردال ها بنویسید(15 نمره)
شیردال ها اصولا برای تمیز کردن خودشان به درون دریاچه و یا زیر باران میروند و دوست دارند در جای نرم بخوابند.بدن انها مقاوم در برابر سرما و گرما هست و حتی میتوانند بر روی تکه یخ بخایند.شیردال ها بیشتر شیر و علف میخورند.البته حساسیتی روی غذا ندارند و همه چی میخورند ولی کلا از این دو چیز بیشتر خوششون میاد.

+بدن شیردال ترکیبی از بدن سه جانوره این سه جانور رو بنویسید(7 نمره)

بدن شیردال از دو قسمت تشکیل شده است. پاهای جلویی و سر این جانور مانند عقاب است، اما تنه و پاهای عقبی شیر را دارد.

+وسیله ی حمله ی شیردال چیست؟(3 نمره)

شیردال موجودی انعطاف ناپذیر و بدبین است. او به بیش تر کسانی که به او نزدیک می شوند حمله می کند. وسیله حمله او پنجه های تیز اوست که اگر پوست کسی را بخراشد، سمی وارد بدن شخص کرده و او را فلج می کند که در بسیاری از موارد به مرگ او منجر می شود.

+شیردال و مانتیکور را با هم مقایسه کنید ؛از همه لحاظ(5 نمره)

زادگاه شیردال و مانیکور هر دو کشور یونان است. هر دوی آن خطرناک اند اما شیردال به وسیله جادوگران ورزیده قابل رام کردن است، در صورتی که مانیکور به هیچ وجه رام نمی شود. مانیکور سر انسان، تنه شیر و دم عقاب دارد، اما پاهای جلویی و سر شیر دال مانند عقاب است و تنه و پاهای شیر را دارد. وسیله حمله مانیکور نیش کشنده اوست، ولی شیردال با پنجه هایش حمله می کند. مهم ترین فرق این دو این است که شیردال برای جادوگران مفید است (نگهداری گنج)، اما مانیکور جز ضرر چیزی ندارد.

+مقاله ای در مورد نوع زندگی و تغذیه ی شیردال ها بنویسید(15 نمره)

شیردال ها زندگی در اعماق جنگل ها را ترجیح می دهند. جایی که بتوانند به دور از هیاهو و مزاحمت انسان ها و بعضی حیوانات، زندگی آرامی را داشته باشند.
شیردال ها به طور کل به موجودات دیگر علاقه ای ندارند. غالبا موجوداتی که به آن ها نزدیک می شوند به یک غذای خوشمزه تبدیل می شوند. اما گاهی جادوگران متخصص با دانش فراوان جرات به خرج می دهند و تلاش می کنند با آن ها از در دوستی در ایند. بعضی از این جادوگران به نتیجه ای نمی رسند، اما زنده هم نمی مانند تا تجربیات خود را با دیگران شریک شوند. اما برخی موفق می شوند با جلب اعتماد این جانور او را اهلی و رام کرده و از او استفاده کنند.
مهم ترین فایده ای که شیردال برای انسان ها دارد، این است که از گنج ها حفاظت می کند. هر چند ابولهول هم برای این کار مناسب است، اما بعضی ها شیردال ها را مناسب تر می دانند. چون بر خلاف ابولهول ها که با طرح چیستان و معما جلوی مهاجمین را می گیرند، شیردال ها بدون استثنا به هیچ کس (جز صاحب گنج) اجازه عبور نمی دهند و اگر بخواهند به زور وارد شوند، قبل از این که چشمشان به گنج بیفتد، با پنجه های وحشتناک شیردال رو به رو می شوند. به همین دلیل خیلی ها تن به این خطر می دهند که یک شیردال را رام کنند. هر چه باشد از سد معما می توان گذشت، اما عبور از سد شیردال غیرممکن است.
غذای مورد علاقه شیردال گوشت خام است. به همین دلیل شیردال ها در جنگل سکونت می کنند تا به راحتی به گوشت خام مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند. طریقه شکار کردن این جانور هم قابل توجه است. او مانند یه شیر مدتی در کمین موجودی می نشیند و مانند یک عقاب با سرعت آن را می گیرد تا به محل زندگی خود ببرد و آن را بخورد.
درست است که شیردال موجودی نیست که خیلی جلوی چشم انسان ها رژه برود، اما گاهی سر و کله آن در ادبیات ماگل ها پیدا شده است. می توان نتیجه گرفت که شرایط جامعه امروزی انسان ها باعث شده شیردال انزوا را ترجیح دهد، وگرنه مانند هر موجود زنده دیگر به پرسه زدن آزادانه علاقه مند بوده است و احتمالا دیده هم شده است.