مرلین کبیر گروه سیاسی تشکیل داد !امروز مرلین در جمعی از طرفدارانش که برای دعوت وی به انتخابات در خیابون های لندن جمع شده بودن حاضر شد.او که به شدت از این استقبال خوشحال شده بود نتونست خوشحالی خودش رو پنهان کنه و ناخودآگاه به خنده افتاد.ابتدا مردم برای او شعار هایی از قبیل :
تا خون در رگ ماست ، مرلین وزیر ماست!
وای به حالت مدیر گر مرلین حکم کشتنت دهد!
و ... .
مرلین صحبت هاش رو با سبک قدیمی خودش شروع کرد و گفت:"من از تمام مردم که اینجا جمع شدن تشکر میکنم.خیلی خوشحالم که حامیانی مثل شما دارم که همیشه در کنار من هستید."
بعد از این صحبت شعار های مردم افزایش یافت و مرلین از ادامه صحبت هاش باز موند.بعد از ساکت شدن مردم دوباره گفت:
"همه شما اینجا اومدید که من رو برای کاندید شدن دعوت کنید ولی من با تمام احترامی که برای شما قائلم این درخواستتون رو قبول نمیکنم.وزارت یه انجمن هست که پر از درگیری های سیا سی بیخوده!ما دوست نداریم که خودمون رو درگیر کارهای ریز جامعه جادوگری که از بقیه هم بر میاد بکنیم.ما هدف بزرگتری داریم.ما میخوایم با کمک شما جامعه ای درست کنیم که بدبختی ها به کمترین حد خودش برسه."
با این حرف مردم دوباره شروع به شعار دادن کردن و حمایت خودشون رو اعلام کردن اما اینبار با کاندید نشدن مرلین.او هم با لبخندی که بر روی لبانش داشت ادامه داد:
"من میخوام برای شما آزادی بیارم.آزادی که با وزارت قابل اجرا نبود.من ،پرسی و هوکی صحبت های زیادی با هم کردیم.حالا که وزارت نمیتونست اهداف ما رو پوشش بده پس ما باید چیکار میکردیم؟"
با آوردن اسامی هوکی و پرسی مردم برای حمایت از اون دو هم شعار دادن.
درود بر هوکی،سلام بر پرسی!
پرسی پرسی حمایتت میکنیم!
مرلین دستش رو به نشانه سکوت تکان داد و بعد از کمی تفکر به حرف هاش ادامه داد:
"ما به این نتیجه رسیدیم که راه حل مشکلات ایجاد یه گروهک سیا سی هست که به کمکش بتونیم به صورت مشترک به جامعه جادوگری خدمت کنیم.گروهی که توش آزادی و انعطاف پذیری بیشتری برای خودمون داشت و در نتیجه کار ما رو راحتتر میکرد.ما بعد از کلی مشورت تصمیم گرفتیم که
گروهک قطب سوم رو تاسیس کنیم."
مردم با صدای بلندتری از همیشه شعار دادن و با خوشحالی و سوت و کف و دست و غیره حمایت خودشون رو از این گروهک نیز اعلام کردن.مردم که منتظر چنین کاری نبودن و بسیار هیجان زده شده بودن به شدت به نیروهای مدیریتی و نوشابه ای درگیر شدن و عده ای زخمی شدن.
"لطفن بذارید من صحبت هام رو زودتر تموم کنم تا همگی به خونه هامون بریم تا آسیب دیدگی بیشتری ندیدیم.
اگر شما واقعا کسی هستید که به ما اعتماد دارید و همچنین به فکر اقدام جدی و گامی مثبت برای جامعه هستید سعی کنید با شرکت در این تاپیک خودتون رو نشون بدید.من قول میدم که افراد صالح رو خیلی زود جز اعضا قرار بدیم و ازشون استفاده بکنیم."
مرلین بعد از اینکه دوباره نگاهی به تمام جمعیت کرد اشک درون چشمانش حلقه زد و گفت:
"من خیلی خوشحال هستم که در جمعی هستم که به فکر جامعه جادوگری هستن.امیدوارم در برنامه های بعدی حمایت های شما رو داشته باشیم و بتونیم که یه کار اساسی انجام بدیم.موفق باشید..خداحافظ!"
مرلین به کمک بادیگارد هاش به سرعت از اونجا دور شد و بعد از چند لحظه به کمک بادیگارد هایش غیب شد!
[b][size=medium][color=6600FF][font=Arial][url