هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





اينجا ميخانه است نه باشگاه دوئل
پیام زده شده در: ۱۷:۱۱ چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۳
#39

Witch Queen


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۲ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۰:۵۸ سه شنبه ۴ مرداد ۱۳۸۴
از آنگمار
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
خوناشام مياد توي ميخانه و يه خون گلاسه با اسانس توت فرنگي و موز سفارش مي ده و مي گه :بابا بي خيال شيد تو را خدا .....بيايد يه چيزي بخوريد همتون مهمون من


و يك حلقه براي ملكه خون آشام ها ...
كه آغازي شد براي يÙ


Re: 㭎Ǥ堏퐠ӦчΧ /></td></tr><tr><td class=
پیام زده شده در: ۱۷:۰۱ چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۳
#38

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
در حال حاضر فرض بر اين باشه كه فقط مرلين در ميخانه نشسته و چاي مينوشد و زير لب شعري ميخواند: اومدي كه اشتباتو بشناسم. دنياي شور و نشاطو بشناسم. اومدي كه زير سايه تو من. قصه اب حياطو بشناسم قصه اب حياطو بشناسم. تو خوبي تو ماهي فدات بشم الهي الهي الهي واسه من تو دنيا تو تنها تكيه گاهي اميدي پناهي........
تام صاحاب قهوه خونه از راه ميرسه:‌آآآآآآآآآآآي امان امان از غم دوري يار!!!
صداش قطع ميشه...بوق بوق بوق.... غير مجاز ميخونه.......
مرلين: داركي تو از كجا پيدات شد؟
دارك: چي شده رفيق عزيزم. تك تنها چه كني تو؟
مرلين: درد عشق اي زيبا زيبا خيلي كوچيكه دنيا دنيا طاقت نداره دلها دلها بي تو چه كنم؟؟
پوپ پيشت دنگ بوم شلخ. ...
20 30 نفر ظاهر ميشن. گروه اركست آريان:
گل افتابگردون هر روز به انتظار ديدن ياره اما خورشيدو پوشونده ابري كه تيره و تاره......

مودي ميپره وسط:‌من تونستم گروه اركست براي عروسيمو جور كنم.
مرلين:‌اي بابا يه ساعته خودمو بردم تو حس دارم ميخونم كه منو انتخاب كني حالا واسه من رفته كنسرت مجاز اورده.....
اوبس اوبس اوبس......
كي ميخواد اشكاي تورو پاك كنه وفاداري وفاداري وفاداري......چه ربطي به هفته بسيج داشت؟


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: 㭎Ǥ堏퐠ӦчΧ /></td></tr><tr><td class=
پیام زده شده در: ۱۶:۰۸ چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۳
#37

کینگزلی شکلبوتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۵ شنبه ۲۰ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۵:۱۶ یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷
از فضا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 402
آفلاین
اما من اون پیغامو توی باب رول پلیینگ نگفتم!
خوب شاید هردومون قاطی کردیم یا فقط من قاطی کردم!
در کل اگه اشتباهی پیش اومد ببخشید!


یوزر آیدی شماره ی 57.
یکی از اعضای فوت شده،سوخته و خاکستر شده ی جادوگران.


Re: 㭎Ǥ堏퐠ӦчΧ /></td></tr><tr><td class=
پیام زده شده در: ۱۶:۰۱ چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۳
#36

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
اين از عواقب قاطي كردن رول پلينگ با ديگر جاهاست.
من فقط اون تيكه حرفت كه از ديدنم خوشحالي رو براي نمايشنامه برداشتم. بقيشو كاري ندارم.
مرسي از خوشامد گويي شما جناب كينگزلي.


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: 㭎Ǥ堏퐠ӦчΧ /></td></tr><tr><td class=
پیام زده شده در: ۱۵:۴۴ چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۳
#35

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۲:۲۰:۵۴ یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
مرلين: اما من از ديدنت خوشحال نشدم. از خائنها بدم مياد. زود باش گورتو از اين ميخونه گم كن!!!
كينگزلي: من وزيرم هر جا بخوام ميتونم برم به كسي ربطي نداره...
مرلين: هر ..بوق ...بوق... ميخواي باش به من ربطي نداره. خوشم نمياد از ريختت.
كينگزلي:نيروها حمله كنيد
نيروها:گوبا گوبا گوباگو. .. مرلين كجاست گوباگو.
كينگزلي: جلو چجشتونه بزنيدش
نيرو.ها: كجا كجا؟ گوباگو درست بگو گوباگو....
مرلين: پوف..
همه نيروها دود شدن از دودكش رفتن بيرون.
خوشت اومد؟ اگه ميخواي به سرنوشت اينا دچار شي همينجا بمون.
سوروس: كو كو غذا؟
دارك: مگه بهت نگفتم زنگ ميزنم چرا الان اومدي؟؟؟؟
سوروس: اوووووه. باي
كينگزلي: هي صبر كن ببينم.
با دو فرار ميكنه ميره بيرون.
مرلين: خوشتون اومد ...آآآخ...
صندلي مرلين پايه نداشت.
اي مودي نامرد. صد بار بهت گفتم اين پايه هاي صندلي رو بجاي پاهات استفاده نكن.


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


بدون نام
مودی در رو میکوبه میاد تو
همه جا سکوته و همه برگشتن اونو نیگا میکنن.
(صدای جیرجیرک!جیررررررر جیییییر!)
مودی در رو دوباره وا میکنه و میکوبه ولی آقای صاحاب بدون هیچ عکس العملی نیگاش میکنه!
مودی:هی!آقای صاحاب،چی شده؟!بچه ها چی شده؟!
آقای صاحاب:پروفسور شما مگه با پروفسور دامبلدور نرفتید واسه یه ماموریت؟!
مودی میاد یه صندلی می کشه میشنینه.همه دورش جمع میشن.
مودی:آهان؛من و پروفسور دامبلدور داشتیم می رفتیم؛که این سوروس
سوروس میدوه تو؛همه رو درو میکنه
سوروس:کو کو غذا
مرلین از جیبش یه شیشه نوشابه در میاره میکوبه تو سر سوروس
سدریک:ااا؛آقا بر طبق بند 2 از تعرفه نمایشنامه نویسی این کار مجاز نیست!
مرلین:درسته!
مک گونگال:آقا زمان رو بر میگردونیم!
سوروس از در میاد و همه رو درو می کنه!
سوروس:کو کو غذا
مرلین :آقای سوروس خان؛می شه لطفا بنشینید و به جمع آدم های مودب بپیوندید؟!
سوروس مثه بچه های خوب میشینه.ولی دستمال سفره ای که به گردنش بسته رو وا نمیکنه
دارکی:خوب مودی داشتی می گفتی!
مودی:آهان؛این سوروس بهمون گفت که..
سوروس پا برهنه میپره وسط حرف مودی
سوروس:بزار خودم تعریف کنم
سوروس: آره؛من گفتم که طرح امداد نوروزی رو پر کردید؟زنجیر جارو دارید؟غذا ،غذاهای بهداشتی با خودتون بردید؟ اصلانشم کمربند ایمنی دارید؟
مودی:آره؛بعد ما از رفتن با جارو و کالسکه منصرف شدیم و رفتیم که با هواپیما(جارو عمومی)بریم.
من بقچه مو ور داشته بودم و با آلبوس داشتیم می رفتیم که یه آقاهه جلومونو گرفت.گفت" مگه طویله اس سرتون و انداختید پایین میرید؟"
مودی به البوس: طویله!؟اسم اینجا این نبود که!
آلبوس:نه آقا ما میخاستیم بریم جاروگاه
آقاهه:جاروگاه؟
مودی تو جیبشو نیگا میکنه واز رو یه ورق میخونه:نه ببخشید،فرودگاه.مگه اینجا نیست؟
آقاهه:چرا،هست ولی کارت سوار شدن به هواپیما دارید؟
مودی و آلبوس به هم یه نیگا میکنن!
مودی:حالا نمیشه با هم کنار بیایم؟
آقاهه:یعنی چی؟
مودی:مثلا با یه دست ردا چه طوری؟
آقاهه:رشوه؟
مودی:ردا؛رشوه چیه؛البوس این مشنگ ها چرا هی اسم های عجیب غریب میزارن رو وسایل ما؟

..........صحنه بعدی
آلبوس و مودی با بقچه هاشون دارن پیاده تو خیابون حرکت میکنند......

مودی:اره؛خلاصه وسیله نقلیه گیرمون نیومد؛ماموریت کنسل شد!



بدون نام
مودی :متشکرم دارک
مودی میاد و روی میز وای میسته ولی از دور صحاب رو می بینه که براش خط و نشون می کشه و میاد پایین.
بعد به چ.ب دستیش یه صندلی بلند درست میکنه و میره روش.
مودی:دوستان من؛جادوگران سفید؛جادوگران سیاه و همه ی کسانی که من دوستشان دارم..
همه:سووووووووتتتتتتت کفففففففففففففف
(یه عده هم گوجه فرنگی پرت می کنن)
مودی:امروز،امروز،من بدینجا اومدم تا برای شما عزیزان چند کلمه رو بیان کنم.
همه:سووووووووتتتتتتت
مودی:من دکتر؛کارآگاه؛پروفسور الستور مودی هستم،همتون کما بیش با من آشنا هستید!
همه:سکوت
مودی:من خواستم امروز در مورد صفا و صمیمت و دوستی حرف بزنم....در مورد عشق
همه:سوووووووووووووتتتتتتتتتتتتت
مودی:بله،عشق،عشق به همنوع
عشق به کمک کردن
اینکه بقیه بفهمن که ما به فکر اون ها هستیم.
بنی آدم اعضای یکدیگرندددددددددد
دارک:مودی چه ربطی داره!؟
مودی:شما همه برای ابراز دوستی حاضرید؟
همه:بلههههههههه
مودی:برای نشون دادن اینکه احساس دارید؟
همه:بلهههههههههه
مودی:پس همه با هم در جشن نیکوکاری شرکت میکنیم!



پیام زده شده در: ۱:۴۶ یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۲
#32

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
ای جونم! پیژامه پارتی!(من اومدم تو)
مودی: به به دارک کم پیدا! کجا بودی؟
من: چی ا راستش رفته بودم فلور رو برسونم!
مودی: چرا اینقدر طول کشید پس؟
من: آخه نیروهای ارزشی کینگزلی ماشین رو ا ببخشید منظورم جارو رو نگه داشتن گفتن نوار غیر مجاز گوش می دادین! خلاصه اینکه یه مدت نبودم!
مودی: اشکالی نداره بیا تو بیشین ! من می خوام سخنرانی کنم!



بدون نام
مودی در رو میکوبه میاد تو.چند دقیقه وایمیسته تا شاید کسی بیاد دعواش کنه!ولی کسی نمیاد.چند بار در رو وا می کنه و میکوبه و لی خبری نیست.
مودی:بچه ها این ها آگهی های تبلیغاتی منه!
بگیرید و از من حمایت کنید!
بین بچه ها پخش میکنه.

واسه اونایی که سوات ندارن می خونم!

به من بپیوندید!
من هر شب برنامه زنده پیژامه پارتی می زارم.
اجازه ی رقص در تمامی محل ها رو میدم.
به همه نوشابه مجانی می دم.
سوروس:کو کو غذا
به همه پیرهای جامعه کمک هزینه خرید موبایل میدم.
در هر 500 متری 2 دستگاه دستشویی با تمامی تجهیزات از جمله دست خشک کن برقی(یه نوع وسیله مشنگی!) تلویزیون؛آتیش برای ایجاد ارتباط با خارج،روزنامه و ......میزارم
شما می تونید یک روز در هفته خود شخص وزیر رو ببینید.
قانونی وضع می کنم که دست کردن در دماغ برای همه امکان پذیر بشه.
یک روز در هفته روز دماغ نام گزاری میشه.
یک روز در هفته روز نقاب،برای دوست داران نقاب!







پیام زده شده در: ۳:۱۱ چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۲
#30

دارک لرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۵۱ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱:۳۷ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
از پیش دافای ارزشی
گروه:
کاربران عضو
پیام: 821
آفلاین
من: جمش کنین ببینم این چه وضیه!
سارون: موافقم
همه بد نگاه می کنن
من: ا خوب منظورم این بود که اینجا اینطوری سوت و کور شده یه کار دیگه بکنیم... مثلا خونی بیا قصه بگه ا راستی مرلین کجاست؟
مرلین: اهو اهو ا آقا نیا تو نمی بینی آدم هست! تو دستشویی هم آدم رو راحت نمی ذارن مگه من چه قدر وقت دارم در روز که دستشویی برم که اونم منو اذیت می کنین!
مودی: دارک سوژه بده ادامه بدیم
سارون: موافقم
من: آخه چیزی به فکرم نمی رسه چطوره که....
ا ببخشید مزاحم می شم می تونم بیام تو
مودی: بیا جلوتر ببینم کی هستی؟ در گوش من : دارک چه صدای قشنگی داره
سارون: موافقم
من: فلور! خدای من! اینجا چی کار می کنی؟
فلور: بابا شما زنگ زدی ها گفتی کمبود سوژه داری منم پاشودم اومدم!
مرلین از توی دستشویی اومده: اینجا چه خبره؟ وای این کیه؟ ا ببخشید خانم می شه به شما شماره بدم؟
من: ا پس جینی چی میشه؟
مودی داره مرلین رو هول می ده: شماره من روندتره تازه من خوشتیپ ترم!
مرلین ریشش رو آتیش میزنه: ببین فولی جون من این کارم بلدم :-D :-D
من: یعنی چه من زنگ زدم! ا سوروس چرا هول می دی!
سوروس: آخ جون غذا
تام با یه دسته گل: خانم من از شما خواستگاری می کنم!
سارون: موافقم
فیلیت ویک از بین جمعیت: ا منم تو صفم سبد گذاشتم یعنی چی؟
همه: اه مودی برو کنار... 4636436 شمارم اینه 323457 .. 356346 .... 36346346 ...3463463... آخ پام !مرلین ریشت دستم رو سوزند! اخ اوخ چی؟ چطور جرات کردی! کروشیو!... آواداکداورا!.... وینگاردیوم لویوسا.... لوموس!... اه دارک لوموس چه ربطی داشت؟...
بنگ! بومب! اخ! شپلخ! بادامب!

اینجا چه خبره؟!!!!
همه بر می گردن به سمت خونآشم و تانکس و جینی که سه تایی وارد شدن!








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.