موضوع جدیدصدای غرش های هولناک آسمان همه جا رو به لرزه در میاورد . مدتها بود که ابری سیاه پهنه اسمان رو در برگرفته بود و بدون کوچکترین رحمی میبارید . صاعقه ها یکی پس از دیگری بر اسمان پدیدار شده و بعد از روشن کردن زمین دوباره ناپدید میشدند و جای خودشان را به رعدی دیگر میدادند . آب دریاچه باز هم نسبت به روزهای گذشته بالا آمده بود و از قرار معلوم حالا حالاها باران حاضر به تسلیم شدن نبود.
چند روزی میشد که تمام کارهای خارجی هاگوارتز مختل شده بود و دانش اموزان تنها در داخل هاگوارتز سرگردان به این سو و آن سو میرفتند و کسانی که هر روز سرما خورده و کلاسهایشان را از دست میدادند. اما حتی این حوادث یهویی هم مانع از به وجود آمدن حوادث ارزشی نمیشد .
مکان : بالا پشت بوم تالار اسلیترین
زمان : سه نصف شب
- ها ... گیج ممد من بارها نقشه رو بررسی کردم همینجاست خودشه !
گیج ممد : پس طبق محاسبات تو ما الان باید وسط وزارت سحر و جادو باشیم ؟
کورممد در حالی که داشت نقشه رو برای هزارمین بار وراسی میکرد میگه :
- نه شک ندارم ... اینجا محل دفن تمام ثروت سالازار کبیره !
کورممد و گیج ممد به هم نگاهی کرده و خنده ای شیطانی رو سر میدند و در همون لحظه در بکگراند تصویر ، آسمان چند صاعقه میزنه.
کورممد : گیج ممد ما پولدار میشیم !
گیج ممد : به امید داشتن زندگی ارزشی تر !
دو جوینده کلنگ های خودشونو در میارند و در حالی که دارن شعر زیبای فیش فیشو مار نازنین رو زیر لب زمزمه میکنند شروع به کندن سقف تالار اسلیترین میکنند .
((توجه : کورممد بخاطر اطمینان داشتن در محاسباتش نقشه رو در آسمون ول میکنه !))
چند لحظه بعد
مکان : طبق پایین
همه ملت غیور اسلیترین در تخت های خود به خواب عمیقی فرو رفته اند.
تیک ... تیک ..... تیک .... تیک ..... ( صدای قطره های باران )
رودولف : هوووم چه توهمی از سقف داره اب میچکه !
گویل : بگیر بخواب داری خواب میبینی !
و دوبارههر دو به خواب عمیقی فرو میرند.
تیک .... تیک .... تیک .. تیک . تیک تیک تیک تیک ششششوووششش ( آهنگ تند شدن قطره ها
)
رودولف
در همون لحظه کروشیویی از خوابگاه دختران به سمت رودولف روانه میشه.
بلا : بگیر بخواب دیگه !
رودولف : آخه عزیزم من الان در اب شناورم
در همون لحظه سوراخ های مشابهی در سقف ایجاد شده و همه ملت از خواب میپرن !
- کمک .. کمک هاگوارتز داره غرق میشه !
- ملت بیاین روی عرشه !
- هاگوارتز سوراخ شده ( هم وزن کشتی سوراخ شده )
- بادبان ها رو بکشید ! دزدان دریایی !
در اون میان وزیر مردمی به وضوح دیده میشد که در تخت خود مشغول کرال شنا کردن بود غافل از اینکه داره اب های اطرافشو به سمت بقیه پرت میکنه.
ملت
بلافاصله نیروی امداد یک نفره که شامل هوکی یگانه جن اصیل میشد نیز از راه رسید و با چند جلیقه نجات به کمک ملت غیور اسلی شتافت.
چند لحظه بعد
قسمت های مختلف سقف تالار سوراخ شده بودند و از آنها باران به داخل میامد و در اون میان اعضای اسلیترین که تا زانو رد اب فرو رفته بودند در حالی که حوله هایی به دور خود انداختند با حیرت داشتند به این صحنه عجیب نگاه میکردند.
دراکو : هووووووم ! معلوم نیست اون بالا چه خبره !
ایگور : اره واقعا مسخرست ! تازه خوابم به جای باحالش رسیده بود.
ملت : ویز ویز ویز ویز !!! ( شامل قسمتهایی که به خاطر نداشتن اهمیت سانسور شده است)
بلیز : هووووم یه لحظه ساکت !
همه ساکت میشن.
تق تق تق تق !!
بلیز : هووووم مثل اینکه بالای سقف تالار دارن کنده کاری میکنن !
مانتی : د ... آخ جون نون !
بلیز : هووووم رودی جان لطفا این پسرتونو از جلوی چشمم دور کنین من به جونور جماعت حساسیت دارم اونم از نوع آدم خوارش
دراکو : آره ، ولی فکر میکنم قبلش حتما باید یه نگاهی به پشت بوم بندازیم !
---------------------------
خوب امیدوارم که پست خوبی برای شروع یه موضوع جدید باشه ....