در همین لحظه بلا پید رو هوا.....
( صحنه اسلوموشن و آروم)
بلا یک لگد میزنه به گتا و گتا رو پرت میکنه عقب و از اون طرف جرج رو هل میده...( الان صحنه تند شد...)
دو تیر شلیک شده به در دیوار می خوره و بلا به نوعی اونا رو نجات داد....
ملت:
بلا: ای کثافت...همتون قاتل اید....
و میز رو کج کرد و چوبدستی اش را در آورد و بکش بکش شروع شد....
اسلحه مایک: مایک لورری پرید پشت کتابخانه و شات گان خودشو در آورد....
"" بوم...چیکچیک..بوم..چیکچیک...بوم..چیکچیک..
ادی از اون ور پشت میز حسابداری پرید... و مسلسل برتا خودشو در آورد و همش الکی به صورت چرخونکی تیر میزد.....: تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق....
همینجوری جنازه روی زمین پدید می یومد و همه داشتند در می رفتند....
لوری از اون طرف نعره زد:
ای..لعنتی..کثافت...هی ادی..هنوز زنده ای عزیزم....
ادی:آره عزیزم...الان مرخصشون می کنم....
تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق
از اون ور مایک:
بوم...چیکچیک...بوم....چیکچیک بوم..چیکچیک...
مایک: وای..پسر عجب حالی میده...
جرج که رفتم بود تو توالت هی می یومددرب رو بز کنه هی گلوله به سمت می یومد...ولی بلاخره در رو باز کرد..لوری تیراش تموم شده بود...جرج از فرصت استفاده کرد....
تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق
بللاخره یکی از اون 10 تا تیری که زد به بازوی لوری خورد....
لوری: ای کثافت..می کشمت...
و کلتش را در آورد وجرج را هدف گرفت....
بنگ... بنگ...بنگ....
جرج یه تیر خورد به لپش...یکی خورد به پایش یکی هم به بازویش...
در حین تیراندازه یهویی............
ادامه دارد....................................
[img]http://www.filelodge.com/files/room24/643657/ImageUTYU.GIF[/im