هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۲۲:۲۸ پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۳
#48

وگا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۴ چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ دوشنبه ۳ تیر ۱۳۸۷
از منظومه ستاره ای وگا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 120
آفلاین
لطفا بیرد تو فروم بهترین ترجمه هری 5 دو نمونه ترجمه گذاشتم بعد هم در مورد ورد ها چند نمونه ترجمه با متن اصلی کتاب میذارم قضاوت و نظر با خود شما


هنگام سپیده دم خروس سحری ،دانی که چرا همی کند نوحه گری ؟
یعنی نمودند در آینه صبح ،کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری


Re: بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۷:۳۶ پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۳
#47

سمیه گنجی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۵۸ یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۵:۰۷ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۴
از تهران
گروه:
کاربران عضو
پیام: 24
آفلاین
مرسی ببری خان. منم با رای گیری به شدت موافقم.
خدمت سیریوس بلک عرض کنم که بلی. طلسم ترجمه کردن کار درستی نیست. مخصوصا که جای اون نفرین نازنین ولدمور بذاریم اجی مجی لا ترجی!!
خوشبختانه میشه با ریشه شناسی طلسم کاملا معناش رو فهمید. این چیزیه که باید تو پانویس ارائه بشه.

ولی در مورد اسم جانورها. یه دوستی خوبی که یه باری باهاش حرف می زدم به نکته ی خیلی درستی اشاره کرد. فرض کنین شما یه گربه تو خونه دارید و می خواهید در موردش به انگلیسی چیزکی بگید و معرفیش کنین. مثلا:
I've got a cat.
یه گربه دارم.
گربه اسم یه نوع حیوانه. به همین ترتیب با خیلی از حیوانات و جانورها در هری پاتر روبرو میشیم از جمله boggart اگر برابریابی خوب و صحیحی برای نوع حیوان پیدا بشه ارجحیت با ترجمه اش هست. البته نه که جای کلمه ی بالا لولو بذاریم یا جای Erkling آل!
حالا میگین اسم گربه (همون گربه بالایی) پیشی هست.
Her name's Pishi.
درسته که تو گویش بچه گانه پیشی همون گربه است. ولی نمیاییم این رو ترجمه کنیم. بلکه دست بالا اگه خواستیم خیلی دقیق باشیم تو زیر نویس میگیم به فارسی این یعنی این.

نظر شما چیه؟


آن ارزی که می ورزی.


Re: بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۵:۳۵ پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۳
#46



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۳ پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۳:۰۶ یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۶
از تهران
گروه:
کاربران عضو
پیام: 72
آفلاین
سلام

خوشحالم که دوستان پیگیر این بحث شده اند.در مورد معادل سازی برای کلماتی که اسم خاص هستن با نظر خانم گنجی موافقم. البته اگه دوستان مدیر یه نظر سنجی براش ایجاد کنند خیلی عالی میشه.
در مورد ویراستار هم اقداماتی شده که امیدوارم نتیجه کار راضی کننده باشه!



Re: بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۱۷:۳۶ چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۳
#45

فنریر گری بکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۵۰ یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۲۳ دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۸۸
از شب تاريك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 351
آفلاین
منم با این موافقم که اسم طلسم ها ترجمه نشه موافقم چون طلسم طلسم ها برامون نا آشنا میشن با حال هوای جادو و جادوگری جور درمیاد
بعد اگر ترجمه میشن باحال نه اجی مجی که آدم یا دسمال اجی مجی منگوله گوش میرزا می افته
دوم درمورد اسم ها همین طور که بچه ها گفتن دسنخورده باقی بمونه بهتره به خاطر همین من ترجمه ی نیلا والا رو بهتر از همه میدونم چون اسم مکان و... رو دستنخورده گذاشته مثل هانی دوک که ترجمه نکرده یا بوگارت
خوب معلومه که این مسئله حل شده نکته دیگه میمونه در مورد ویرایش کتاب که ما باید از الان دنبال یه ویراستار خوب باشیم چون من کتاب های نیلا والا و طوبی یکتایی واسلامیه رو خوندم همشون در بخش ویراستاری مشکل بزرگی داشتن و همین ترجمه بهلول به نظر من ویرایش به اندازه ی ترجمه مهم و حائز اهمیته
تا ما بتونیم یه نسخه خوب راحت وروان از کتاب جدید هری پاتر داشته باشی


وقتي به دنيا مي آيم:سياهم
وقتي بزرگ مي شوم:سياهم
وقتي مريض مي شوم:سياهم
ولي تو
وقتي به دنيا مي آيي:صورتي هستي
وقتي بزرگ مي شوي:سفيد
وقتي مري


Re: بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۱۲:۲۴ چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۳
#44

سمیه گنجی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۸:۵۸ یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۵:۰۷ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۴
از تهران
گروه:
کاربران عضو
پیام: 24
آفلاین
از اظهار لطف دوستان واقعا شرمنده شدم. واقعا ممنونم. امیدوارم نتیجه ی کار هم همین اندازه خوشایند باشه.
دوست عزیز هری پاترجان، به نظر نمیاد منظور من و شما خیلی از هم دور باشه. من یه مثال دیگه می زنم. مثلا ترجمه های آقای ذبیح الله منصوری. خیلی ها هنوز هم به شدت طرفدار این سبک و سیاق هستند. نمیشه گفت یکی از این دو سبک غلطه ولی کسی که کلمه های دو پهلو رو درک نکنه دچار اشتباه شده و تلاش ما هم دچار نشدن به همین خطاهاست.
این به کنار. فکر می کنم مشکلی باهاش نداریم. ولی در مورد مجله ای که اسم بردیم. می خوام اصلا یه پله برگردم عقب. اسم مجلات اسم خاصه. در واقع درست نیست ترجمه بشه. شما وقتی میرید دم دکه ی روزنامه فروشی و یه مجله ی خارجی می خرید میگید آقا یه تایمز بده. یا اکونومیکس بده یا ریدرز دایجست. میگید یه زمان؟ اقتصاد یا فلان و بهمان؟
اسم خاص نباید ترجمه بشه. البته این نظر منه.


ویرایش شده توسط س.گنجی در تاریخ ۱۳۸۳/۱۲/۵ ۱۳:۳۴:۱۶

آن ارزی که می ورزی.


Re: بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۲۲:۱۰ سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۳
#43

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
ممنون که دو نفر از کسایی که دستی توی ترجمه دارن اینجا مطلب مینویسن
ببینید ما باید تکلیف هر چیزی رو که میشه و ممکنه تا قبل از کتاب ششم مشخص کنیم مثلا یکیش همین معادل کلماته از همین الان میشه بحث راجع به کلمه مثل دیمنتور یا اسکابر رو بست و حتی اینا رو روی اصول مشخصی درآورد.



نقل قول:
در مورد گفته جناب هری پاتر که فرموده اند : "برای من مهم نیست که اسم کتاب انجمن ققنوس یا فرمان و یا.... بشد. "
باید عرض کنم چطور انتظار دارید مترجمی که عنوان کتاب را درست متوجه نشده از پس ترجمه ظرایف کتاب برآمده باشد؟

بله منم تقریبا مطمانم مترجمی که فرمان ترجمه کرده قطعا چیزی متوجه نشده و بقیه رو هم غلط ترجمه کرده ولی من نوشتم روی کلمه قضاوت نهایی نکنید و با یه عنوان کتاب رو دور نندازید مثال بارزش همونطوری که همیشه نوشتم ترجمه کتاب 4 طوبی یکتایی هستش که پاتر رو پوتر و رون رو رونالد و هاگوارتز رو هاگوارت نوشته
از طرفی اگه فرمان رو کنار بزاریم که کاملا غلطه کسی نمیتونه به مترجمی که فرقه یا سازمان ترجمه کرده ایرادی بگیره هر دوی این کلمه ها قابل دفاع هستن و به نظر من یه جورایی با توجه به به روز بودن کتاب سازمان معادل دقیقتی برای order هست ولی من خودم محفل رو خوشم میاد چون به نظرم جادویی تره.

نقل قول:
مترجمی که به همین راحتی از روی اسم داستان رد شده باشه مترجم دقیقی نیست

این کاملا درسته و همونطوری که نوشتم نوشتن پوتر به جای پاتر و رونالد به جای رون به جز بی دقتی چیزی نیست ولی اون ترجمه که کلا غلط ترجمه کرده یا هر چی خودش خواسته رو اضافه و کم کرده رو به هیچ صورت نمیشه تحمل کرد.
ببینید ما اینجا با یه ترجمه نمره 50 از 100 ( همین طوبی یکتایی )از هری پاتر طرفیم که از همه بهتره چون بقیه 10 از 100 هم نگرفتن

من اولین پستی که توی فروم هفتم زدم ( علیه الرحمه ) که اولین پستم در یک فروم بود یه رویه ای یا اصولی برای معادل سازی پیشنهاد کردم حالا دوباره اینجا مینویسم ببینید چطوریه:

1- کلماتی که در انگلیسی جدید هستن تا حد امکان باید کلمه جدیدی در فارسی که هیچ معنی دیگه ای نداشته و کاملا اختراعی باشن به جاشون گذاشته بشه.
مثلا همین ماگل که به شدت از اول بحث روش داغ بوده و اسلامیه اومد و معادل مشنگ رو گذاشت روش حالا من دارم کتاب یک رو میخونم میرسم به اونجایی که اول کتاب عمو ورنون از دور و اطرافش میشنوه اینجا پر از مشنگه و غیره و بعدش عمو ورنون تعجب میکنه چون بنا به نوشته رولینگ تا الان این کلمه رو نشنیده و معنیش رو نمیدونه ولی من که دارم میخونم پیش خودم میگم این ورنونم عجب آدم خنگیه یا این رولینگ چقدر ما رو اسکل فرض کرده مگه میشه کسی از دور و برش کلمه مشنگ رو بشنوه و بعدش بگه معنیشو نمیدونم در حالی که اونی که داره انگلیسی رو میخونه کاملا با عمو ورنون هم عقیده جلو میره و هم خواننده و هم عمو ورنون معنی ماگل رو نمیدونن با این همه تفاصیل میخوام لزوم ایجاد یک کلمه جدید رو بگم. پوتر ، هرمین و اینا این اهمیت رو ندارن در داستان خللی ایجاد نمیکنن شما میتونی اصلا اکس و اگرگ بزاری و رد شی اینا فقط اسمن و بعدا میتونی روشون برگردی ولی کلمه ماگل اینطوری نیست.
دقیقا به همین خاطر معادلی مثل جادوبند رو من قبول دارم و به نظرم تا وقتیکه عبارت بهتری که جدید و اختراعی باشه نیومده این کلمه از همه بهتره هر چند به زبون بد بیاد یا 1000 تا مشکل داشته باشه

2- وقتی کلمه ای در متن به یک معنی نوشته میشه در همه جا اون کلمه نوشته بشه
ببینید مثالی میزنم قشنگ این روشن میشه : ترجمه بهارک ریاحی پور رو بخونید برای عبارت Department of Mysteries معادل های زیر توی کتاب در جاهای مختلف به کار رفتن: بخش رازها - بخش اسرار - وزارت اسرار - قسمت رازها
حالا همه این یه جورایی درستن ولی حرف من اینه که باید یکیش همه جا به کار بره
حتی توی ترجمه وحید بهلول هم یه مورد پیدا کردم : کلمه Hearing که 2 معادل متفاوت محاکمه و استماع دادرسی براش به کار رفته
این همون چیزیه که من با خانم گنجی در مورد بی دقتی مترجم هم عقیدم

3- تمام کلماتی که اسم خاص هستن نباید ترجمه بشن و با حروف ایتالیک ( کج) نوشته بشن
نمیدومن چرا این مترجما فقط آدما رو آدم حساب کردن و وقتی به مکان یا حیوانات رسیدن سریع ورداشتن ترجمه کردن. اسکابر - هدویگ - باک بیک - بارو همه اینا اسامی خاص هستن چرا باید ترجمه بشن؟ اینا باید همینطوری بیان و زیر نویس بشن اصلا باید همه اسامی زیر نویس بشن هرماینی و هری و رون و ... همه باید زیر نویس بشن


نقل قول:
رابر quibble دقیقا همون طفره‌ رفتن رو میده و سفسطه کردن که با منظور به اشتباه انداختن طرف مقابل هست اصلا درست نیس

کویبل به معنی زبان بازی و ایناس در ثانی مطالب توش همه به صورتی هستن که یا در نظر اول کاملا خالی بندی میان در حالی که درستن و یا برعکس یه جورایی روزنامه زرد جادوگریه به نظر من سفسطه باز معادل بهتریه

نقل قول:
در ترجمه با دو نگاه مواجه هستیم. ترجمه‌ی آزاد و ترجمه‌ی وفادار. ولی ترجمه‌ی خوب از دید من مابین اینهاست.

اگه منظورت ترجمه کلمه و معادل سازیه من اصلا کلمه رو ملاک نمیدونم مهم محتوای اثره کلمه سازی و عبارت سازی باید در خدمت محتوا باشه بعضی جاها ترجمه عین کلمه بهتره بعضی جاها کلا باید از خودت یه کلمه بزاری من فقط یه چیز رو مهم میدونم باید منظور نویسنده از کتاب بی کم و کاست و بدون اینکه مفهومی که مد نظر نویسنده هستش عوض بشه بطور کامل بیاد توی زبان مقصد نمیدونم اسمش چیه شاید گرته برداری نحوی باشه اگه منظور از وفادار اینه که باید وفادار به مفهوم مورد نظر نویسنده باشه من اینو قبول دارم مترجم نباید از خودش دیدگاه جدید به اثر اضافه کنه اگه دیدگاه داری بفرما کتاب بنویس نقد کتاب بنویس ولی خود کتابو بی خیال شو

من برای اینکه مهم بودن خود محتوا رو نشون بدم و اینکه معادل سازی این اهمیت رو نداره دو پاراگراف رو از کتاب 4 یکی با ترجمه پرتو اشراق و یکی با ترجمه طوبی یکتایی اینجا میارم و همین اول بگم من نگشتم اینا رو انتخاب کنم اینا همینطوری جلوی چشمم اومدن:

فصل بیست و دوم- کار غیر منتظره
پرتو اشراق:
« یک هفته پیش اگر به او میگفتند باید همراه برای خود انتخاب کند به قدر جنگ با دم شاخی مجار از آن وحشت می کرد اما حالا اوضاع فرق کرده بود نمی دانست چه باید بکند آخر چطور ممکن بود پیش یک دختر برود و از او بخواهد همراهش باشد حالا فکر میکرد با یک اژدهای دیگر روبرو شده است.»

یکتایی:
« اگر یک هفته پیش از هری می پرسیدند حتما میگفت پیدا کردن یک شریک در مقایسه با درگیر شدن با یک دم شاخی مجاری مثل آب خوردن است. اما حالا که کار اول را انجام داده بود و باید از یک دختر برای مهمانی دعوت می کرد حاضر بود بار دیگر با دم شاخی روبرو شود»

متن اصلی:

A week agoHarry would have said finding a partner for a dance would be a cinch
compared to taking on a Hungarian Horntail
But now that he had done the latter,
and 
was facing the prospect of asking a girl to the ballhe thought he'd rather have
another round with the dragon.

که پرتو اشراق کاملا از بیخ و بن غلط ترجمه کرده رفته پی کارش کلمه ها یکی هستن دم شاخی در هر دو به کار رفته ولی ترجمه از زمین تا آسمون متفاوته
یا در جای دیگه که هری داره از چو دعوت میکنه بعد از اینکه چو میگه با سدریک میره داریم:
His insides had come back againIt felt as though they had been filled with lead in

طوبی یکتایی درست ترجمه کرده و نوشته دل و روده هری وقتی برگشتن با سرب پر شدن و این حرفا ولی پرتو اشراق از خودش داستان نوشته و در اینجا نوشته که چو و سدریک چشم هری رو دور دیدن و استفاده کردن و فلان و فسار
امیدوارم این دو عبارت کافی باشه تا منظورم از غلط بودن یه ترجمه روشن بشه


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۱۱:۵۷ سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۳
#42

وگا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۱۴ چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ دوشنبه ۳ تیر ۱۳۸۷
از منظومه ستاره ای وگا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 120
آفلاین
ببینید بعضی وقتها باید نسبت به متن امانت دار بود (خانم اسلامیه که اصلا اینجوری نیست) دوما بعضی وقتها نیاز احساس یمشه اگر این اصطلاح با یک اصطلاح فراسی جالب که مردم هم می دونند جابه جا بشه مفهوم بشیتری داره البته نه اینکه ماگل ( تو ترجمه اسلامیه مشنگ و در ترجمه خانم یکتایی جادوبند ترجمه شه ) اینها اصلا اصطلاح نیست توی کتاب هم راجب بهش صحبت شده پس نیازی به ترجمش نیست گاهی هم نیاز میشه یک جمله کاملا عوض شه
البته نسبت به هری پوتر و هری پاتر یک نکته مهم است دقت کنید به اسامی ونوع چاپها
اون هری پوتر با عکسها و چاپ کودکان هری پوتر است و این اسم شبیه میشه به اسامی کودکانه پس برای من وتو نیست
اما هری پاتر برای بزرگسالان
در مورد محفل ققنوس من مخالفم کتاب قاضی فرمان ققنوس اما ترجمه فوق اعاده ای داره
شاید ترجمه اون من رو هری پاتریست کرد


هنگام سپیده دم خروس سحری ،دانی که چرا همی کند نوحه گری ؟
یعنی نمودند در آینه صبح ،کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری


بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۱:۳۷ سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۳
#41

سر سیریوس بلـک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۲ جمعه ۶ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۷ یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۰
از Graveyard
گروه:
کاربران عضو
پیام: 582
آفلاین
از خانم کنجی واقعا تشکر میکنم که زحکت کشیدین و به این سایت اومدین و مثل هاگرید امیدوارم که زود به زود یه سایت سر بزنین مطلب جالبی بود


--------------------------

حاجی جون در مورد دیمنتور به نظرم زیاد هم واژه ی دیوانه ساز نا متعارف نیست چون وقتی به طور مداوم در کنار جادوگری باشن اون شخص از زندگی سیر میشه و تمایلی به ادامه ی زندگی نداره{همون جور که هاگرید و مرحوم سیریوس توی کتاب 4 گفتن الان دقیقآ متن کتاب یادم نیست} و همین تمایل نداشتن به زندگی بزرگترین نشانه ی دیوانگیست

یه چیزیم که یادت رفته اینه:هیچ کس نمیدونه یه لولوخورخوره{همون بوگارت} واقعا چه شکلیه و شکلش مجهوله البته من خودم با لولو... حال نمیکنم همون بوگارت بهتره


ما به آن سید و این میر اردادت داریم
ما به خرداد پر از حادثه عادت داریم

[url=http://us.battle.net/wow/en/character/burning-legion/


Re: بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۰:۵۴ سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۳
#40

هگرید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۹ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۰:۴۵ جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰
از دره غولها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 300
آفلاین
هوم ... خوشحالم که بالاخره یه مترجم که مترجم حرفه ای هم هست توی سایت عضو شده ! فقط امیدوارم که این آخرین پستهایی نباشه که از ایشون میبینیم و همچنان به کار خودشون ادامه بدن . من از ترجمه راز داوینچی خیلی لذت بردم و احساس میکنم که مترجمین انصافا خوب از پس ترجمه بر اومدن و کلا تونستن روح اثر را همون طور که یک خواننده انگلیسی زبان متوجه میشه به خواننده های ایرانی القا کنن .
از استدلال های خانم گنجی نسبت به ترجمه های هری پاتر بر میاد که نسبت به کتاب هری پاتر علاقه پیدا کردن !
من امیدوارم و آرزو میکنم که کتاب شش را با ترجمه یک مترجم توانا مثل خانم گنجی بخونیم ! از خانم گنجی هم خواهش میکنم که این کار را انجام بدن ! باور کنید برای من که انگلیسی را دست و پا شکسته میفهمم خوندن کتاب انگلیسی کار سختیه ! امیدوارم با ترجمه خوب خانم گنجی دیگه نیازی به خوندن متن انگلیسی نباشه !


آدمي از عالم خاکي نمي آيد به دست !
عالمي ديگر ببايد ساخت ! وز نو آدمي


Re: بحث راجع به معادل کلمات
پیام زده شده در: ۲۲:۴۴ دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۳
#39

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
سلام ملت عزیز جادوگرانی و آنچه از بعد هفتم مانده است!
=======
هومک!
خانم گنجی بسیار جالب بود! از اون جالبتر اینکه شما بالاخره هری پاتر رو خوندین و دیدین همچین هم بد نبود! بحث ترجمه هری پاتر به هر حال بحث جدیدی نیستش و بروبچز جادوگران ان + یک بار تمام مترجمین رو خاکستر کردند! ولی چون ویدا اسلامیه (این سمبل بزرگ!) مترجم شاخصه و کتاب فروشی تندیس پولدار متاسفانه همه میرن سراغ همون ترجمه و اکثرا مقایسه انگلیسی به فارسی با اون انجام میشه وبرخلاف ببری جانم من به شدت مخالف اینم که این ترجمه بهترین ترجمه فارسیه...

کسایی که متن انگلیسی رو خوندن حتما فهمیدن که کتاب پر از بازی با کلماته و اصلا نمیشه همینطوری یه جایی رو سریع رد کرد چون ممکنه آدم کاملا 180 برعکس اون قسمت رو متوجه بشه! پس ترجمه کتاب در 3 هفته اونم با حساب به اینکه 3 هفته ای چاپ شد! پس 2 هفته ای ترجمه شد نشان از کیفیت بالای ترجمه خانم اسلامیه داره!

خوب انتقاد رو ول کنیم و بریم سر نظر دهی ولی قبلش بگم که من نه دستی در ترجمه دارم و نه در مقابل مترجمین بعد هفتم می تونم چیزی بگم! فقط نظر میدم!
========
ترجمه طلسم ها ::::::
خیلی دربارش بحث شد. خیلی خیلی کلا دو تا دیدگاه هستش دیدگاه اول: اسم خارجی باحالتره! حس رو بیشتر منتقل می کنه و بهتره ترجمه نشه به هر حال ورده دیگه! وردم ترجمه نداره! ... دیدگاه دوم: دیدگاه اول چرا چرت و پرت می گی! اینا ریشه کلمات دارن و از کلمات لاتین مشتق شدن و طبق رسالت پارسی زبانی باید تا نقطه انگلیسی رو هم به فارسی باید ترجمه کرد! پس همین شد که توی کتاب چهارم بیا به دست و بشکنج و اجی مجی لا ترجی ولدمورت از تو کلاهش خرگوش در میاورد!
نظر شخص بنده از اول هم روی ترجمه نشدن بوده و هست! اونم نه به خاطر خیانت به زبان اصیل و وزین پارسی! بلکه به خاطر وزن قشنگتر و ابهت بهتر کلمات گذشته از اینکه بعضی طلسم ها مثل آواداکداورا اصلا غیر قابل ترجمه هستن! چون این آوداکداورا از نظر دیکته ای با اونی که معنی اجی مجی لاترجی میده فرق داره! یه فرق بسیار ظریف که مترجم عزیز گفته وللش! کی می فهمه!

اسامی ::::
ای بابا چه فرقی می کنه شما بگین Veldemort با بگین voldemort ! این چیزیه که حتی آقای قصاع عزیز رسما زیر و کسره گذاشتن! حالا اون به کنار دعوای هرمیون و هرماینی سر به کجا دارد که هرماینی همی درست است و چون همونطور که خانم گنجی فرمودند خشت اول رو گچ بذاری خونه ارزونتر آخرش تموم میشه الان دیگه هرمیون شده و مترجمین دیگه اقتدا نموده و بسیار هرمیون ترجمه کردند! ولی یکی از جنجالترین این موارد بوگارت و دیمنتور هستن که به نظر من ترجمه ای اشتباه هم نه لااقل عجیب دارن... لولو خورخوره! میتولوژی ایران باستان! موجودی با شکلی مجهول... بچه جون نرو اونجا لولو داره! پس لولو شکل نداره ! بوگارت شکل نداره؟ بوگارت در هر لحظه به horror شخصی که اونو می بینه تبدیل میشه پس تا اندازه ای درسته ولی.... دقیقا! لولو خورخوره کلمه ای بچه گانه تو مایه های اجی مجی بترکی الهی هستش! پس معادل سازی همی لازم است ولی از نوع خوب یا اینکه کلمه انگلیسی گذاشته شده و تمام مشخصات بوگارت در پانویس و دست نویس و انواع نویس های دیگر ذکر شود تا بوگارت کاملا جا افتاده و نیاز به معادل سازی نباشد!
دیمنتور=--> دیوانه ساز؟! اصلا و ابدا موافق نیستم! چه دیوانه ای! دلیل نمیشه چون مترجم هر چی به نظر می رسه بذاره! من اونجا هم که یادم نیست کجا بود گفتم من شاید دلم می خواست بذارم بد حال ساز! حالا شیاطین یه چیزی که آخر ترجمه هستش دیگه! ولی دیمنتور رو نمیشه شیطان تعریف کرد ساتان دیابلو و یا هر اسم دیگه ای بهش بدین یک چیز از پیش تعریف شده هستش و نمی تونیم یه نامش رو به یک موجود جدید که در این داستان داره تعریف میشه بدیم! آهین! خوب بیاییم ببینیم دیمنتورها چی کار می کنن؟ جذب تمام خاطرات خوش؟ جذب تمام خوبی ها؟ توی فیلم به نوعی Soul ملت رو می کشند و اونجا که لامپ سیریوس از توی دهنش درمیاد احتمالا همون soul بوده و توی کتاب هم دیمنتور ها هر کی رو باهاش صمیمی میشن به یک موجود بی فایده و از خود بی خود(نه دیوانه!) و بی استفاده تبدیل میشه(تعریف استاندارد انجیلی از بی soul ها!) خوب نتیجه؟ جاروبرقی روح؟ شادی خفه کن؟ یا بازم کلمه اصلی؟! انتخاب حق شماست! فقط دیوانه ساز کاملا اشتباه است!
==========
ادامه در پست بعدی به دلیل ته کشیدن کارت اینترنت!


!ASLAMIOUS Baby!







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.