هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كتاب فروشي دياگون !
پیام زده شده در: ۱۱:۱۰ یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۵
#43

توبیاس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۴۲ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵
از پیش پدرخوانده
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 294
آفلاین
((معجون رویاها))
نویسنده:
پروفسور سوروس اسنیپ

قیمت:
20 گالیون

مختص:
معجون سازان و اساتید

توضیحات بیشتر:
قدمت این معجون به 450 سال پیش برمی گردد.از آن زمان این کتاب با طلسم های نگه دارنده قوی دست به دست به معجون سازان رسیده و اکنون این کتاب را پروفسور اسنیپ در اختیار دارد.اکنون به محتویات کتاب می پردازیم:
این معجون از خون اژدها،تراشه شاخ تک شاخ،عصاره ی مار و قلب جن خاکی تشکیل می شود که هر یک از جزئیات معجون به خودیه خود به سختی و معمولا از راه خلاف بدست می آید.
کار این معجون این است که یکگ پیاله از آن را قبل از خواب مصرف کنیم و در هنگام خوردن آن باید به چیزی که می خواهیم و دوست داریم ببینیم فکر کنیم.سپس بعد از نوشیدن به خواب می رویم و بعد از آن اگر از چیزی که به آن فکر کردیم حتی فرسنگ ها فاصله باشد اتفاقاتی که واقعا برای آن فرد یا جسم مکی افتد را می بینیم.


ویرایش شده توسط پروفسور بینز در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۲۶ ۱۸:۴۹:۴۶
ویرایش شده توسط ایگور کارکاروف در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۳۰ ۲۳:۲۱:۰۹

فقط فروم وجود دارد و کسانی که از زدنش عاجزند

[b]فقط اسل


Re: كتاب فروشي دياگون !
پیام زده شده در: ۷:۴۷ یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۵
#42

توبیاس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۴۲ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵
از پیش پدرخوانده
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 294
آفلاین
کتاب:
((افسون های ابتدایی))

نویسنده:
کتی لونگ

قیمت:
10 گالیون

مختص:
دانش آموزان ترم اول و دوم هاگوارتز

توضیحات بیشتر:
این یک کتاب راهنما برای دانش آموزان ابتدایی می باشد.در این کتاب طلسم های بسیار ابتدایی موجود می باشد که برای سال های اول و دوم بسیار مفید واقع خواهندشد.همچنین این کتاب طریقه ی حرکت چوب برای انجام ورد،طرز نگه داشتن چوب و مقدار تمرکز را به طور صریح کامل توضیح می دهد.

افتخارات:
1.برنده ی کتاب ((راهنمای ویژهمختص مبتدی ها)) در سال 1998

در مورد نویسنده:
کتی لونگ در سال 1965 م. در لندن دیده به جهان گشود.او فقط چهار سال داشت که خانواده اش به دهکده هاگزمید مراجعت و بعد از آن زندگی را در آنجا آغاز کردند.
خانم لونگ از همانابتدا به جادو های کوچک و ساده علاقه ی زیادیداشت.کتاب افسون های ابتدایی اولین کتاب و به گفته ی خودش آخرین کتابش می باشد.
این کتاب بصورت کتابچه راهنما در کنار کتاب های مدرسه برای بهتر یاد گرفتن مبتدی ها تدریس می شود.



Re: كتاب فروشي دياگون !
پیام زده شده در: ۱۶:۲۰ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵
#41

توبیاس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۴۲ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵
از پیش پدرخوانده
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 294
آفلاین
معرفی اولین کتاب:
(راستی شما هم اگه کتابی برای معرفی داشتید معرفی کنین بدون رو در بایستی!)

نام کتاب:
معجون های جادویی تضمین کننده ی زشتی شما!!!

نوع کتاب:
دست نویس

قیمت:
غیر قابل فروش

توضیحات:
این کتاب از قدمتی بسیار بسیار دیرینه برخورداره(سال تشکیل:1350 میلادی) حتما تعجب می کنید که چجوری قابل خوندنه؟
این کتاب رو با ورد نگه دارنده ی قوی طلسم کردند که ق هر 1 سال باید دوباره این افسون بر روی این کتاب اجرا شود و اگرنه بلافاصله کتاب پوسیده خواهد شد.
می پردازیم به مطالب کتاب:
این کتاب حدود 200 سال پیش به صورت غیر قانونی در اومد و از اون موقع تنها دو جلد از این کتاب باقی مونده است که یکی در همین کتابخانه و یکی دیگر در دست وزارت سحر و جادو می باشد.
این کتاب شامل تمام دستور العمل های معجون هایی است که برای کریه و زشت کردن صورت استفاده می شود و بعد از 1 سال درد و و عذاب و خجالت به طور شرمگینی فردی که معجون رو خورده از بین خواهد رفت.
این کتاب رو در حدود 800 سال پیش فردی به نام مونتگمری کاهاروف به رشته ی تحریر در آورده و در آن زمان به طور چشمگیری افرادی که می خواهند خودکشی خود را با عذاب و درد به پایان برسانند از دستورالعمل های این کتاب استفاده می کردند.
طرز تهیه ی این معجون اینگونه ست که مقداری از مدفوع اسب تک شاخ (بلا به دور!) ،برگ درختی که اژدهای نورماندی از اون استفاده می کنه ، مقدار 1 گرم فلس هیپوگریف،
شیر مار 10 سی سی و در آخر تخم ابوالهول.!
می بینید که طرز تهیه این معجون بسیا سخت و طاقت فرسا می باشد و اگر بخواهید مواد آن را از بازار سیاه بخرید مطمئا باشید باید بیش از 1500 گالیون خرج کنید!
رنگ این معجون سفید مایل به خاکستری می باشد و وقتی فردی این معجون را بنوشد چهره اش به سگ بولداگ،پگوش هایش به جن خا کی و بدنش به هیپوگریف خواهد رفت.
از اثرات بعدی این معجون می توان به کوری چشم،کری گوش،و لالی زبان اشاره کرد و برای همیشه (باز هم بلا به دور) یوبوست خواهد گرفت.
پادزهر این معجون فقط یک جا پیدا می شود و آن هم در ضلع شمالی اورست که هنوز آن را کشف نکرده می باشد و پادزهر این معجون فقط موی کاکل ققنوس هست که در ضلع شمالی قله ی اورست میباشد.


فقط فروم وجود دارد و کسانی که از زدنش عاجزند

[b]فقط اسل


Re: كتاب فروشي دياگون !
پیام زده شده در: ۱۳:۵۸ شنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۵
#40

توبیاس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۴۲ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۵
از پیش پدرخوانده
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 294
آفلاین
خیلی منمنون که این تاپیک رو باز کردید...
از این به بعد مطلب های طنز کم تر می شه و من فقط معرفی کتاب می کنم که ارزشی نشه....
پس منتظر باشید...


فقط فروم وجود دارد و کسانی که از زدنش عاجزند

[b]فقط اسل


Re: كتاب فروشي دياگون !
پیام زده شده در: ۱۳:۰۶ جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۸۵
#39

ایگور کارکاروفold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۳ شنبه ۱ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۸:۰۶ دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۲
از اتاق خون محفل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 3113
آفلاین
this topic is open

تاپیک با درخواست دوست عزیز،توبیاس اسنیپ باز شد تا شاید فرجی بشه و اینقدر ارزشی نباشه.

پست ارزشی پاک میشه و شدیدا برخورد میشه با پست های ارزشی.


ویرایش شده توسط ایگور کارکاروف در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۲۴ ۱۳:۲۰:۰۳

بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین



كتاب فروشي دياگون !
پیام زده شده در: ۱۲:۴۱ جمعه ۴ فروردین ۱۳۸۵
#38

مایک لوریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۸ جمعه ۱۳ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۴۳ سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۵
از هاگزمید
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 545
آفلاین
در همین لحظه بلا پید رو هوا.....
( صحنه اسلوموشن و آروم)
بلا یک لگد میزنه به گتا و گتا رو پرت میکنه عقب و از اون طرف جرج رو هل میده...( الان صحنه تند شد...)
دو تیر شلیک شده به در دیوار می خوره و بلا به نوعی اونا رو نجات داد....
ملت:
بلا: ای کثافت...همتون قاتل اید....
و میز رو کج کرد و چوبدستی اش را در آورد و بکش بکش شروع شد....

اسلحه مایک:

تصویر کوچک شده
مایک لورری پرید پشت کتابخانه و شات گان خودشو در آورد....
"" بوم...چیکچیک..بوم..چیکچیک...بوم..چیکچیک..
ادی از اون ور پشت میز حسابداری پرید... و مسلسل برتا خودشو در آورد و همش الکی به صورت چرخونکی تیر میزد.....: تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق....
همینجوری جنازه روی زمین پدید می یومد و همه داشتند در می رفتند....
لوری از اون طرف نعره زد:
ای..لعنتی..کثافت...هی ادی..هنوز زنده ای عزیزم....
ادی:آره عزیزم...الان مرخصشون می کنم....
تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق تق
از اون ور مایک:
بوم...چیکچیک...بوم....چیکچیک بوم..چیکچیک...
مایک: وای..پسر عجب حالی میده...
جرج که رفتم بود تو توالت هی می یومددرب رو بز کنه هی گلوله به سمت می یومد...ولی بلاخره در رو باز کرد..لوری تیراش تموم شده بود...جرج از فرصت استفاده کرد....
تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق تیق
بللاخره یکی از اون 10 تا تیری که زد به بازوی لوری خورد....
لوری: ای کثافت..می کشمت... و کلتش را در آورد وجرج را هدف گرفت....
بنگ... بنگ...بنگ....
جرج یه تیر خورد به لپش...یکی خورد به پایش یکی هم به بازویش...
در حین تیراندازه یهویی............


ادامه دارد....................................


[img]http://www.filelodge.com/files/room24/643657/ImageUTYU.GIF[/im


Re: كتاب فروشي دياگون !
پیام زده شده در: ۱۱:۴۵ جمعه ۴ فروردین ۱۳۸۵
#37

لرد بلرویچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۳ یکشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۴۴ پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲
از bestwizards.com
گروه:
کاربران عضو
پیام: 403
آفلاین
جرج با در آوردن يه ژ سه تموملت سر جاشون موندن
جرج با هيجان بسيار از اين كه اولين بارش بود كه داشت با ژ سه كار ميكرد رو به ملت كرد و گفت :برا من اسلحه در مياري داداش من از چوب خودم هم استفاده نكنم از اسلحه مشنگي كه ميتونم استف بزنم
ملت رفتن تو كما(از ادبيات شاگي)تا ديروز جرج يك آدم شيطون و دستو پا چلوفتي بود اما امروز براي اونا ژ سه در اورده بود تازه رئیس و فرمانده کل ژاندارمری هاگزمید يعني لوري رو تحديد ميكرد
ملت:جرج جرج جرج جرج.........................
لوري كه عصبي شده بود با چشمكي به ادي اشاره كرد وبنگ............................
در همون لحظه يه تير از سمت راست به سمت جرج ميرفت يه تير هم از سمت چپ به سمت گتا فيگوس كه يهو.................
------------------------------------------------------------------
حالا ادامش بده


هریپاتر را هنوز هم دوست میداریم


كتاب فروشي دياگون !
پیام زده شده در: ۲۰:۴۱ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳۸۵
#36

مایک لوریold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۸ جمعه ۱۳ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۴۳ سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۵
از هاگزمید
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 545
آفلاین
گتافيكس ميپره وسط و ميگه:
آره دیگه....همش تقصیر توئه جرج....
جرج:
ادی: گتا جون...خودتم همچین هیچ کاره نیستی...
مری: خب میشه تمومش کنید و برید بیرون.........
مایک: مگه نشنیدید همه بیرون...حالا....
کسی بیرون نرفت...گویا که تصمیم داشتند او را ضایع کنند.....
مایک: نه مثل اینکه نمی فهمید و دست در کتش برد و یک هفتیر مشنگی بیرون آورد و تیر هوایی زد:

تصویر اسلحه مایک:

تصویر کوچک شده



بام...................................( صدای تیر بود...)
همه با شنیدن صدا وحشت کردن و از مغازه بیرون رفتند و فقط مایک در مغازه بود و حال میکرد( )

مایک داشت اسلحه رو غلاف می کرد که یهو..........


ادامه دارد.....................


[img]http://www.filelodge.com/files/room24/643657/ImageUTYU.GIF[/im


Re: كتاب فروشي ادي و دوستان!
پیام زده شده در: ۱۵:۲۹ چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۸۵
#35

لرد بلرویچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۳ یکشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۴۴ پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲
از bestwizards.com
گروه:
کاربران عضو
پیام: 403
آفلاین
در همين لحظه يك رعدو برق ميزنه كه صداش شبيه نارنجك دستي بود .ملت هم كه ترسيده بودند پابه فرار گزاشتند
ادي با عصبانيت كه حقشم بود گفت:آخه اينجا مغازس يا دادگاه يا شكنجه گاه يا جاي مسائل عشقي.....آخه بابا من داشتم با مري دانوس و رومسا و لسترنج مغازه رو به خوبي اداره ميكردي كه شما ها اومديد وسط و تمام كارا رو خراب كرديد
لوري كه از ملت يه كتك حسابي خورده بود به ناله از زمين بلند شد و به ادي گفت همش تقسير جرجه اون اينكارا رو كرد و خبرچيني كرد و بين 2 زوج جوان جدايي انداخت(منظورخودش بود)
گتافيكوس ميپره وسط و ميگه:....................
--------------------------------------------------------------------
حالا ادامه بديد


هریپاتر را هنوز هم دوست میداریم


Re: كتاب فروشي ادي و دوستان!
پیام زده شده در: ۱۵:۲۹ چهارشنبه ۲ فروردین ۱۳۸۵
#34

گتافيكس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۴۵ یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۲:۲۷ دوشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۶
از گال
گروه:
کاربران عضو
پیام: 109
آفلاین
اما گتا برگشت اوي بيبينم رومسا بلاخره اومدي
اينا مغازه منو تسخير كردن
_ميدونم تو گريه نكن
_مريدانوس كجايت
_همين دورو براست
_اهاي كسي اسمه منو صدا كرد
_بله بايد گردن اينا را گرفت فرساد تو هلف دوني تا ادم بشن تازه به دوران رسيده ها
شيطونه ميگه بزنم بكشوشمتونو اين كلمات از دهانه رومسا خارج ميشد من برم يه چايي بريزم بخوريم
بدو اين كلملت از دهان مريدانوس و گتا خارج شد
اصلا خودتون برين و جنگو دعوا سر گرفت
_اصلا من اينا رو ازاد ميكنم
_ازاديون
زنداني ها فرار كردن
در حينه رفتن ميگفتن متا سپاه تشكيل ميديم همتونو لتو پار ميكنيم اينجا ماله ما
هم به همچنين
دوسپاه تشكيل و جلويه دياگون و مغازه ادي و دوستان كتاب فروشيش جلو هم صف ارايي كردن


تصویر کوچک شده

هافلپاف هرم نبض زندگي ماست در شرجي عشق و اشتياق







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.